|

جامعه حرفه‌اي مُد به فشن‌شوهاي زيرزميني اعتقاد ندارد

ستاره جاويد

طراحان مد که جلاي وطن کرده و به کشورهاي مالزي يا ترکيه مهاجرت کرده‌اند، در واکنش به گفت‌وگوي اختصاصي هفته گذشته دبير کارگروه ساماندهي مد و لباس کشور با روزنامه «شرق» (فعاليت مجدد فشن‌‌شوها در مرحله رايزني و گفتمان است/ شرق/ يکشنبه 29 دي 1398/ شماره 3627 / صفحه مد ايراني و اسلامي) معتقدند در صورت تحقق برنامه‌هايي که دبير جديد کارگروه در دستور کار قرار داده است، اميد به پيکره جامعه حرفه‌اي مد بازمي‌گردد و شايد بتوان براي چشم‌اندازي حرفه‌اي به دور از حواشي يا اتهام‌ها، در فضاي رقابتي سالم و بدون تنش، به کشور بازگشت و فعاليت‌هاي حرفه‌اي را از سر گرفت.
جامعه حرفه‌اي قرباني ندانم‌کاري کم‌تجربه‌ها شده
بهنوش که چند سالي است در ترکيه به سر مي‌برد، مي‌گويد يکي از عمده‌ترين دلايلي که باعث شد برخلاف عشق و علاقه‌ام به کشورم، آنجا را ترک کنم و آينده حرفه‌اي خود را در کشور ديگري دنبال کنم، نبود فضاي بدون تنش و بدون حاشيه براي فعاليت حرفه‌اي است. من وقتي در ترکيه با خانم‌هايي که طراح مد هستند، صحبت مي‌کنم و مي‌گويم برگزاري نمايش زنده لباس در کشور من ممنوع شده است، با تعجب و ناباورانه درباره علل آن جويا مي‌شوند. بخش دردناک مسئله اين است که همه کساني که فعاليت حرفه‌اي مي‌کنند و به تمام چارچوب‌ها و هنجارها و خط قرمزهاي حاکم بر قوانين مد کشور احترام مي‌گذارند و مقيد و متعهد هستند، قرباني ندانم‌کاري يک عده افراد کم‌سن و کم‌تجربه و خام شده‌اند که با الفباي دنياي حرفه‌اي آشنا نبودند و با اقدامات هيجاني و زودگذر، هزينه‌هاي زيادي را به جامعه تحميل کردند. من هميشه افسوس خورده‌ام، از اينکه مي‌توانيم استاندارد‌ترين و در‌عين‌حال عفيف‌ترين نمايش‌هاي زنده لباس و فشن‌شوها را در ايران برگزار کنيم؛ بدون اينکه به هنجارهاي ملي يا ديني اهانت يا گستاخي‌ای‌ صورت گيرد. چرا بايد مهم‌ترين حلقه در زنجيره صنعت مد، در کشور ما مسدود شود؟! طراحان لباس براي نمايش لباس‌هاي خود بايد به نمايش زنده لباس و فشن‌شو به‌عنوان هنري نمايشي دست بياويزند و بتوانند محصولات خود را به زبان فشن‌شو که جزء هنرهاي نمايشي است، ابراز کنند. وقتي امکان ارائه و ابراز اثر با ابزار استاندارد آن که مدل زنده است، وجود ندارد، چگونه مي‌توان اميدوار بود که سبد محصولاتي که طراح در قالب يک کالکشن ارائه مي‌کند، ديده شود.
فشن‌شو جرم نيست
سورنا، طراح لباس آقايان است و براي تجربه‌کردن دنياي مدرن و جامعه‌اي بزرگ‌تر به اروپا مهاجرت کرده است. او به «شرق» مي‌گويد: صرف‌نظر از شرايط سختي که در ايران براي ادامه فعاليت حرفه‌اي مي‌ديديم، مهم‌ترين دليلي که من را به اينجا کشانده، ديدن دنياي ديگري با حضور طراحاني از سراسر دنياست. من هميشه سعي دارم به هفته‌هاي مد مطرح در اروپا سرک بکشم و حضور داشته باشم. طراح لباس براي اينکه بتواند خلق کند، بايد با آپديت‌ها و تازه‌هاي حوزه کاري خود مأنوس باشد و بايد شرايط اين را داشته باشد که با هم‌صنفي‌هاي خود صحبت کند و ببيند يک طراح لباس در آن سوي دنيا، در ژاپن، کره، هند، ایتالیا و فرانسه چه دغدغه‌اي دارد و چه اولويت‌هايي را دنبال مي‌کند. متأسفانه در ايران در سال‌هاي اخير فضا به سمتي رفته بود که ما به جاي اينکه به اين مسائل فکر کنيم و انرژي و فعاليت خودمان را صرف خلق ايده يا صرف خلق و آفرينش هنري کنيم و محصولي بيافرينيم که علاوه بر هنر، بتواند اقتصاد هنرمند را هم تأمين کند، درگير حواشي صنفي شده بوديم و براي برگزاري يک رويداد که بديهي‌ترين و منطقي‌ترين حلقه از چرخ‌دنده عظيم يک صنعت عظيم‌تر است، در حال جنگيدن براي اثبات هنجارمداري خود بوديم. خوشحالم که کارگروه ساماندهي مد و لباس بعد از چهار سال به اين نتيجه رسيده است که به جاي پاک‌کردن صورت‌مسئله، بهتر است به راه‌حل‌هاي بنيادي‌تر بينديشد.
پايگاه مد کشورهاي اسلامي با فشن‌شوهاي بهنجار
برگزاري دو فصل از هفته مد تهران اين نويد را داد که مقيد‌بودن به هنجارها و استانداردها و خط قرمزها نه‌تنها کار سختي نيست؛ بلکه به‌آساني با اصول حرفه‌اي قابليت اجرا و رعايت‌کردن را دارد.
بنابراين حال در شرايطي قرار گرفته‌ايم که مسئولان ارشد کشور هم اين نياز را احساس کرده‌اند که براي تبديل تهران به پايگاه مد کشورهاي اسلامي، بايد استاندارد اجرائي لازم براي حضور موفق و بهنجار طراحان بين‌المللي و خارجي را فراهم کنند و به‌جاي اينکه اجازه دهند هيزم تر و خشک باهم بسوزند، حساب گروه‌هاي خام و غيرحرفه‌اي که قصد ماندن و بقا در فضاي مد کشور را ندارند با حساب صاحبان حرفه‌هاي بزرگ و ديدگاه‌هاي حرفه‌اي که براي ماندن در عرصه مد، به اين حوزه پا گذاشتند و ساليان سال خاک صحنه خوردند، مرارت‌ها کشيدند اما کوتاه نيامدند و استقامت کردند، جدا کنند. در همين رابطه طناز از مالزي که به حرفه مدلينگ اسلامي مشغول است مي‌گويد: با اينکه به مالزي آمدم اما شما کل صفحه‌هاي منسوب به مرا زير و رو کنيد نمي‌توانيد عکسي يا ويدئويي پیدا کنید که نشان دهد ما در اينجا در دنياي آزاد به هنجارها مقيد نيستيم. اي کاش روزي برسد که همه کساني که به اين حرفه علاقه‌مند هستند و به‌صورت حرفه‌اي از طريق اين حرفه امرار معاش مي‌کنند، بتوانند در ايران خودمان، روي صحنه بروند. من معتقد هستم که همه فعالان دنياي مد چه طراحان لباس و چه مدل‌هايي که عاشقانه اين کار را دنبال مي‌کنند، هيچ‌وقت دوست ندارند بيرون از کشور خودشان در کشوري که هم هزينه‌هاي زندگي بالاست و هم رقابت بسيار تنگ و بي‌رحم، بمانند و فعاليت کنند. اگر فضاي کار در ايران عاري از اتهام‌ها باشد و اجازه دهند افراد حرفه‌اي متعهدانه به کار خود ادامه دهند، حتم دارم که در مدت کوتاهي مي‌توان آينده خوب و روشني براي جامعه مد در کشور تصور کرد. لازم است بگويم که حتي در مالزي هم خط قرمزها و استانداردهايي وجود دارد. ماندن در هر دنيايي اعم از بازيگري سينما يا بازيگري براي مد روي صحنه، هزينه‌ها و تعهدات خاص خود را دارد و مختص ايران نيست. فرق ايران با ساير کشورها اين است که هنجارهاي اسلامي دارد اما اين هرگز به اين معنا نيست که يک مدل يا طراح لباس نمي‌تواند در ايران کار مد يا کار مدلينگ انجام دهد. به نظرم احياي فشن‌شوها در ايران به نگاهي منصفانه و استانداردي نو و ضمانت اجرائي محکم نياز دارد. دولت بايد به‌جاي اينکه همه را با يک چوب براند، گروه‌هاي خاطي را محدود يا لغو مجوز کند نه اينکه دست همه را ببندد و فشن‌شو را که جزء الزامات فني و تکنيکي و نمايشي اين صنعت است، از ريشه بزند.
کت‌واک تابو نيست
پويان در دهلي زندگي مي‌کند و عاشق کت‌واک است. او در فصل دوم هفته مد تهران حضور داشت اما بعد از ممنوعيت فشن‌شو در ايران، به هندوستان بازگشته و حرفه‌ خود را از سر گرفته است. به «شرق» مي‌گويد باورم نمي‌شد تهران بتواند رويدادي به اين جنجالي را بدون حاشيه به سرانجام برساند. البته تدابير شديد امنيتي چه براي فشن‌شوهاي مربوط به جواهرات و چه رعايت هنجارهاي اسلامي براي تفکيک بخش بانوان از آقايان، بي‎‌تأثير نبود، اما مخاطب من کساني هستند که تصميم گرفتند مدلينگ را ممنوع اعلام کنند. رصد رويدادهاي مربوط به مد و لباس کار سختي نيست. کنترل و مديريت بهينه پديده فشن‌شو در ايران، به مشارکت جامعه حرفه‌اي مد و مسئولان به‌صورت هم‌زمان نياز دارد. به نظر مي‌رسد با احياي مجدد فشن‌شو (Fashion Show)‌ و مدلينگ (Modeling) در کشور، بتوان علاوه بر کارآفريني در اين زمينه که خواهان و هواداران بسياري در بخش جوان کشور دارد، اميدوار بود که تهران هم در ميان دست‌کم کشورهاي اسلامي که رقباي اصلي آن محسوب مي‌شوند، حرفی برای گفتن داشته باشد. من فکر مي‌کنم پديده کت‌واک (Catwalk) يا ران‌وي (Runway) در ايران بزرگ‌نمايي شده و تبديل به يک تابو شده، به‌همين‌دليل است که فکرکردن، حرف‌زدن يا حتي فعاليت در اين زمينه گناهی نابخشودني محسوب مي‌شود، درحالي‌که مي‌توان با سياست‌گذاري و مديريت منابع انساني و رعايت هنجارهاي ايراني و اسلامي، تهديد اجتماعي ناشي از آن را به يک فرصت مغتنم براي ديده‌شدن پتانسيل‌هاي بسيار زيباي ايران در زمينه مد تبديل کرد. در همه‌جاي دنيا جامعه حرفه‌اي مد به فضايي آرام و امن مي‌انديشد و من مطمئن هستم که در ايران هم جامعه حرفه‌اي و فعالان مد نه‌تنها به اقدامات زيرزميني اعتقاد ندارند، بلکه مي‌دانند هزينه‌هاي رواني فعاليت‌هاي غيرقانوني و زيرزميني حتي در مسئله برگزاري فشن‌شو، به تبعات بعد از آن نمي‌ارزد. همه کساني که در اين حوزه عاشقانه کار مي‌کنند، منتظر هستند که با قانوني‌شدن مجدد فشن‌شوها، روح تازه‌اي به مجموعه آثار خود تزريق کنند و انگيزه‌اي براي ادامه کار داشته باشند. حال بايد منتظر بمانيم ببينيم گفت‌وگو‌ها و رايزني‌ها به چه نتيجه‌اي منتهي مي‌شود.
طراحان مد که جلاي وطن کرده و به کشورهاي مالزي يا ترکيه مهاجرت کرده‌اند، در واکنش به گفت‌وگوي اختصاصي هفته گذشته دبير کارگروه ساماندهي مد و لباس کشور با روزنامه «شرق» (فعاليت مجدد فشن‌‌شوها در مرحله رايزني و گفتمان است/ شرق/ يکشنبه 29 دي 1398/ شماره 3627 / صفحه مد ايراني و اسلامي) معتقدند در صورت تحقق برنامه‌هايي که دبير جديد کارگروه در دستور کار قرار داده است، اميد به پيکره جامعه حرفه‌اي مد بازمي‌گردد و شايد بتوان براي چشم‌اندازي حرفه‌اي به دور از حواشي يا اتهام‌ها، در فضاي رقابتي سالم و بدون تنش، به کشور بازگشت و فعاليت‌هاي حرفه‌اي را از سر گرفت.
جامعه حرفه‌اي قرباني ندانم‌کاري کم‌تجربه‌ها شده
بهنوش که چند سالي است در ترکيه به سر مي‌برد، مي‌گويد يکي از عمده‌ترين دلايلي که باعث شد برخلاف عشق و علاقه‌ام به کشورم، آنجا را ترک کنم و آينده حرفه‌اي خود را در کشور ديگري دنبال کنم، نبود فضاي بدون تنش و بدون حاشيه براي فعاليت حرفه‌اي است. من وقتي در ترکيه با خانم‌هايي که طراح مد هستند، صحبت مي‌کنم و مي‌گويم برگزاري نمايش زنده لباس در کشور من ممنوع شده است، با تعجب و ناباورانه درباره علل آن جويا مي‌شوند. بخش دردناک مسئله اين است که همه کساني که فعاليت حرفه‌اي مي‌کنند و به تمام چارچوب‌ها و هنجارها و خط قرمزهاي حاکم بر قوانين مد کشور احترام مي‌گذارند و مقيد و متعهد هستند، قرباني ندانم‌کاري يک عده افراد کم‌سن و کم‌تجربه و خام شده‌اند که با الفباي دنياي حرفه‌اي آشنا نبودند و با اقدامات هيجاني و زودگذر، هزينه‌هاي زيادي را به جامعه تحميل کردند. من هميشه افسوس خورده‌ام، از اينکه مي‌توانيم استاندارد‌ترين و در‌عين‌حال عفيف‌ترين نمايش‌هاي زنده لباس و فشن‌شوها را در ايران برگزار کنيم؛ بدون اينکه به هنجارهاي ملي يا ديني اهانت يا گستاخي‌ای‌ صورت گيرد. چرا بايد مهم‌ترين حلقه در زنجيره صنعت مد، در کشور ما مسدود شود؟! طراحان لباس براي نمايش لباس‌هاي خود بايد به نمايش زنده لباس و فشن‌شو به‌عنوان هنري نمايشي دست بياويزند و بتوانند محصولات خود را به زبان فشن‌شو که جزء هنرهاي نمايشي است، ابراز کنند. وقتي امکان ارائه و ابراز اثر با ابزار استاندارد آن که مدل زنده است، وجود ندارد، چگونه مي‌توان اميدوار بود که سبد محصولاتي که طراح در قالب يک کالکشن ارائه مي‌کند، ديده شود.
فشن‌شو جرم نيست
سورنا، طراح لباس آقايان است و براي تجربه‌کردن دنياي مدرن و جامعه‌اي بزرگ‌تر به اروپا مهاجرت کرده است. او به «شرق» مي‌گويد: صرف‌نظر از شرايط سختي که در ايران براي ادامه فعاليت حرفه‌اي مي‌ديديم، مهم‌ترين دليلي که من را به اينجا کشانده، ديدن دنياي ديگري با حضور طراحاني از سراسر دنياست. من هميشه سعي دارم به هفته‌هاي مد مطرح در اروپا سرک بکشم و حضور داشته باشم. طراح لباس براي اينکه بتواند خلق کند، بايد با آپديت‌ها و تازه‌هاي حوزه کاري خود مأنوس باشد و بايد شرايط اين را داشته باشد که با هم‌صنفي‌هاي خود صحبت کند و ببيند يک طراح لباس در آن سوي دنيا، در ژاپن، کره، هند، ایتالیا و فرانسه چه دغدغه‌اي دارد و چه اولويت‌هايي را دنبال مي‌کند. متأسفانه در ايران در سال‌هاي اخير فضا به سمتي رفته بود که ما به جاي اينکه به اين مسائل فکر کنيم و انرژي و فعاليت خودمان را صرف خلق ايده يا صرف خلق و آفرينش هنري کنيم و محصولي بيافرينيم که علاوه بر هنر، بتواند اقتصاد هنرمند را هم تأمين کند، درگير حواشي صنفي شده بوديم و براي برگزاري يک رويداد که بديهي‌ترين و منطقي‌ترين حلقه از چرخ‌دنده عظيم يک صنعت عظيم‌تر است، در حال جنگيدن براي اثبات هنجارمداري خود بوديم. خوشحالم که کارگروه ساماندهي مد و لباس بعد از چهار سال به اين نتيجه رسيده است که به جاي پاک‌کردن صورت‌مسئله، بهتر است به راه‌حل‌هاي بنيادي‌تر بينديشد.
پايگاه مد کشورهاي اسلامي با فشن‌شوهاي بهنجار
برگزاري دو فصل از هفته مد تهران اين نويد را داد که مقيد‌بودن به هنجارها و استانداردها و خط قرمزها نه‌تنها کار سختي نيست؛ بلکه به‌آساني با اصول حرفه‌اي قابليت اجرا و رعايت‌کردن را دارد.
بنابراين حال در شرايطي قرار گرفته‌ايم که مسئولان ارشد کشور هم اين نياز را احساس کرده‌اند که براي تبديل تهران به پايگاه مد کشورهاي اسلامي، بايد استاندارد اجرائي لازم براي حضور موفق و بهنجار طراحان بين‌المللي و خارجي را فراهم کنند و به‌جاي اينکه اجازه دهند هيزم تر و خشک باهم بسوزند، حساب گروه‌هاي خام و غيرحرفه‌اي که قصد ماندن و بقا در فضاي مد کشور را ندارند با حساب صاحبان حرفه‌هاي بزرگ و ديدگاه‌هاي حرفه‌اي که براي ماندن در عرصه مد، به اين حوزه پا گذاشتند و ساليان سال خاک صحنه خوردند، مرارت‌ها کشيدند اما کوتاه نيامدند و استقامت کردند، جدا کنند. در همين رابطه طناز از مالزي که به حرفه مدلينگ اسلامي مشغول است مي‌گويد: با اينکه به مالزي آمدم اما شما کل صفحه‌هاي منسوب به مرا زير و رو کنيد نمي‌توانيد عکسي يا ويدئويي پیدا کنید که نشان دهد ما در اينجا در دنياي آزاد به هنجارها مقيد نيستيم. اي کاش روزي برسد که همه کساني که به اين حرفه علاقه‌مند هستند و به‌صورت حرفه‌اي از طريق اين حرفه امرار معاش مي‌کنند، بتوانند در ايران خودمان، روي صحنه بروند. من معتقد هستم که همه فعالان دنياي مد چه طراحان لباس و چه مدل‌هايي که عاشقانه اين کار را دنبال مي‌کنند، هيچ‌وقت دوست ندارند بيرون از کشور خودشان در کشوري که هم هزينه‌هاي زندگي بالاست و هم رقابت بسيار تنگ و بي‌رحم، بمانند و فعاليت کنند. اگر فضاي کار در ايران عاري از اتهام‌ها باشد و اجازه دهند افراد حرفه‌اي متعهدانه به کار خود ادامه دهند، حتم دارم که در مدت کوتاهي مي‌توان آينده خوب و روشني براي جامعه مد در کشور تصور کرد. لازم است بگويم که حتي در مالزي هم خط قرمزها و استانداردهايي وجود دارد. ماندن در هر دنيايي اعم از بازيگري سينما يا بازيگري براي مد روي صحنه، هزينه‌ها و تعهدات خاص خود را دارد و مختص ايران نيست. فرق ايران با ساير کشورها اين است که هنجارهاي اسلامي دارد اما اين هرگز به اين معنا نيست که يک مدل يا طراح لباس نمي‌تواند در ايران کار مد يا کار مدلينگ انجام دهد. به نظرم احياي فشن‌شوها در ايران به نگاهي منصفانه و استانداردي نو و ضمانت اجرائي محکم نياز دارد. دولت بايد به‌جاي اينکه همه را با يک چوب براند، گروه‌هاي خاطي را محدود يا لغو مجوز کند نه اينکه دست همه را ببندد و فشن‌شو را که جزء الزامات فني و تکنيکي و نمايشي اين صنعت است، از ريشه بزند.
کت‌واک تابو نيست
پويان در دهلي زندگي مي‌کند و عاشق کت‌واک است. او در فصل دوم هفته مد تهران حضور داشت اما بعد از ممنوعيت فشن‌شو در ايران، به هندوستان بازگشته و حرفه‌ خود را از سر گرفته است. به «شرق» مي‌گويد باورم نمي‌شد تهران بتواند رويدادي به اين جنجالي را بدون حاشيه به سرانجام برساند. البته تدابير شديد امنيتي چه براي فشن‌شوهاي مربوط به جواهرات و چه رعايت هنجارهاي اسلامي براي تفکيک بخش بانوان از آقايان، بي‎‌تأثير نبود، اما مخاطب من کساني هستند که تصميم گرفتند مدلينگ را ممنوع اعلام کنند. رصد رويدادهاي مربوط به مد و لباس کار سختي نيست. کنترل و مديريت بهينه پديده فشن‌شو در ايران، به مشارکت جامعه حرفه‌اي مد و مسئولان به‌صورت هم‌زمان نياز دارد. به نظر مي‌رسد با احياي مجدد فشن‌شو (Fashion Show)‌ و مدلينگ (Modeling) در کشور، بتوان علاوه بر کارآفريني در اين زمينه که خواهان و هواداران بسياري در بخش جوان کشور دارد، اميدوار بود که تهران هم در ميان دست‌کم کشورهاي اسلامي که رقباي اصلي آن محسوب مي‌شوند، حرفی برای گفتن داشته باشد. من فکر مي‌کنم پديده کت‌واک (Catwalk) يا ران‌وي (Runway) در ايران بزرگ‌نمايي شده و تبديل به يک تابو شده، به‌همين‌دليل است که فکرکردن، حرف‌زدن يا حتي فعاليت در اين زمينه گناهی نابخشودني محسوب مي‌شود، درحالي‌که مي‌توان با سياست‌گذاري و مديريت منابع انساني و رعايت هنجارهاي ايراني و اسلامي، تهديد اجتماعي ناشي از آن را به يک فرصت مغتنم براي ديده‌شدن پتانسيل‌هاي بسيار زيباي ايران در زمينه مد تبديل کرد. در همه‌جاي دنيا جامعه حرفه‌اي مد به فضايي آرام و امن مي‌انديشد و من مطمئن هستم که در ايران هم جامعه حرفه‌اي و فعالان مد نه‌تنها به اقدامات زيرزميني اعتقاد ندارند، بلکه مي‌دانند هزينه‌هاي رواني فعاليت‌هاي غيرقانوني و زيرزميني حتي در مسئله برگزاري فشن‌شو، به تبعات بعد از آن نمي‌ارزد. همه کساني که در اين حوزه عاشقانه کار مي‌کنند، منتظر هستند که با قانوني‌شدن مجدد فشن‌شوها، روح تازه‌اي به مجموعه آثار خود تزريق کنند و انگيزه‌اي براي ادامه کار داشته باشند. حال بايد منتظر بمانيم ببينيم گفت‌وگو‌ها و رايزني‌ها به چه نتيجه‌اي منتهي مي‌شود.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها