|

از طرح جهانی تا مینوتار جهانی

یانیس واروفاکیس، اقتصاددان برجسته یونانی و وزیر اقتصاد سابق یونان، در زمان روی‌‌کار‌آمدن سیریزا، کتابی دارد تحت عنوان «مینوتار جهانی: آمریکا، اروپا و آینده اقتصاد جهان» (2013) که در آن به دو دوره متفاوت اقتصاد جهان در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم می‌پردازد: دوره اول که آن را «طرح جهانی» می‌نامد، از 1945 آغاز می‌شود و تا 1971 ادامه می‌یابد و در آن نظام پولی برآمده از برتون وودز حاکم است؛ دوره دوم که آن را دوره «مینوتار جهانی» می‌نامد، از 1971 و با فروپاشی نظام پولی برتون وودز آغاز می‌شود و تا سال 2008 ادامه دارد و با بحران بزرگ مالی جهان فرومی‌پاشد. مینوتار هیولایی افسانه‌ای است با هیکل انسان و سر گاو که با خون و گوشت جوانان سرزمین‌های همسایه زندگی می‌کند. واروفاکیس از این افسانه استفاده می‌کند و «مینوتار جهانی» را یک ابرقدرت می‌داند که اقتصاد جهان را با اراده‌ خودش به‌سوی «ناپیوستگی و عدم توازن» کشانده تا با پول کشورهای دیگر به حیات پرخرج خود ادامه دهد. او در هر دو دوره نقش آمریکا را محوری می‌داند. کتاب حاضر شرح مفصل این دو دوره و گزارشی است از رویدادهای اقتصادی و اجتماعی و تاریخچه‌ سری وقایعی که جهان حاضر را ساخته‌اند. این کتاب که به‌تازگی با ترجمه حسین تیموری و به همت نشر اختران به فارسی منتشر شده، برای مخاطب عام است و واروفاکیس سعی کرده از مباحث فنی و تخصصی تا حد امکان دوری کند و هرجا توضیح بیشتر لازم بوده یادداشت‌هایی را به متن و همچنین توضیحاتی را به پایان کتاب افزوده است.
کتاب حاضر در 9 فصل تنظیم شده است. در فصل نخست که مقدمه کتاب هم هست، بحران سال 2008 و نتایج آن به اجمال بررسی می‌شود. واروفاکیس در فصل دوم شرح مختصری از تاریخ شکل‌گیری سرمایه‌داری ارائه می‌دهد و علل وقوع بحران را در نظام سرمایه‌داری بررسی و به نقش مهم سرمایه‌داری مالی در شکل‌گیری بحران‌های ویژه، مانند فروپاشی سال 2008، می‌پردازد. در انتهای این فصل بحران بزرگ سال 1929 و نقش آن در شکل‌گیری اقتصاد بین‌المللی پس از جنگ جهانی دوم مرور می‌شود. فصل سوم به دوران نخست پس از جنگ یا دوران «طرح جهانی» اختصاص دارد و نظم پولی حاصل از برتون وودز و نتایج و پیامدهای آن تبیین می‌شود. واروفاکیس نشان می‌دهد که چطور در این دوارن باتوجه به نقش مهم آمریکا در بازسازی اروپا و ژاپن بعد از جنگ، دلارهای آمریکایی به این مناطق سرازیر شد و با شکوفایی ظرفیت‌های این مناطق، آنها را به بازارهای مهم و اصلی تولیدات آمریکایی بدل کرد. در این کتاب روشن می‌شود که چطور آمریکا در مرکز این سازوکار بازچرخانی ایستاده و مهم‌ترین کارکردش فروش تولیدات این کشور و سودآوری ناشی از آن است. پس از جنگ نه‌تنها ژاپن و اروپا حول محور آمریکا شکل گرفتند، بلکه دلار نیز به مهم‌ترین ارز جهانی تبدیل و بر اقتصاد جهان مسلط شد.
واروفاکیس در فصل چهارم به علل فروپاشی نظم مستقر پس از جنگ می‌پردازد. در کتاب نشان داده می‌شود که چطور با توسعه اروپا و ژاپن تراز تجاری آمریکا در برابر آنها منفی شد اما چون آمریکا همچنان بزرگ‌ترین اقتصاد جهان بود و بسیاری از مبادلات تجاری در جهان با دلار انجام می‌شد، تقاضا برای دلار به حدی رسید که آمریکا برخلاف مفاد توافق برتون وودز با چاپ پول آن را برآورده کرد. این دوره همزمان بود با جنگ ویتنام که آمریکا کسری بودجه داشت و از این‌رو، علاوه بر علل ساختاری مؤثر در فروپاشی، ناپرهیزی آمریکا در چاپ بی‌رویه دلاری که دیگر همه جهان را به خود معتاد کرده بود، ادامه نظم مستقر دشوار شد. ولی واروفاکیس نشان می‌دهد که چطور آمریکا ورق را بر‌گرداند و کسری خود را به موتور محرک تازه اقتصاد جهان بدل کرد و وارد دوران «مینوتار جهانی» شد. در این دوره کشورهایی که مازاد تجاری داشتند برای دسترسی به بازارهای آمریکا با یکدیگر رقابت و سود هنگفت حاصل از صادرات خود را در بانک‌های آمریکا سرمایه‌گذاری کردند تا با بهره‌ای کم در اختیار شرکت‌ها و مردم آمریکا قرار گرفته و به آنها توانایی خرید کالاهای وارداتی را بدهد. همچنین سود را صرف خرید اوراق مشارکت دولت آمریکا کردند تا بتواند هزینه‌های داخلی خود را تأمین و در صورت نیاز آنها را در قالب تسلیحات نظامی درآورده و مخالفان نظم نو را بر سرجای خود بنشاند. بدین‌ترتیب ساز‌وکار تازه‌ای شکل گرفت که باز هم آمریکا در مرکز آن، اما این‌بار نه همچون بعد از جنگ جهانی در جایگاه پرداخت‌‌کننده بلکه در موقعیت استفاده‌برنده، ایستاده بود. واروفاکیس در ادامه فصل چهارم «جاذبه‌های مینوتار» را با تشریح فرصت‌ها و تهدیدها و بازی‌های پشت پرده بررسی می‌کند و به این پرسش پاسخ می‌دهد که چرا سایر کشورهای جهان اجازه دادند آمریکا این‌چنین از آنها استفاده کند؟ از این‌رو، در فصل پنجم نحوه بر تخت‌نشستن مینوتار را از زوایایی دیگر نشان می‌دهد و سلطه نظم هژمونیک جدید را تصویر می‌کند.
واروفاکیس در فصول سوم و چهارم و پنجم می‌کوشد نشان دهد دست پنهان بازار دروغی بیش نبوده و اقتصاد جهان همواره متأثر از برنامه‌ریزی‌های دقیق سیاست‌مداران بوده است. در فصل ششم روزشمار فروپاشی 2008 و اقدامات دولت‌ها برای نجات بانک‌ها را شرح می‌دهد و با جزئیات به ماجرای تعهد دولت‌ها برای نجات بانک‌ها می‌پردازد. بعد از بحران مالی سال 2008 دیگر کسی نمی‌تواند از لزوم عدم دخالت دولت بگوید، چراکه دولت‌ها برای نجات بانک‌ها خود را تا مرز ورشکستگی کشاندند. فصول هفتم و هشتم کتاب نیز به بررسی دوران پس از مینوتار اختصاص دارد. واروفاکیس علاوه بر آینده وال‌استریت و سرمایه‌داری مالی چشم‌انداز آینده اروپا را نیز بررسی می‌کند و فروپاشی آن را در غیاب سازوکار بازچرخانی مازاد بسیار محتمل می‌داند. او همچنین به آینده آمریکا و چین و ژاپن و آسیای جنوب شرقی می‌پردازد تا در میان آنها چهره کشوری را بیابد که در سازوکار جدید نقش مرکزی خواهد داشت و در فصل آخر نیز که دو سال بعد از ویرایش اول نوشته دعاوی مطرح‌شده در ویرایش اول را باتوجه به وقایع و روند طی‌شده در معرض راستی‌آزمایی قرار می‌دهد. در این فصل با تحلیل داده‌های آماری روشن می‌شود که پیش‌بینی‌های واروفاکیس بعد از گذشت زمان درست از آب درآمده‌اند.

یانیس واروفاکیس، اقتصاددان برجسته یونانی و وزیر اقتصاد سابق یونان، در زمان روی‌‌کار‌آمدن سیریزا، کتابی دارد تحت عنوان «مینوتار جهانی: آمریکا، اروپا و آینده اقتصاد جهان» (2013) که در آن به دو دوره متفاوت اقتصاد جهان در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم می‌پردازد: دوره اول که آن را «طرح جهانی» می‌نامد، از 1945 آغاز می‌شود و تا 1971 ادامه می‌یابد و در آن نظام پولی برآمده از برتون وودز حاکم است؛ دوره دوم که آن را دوره «مینوتار جهانی» می‌نامد، از 1971 و با فروپاشی نظام پولی برتون وودز آغاز می‌شود و تا سال 2008 ادامه دارد و با بحران بزرگ مالی جهان فرومی‌پاشد. مینوتار هیولایی افسانه‌ای است با هیکل انسان و سر گاو که با خون و گوشت جوانان سرزمین‌های همسایه زندگی می‌کند. واروفاکیس از این افسانه استفاده می‌کند و «مینوتار جهانی» را یک ابرقدرت می‌داند که اقتصاد جهان را با اراده‌ خودش به‌سوی «ناپیوستگی و عدم توازن» کشانده تا با پول کشورهای دیگر به حیات پرخرج خود ادامه دهد. او در هر دو دوره نقش آمریکا را محوری می‌داند. کتاب حاضر شرح مفصل این دو دوره و گزارشی است از رویدادهای اقتصادی و اجتماعی و تاریخچه‌ سری وقایعی که جهان حاضر را ساخته‌اند. این کتاب که به‌تازگی با ترجمه حسین تیموری و به همت نشر اختران به فارسی منتشر شده، برای مخاطب عام است و واروفاکیس سعی کرده از مباحث فنی و تخصصی تا حد امکان دوری کند و هرجا توضیح بیشتر لازم بوده یادداشت‌هایی را به متن و همچنین توضیحاتی را به پایان کتاب افزوده است.
کتاب حاضر در 9 فصل تنظیم شده است. در فصل نخست که مقدمه کتاب هم هست، بحران سال 2008 و نتایج آن به اجمال بررسی می‌شود. واروفاکیس در فصل دوم شرح مختصری از تاریخ شکل‌گیری سرمایه‌داری ارائه می‌دهد و علل وقوع بحران را در نظام سرمایه‌داری بررسی و به نقش مهم سرمایه‌داری مالی در شکل‌گیری بحران‌های ویژه، مانند فروپاشی سال 2008، می‌پردازد. در انتهای این فصل بحران بزرگ سال 1929 و نقش آن در شکل‌گیری اقتصاد بین‌المللی پس از جنگ جهانی دوم مرور می‌شود. فصل سوم به دوران نخست پس از جنگ یا دوران «طرح جهانی» اختصاص دارد و نظم پولی حاصل از برتون وودز و نتایج و پیامدهای آن تبیین می‌شود. واروفاکیس نشان می‌دهد که چطور در این دوارن باتوجه به نقش مهم آمریکا در بازسازی اروپا و ژاپن بعد از جنگ، دلارهای آمریکایی به این مناطق سرازیر شد و با شکوفایی ظرفیت‌های این مناطق، آنها را به بازارهای مهم و اصلی تولیدات آمریکایی بدل کرد. در این کتاب روشن می‌شود که چطور آمریکا در مرکز این سازوکار بازچرخانی ایستاده و مهم‌ترین کارکردش فروش تولیدات این کشور و سودآوری ناشی از آن است. پس از جنگ نه‌تنها ژاپن و اروپا حول محور آمریکا شکل گرفتند، بلکه دلار نیز به مهم‌ترین ارز جهانی تبدیل و بر اقتصاد جهان مسلط شد.
واروفاکیس در فصل چهارم به علل فروپاشی نظم مستقر پس از جنگ می‌پردازد. در کتاب نشان داده می‌شود که چطور با توسعه اروپا و ژاپن تراز تجاری آمریکا در برابر آنها منفی شد اما چون آمریکا همچنان بزرگ‌ترین اقتصاد جهان بود و بسیاری از مبادلات تجاری در جهان با دلار انجام می‌شد، تقاضا برای دلار به حدی رسید که آمریکا برخلاف مفاد توافق برتون وودز با چاپ پول آن را برآورده کرد. این دوره همزمان بود با جنگ ویتنام که آمریکا کسری بودجه داشت و از این‌رو، علاوه بر علل ساختاری مؤثر در فروپاشی، ناپرهیزی آمریکا در چاپ بی‌رویه دلاری که دیگر همه جهان را به خود معتاد کرده بود، ادامه نظم مستقر دشوار شد. ولی واروفاکیس نشان می‌دهد که چطور آمریکا ورق را بر‌گرداند و کسری خود را به موتور محرک تازه اقتصاد جهان بدل کرد و وارد دوران «مینوتار جهانی» شد. در این دوره کشورهایی که مازاد تجاری داشتند برای دسترسی به بازارهای آمریکا با یکدیگر رقابت و سود هنگفت حاصل از صادرات خود را در بانک‌های آمریکا سرمایه‌گذاری کردند تا با بهره‌ای کم در اختیار شرکت‌ها و مردم آمریکا قرار گرفته و به آنها توانایی خرید کالاهای وارداتی را بدهد. همچنین سود را صرف خرید اوراق مشارکت دولت آمریکا کردند تا بتواند هزینه‌های داخلی خود را تأمین و در صورت نیاز آنها را در قالب تسلیحات نظامی درآورده و مخالفان نظم نو را بر سرجای خود بنشاند. بدین‌ترتیب ساز‌وکار تازه‌ای شکل گرفت که باز هم آمریکا در مرکز آن، اما این‌بار نه همچون بعد از جنگ جهانی در جایگاه پرداخت‌‌کننده بلکه در موقعیت استفاده‌برنده، ایستاده بود. واروفاکیس در ادامه فصل چهارم «جاذبه‌های مینوتار» را با تشریح فرصت‌ها و تهدیدها و بازی‌های پشت پرده بررسی می‌کند و به این پرسش پاسخ می‌دهد که چرا سایر کشورهای جهان اجازه دادند آمریکا این‌چنین از آنها استفاده کند؟ از این‌رو، در فصل پنجم نحوه بر تخت‌نشستن مینوتار را از زوایایی دیگر نشان می‌دهد و سلطه نظم هژمونیک جدید را تصویر می‌کند.
واروفاکیس در فصول سوم و چهارم و پنجم می‌کوشد نشان دهد دست پنهان بازار دروغی بیش نبوده و اقتصاد جهان همواره متأثر از برنامه‌ریزی‌های دقیق سیاست‌مداران بوده است. در فصل ششم روزشمار فروپاشی 2008 و اقدامات دولت‌ها برای نجات بانک‌ها را شرح می‌دهد و با جزئیات به ماجرای تعهد دولت‌ها برای نجات بانک‌ها می‌پردازد. بعد از بحران مالی سال 2008 دیگر کسی نمی‌تواند از لزوم عدم دخالت دولت بگوید، چراکه دولت‌ها برای نجات بانک‌ها خود را تا مرز ورشکستگی کشاندند. فصول هفتم و هشتم کتاب نیز به بررسی دوران پس از مینوتار اختصاص دارد. واروفاکیس علاوه بر آینده وال‌استریت و سرمایه‌داری مالی چشم‌انداز آینده اروپا را نیز بررسی می‌کند و فروپاشی آن را در غیاب سازوکار بازچرخانی مازاد بسیار محتمل می‌داند. او همچنین به آینده آمریکا و چین و ژاپن و آسیای جنوب شرقی می‌پردازد تا در میان آنها چهره کشوری را بیابد که در سازوکار جدید نقش مرکزی خواهد داشت و در فصل آخر نیز که دو سال بعد از ویرایش اول نوشته دعاوی مطرح‌شده در ویرایش اول را باتوجه به وقایع و روند طی‌شده در معرض راستی‌آزمایی قرار می‌دهد. در این فصل با تحلیل داده‌های آماری روشن می‌شود که پیش‌بینی‌های واروفاکیس بعد از گذشت زمان درست از آب درآمده‌اند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها