آيتالله محققداماد:
در شرايط فعلي کشور تخلف از حرفه پزشکي گناه کبيره است
آيتالله محققداماد با انتشار بيانيهاي خطاب به جامعه پزشکي گفت: اصولا حرفه پزشکي از نظر فقهي از واجبات کفائي است که در برخي شرایط همچون شرایط فعلي که کشور با هجوم بيماري واگير مواجه است، در فرض گستردهشدن نياز، به واجب عيني مبدل ميشود و تخلف از آن گناه کبيره است. در بخشي از بيانيه آيتالله محققداماد آمده است:
1- اينجانب مکرر گفته و نوشتهام که حرفه پزشکي از چنان قداستي برخوردار است که اگر بگوييم اين دست خداست که از آستين پزشک براي درمان انسانها بيرون ميآيد، گزاف نگفتهايم، پزشک دوا ميدهد و خداوند شفا. فاذا مرضت فهو يشفين (/بقره/80) و چون بيمار شوم، اوست که بهبوديام ميبخشد.
2- در بحران پيشآمده براي کشور عزيزمان تلاش شبانهروزي و ايثارگرانه گروه درماني اعم از پزشکان، پيراپزشکان، پرستاران، داروخانهها و... هرگز فراموششدني نيست و از اين جانب جز سپاس و دعا براي موفقيت و سلامتي آنان کار ديگري ساخته نيست. از درگاه خداوند متعال براي همه آنان سلامتي و مزيد توفيق خواستاريم و اميدواريم که با تأييدات الهي اين بليه عظمي را به دست با کفايت آنان دفع فرمايد. آمين.
3- به يقين اين رخداد تلخ و اسفبار براي مبتلايان، بيماري و رنج و درد است؛ ولي براي دستاندرکاران امور پزشکي امتحاني بزرگ از سوي خداوند متعال است.
4- بهرغم آنکه تلاش درمانيان ايثارگر در مقابل ديدگان ملت عزيزمان مشهود و ملموس است، با کمال تأسف شنيده ميشود که در برخي از نواحي کشور که بيماري هجوم آورده، عدهاي از پزشکان مطب خود را تعطيل کرده و پاسخگوي ارباب رجوع نميباشند. خدا کند که اين خبر صحت نداشته باشد، زيرا براي شرف، اخلاق و جوانمردي ايراني امري زشت و ناپسند است. به يقين کمبود وسایل و تجهيزات هرگز نميتواند عذري براي اين گناه اخلاقي به حساب آيد، زيرا ناگفته پيداست که تلاش براي تهيه امکانات از مقدمات واجبه اين تکليف انساني است و تعطيلي مطب و دفتر کار طبيب راهحل نهایي نميباشد. آيا اين شرایط با شرایط دوران دفاع مقدس تفاوتي دارد که عزيزاني از شما بهسوي جبهه براي ياري شتافتند و بيگمان براي هميشه نامشان با افتخار و سربلندي بر تارک تاريخ ايران ميدرخشد؟
5- اصولا حرفه پزشکي از نظر فقهي از واجبات کفائي است که در برخي شرایط همچون شرایط فعلي که کشور با هجوم بيماري واگير مواجه است در فرض گستردهشدن نياز، به واجب عيني مبدل ميشود و تخلف از آن گناه کبيره است.
6- خدمتگذاران عاليقدر: گذشته از وجوب و تکليف شرعي، تکليف انساني و اخلاق پزشکي را متذکر ميشوم. شما عزيزان تحت توجهات پروردگار از دسترنج ملت ايران اين دانش را آموختهايد و در دامان اين مادر پرورده شدهايد، مادري که به اميد ياوري و دستگيري امروز در کنار گاهواره شما نشسته و از شما انتظار ياري به فرزندانش را دارد، حاشا به جوانمردي شما عزيزان که صداي مام عزيز وطن و ناله هموطنان را پاسخ ندهيد. با توکل به ياري پروردگار و توجهات و نزول شفاي الهي دست از آستين به در آوريد و بهسوي درمان بشتابيد که خدا همراه شماست. من بهعنوان يک روحاني خدمتگزار ملت، دست شما را ميبوسم، نه من بلکه: صدها فرشته بوسه بر آن دست ميزند/ که از کار خلق يک گره بسته واکند
7- استدعاي نگارنده از مقامات کشوري، رفع نيازهاي جامعه پزشکان است که با مديريتي خردمندانه کمبودها را رفع فرمايند.
8- از مقامات قضائي ميخواهيم که به امر نه خيانت بلکه جنايت جنايتکاراني که در اين شرایط به سودجویي دست مييازند و وسائل مورد نياز درمان را غارت ميکنند و خون بيگناهان را ميمکند، بپردازند و به نامهپراکني و کاغذبازي بسنده نفرمايند. شخصا به مراکز مربوط سرکشي فرمايند و مقصران را تذکر و ارشاد و مجرمان را تنبيه و مجازات نمايند.
آيتالله محققداماد با انتشار بيانيهاي خطاب به جامعه پزشکي گفت: اصولا حرفه پزشکي از نظر فقهي از واجبات کفائي است که در برخي شرایط همچون شرایط فعلي که کشور با هجوم بيماري واگير مواجه است، در فرض گستردهشدن نياز، به واجب عيني مبدل ميشود و تخلف از آن گناه کبيره است. در بخشي از بيانيه آيتالله محققداماد آمده است:
1- اينجانب مکرر گفته و نوشتهام که حرفه پزشکي از چنان قداستي برخوردار است که اگر بگوييم اين دست خداست که از آستين پزشک براي درمان انسانها بيرون ميآيد، گزاف نگفتهايم، پزشک دوا ميدهد و خداوند شفا. فاذا مرضت فهو يشفين (/بقره/80) و چون بيمار شوم، اوست که بهبوديام ميبخشد.
2- در بحران پيشآمده براي کشور عزيزمان تلاش شبانهروزي و ايثارگرانه گروه درماني اعم از پزشکان، پيراپزشکان، پرستاران، داروخانهها و... هرگز فراموششدني نيست و از اين جانب جز سپاس و دعا براي موفقيت و سلامتي آنان کار ديگري ساخته نيست. از درگاه خداوند متعال براي همه آنان سلامتي و مزيد توفيق خواستاريم و اميدواريم که با تأييدات الهي اين بليه عظمي را به دست با کفايت آنان دفع فرمايد. آمين.
3- به يقين اين رخداد تلخ و اسفبار براي مبتلايان، بيماري و رنج و درد است؛ ولي براي دستاندرکاران امور پزشکي امتحاني بزرگ از سوي خداوند متعال است.
4- بهرغم آنکه تلاش درمانيان ايثارگر در مقابل ديدگان ملت عزيزمان مشهود و ملموس است، با کمال تأسف شنيده ميشود که در برخي از نواحي کشور که بيماري هجوم آورده، عدهاي از پزشکان مطب خود را تعطيل کرده و پاسخگوي ارباب رجوع نميباشند. خدا کند که اين خبر صحت نداشته باشد، زيرا براي شرف، اخلاق و جوانمردي ايراني امري زشت و ناپسند است. به يقين کمبود وسایل و تجهيزات هرگز نميتواند عذري براي اين گناه اخلاقي به حساب آيد، زيرا ناگفته پيداست که تلاش براي تهيه امکانات از مقدمات واجبه اين تکليف انساني است و تعطيلي مطب و دفتر کار طبيب راهحل نهایي نميباشد. آيا اين شرایط با شرایط دوران دفاع مقدس تفاوتي دارد که عزيزاني از شما بهسوي جبهه براي ياري شتافتند و بيگمان براي هميشه نامشان با افتخار و سربلندي بر تارک تاريخ ايران ميدرخشد؟
5- اصولا حرفه پزشکي از نظر فقهي از واجبات کفائي است که در برخي شرایط همچون شرایط فعلي که کشور با هجوم بيماري واگير مواجه است در فرض گستردهشدن نياز، به واجب عيني مبدل ميشود و تخلف از آن گناه کبيره است.
6- خدمتگذاران عاليقدر: گذشته از وجوب و تکليف شرعي، تکليف انساني و اخلاق پزشکي را متذکر ميشوم. شما عزيزان تحت توجهات پروردگار از دسترنج ملت ايران اين دانش را آموختهايد و در دامان اين مادر پرورده شدهايد، مادري که به اميد ياوري و دستگيري امروز در کنار گاهواره شما نشسته و از شما انتظار ياري به فرزندانش را دارد، حاشا به جوانمردي شما عزيزان که صداي مام عزيز وطن و ناله هموطنان را پاسخ ندهيد. با توکل به ياري پروردگار و توجهات و نزول شفاي الهي دست از آستين به در آوريد و بهسوي درمان بشتابيد که خدا همراه شماست. من بهعنوان يک روحاني خدمتگزار ملت، دست شما را ميبوسم، نه من بلکه: صدها فرشته بوسه بر آن دست ميزند/ که از کار خلق يک گره بسته واکند
7- استدعاي نگارنده از مقامات کشوري، رفع نيازهاي جامعه پزشکان است که با مديريتي خردمندانه کمبودها را رفع فرمايند.
8- از مقامات قضائي ميخواهيم که به امر نه خيانت بلکه جنايت جنايتکاراني که در اين شرایط به سودجویي دست مييازند و وسائل مورد نياز درمان را غارت ميکنند و خون بيگناهان را ميمکند، بپردازند و به نامهپراکني و کاغذبازي بسنده نفرمايند. شخصا به مراکز مربوط سرکشي فرمايند و مقصران را تذکر و ارشاد و مجرمان را تنبيه و مجازات نمايند.