|

دوران پساکرونا و وحدت

محمدتقي فاضل‌ميبدي

بيش از دو ماه، به دليل همه‌گيري ويروس کرونا در ايران تريبون‌هاي نمازجمعه تعطيل بود و از هفته گذشته به‌صورت محدود و در شهرستان‌هاي با وضعيت سفيد بار ديگر خطبه‌هاي نمازجمعه برپا شد. اما عده‌ای می‌گویند از برخی ائمه جمعه که سخنان تند‌وتیزی در خطبه‌های نماز مطرح می‌کردند، خبری نیست؛ همین تلنگری است بار ديگر به اصل و اساس شکل‌گيري نماز‌جمعه در ايران بعد از انقلاب فکر کنند. پايگاهي که قرار بود عامل ايجاد وحدت در جامعه شود. نماز جمعه به‌عنوان يک عامل وحدت‌بخش در ادبيات پس از انقلاب ما تلقي شده است. قرار بر اين بود که نمازجمعه‌هاي بعد از انقلاب پايگاه‌هايي باشند که مردم هفتگي در آن جمع شده و هم دست به‌سوي خداوند دراز کنند و عبادت کنند و هم در کنار آن بروز و ظهوري از زندگي اجتماعي مؤمنانه‌شان را به نمايش بگذارند و در کنار هم با آرامش تعامل کنند. براي خودشان، جامعه اسلامي و مسلمانان جهان رفاه و آسايش طلب کنند. در واقع بنيان نمازجمعه در ايران بعد از انقلاب قرار بود چنين گذاشته شود که تضادها و اختلاف‌ها را در جامعه کم کند. بالاخره عبادت فقط اين نيست که انسان در موقعيتي قرار بگيرد که تنها با خدا صحبت کند بلکه در کنار ارتباط با خداوند بايد ارتباط با جامعه و حفظ سلامت و سعادت جامعه هم در خلال اين عبادت ديده شود و بنيان آن گذاشته شود. اينها بخش‌هايي از رسالت‌هاي اصلي نمازجمعه است. در این ميان چون نمازجمعه بايد وحدتي در جامعه ميان افراد مختلف، نظرهاي مختلف، گروه‌ها و نژادهاي مختلف، در برخي مناطق ميان اقوام مختلف ايجاد کند، بنابراين بايد از هر چيزي که موجب تنش، اختلاف و شکاف در جامعه باشد، پرهيز کند. ‌متأسفانه ما در اين چند سال شاهد پاره‌اي از خطبا بوديم که به‌جاي دعوت به وحدت و رفع اختلاف در جهت ايجاد اختلاف و رفع وحدت گام برداشتند. نمازجمعه مرحوم آيت‌الله طالقاني را که در اوايل انقلاب خوانده مي‌شد، با برخي از خطبه‌هايي که اين روزها خوانده مي‌شود، مقايسه کنيد و ببينيد. در اين دو، سه ماه گذشته به دليل مسئله ويروس کرونا در کشور و شيوه انتقال آن قرار بر اين شد که مردم بيشتر در خانه بمانند و از اجتماعات پرهيز شود. از همين جهت نماز جمعه‌ها هم تعطيل شد که اقدام مناسبي از سوي دولت براي مهار اين بيماري بود و البته مردم هم به‌خوبی همراهي کردند و اين تصميم را پذيرفتند. حالا که قرار است اين تريبون‌ها دوباره بعد از چند ماه از سر گرفته شود، اميدوارم توجه شود که نخست خداي نکرده نمازجمعه محفلي براي انتقال ويروس کرونا نشود و دوم اينکه در خطبه‌ها موارد پيش گفته را بيشتر مدنظر قرار بدهند. در جامعه بايد مسائلي مطرح شود که رابطه ما به‌عنوان مردم را با خودمان، با دولت‌مان و با کشورهايي ديگر بهتر کند و موجب گسترش کينه و اختلاف نشود. من همين چند روز پيش ديدم که روزنامه کيهان عليه آقاي نجف دريابندري که به‌تازگي فوت کردند، مطلب تند و پر از حمله‌هاي گوناگوني منتشر کرد. چهره‌اي فرهنگي که همين واکنش‌ها در فضاي مجازي هم نشان مي‌داد آدم محبوبي در ميان مردم بود و کتاب‌هايی که ترجمه کرده بود، خواننده‌هاي زيادي داشت. من آقاي دريابندري را مي‌شناختم و مي‌دانستم آدمي است که در دنياي خودش زندگي مي‌کند. حمله و هجوم به ايشان پس از مرگ‌شان خيلي جفاست. آن‌هم تحت عناوين هميشگي که مثلا انتشارات فرانکلين را آمريکايي‌ها براي نفوذ در جامعه ايران درست کردند. واقعا ناراست‌تر از اين حرف من تاکنون نشنيده‌ام! براي اينکه من بعد از انقلاب از فرانکلين بازديد کردم و همه کتاب‌هاي آن را بررسي کردم و واقعا يکي از ميراث‌هاي فرهنگي کشور به شمار مي‌آيد. شما در ميان کتاب‌هاي اين انتشارات کتاب‌هاي مذهبي هم مي‌بينيد که پيش از انقلاب تدوين شده بود. آن‌چنان که من ديدم و شناختم، اين کتاب‌ها يا آقاي دريابندري نه پیشینه ميهن‌فروشي داشتند و نه نفوذ غرب. من نمي‌دانم اين چه حرف‌هايي است که بايد بعد از مرگ يک آدم محترم که از قضا بين مردم محبوب هستند و به همان وحدت گروهي کمک مي‌کنند، زده شود. اين کارها و حرف‌ها جفا به فکر و فرهنگ اين کشور است و از بين برنده همدلي در جامعه است. اميدواريم دوران پس از کرونا دوراني باشد که يک همدلي و وحدت در جامعه ما حکم‌فرما شود و هر کسي که تريبوني در اختيار دارد، از نمازجمعه بگيريد تا روزنامه‌ها همه‌و‌همه از هجوم و حمله به يکديگر و تلاش براي ازبين‌بردن وحدت و همدلي جامعه پرهيز کنيم.

بيش از دو ماه، به دليل همه‌گيري ويروس کرونا در ايران تريبون‌هاي نمازجمعه تعطيل بود و از هفته گذشته به‌صورت محدود و در شهرستان‌هاي با وضعيت سفيد بار ديگر خطبه‌هاي نمازجمعه برپا شد. اما عده‌ای می‌گویند از برخی ائمه جمعه که سخنان تند‌وتیزی در خطبه‌های نماز مطرح می‌کردند، خبری نیست؛ همین تلنگری است بار ديگر به اصل و اساس شکل‌گيري نماز‌جمعه در ايران بعد از انقلاب فکر کنند. پايگاهي که قرار بود عامل ايجاد وحدت در جامعه شود. نماز جمعه به‌عنوان يک عامل وحدت‌بخش در ادبيات پس از انقلاب ما تلقي شده است. قرار بر اين بود که نمازجمعه‌هاي بعد از انقلاب پايگاه‌هايي باشند که مردم هفتگي در آن جمع شده و هم دست به‌سوي خداوند دراز کنند و عبادت کنند و هم در کنار آن بروز و ظهوري از زندگي اجتماعي مؤمنانه‌شان را به نمايش بگذارند و در کنار هم با آرامش تعامل کنند. براي خودشان، جامعه اسلامي و مسلمانان جهان رفاه و آسايش طلب کنند. در واقع بنيان نمازجمعه در ايران بعد از انقلاب قرار بود چنين گذاشته شود که تضادها و اختلاف‌ها را در جامعه کم کند. بالاخره عبادت فقط اين نيست که انسان در موقعيتي قرار بگيرد که تنها با خدا صحبت کند بلکه در کنار ارتباط با خداوند بايد ارتباط با جامعه و حفظ سلامت و سعادت جامعه هم در خلال اين عبادت ديده شود و بنيان آن گذاشته شود. اينها بخش‌هايي از رسالت‌هاي اصلي نمازجمعه است. در این ميان چون نمازجمعه بايد وحدتي در جامعه ميان افراد مختلف، نظرهاي مختلف، گروه‌ها و نژادهاي مختلف، در برخي مناطق ميان اقوام مختلف ايجاد کند، بنابراين بايد از هر چيزي که موجب تنش، اختلاف و شکاف در جامعه باشد، پرهيز کند. ‌متأسفانه ما در اين چند سال شاهد پاره‌اي از خطبا بوديم که به‌جاي دعوت به وحدت و رفع اختلاف در جهت ايجاد اختلاف و رفع وحدت گام برداشتند. نمازجمعه مرحوم آيت‌الله طالقاني را که در اوايل انقلاب خوانده مي‌شد، با برخي از خطبه‌هايي که اين روزها خوانده مي‌شود، مقايسه کنيد و ببينيد. در اين دو، سه ماه گذشته به دليل مسئله ويروس کرونا در کشور و شيوه انتقال آن قرار بر اين شد که مردم بيشتر در خانه بمانند و از اجتماعات پرهيز شود. از همين جهت نماز جمعه‌ها هم تعطيل شد که اقدام مناسبي از سوي دولت براي مهار اين بيماري بود و البته مردم هم به‌خوبی همراهي کردند و اين تصميم را پذيرفتند. حالا که قرار است اين تريبون‌ها دوباره بعد از چند ماه از سر گرفته شود، اميدوارم توجه شود که نخست خداي نکرده نمازجمعه محفلي براي انتقال ويروس کرونا نشود و دوم اينکه در خطبه‌ها موارد پيش گفته را بيشتر مدنظر قرار بدهند. در جامعه بايد مسائلي مطرح شود که رابطه ما به‌عنوان مردم را با خودمان، با دولت‌مان و با کشورهايي ديگر بهتر کند و موجب گسترش کينه و اختلاف نشود. من همين چند روز پيش ديدم که روزنامه کيهان عليه آقاي نجف دريابندري که به‌تازگي فوت کردند، مطلب تند و پر از حمله‌هاي گوناگوني منتشر کرد. چهره‌اي فرهنگي که همين واکنش‌ها در فضاي مجازي هم نشان مي‌داد آدم محبوبي در ميان مردم بود و کتاب‌هايی که ترجمه کرده بود، خواننده‌هاي زيادي داشت. من آقاي دريابندري را مي‌شناختم و مي‌دانستم آدمي است که در دنياي خودش زندگي مي‌کند. حمله و هجوم به ايشان پس از مرگ‌شان خيلي جفاست. آن‌هم تحت عناوين هميشگي که مثلا انتشارات فرانکلين را آمريکايي‌ها براي نفوذ در جامعه ايران درست کردند. واقعا ناراست‌تر از اين حرف من تاکنون نشنيده‌ام! براي اينکه من بعد از انقلاب از فرانکلين بازديد کردم و همه کتاب‌هاي آن را بررسي کردم و واقعا يکي از ميراث‌هاي فرهنگي کشور به شمار مي‌آيد. شما در ميان کتاب‌هاي اين انتشارات کتاب‌هاي مذهبي هم مي‌بينيد که پيش از انقلاب تدوين شده بود. آن‌چنان که من ديدم و شناختم، اين کتاب‌ها يا آقاي دريابندري نه پیشینه ميهن‌فروشي داشتند و نه نفوذ غرب. من نمي‌دانم اين چه حرف‌هايي است که بايد بعد از مرگ يک آدم محترم که از قضا بين مردم محبوب هستند و به همان وحدت گروهي کمک مي‌کنند، زده شود. اين کارها و حرف‌ها جفا به فکر و فرهنگ اين کشور است و از بين برنده همدلي در جامعه است. اميدواريم دوران پس از کرونا دوراني باشد که يک همدلي و وحدت در جامعه ما حکم‌فرما شود و هر کسي که تريبوني در اختيار دارد، از نمازجمعه بگيريد تا روزنامه‌ها همه‌و‌همه از هجوم و حمله به يکديگر و تلاش براي ازبين‌بردن وحدت و همدلي جامعه پرهيز کنيم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها