فسادِ بزرگ در تخصیص آگهیهای دولتی؟
پژمان موسوی
بهتازگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با انتشار فهرستی، از حذف آگهی دولتی در برخی روزنامههایی خبر داد که به زعم آنها انتشار و توزیع سراسری نداشتهاند. فارغ از اینکه تا چه حد پایش و ارزیابی معاونت مطبوعاتی در حذف این روزنامهها دقیق و مستدل بوده است، موضوعی که انتشار این فهرست برای اصحاب رسانه روشن کرد، روزنامههایی بود که نه خبر حذف آگهیهای دولتیشان، بلکه خبر اعطای این آگهیها به آنها تا امروز بود که مهم مینمود؛ یعنی روزنامههایی که در کنار یارانه و کاغذ، حتی آگهی دولتی نیز میگرفتهاند و کسی از ماهیت و وجودشان اطلاع ندارد!
بیایید برای روشنشدن موضوع نگاهی به اسامی برخی از این روزنامهها داشته باشیم: سلام مردم، شهر مردم، اقتصاد و سازندگی، شیر و خط، صلح، امید ایرانیان، فوقالعاده، کیمیای ایران، خورشید، پلهپله، مملکت، جمهور، خانه نوجوان، نفت ایران، نیمنگاه، راوی ملت، رخ در رخ، یادگار امروز، بیان ملی و... .
از بیشتر این مثلا روزنامهها، اطلاعی در دست نیست! نه صفحهاولی در اینترنت، نه گوشهای در پیشخوان روزنامهفروشیها و نه نشانی در فضای مجازی.
از برخیها هم اگر نشان و نمودی باشد، بسیار حداقلی است و اطلاق عنوان «سراسری»، وهن روزنامههایی است که واقعا سراسریاند و صبح به صبح در تهران و سراسر کشور توزیع میشوند.
حال پرسش این است: مگر این روزنامهها که بهدرستی آگهیهای دولتیشان حذف شده است، پیشازاین وجود داشتهاند یا مصداقی از یک روزنامه سراسری بودهاند که آگهی دولتی میگرفتهاند؟
مگر روزنامه سراسری روزنامهای نیست که کثیرالانتشار باشد و در تمام تهران بزرگ و چهار گوشه ایران توزیع و منتشر شود؟
اگر پاسخ به این پرسش مثبت است، چرا تاکنون به این روزنامهها آگهی دولتی تعلق میگرفته و اگر پاسخ منفی است چرا آگهیهای دولتی این روزنامهها حذف شده است؟ این چه سیاست یکبام و دو هوایی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ذیل شعار دهانپرکن «شفافیت» در حال پیادهسازی آن بوده است؟
سخن من در این یادداشت لزوما با معاون فعلی مطبوعاتی نیست، با معاونان پیش از او و شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است، نه فقط سیدعباس صالحی که حتی وزرای پیش از او. مگر میشود روزنامههایی در تمام طول این سالها مشمول آگهی دولتی شده باشند که یا هیچکس نامی از آنها نشنیده یا حداکثر برای دل مأمور اداره وصول ارشاد چند نسخه منتشر شدهاند یا در بهترین حالت، کثیرالانتشار بهمعنای دقیق آن نبودهاند؟
این شمولیت آگهیهای دولتی برای نشریاتی از این دست، مگر جز این است که یا فساد است و رانت یا یک خطای بزرگ که در هر دو حال خطرناک است و قابل پیگرد؛ چراکه مشخص نیست حتی اگر خطا بوده باشد، محدود به آگهی دولتی باشد و دامنه گستردهتری نداشته باشد. پرسش ساده، مشخص و صریح است: دلیل اعطای آگهیهای دولتی به این همه روزنامه غیرمشمول چیست؟
در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت مطبوعاتی آن در این سالها چه خبر بوده است؟ هیئت نظارت بر مطبوعات دقیقا جز تذکر و عتاب به مطبوعات مستقل، چه اقدام مشخصی درباره این تخصیص غیرقانونی انجام داده است؟ از اینها فراتر، آیا این موضوع برای مجموعه وزارتخانه و هیئت نظارت بر مطبوعات اساسا محلی از اعراب داشته و «مسئله» بوده است یا مثل خیلی از رانتها و فسادهای حوزه یارانه و کاغذ، موضوعی «عادی» و «مرسوم» بوده و دوستان از کنار آن به آسانی عبور کردهاند؟
هرچند خوشبین نیستم اما همیشه امیدوارم به پاسخ؛ پاسخی از سمت آنانی که در تمام این سالها تصمیمگیر بودهاند و اکنون و با انتشار این فهرست، موسم پاسخگویی آنها فرارسیده است. پاسخ هم اگر ندهند البته جای دوری نمیرود، فقط برای مردم و اصحاب رسانه، حقیقت آشکارتر، فساد عیانتر و خطوربطها روشنتر میشود... .
بهتازگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با انتشار فهرستی، از حذف آگهی دولتی در برخی روزنامههایی خبر داد که به زعم آنها انتشار و توزیع سراسری نداشتهاند. فارغ از اینکه تا چه حد پایش و ارزیابی معاونت مطبوعاتی در حذف این روزنامهها دقیق و مستدل بوده است، موضوعی که انتشار این فهرست برای اصحاب رسانه روشن کرد، روزنامههایی بود که نه خبر حذف آگهیهای دولتیشان، بلکه خبر اعطای این آگهیها به آنها تا امروز بود که مهم مینمود؛ یعنی روزنامههایی که در کنار یارانه و کاغذ، حتی آگهی دولتی نیز میگرفتهاند و کسی از ماهیت و وجودشان اطلاع ندارد!
بیایید برای روشنشدن موضوع نگاهی به اسامی برخی از این روزنامهها داشته باشیم: سلام مردم، شهر مردم، اقتصاد و سازندگی، شیر و خط، صلح، امید ایرانیان، فوقالعاده، کیمیای ایران، خورشید، پلهپله، مملکت، جمهور، خانه نوجوان، نفت ایران، نیمنگاه، راوی ملت، رخ در رخ، یادگار امروز، بیان ملی و... .
از بیشتر این مثلا روزنامهها، اطلاعی در دست نیست! نه صفحهاولی در اینترنت، نه گوشهای در پیشخوان روزنامهفروشیها و نه نشانی در فضای مجازی.
از برخیها هم اگر نشان و نمودی باشد، بسیار حداقلی است و اطلاق عنوان «سراسری»، وهن روزنامههایی است که واقعا سراسریاند و صبح به صبح در تهران و سراسر کشور توزیع میشوند.
حال پرسش این است: مگر این روزنامهها که بهدرستی آگهیهای دولتیشان حذف شده است، پیشازاین وجود داشتهاند یا مصداقی از یک روزنامه سراسری بودهاند که آگهی دولتی میگرفتهاند؟
مگر روزنامه سراسری روزنامهای نیست که کثیرالانتشار باشد و در تمام تهران بزرگ و چهار گوشه ایران توزیع و منتشر شود؟
اگر پاسخ به این پرسش مثبت است، چرا تاکنون به این روزنامهها آگهی دولتی تعلق میگرفته و اگر پاسخ منفی است چرا آگهیهای دولتی این روزنامهها حذف شده است؟ این چه سیاست یکبام و دو هوایی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ذیل شعار دهانپرکن «شفافیت» در حال پیادهسازی آن بوده است؟
سخن من در این یادداشت لزوما با معاون فعلی مطبوعاتی نیست، با معاونان پیش از او و شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است، نه فقط سیدعباس صالحی که حتی وزرای پیش از او. مگر میشود روزنامههایی در تمام طول این سالها مشمول آگهی دولتی شده باشند که یا هیچکس نامی از آنها نشنیده یا حداکثر برای دل مأمور اداره وصول ارشاد چند نسخه منتشر شدهاند یا در بهترین حالت، کثیرالانتشار بهمعنای دقیق آن نبودهاند؟
این شمولیت آگهیهای دولتی برای نشریاتی از این دست، مگر جز این است که یا فساد است و رانت یا یک خطای بزرگ که در هر دو حال خطرناک است و قابل پیگرد؛ چراکه مشخص نیست حتی اگر خطا بوده باشد، محدود به آگهی دولتی باشد و دامنه گستردهتری نداشته باشد. پرسش ساده، مشخص و صریح است: دلیل اعطای آگهیهای دولتی به این همه روزنامه غیرمشمول چیست؟
در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت مطبوعاتی آن در این سالها چه خبر بوده است؟ هیئت نظارت بر مطبوعات دقیقا جز تذکر و عتاب به مطبوعات مستقل، چه اقدام مشخصی درباره این تخصیص غیرقانونی انجام داده است؟ از اینها فراتر، آیا این موضوع برای مجموعه وزارتخانه و هیئت نظارت بر مطبوعات اساسا محلی از اعراب داشته و «مسئله» بوده است یا مثل خیلی از رانتها و فسادهای حوزه یارانه و کاغذ، موضوعی «عادی» و «مرسوم» بوده و دوستان از کنار آن به آسانی عبور کردهاند؟
هرچند خوشبین نیستم اما همیشه امیدوارم به پاسخ؛ پاسخی از سمت آنانی که در تمام این سالها تصمیمگیر بودهاند و اکنون و با انتشار این فهرست، موسم پاسخگویی آنها فرارسیده است. پاسخ هم اگر ندهند البته جای دوری نمیرود، فقط برای مردم و اصحاب رسانه، حقیقت آشکارتر، فساد عیانتر و خطوربطها روشنتر میشود... .