|

لکه سفید مزارع پرورش میگو در کمین جنگل‌های حرای «دیر» است

2 سؤال بی‌پاسخ

سعید نبی*

چرا نباید در حاشیه جنگل‌های حرا خصوصا متصل به آب‌های جاری و دریا اجازه داده شود مزارع پرورش میگو احداث شود؟ ابتدا اجازه دهید برای اهمیت این چالش جدی به گذشته برگردم. سال 1384 بود که وقتی برای ساخت فیلم وانامی (میگوی وانامی) تحقیق می‌کردم، متوجه شدم در تابستان سال 1381 مرگ‌و‌میر شدیدی در میگوهای پرورشی گونه سفید هندی(Penaeus indicus) با شیوع بیماری لکه سفید در منطقه چوئیبده آبادان به‌وقوع پیوسته و در سال 1993 در چین و ژاپن‌ 80 درصد میگوهای پرورشی را همین بیماری ازبین برده تاجایی‌که به ارزشی معادل یک‌میلیارد دلار آمریکا خسارت به این کشورها وارد شده است. همان سال با هماهنگی مؤسسه تحقیقات شیلات و شیلات ایران به منطقه «حله» بوشهر رفتم و متوجه موضوع اسفناکی شدم، بیماری وایت اسپات (wssv) یا لکه سفید، مزارع پرورش میگوی این منطقه، استان بوشهر و تاحد بسیاری کل جنوب کشور را دربر گرفته بود و این صنعت دچار ورشکستگی بالایی در آن سال‌ها شد که همچنان نیز در سال 1399 این بیماری نه‌تنها به گفته کارشناسان تبدیل به اپیدمی در کشور شده بلکه خسارت‌های آن نیز به این صنعت سال به سال بسیار افزایش یافته است. فیلم ساخته شد و جوایز داخلی و جهانی بسیاری هم گرفت اما آنچه‌ دیدم و ثبت کردم، بسیار وحشتناک بود، نزدیک به صدها هکتار مزارع پرورش میگو مانند فیلم‌های سینمایی که نقطه‌ای از شهر یا کشوری را به دلیل شیوع بیماری مهلک قرنطینه می‌کنند، با نوارهای زرد و سبزرنگ خطر، قرنطینه شدند، استانداری و فرمانداری و بخشداری و نیروهای انتظامی برای قرنطینه‌کردن مزارع وارد عمل شدند و هرچند همه نگران عبور پرنده‌ها از منطقه بودند اما با استفاده از مواد شیمیایی بسیاری از این مزارع را در وسعت بسیار زیاد ضد‌عفونی و پاکسازی کردند، اما می‌دانید چرا؟ به این دلیل اینکه جلوی این بیماری که به‌سرعت منتشر می‌شود و از طریق مجاری آبی به سایر نقاط پخش می‌شود، گرفته شود تا این فاجعه تبدیل به بحرانی بزرگ‌تر و غیر‌قابل‌کنترل نشود. اصولا میگوهای آلوده به این ویروس، ‌پلاك‌های سفیدرنگی را در قسمت كاراپاس میگو (محدوده سر) از خود به جای می‌گذارند. علائم ظاهری این بیماری به‌راحتی در میگوهای جوان و بالغ قابل دیدن است و با شیوع این بیماری در میگوها، آنها بی‌حال شده و اشتهای خود را از دست می‌دهند؛ با نمایان‌شدن علائم كلینیكی بعد از دو تا هفت روز مرگ‌و‌میر بسیار شدید بین 70 تا صددرصد در مزارع پرورشی اتفاق می‌افتد. سرعت گسترش این بیماری از طریق حركت لاروهای آلوده یا مولدین به حدی است که می‌تواند به سرعت بین مزارع، استخرهای پرورشی و آب‌خورها و جنگل‌های حرا و دریاها از طریق آب خروجی استخرهای آلوده پخش شود، حتی این بیماری می‌تواند ‌از طریق هواده‌ها،‌ حشرات، ‌پرندگان، تجهیزات آلوده مورد استفاده در هچری یا مزارع پرورشی‌،‌ جانوران آبزی مثل خرچنگ‌ها و سایر كروستاسه‌ها منتشر شود، به‌طوری‌که آب دریایی آلوده به ویروس سه تا چهار روز حاوی ویروس کشنده باشد. برای اهمیت آثار تخریبی اقتصادی این موضوع هم باید اشاره کنم تنها در سال 1394 شیوع بیماری مهلک لکه‌سفید در برخی استخرهای پرورش میگو تنها در مناطق بویرات، بندر ریگ، رود حله و شیف باعث از‌بین‌رفتن حداقل 60 درصد میگوی پرورشی سایت‌ها شد و برآوردها حاکی از خسارت 680 میلیارد ریالی به پرورش‌دهندگان بوشهری بود‌ یا یک‌بار دیگر در سال 1395 در استان بوشهر خسارتی معادل ۲۵۰ میلیارد ریال وارد آورد. به گفته دکتر سهراب رضوانی معاون وقت تکثیر و پرورش آبزیان سازمان شیلات ایران در سال 1385، متأسفانه بر اثر بروز بیماری لکه‌سفید در سال 1384 سازمان دامپزشکی اقدام به اعلام قرنطینه و در پی آن معدوم‌سازی میگوی تولیدی استان بوشهر کرده بود، به‌‌طوری‌که میزان تولید میگوی پرورشی استان بوشهر از پنج‌هزار و ۶۰۰ تن در سال ۸۳ به ۴۷۶ تن در سال ۸۴ کاهش یافته است. همچنین سطح برداشت میگو در بوشهر از دو‌هزار و ۳۷۰ هکتار در سال ۸۳ به ۲۳۱ هکتار در سال ۸۴ کاهش پیدا کرده است، آسیب جبران‌ناپذیر بسیار زیادی هم به طبیعت منطقه وارد شده یا به گفته معاون توسعه آبزی‌پروری سازمان شیلات ایران خسارت اراضی پرورشی میگوی استان گلستان از بیماری لکه‌سفید در سال 1398 نیز به‌گونه‌ای بوده که بر اثر این بیماری ۵۰ درصد پرورش‌دهندگان میگو در استان گلستان خسارت دیده‌اند. امیدوارم متوجه شده باشید چرا نباید در حاشیه جنگل و اکوسیستم‌های بکر حرا مزارع پرورش میگو بنا کرد. اگر نه! اجازه دهید راجع به اکوسیستم جنگل‌های حرا و ارتباطش با این موضوع بیشتر بگویم. متأسفانه این روزها با مجوز استانداری بوشهر، فعالیت‌ها برای احداث راه در ساحل دیر آغاز شده تا زمینه برای راه‌اندازی مراکز تکثیر و پرورش میگو در جنگل‌های حرا فراهم شود. جنگل‌هایی با قدمت دیرینه که ویژگی‌های گسترده‌ای در کنترل و تعادل اکولوژیک منابع منطقه جنوب کشور دارند. جنگل‌های حرا میلیون‌ها سال است که به تثبیت رسیده‌اند و از نظر زیباشناختی، دارای اکوسیستم‌های نادری هستند که با گونه‌های گیاهی Rhizophora Mucronata و Avicennia marina و در ایران ارزش بسیار بالایی نیز پیدا کرده‌اند. این جنگل‌ها اکوسیستم‌های حیاتی برای بشر هستند که در سامانه‌های دریایی، اقیانوسی و طبیعت نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کنند. همچنین گیاهان حرا اصالتا خشک‌زی بوده اما در مواردی به دلیل رقابت با سایر گیاهان خشکی برسر فضا و آب، خود را به سمت آب کشانده‌ و با آب شور دریاها سازگاری می‌کنند. بعد از این سازگار‌شدن با محیط از غدد دفع نمک خود استفاده کرده و پس از دفع نمک، از آب شیرین به جا مانده استفاده می‌کنند. حرا، نمک را در برگ‌هایی که آماده دفع‌شدن هستند جمع می‌کند تا پس از جدا‌شدن این برگ‌ها نمک هم دفع شود. اما از ویژگی‌های مهم دیگر این اکوسیستم، وجود آبزیان ارزشمندی در این منبع غنی است از جمله انواع ماهیان تجاری و اقتصادی و...، میگوها، صدف‌ها، خرچنگ‌ها، حلزون‌ها، عنکبوت‌ها و ماهی گلخورک. به دلیل آرامش آب در این جنگل‌ها بسیاری از آبزیان مانند میگو هنگام مد که آب، جنگل‌ها را به‌طور کامل می‌پوشاند تخم‌گذاری کرده و به دریا بازمی‌گردند تا پس از گذشت مدتی، لاروهایی که مستقل شده‌اند هم وارد دریا شوند. این جنگل‌ها همچنین منطقه‌ای برای تولیدمثل برخی آبزیان هستند و نقش بسیار مهمی در بقای آبزیان ایفا می‌کنند. حال تصور کنید که در حاشیه و در داخل جنگل‌های حرا که به‌صورت مستقیم به آب‌های جاری و آب دریا متصل هستند، مزارع پرورش میگو بنا شود و اپیدمی بیماری لکه‌سفید این مزارع را برداشته و مواد شست‌وشودهنده و ضدعفونی‌کننده این بیماری در پساب خروجی این مراکز به اعماق این جنگل‌ها و دریا وارد شود، آن‌وقت چه فاجعه بزرگی رخ خواهد داد. فاجعه‌ای که با پشیمانی و صدور حکم تخلف قضائی هم آسیب به محیط زیست آن حل نخواهد شد. فعلا تشکل‌های مردمی برای جلوگیری از این تخلف در دیر و بوشهر فعال شدند و دیوارهای بلند مردمی به راه افتاده و همچنین در تاریخ 28/10/99 در حمایت از این تشکل‌ها و برای حفظ انفال عمومی نامه‌ای با امضای مسعود منصور، معاون وزیر کشاورزی و رئیس سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی خطاب به مدیرکلش در استان بوشهر صادر شده که سازمان جنگل‌ها با احداث این مزارع پرورشی میگو از اصل مخالف است‌، اما هنوز مشخص نشده موضع دقیق و مستدل سازمان محیط زیست، استانداری بوشهر، شیلات کل کشور و مؤسسه تحقیقات شیلات ایران چیست؟ و دو سؤال دیگر که همچنان منتظر پاسخ آنها هستیم‌:

1- اکوسیستم حرا یک پهنه است که ممکن است بخشی از آن گیاه نداشته باشد اما خود طبیعت این پهنه این قابلیت آن را دارد که خودش را گسترش دهد، آیا در ارزیابی‌های محیط‌زیستی این دیدگاه غیرعلمی برخی مسئولان که اشاره می‌کنند چون در این منطقه گیاهی نیست می‌توانیم جاده بکشیم و سایت تکثیر و پرورش میگو راه بیندازیم، رد نشده‌؟
2- بر اساس ماده ۱ قانون حفاظت، احیا‌ و مدیریت تالاب‌های کشور هرگونه بهره‌برداری و اقدامی که منجر به تخریب و آلودگی غیرقابل‌جبران تالاب‌ها شود، ممنوع است؛ حال چه دستگاهی این مجوز را صادر کرده و مالکیت این انفال عمومی را به غیر واگذار کرده است؟
* كارگردان فیلم وانامی و دارنده پروانه طلایی جشنواره جهانی محیط زیست

چرا نباید در حاشیه جنگل‌های حرا خصوصا متصل به آب‌های جاری و دریا اجازه داده شود مزارع پرورش میگو احداث شود؟ ابتدا اجازه دهید برای اهمیت این چالش جدی به گذشته برگردم. سال 1384 بود که وقتی برای ساخت فیلم وانامی (میگوی وانامی) تحقیق می‌کردم، متوجه شدم در تابستان سال 1381 مرگ‌و‌میر شدیدی در میگوهای پرورشی گونه سفید هندی(Penaeus indicus) با شیوع بیماری لکه سفید در منطقه چوئیبده آبادان به‌وقوع پیوسته و در سال 1993 در چین و ژاپن‌ 80 درصد میگوهای پرورشی را همین بیماری ازبین برده تاجایی‌که به ارزشی معادل یک‌میلیارد دلار آمریکا خسارت به این کشورها وارد شده است. همان سال با هماهنگی مؤسسه تحقیقات شیلات و شیلات ایران به منطقه «حله» بوشهر رفتم و متوجه موضوع اسفناکی شدم، بیماری وایت اسپات (wssv) یا لکه سفید، مزارع پرورش میگوی این منطقه، استان بوشهر و تاحد بسیاری کل جنوب کشور را دربر گرفته بود و این صنعت دچار ورشکستگی بالایی در آن سال‌ها شد که همچنان نیز در سال 1399 این بیماری نه‌تنها به گفته کارشناسان تبدیل به اپیدمی در کشور شده بلکه خسارت‌های آن نیز به این صنعت سال به سال بسیار افزایش یافته است. فیلم ساخته شد و جوایز داخلی و جهانی بسیاری هم گرفت اما آنچه‌ دیدم و ثبت کردم، بسیار وحشتناک بود، نزدیک به صدها هکتار مزارع پرورش میگو مانند فیلم‌های سینمایی که نقطه‌ای از شهر یا کشوری را به دلیل شیوع بیماری مهلک قرنطینه می‌کنند، با نوارهای زرد و سبزرنگ خطر، قرنطینه شدند، استانداری و فرمانداری و بخشداری و نیروهای انتظامی برای قرنطینه‌کردن مزارع وارد عمل شدند و هرچند همه نگران عبور پرنده‌ها از منطقه بودند اما با استفاده از مواد شیمیایی بسیاری از این مزارع را در وسعت بسیار زیاد ضد‌عفونی و پاکسازی کردند، اما می‌دانید چرا؟ به این دلیل اینکه جلوی این بیماری که به‌سرعت منتشر می‌شود و از طریق مجاری آبی به سایر نقاط پخش می‌شود، گرفته شود تا این فاجعه تبدیل به بحرانی بزرگ‌تر و غیر‌قابل‌کنترل نشود. اصولا میگوهای آلوده به این ویروس، ‌پلاك‌های سفیدرنگی را در قسمت كاراپاس میگو (محدوده سر) از خود به جای می‌گذارند. علائم ظاهری این بیماری به‌راحتی در میگوهای جوان و بالغ قابل دیدن است و با شیوع این بیماری در میگوها، آنها بی‌حال شده و اشتهای خود را از دست می‌دهند؛ با نمایان‌شدن علائم كلینیكی بعد از دو تا هفت روز مرگ‌و‌میر بسیار شدید بین 70 تا صددرصد در مزارع پرورشی اتفاق می‌افتد. سرعت گسترش این بیماری از طریق حركت لاروهای آلوده یا مولدین به حدی است که می‌تواند به سرعت بین مزارع، استخرهای پرورشی و آب‌خورها و جنگل‌های حرا و دریاها از طریق آب خروجی استخرهای آلوده پخش شود، حتی این بیماری می‌تواند ‌از طریق هواده‌ها،‌ حشرات، ‌پرندگان، تجهیزات آلوده مورد استفاده در هچری یا مزارع پرورشی‌،‌ جانوران آبزی مثل خرچنگ‌ها و سایر كروستاسه‌ها منتشر شود، به‌طوری‌که آب دریایی آلوده به ویروس سه تا چهار روز حاوی ویروس کشنده باشد. برای اهمیت آثار تخریبی اقتصادی این موضوع هم باید اشاره کنم تنها در سال 1394 شیوع بیماری مهلک لکه‌سفید در برخی استخرهای پرورش میگو تنها در مناطق بویرات، بندر ریگ، رود حله و شیف باعث از‌بین‌رفتن حداقل 60 درصد میگوی پرورشی سایت‌ها شد و برآوردها حاکی از خسارت 680 میلیارد ریالی به پرورش‌دهندگان بوشهری بود‌ یا یک‌بار دیگر در سال 1395 در استان بوشهر خسارتی معادل ۲۵۰ میلیارد ریال وارد آورد. به گفته دکتر سهراب رضوانی معاون وقت تکثیر و پرورش آبزیان سازمان شیلات ایران در سال 1385، متأسفانه بر اثر بروز بیماری لکه‌سفید در سال 1384 سازمان دامپزشکی اقدام به اعلام قرنطینه و در پی آن معدوم‌سازی میگوی تولیدی استان بوشهر کرده بود، به‌‌طوری‌که میزان تولید میگوی پرورشی استان بوشهر از پنج‌هزار و ۶۰۰ تن در سال ۸۳ به ۴۷۶ تن در سال ۸۴ کاهش یافته است. همچنین سطح برداشت میگو در بوشهر از دو‌هزار و ۳۷۰ هکتار در سال ۸۳ به ۲۳۱ هکتار در سال ۸۴ کاهش پیدا کرده است، آسیب جبران‌ناپذیر بسیار زیادی هم به طبیعت منطقه وارد شده یا به گفته معاون توسعه آبزی‌پروری سازمان شیلات ایران خسارت اراضی پرورشی میگوی استان گلستان از بیماری لکه‌سفید در سال 1398 نیز به‌گونه‌ای بوده که بر اثر این بیماری ۵۰ درصد پرورش‌دهندگان میگو در استان گلستان خسارت دیده‌اند. امیدوارم متوجه شده باشید چرا نباید در حاشیه جنگل و اکوسیستم‌های بکر حرا مزارع پرورش میگو بنا کرد. اگر نه! اجازه دهید راجع به اکوسیستم جنگل‌های حرا و ارتباطش با این موضوع بیشتر بگویم. متأسفانه این روزها با مجوز استانداری بوشهر، فعالیت‌ها برای احداث راه در ساحل دیر آغاز شده تا زمینه برای راه‌اندازی مراکز تکثیر و پرورش میگو در جنگل‌های حرا فراهم شود. جنگل‌هایی با قدمت دیرینه که ویژگی‌های گسترده‌ای در کنترل و تعادل اکولوژیک منابع منطقه جنوب کشور دارند. جنگل‌های حرا میلیون‌ها سال است که به تثبیت رسیده‌اند و از نظر زیباشناختی، دارای اکوسیستم‌های نادری هستند که با گونه‌های گیاهی Rhizophora Mucronata و Avicennia marina و در ایران ارزش بسیار بالایی نیز پیدا کرده‌اند. این جنگل‌ها اکوسیستم‌های حیاتی برای بشر هستند که در سامانه‌های دریایی، اقیانوسی و طبیعت نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کنند. همچنین گیاهان حرا اصالتا خشک‌زی بوده اما در مواردی به دلیل رقابت با سایر گیاهان خشکی برسر فضا و آب، خود را به سمت آب کشانده‌ و با آب شور دریاها سازگاری می‌کنند. بعد از این سازگار‌شدن با محیط از غدد دفع نمک خود استفاده کرده و پس از دفع نمک، از آب شیرین به جا مانده استفاده می‌کنند. حرا، نمک را در برگ‌هایی که آماده دفع‌شدن هستند جمع می‌کند تا پس از جدا‌شدن این برگ‌ها نمک هم دفع شود. اما از ویژگی‌های مهم دیگر این اکوسیستم، وجود آبزیان ارزشمندی در این منبع غنی است از جمله انواع ماهیان تجاری و اقتصادی و...، میگوها، صدف‌ها، خرچنگ‌ها، حلزون‌ها، عنکبوت‌ها و ماهی گلخورک. به دلیل آرامش آب در این جنگل‌ها بسیاری از آبزیان مانند میگو هنگام مد که آب، جنگل‌ها را به‌طور کامل می‌پوشاند تخم‌گذاری کرده و به دریا بازمی‌گردند تا پس از گذشت مدتی، لاروهایی که مستقل شده‌اند هم وارد دریا شوند. این جنگل‌ها همچنین منطقه‌ای برای تولیدمثل برخی آبزیان هستند و نقش بسیار مهمی در بقای آبزیان ایفا می‌کنند. حال تصور کنید که در حاشیه و در داخل جنگل‌های حرا که به‌صورت مستقیم به آب‌های جاری و آب دریا متصل هستند، مزارع پرورش میگو بنا شود و اپیدمی بیماری لکه‌سفید این مزارع را برداشته و مواد شست‌وشودهنده و ضدعفونی‌کننده این بیماری در پساب خروجی این مراکز به اعماق این جنگل‌ها و دریا وارد شود، آن‌وقت چه فاجعه بزرگی رخ خواهد داد. فاجعه‌ای که با پشیمانی و صدور حکم تخلف قضائی هم آسیب به محیط زیست آن حل نخواهد شد. فعلا تشکل‌های مردمی برای جلوگیری از این تخلف در دیر و بوشهر فعال شدند و دیوارهای بلند مردمی به راه افتاده و همچنین در تاریخ 28/10/99 در حمایت از این تشکل‌ها و برای حفظ انفال عمومی نامه‌ای با امضای مسعود منصور، معاون وزیر کشاورزی و رئیس سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی خطاب به مدیرکلش در استان بوشهر صادر شده که سازمان جنگل‌ها با احداث این مزارع پرورشی میگو از اصل مخالف است‌، اما هنوز مشخص نشده موضع دقیق و مستدل سازمان محیط زیست، استانداری بوشهر، شیلات کل کشور و مؤسسه تحقیقات شیلات ایران چیست؟ و دو سؤال دیگر که همچنان منتظر پاسخ آنها هستیم‌:

1- اکوسیستم حرا یک پهنه است که ممکن است بخشی از آن گیاه نداشته باشد اما خود طبیعت این پهنه این قابلیت آن را دارد که خودش را گسترش دهد، آیا در ارزیابی‌های محیط‌زیستی این دیدگاه غیرعلمی برخی مسئولان که اشاره می‌کنند چون در این منطقه گیاهی نیست می‌توانیم جاده بکشیم و سایت تکثیر و پرورش میگو راه بیندازیم، رد نشده‌؟
2- بر اساس ماده ۱ قانون حفاظت، احیا‌ و مدیریت تالاب‌های کشور هرگونه بهره‌برداری و اقدامی که منجر به تخریب و آلودگی غیرقابل‌جبران تالاب‌ها شود، ممنوع است؛ حال چه دستگاهی این مجوز را صادر کرده و مالکیت این انفال عمومی را به غیر واگذار کرده است؟
* كارگردان فیلم وانامی و دارنده پروانه طلایی جشنواره جهانی محیط زیست

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها