|

پیام تغییر رنگ امنیتی عراق در دوره بایدن

عبدالرحمن فتح‌الهی: شاید در نگاه اول به نظر می‌رسید که عملیات انتحاری پنجشنبه هفته گذشته بغداد با مسئولیت داعش، اتفاقی موردی به دلیل باگ امنیتی است که متأثر از شرایط متشتت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سلامت در عراق باشد. اما زمانی که در کمتر از پنج روز شاهد تحرکات داعش از عملیات میدان الطیران با 32 کشته تا حمله یکشنبه‌شب به مواضع تیپ ۲۲ سازمان الحشد‌الشعبی در اطراف منطقه العیث و انفجار دو روز پیش در منطقه العدل بغداد هستیم، نشان از این دارد که رنگ امنیتی عراق در سطح و لایه‌هایی به‌مراتب گسترده‌تر و عمیق در حال تغییر است؛ تغییر رنگی که به گمان برخی هم‌زمانی‌اش با روی‌کارآمدن جو بایدن در ایالات متحده چندان بی‌ارتباط نیست تا از این طریق دولت جدید در کاخ سفید توجیه شده و بهانه‌ای برای تداوم حضور نیروهای نظامی آمریکایی در خاک عراق پیدا کند. همچنان که برخی دیگر بر این باورند سلسله عملیات‌ها و تحرکات داعش در این کشور (عراق) می‌تواند پیام کشورهای منطقه با محوریت عربستان سعودی و اسرائیل به جو بایدن به منظور تداوم و حتی تشدید راهبرد فشار آمریکا در دوره بایدن بر محور مقاومت باشد. اما با نگاهی درونی به شرایط و اقتضائات سیاسی در عراق نباید و نمی‌توان برخی پارامترهای داخلی را هم ذیل این تغییر رنگ امنیتی در این کشور نادیده گرفت. خصوصا عملیات انتحاری میدان الطیران و نیز انفجار یکشنبه در منطقه العدل بغداد، آن‌هم در زمان نخست‌وزیری مصطفی الکاظمی به عنوان مهره نزدیک به سیاست‌های کاخ سفید، می‌تواند این ظن را تقویت کند که به موازات نقش‌آفرینی عوامل خارجی از ایالات متحده تا عربستان و دیگر کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای می‌توان دنباله‌ای داخلی هم برای این تغییر رنگ امنیتی در عراق پیدا کرد. به هر تقدیر انفجارهای پنجشنبه هفته گذشته و یکشنبه هفته جاری در پایتخت عراق نخستین عملیات‌ها از نوع خود پس از حدود سه سال از آخرین اقدام داعش در بغداد
به شمار می‌رود که می‌تواند وضعیت مصطفی الکاظمی را دستخوش تغییراتی جدی کند.
این گمانه‌زنی زمانی تقویت می‌شود که نخست‌وزیر عراق ذیل عملیات الطیران، فرصت بی‌بدیلی برای تصفیه سیاسی مهره‌های نامطلوب کابینه‌اش به‌خصوص در حوزه امنیتی و نظامی پیدا کرد و به دنبال آن تعدادی از سران تشکیلات امنیتی را به بهانه کوتاهی در وظایف خود برکنار کرد و نزدیکان خود را جای آنها قرار داد.
این در حالی است که اگر موج‌سواری سیاسی و امنیتی کاظمی بر عملیات میدان الطیران نبود، نخست‌وزیر طبق روند و عرف در عراق مجبور به مشورت و کسب رضایت جناح‌های مختلف برای برکناری هر‌کدام از این افراد و ضمنا جایگزینی آنها با مهره‌هایی نزدیک به همان احزاب و جریانات بود؛ اما با توجه به جو روانی که عملیات پنجشنبه گذشته بازار بغداد ایجاد کرد که با انفجار منطقه العدل هم به اوج خود رسید، او موفق شد به راحتی تعداد زیادی از افرادی را که برای اقدامات او در عراق چالش ایجاد می‌کردند، با افرادی نزدیک به خود جایگزین کند.
اگر این ماجرا را کنار تصمیم‌گیری دولت عراق برای برگزاری انتخابات زودهنگام در شرایطی که حتی تا چند روز قبل بحث تأمین امنیت حوزه‌های انتخابیه مطرح بود، قرار دهیم، ما را به این واقعیت رهنمون می‌کند که در این شرایط، تغییر رنگ امنیتی عراق ذیل تحرکات داعش که تا پایتخت هم پیش رفته است، به شکل بسیار پررنگی در جهت منافع جناح سیاسی همسو با آقای الکاظمی تمام شده؛ چراکه نخست‌وزیر در سایه همین تغییر آهنگ امنیتی عراق، سایه سنگین‌تری بر ساختار امنیتی این کشور پیدا کرده است و به تبع آن دست او برای تأمین منافع سیاسی خود و کشورهای همسو نظیر ایالات متحده و عربستان در آستانه انتخابات بازتر خواهد شد.
این مسئله وقتی نمود بیشتری پیدا می‌کند که دستگاه‌های امنیتی عراق بدون بررسی دقیق میدانی روی عملیات بازار بغداد برای روشن‌ترشدن ریشه‌ها، ابعاد و بازیگران پشت آن، تنها با ادعای بازگرداندن زندگی عادی شهروندان اقدام به شست‌وشوی میدان الطیران از آثار به‌جای‌مانده از عملیات انتحاری کردند. در حالی که طبق پروتکل‌های امنیتی در همه کشورها محدوده عملیات تروریستی برای بررسی دقیق آثار میدانی و کشف سرنخ‌ها باید به مدت نامعلوم و مورد نیاز بسته بماند تا دستگاه‌های امنیتی اقدام به جمع‌آوری شواهد و قرائن كنند. اما خلاف این رویه، بیانیه جمعه هفته گذشته داعش در پذیرش مسئولیت عملیات میدان الطیران کافی بود تا تمام این پروتکل‌ها به کلی به حاشیه کشیده شود و زوایای پنهان و ناپیدای این عملیات برای همیشه دفن شود.
بنابراین مجموعه نکات یادشده این مهم را یادآوری می‌کند که لزوما تغییر رنگ امنیتی در عراق نمی‌تواند محصول نقش‌آفرینی یک بازیگر داخلی، منطقه‌ای یا فرامنطقه‌ای از نخست‌وزیر عراق تا ایالات متحده، عربستان، اسرائیل یا هر کشور دیگری با منافعی مستقل و مجزا باشد. بلکه باید این تصور را داشت که تغییر آهنگ امنیتی نتیجه همپوشانی منافع این بازیگران و سینرژی نقش‌آفرینی موازی همه آنهاست؛ بازیگرانی که از داخل عراق با تمرکز بر شخص الکاظمی به دلیل شرایط خاص سیاسی تا ریاض و تل‌آویو را شامل می‌شود؛ چراکه عربستان و اسرائیل هم از تغییر لحن احتمالی دولت جو بایدن نسبت به سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا در خاورمیانه ناشی از اولویت‌های کاخ سفید برای مبارزه با کرونا، بهبود اقتصاد داخلی در ایالات متحده و نظایر آن و نهایتا انفعال و مماشات با نفوذ ایران در غرب آسیا به‌شدت نگران هستند. همچنین نباید فراموش کرد بایدن جزء سیاست‌مداران طرفدار تفکر «برنارد لوئیس» مبنی بر لزوم اعاده تجزیه منطقه خاورمیانه به کشورهای کوچک‌تر به منظور درگیرکردن آنهاست، تا ذیل آن بهانه حضور مداوم واشنگتن در غرب آسیا با توجیه میانجیگری آمریکا به قوت خود باقی باشد. علاوه بر آن جو بایدن طراح پروژه قدیمی تجزیه عراق در سال ۲۰۰۷ به سه کشور کردی، شیعی و سنی بود. این نکته هم می‌تواند گویای آن باشد که بایدن هم اگرچه در داخل با ابربحران‌هایی نظیر تداوم شیوع کرونا و اقتصاد رو به افول مواجه است، اما نمی‌تواند منافع سیاست خارجی ایالات متحده در منطقه استراتژیکی همچون خاورمیانه را نادیده بگیرد. بنابراین به موازات مدیریت بحران‌های داخلی به دنبال زمینه‌سازی برای توجیه حضور آمریکا در عراق و پیگیری منافع بلندمدت کاخ سفید در خاورمیانه است.

عبدالرحمن فتح‌الهی: شاید در نگاه اول به نظر می‌رسید که عملیات انتحاری پنجشنبه هفته گذشته بغداد با مسئولیت داعش، اتفاقی موردی به دلیل باگ امنیتی است که متأثر از شرایط متشتت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سلامت در عراق باشد. اما زمانی که در کمتر از پنج روز شاهد تحرکات داعش از عملیات میدان الطیران با 32 کشته تا حمله یکشنبه‌شب به مواضع تیپ ۲۲ سازمان الحشد‌الشعبی در اطراف منطقه العیث و انفجار دو روز پیش در منطقه العدل بغداد هستیم، نشان از این دارد که رنگ امنیتی عراق در سطح و لایه‌هایی به‌مراتب گسترده‌تر و عمیق در حال تغییر است؛ تغییر رنگی که به گمان برخی هم‌زمانی‌اش با روی‌کارآمدن جو بایدن در ایالات متحده چندان بی‌ارتباط نیست تا از این طریق دولت جدید در کاخ سفید توجیه شده و بهانه‌ای برای تداوم حضور نیروهای نظامی آمریکایی در خاک عراق پیدا کند. همچنان که برخی دیگر بر این باورند سلسله عملیات‌ها و تحرکات داعش در این کشور (عراق) می‌تواند پیام کشورهای منطقه با محوریت عربستان سعودی و اسرائیل به جو بایدن به منظور تداوم و حتی تشدید راهبرد فشار آمریکا در دوره بایدن بر محور مقاومت باشد. اما با نگاهی درونی به شرایط و اقتضائات سیاسی در عراق نباید و نمی‌توان برخی پارامترهای داخلی را هم ذیل این تغییر رنگ امنیتی در این کشور نادیده گرفت. خصوصا عملیات انتحاری میدان الطیران و نیز انفجار یکشنبه در منطقه العدل بغداد، آن‌هم در زمان نخست‌وزیری مصطفی الکاظمی به عنوان مهره نزدیک به سیاست‌های کاخ سفید، می‌تواند این ظن را تقویت کند که به موازات نقش‌آفرینی عوامل خارجی از ایالات متحده تا عربستان و دیگر کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای می‌توان دنباله‌ای داخلی هم برای این تغییر رنگ امنیتی در عراق پیدا کرد. به هر تقدیر انفجارهای پنجشنبه هفته گذشته و یکشنبه هفته جاری در پایتخت عراق نخستین عملیات‌ها از نوع خود پس از حدود سه سال از آخرین اقدام داعش در بغداد
به شمار می‌رود که می‌تواند وضعیت مصطفی الکاظمی را دستخوش تغییراتی جدی کند.
این گمانه‌زنی زمانی تقویت می‌شود که نخست‌وزیر عراق ذیل عملیات الطیران، فرصت بی‌بدیلی برای تصفیه سیاسی مهره‌های نامطلوب کابینه‌اش به‌خصوص در حوزه امنیتی و نظامی پیدا کرد و به دنبال آن تعدادی از سران تشکیلات امنیتی را به بهانه کوتاهی در وظایف خود برکنار کرد و نزدیکان خود را جای آنها قرار داد.
این در حالی است که اگر موج‌سواری سیاسی و امنیتی کاظمی بر عملیات میدان الطیران نبود، نخست‌وزیر طبق روند و عرف در عراق مجبور به مشورت و کسب رضایت جناح‌های مختلف برای برکناری هر‌کدام از این افراد و ضمنا جایگزینی آنها با مهره‌هایی نزدیک به همان احزاب و جریانات بود؛ اما با توجه به جو روانی که عملیات پنجشنبه گذشته بازار بغداد ایجاد کرد که با انفجار منطقه العدل هم به اوج خود رسید، او موفق شد به راحتی تعداد زیادی از افرادی را که برای اقدامات او در عراق چالش ایجاد می‌کردند، با افرادی نزدیک به خود جایگزین کند.
اگر این ماجرا را کنار تصمیم‌گیری دولت عراق برای برگزاری انتخابات زودهنگام در شرایطی که حتی تا چند روز قبل بحث تأمین امنیت حوزه‌های انتخابیه مطرح بود، قرار دهیم، ما را به این واقعیت رهنمون می‌کند که در این شرایط، تغییر رنگ امنیتی عراق ذیل تحرکات داعش که تا پایتخت هم پیش رفته است، به شکل بسیار پررنگی در جهت منافع جناح سیاسی همسو با آقای الکاظمی تمام شده؛ چراکه نخست‌وزیر در سایه همین تغییر آهنگ امنیتی عراق، سایه سنگین‌تری بر ساختار امنیتی این کشور پیدا کرده است و به تبع آن دست او برای تأمین منافع سیاسی خود و کشورهای همسو نظیر ایالات متحده و عربستان در آستانه انتخابات بازتر خواهد شد.
این مسئله وقتی نمود بیشتری پیدا می‌کند که دستگاه‌های امنیتی عراق بدون بررسی دقیق میدانی روی عملیات بازار بغداد برای روشن‌ترشدن ریشه‌ها، ابعاد و بازیگران پشت آن، تنها با ادعای بازگرداندن زندگی عادی شهروندان اقدام به شست‌وشوی میدان الطیران از آثار به‌جای‌مانده از عملیات انتحاری کردند. در حالی که طبق پروتکل‌های امنیتی در همه کشورها محدوده عملیات تروریستی برای بررسی دقیق آثار میدانی و کشف سرنخ‌ها باید به مدت نامعلوم و مورد نیاز بسته بماند تا دستگاه‌های امنیتی اقدام به جمع‌آوری شواهد و قرائن كنند. اما خلاف این رویه، بیانیه جمعه هفته گذشته داعش در پذیرش مسئولیت عملیات میدان الطیران کافی بود تا تمام این پروتکل‌ها به کلی به حاشیه کشیده شود و زوایای پنهان و ناپیدای این عملیات برای همیشه دفن شود.
بنابراین مجموعه نکات یادشده این مهم را یادآوری می‌کند که لزوما تغییر رنگ امنیتی در عراق نمی‌تواند محصول نقش‌آفرینی یک بازیگر داخلی، منطقه‌ای یا فرامنطقه‌ای از نخست‌وزیر عراق تا ایالات متحده، عربستان، اسرائیل یا هر کشور دیگری با منافعی مستقل و مجزا باشد. بلکه باید این تصور را داشت که تغییر آهنگ امنیتی نتیجه همپوشانی منافع این بازیگران و سینرژی نقش‌آفرینی موازی همه آنهاست؛ بازیگرانی که از داخل عراق با تمرکز بر شخص الکاظمی به دلیل شرایط خاص سیاسی تا ریاض و تل‌آویو را شامل می‌شود؛ چراکه عربستان و اسرائیل هم از تغییر لحن احتمالی دولت جو بایدن نسبت به سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا در خاورمیانه ناشی از اولویت‌های کاخ سفید برای مبارزه با کرونا، بهبود اقتصاد داخلی در ایالات متحده و نظایر آن و نهایتا انفعال و مماشات با نفوذ ایران در غرب آسیا به‌شدت نگران هستند. همچنین نباید فراموش کرد بایدن جزء سیاست‌مداران طرفدار تفکر «برنارد لوئیس» مبنی بر لزوم اعاده تجزیه منطقه خاورمیانه به کشورهای کوچک‌تر به منظور درگیرکردن آنهاست، تا ذیل آن بهانه حضور مداوم واشنگتن در غرب آسیا با توجیه میانجیگری آمریکا به قوت خود باقی باشد. علاوه بر آن جو بایدن طراح پروژه قدیمی تجزیه عراق در سال ۲۰۰۷ به سه کشور کردی، شیعی و سنی بود. این نکته هم می‌تواند گویای آن باشد که بایدن هم اگرچه در داخل با ابربحران‌هایی نظیر تداوم شیوع کرونا و اقتصاد رو به افول مواجه است، اما نمی‌تواند منافع سیاست خارجی ایالات متحده در منطقه استراتژیکی همچون خاورمیانه را نادیده بگیرد. بنابراین به موازات مدیریت بحران‌های داخلی به دنبال زمینه‌سازی برای توجیه حضور آمریکا در عراق و پیگیری منافع بلندمدت کاخ سفید در خاورمیانه است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها