|

قطارهای در انتظار

هاکوب کاراپنتس از نویسندگان شناخته‌شده ارمنی‌تبار ایرانی است که در فرم‌های مختلف نوشتاری آثاری منتشر کرده است. به تازگی کتابی با عنوان «یک انسان و یک سرزمین» با انتخاب و ترجمه آرمنوش آراکلیان‌ در نشر کتاب سیامک منتشر شده که شامل دوازده داستان کوتاه و چند گفتار از کاراپنتس است. کاراپنتس در سال‌های فعالیتش در زمینه‌های شعر، رمان و داستان، نمایش‌نامه و نقد ادبی آثاری منتشر کرد و با نشریات مختلف ارمنی و انگلیسی‌زبان هم همکاری داشت. مترجم کتاب در بخشی از یادداشت ابتدایی‌اش درباره آثار کاراپنتس نوشته: «مهارت او، بیش از توصیف مکان‌ها یا طبیعت، در وصف آدم‌ها‌ست، شخصیت‌های داستان‌هایش زنده و ملموس‌اند و از مقررات دنیای اطرافشان پیروی نمی‌کنند. کاراپنتس روح انسان‌ها را می‌کاود و آدم‌ها را موشکافانه تجزیه و تحلیل می‌کند، آدم‌هایی که در مسیر زندگی اغلب تنها هستند. ارمنیان ناآرام و سرگردانی که در دنیا پراکنده‌اند، هیچ‌کجا آرام ندارند و همواره خواهان کشف جایگاه و هویتشان هستند... بین نویسندگان معاصر ارمنی، او سبکی نو و دیدگاهی نو عرضه کرد. سبکش، ترکیبی از سبک‌های ادبی واقع‌گرا و نوگرا است. کاراپنتس از قواعد معمول، تبعیت نمی‌کند، ساده‌نویس نیست، با اینکه کلمات دشوار به کار نمی‌برد. شیوه مخصوص خود را در داستان‌نویسی دارد؛ بازی با کلمات، به‌کار‌بردن عبارات چندپهلو، گاهی پیچیده، گاهی اندکی شاعرانه؛ در بعضی متون، جملات پیاپی، بدون هیچ نقطه‌گذاری، بدون استفاده از بندهای مرسوم، بدون فاصله، متناسب با جریان سریع و شتابناک زندگی. همین سبک، به آثار او تشخص می‌دهد و نثرش را از نثر دیگران متمایز می‌کند. کاراپنتس، ذهنیات وسیع و افکار پرآشوبش را به همان سرعتی که در ذهنش سیلان دارند، عینا روی کاغذ می‌آورد، داستانش را خلق می‌کند و خواننده را با خود می‌برد، همان شیوه‌ای که به جریان سیال ذهن مشهور است». در بخشی از یکی از داستان‌های کتاب با عنوان «در نیمه‌راه» می‌خوانیم: «انگار سالیان متمادی، در انتظار همین لحظه بوده‌ام. زمین، روده‌هایش را بیرون ریخته و بر صخره‌ای بزرگ، در روزگار کهن، آن خانه را ساخته است. در واقع، خانه نیست‌ بلکه توده عبوس آدم‌ها و دیوارهای بی‌شکل است، نشسته بر ارتفاعات جنگلی، در تنهایی مفرط، واهی و نامهربان، اگر رنگ‌های غنی پاییزی کنتیکت را در نظر نگیریم. من آنجا را هرگز پیدا نمی‌کردم، اگر راهم را گم نکرده بودم. اختیارم را به اتومبیل داده بودم، راضی از پیشامد، در آغوش تپه‌های شمال غربی ایالت افتاده بودم و رفته‌رفته فرار تمدن را حس می‌کردم. در سربالایی جاده پیچ‌در‌پیچ روستایی، در نقطه‌ای، یک علامت چوبی کدر عقربه‌ای‌شکل، به چشمم خورد. روی آن نوشته بود: موزه فرهنگی ارمنی. مسیر اتوموبیل را کج کردم، کوره‌راه خاکی و خارزار را در پیش گرفتم، سپس از دهلیز درختان عبور کردم تا به صخره‌ای بزرگ رسیدم و ایستادم. جلوتر، راهی دیگر نبود. بعد از نابودی قبیله آلگون‌کویین سرخ‌پوستان، لابد من دومین آدمی بودم که پا در این محل می‌گذاشت، جایی که زمانی مقدس بوده. انگار هر لحظه، از اعماق تاریک جنگل، باید رگبار نیزه‌ها بر سرم فرود می‌آمد. ولی در عوض، سایه‌ای جلوی خانه پدیدار شد، صداهایی نامفهوم درآورد و به سرعت بز کوهی، جست‌وخیزکنان از پله‌های سنگی پایین دوید و در برابرم ایستاد».
کمی پیش‌تر کتاب دیگری هم با انتخاب و ترجمه آرمنوش آراکلیان در نشر کتاب سیامک منتشر شده بود که گزیده‌ای از ترانه‌های عاشقانه معاصر ارمنی است و «تویی خواب شیرین من» نام دارد. این کتاب شامل هفده ترانه ارمنی است که در آن پس از ترجمه شعرها، به‌طور مختصر به معرفی ترانه‌سرایان ارمنی پرداخته شده است. مترجم کتاب در بخشی از یادداشت ابتدایی کتاب نوشته: «زبان ارمنی، به علت برخورداری از نعمت وجود شاعران عشق‌پرداز و عاشق‌نواز و در نتیجه، دارا‌بودن اشعار و ترانه‌های عاشقانه، زبانی غنی، متشخص و توانا است. شاعران ارمنی، با کمک‌گرفتن از قدرت قریحه، طبع لطیف، نازک‌خیالی، تعالی روح، تنوع تصاویر، افکار بلند، تسلط به کلام و احساسات سرشارشان، شعبده‌ها کرده‌اند؛ به حدیث نامکرر عشق پرداخته‌اند؛ و با وجود فعل و انفعالات وسیع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، یک روز هم از اندیشیدن به عشق، فارغ نبوده‌اند. شاعران و ترانه‌سرایان ارمنی، حتی در بحرانی‌ترین مقاطع تاریخی و در دشوارترین شرایط جغرافیایی، با افسون شاعرانه، در قالب اشعار و ترانه‌های عاشقانه، بی‌وقفه، افسانه‌گوی عاشقان ارمنی و راوی عاشقی‌ها و عشق‌های ارمنی‌ها شده‌اند». ترانه‌هایی که در این کتاب ترجمه شده‌اند، همگی مربوط به دوران معاصرند و اغلب در دهه‌های اخیر سروده‌ شده‌اند. همچنین برای این ترانه‌ها موسیقی ساخته شده و مردم این موسیقی‌ها را شنیده‌اند. این ترانه‌ها توسط آوازخوان‌های ارمنی خوانده شده و حتی برخی‌شان به‌وسیله خوانندگان بازخوانی و اجرای مجدد شده‌اند.

هاکوب کاراپنتس از نویسندگان شناخته‌شده ارمنی‌تبار ایرانی است که در فرم‌های مختلف نوشتاری آثاری منتشر کرده است. به تازگی کتابی با عنوان «یک انسان و یک سرزمین» با انتخاب و ترجمه آرمنوش آراکلیان‌ در نشر کتاب سیامک منتشر شده که شامل دوازده داستان کوتاه و چند گفتار از کاراپنتس است. کاراپنتس در سال‌های فعالیتش در زمینه‌های شعر، رمان و داستان، نمایش‌نامه و نقد ادبی آثاری منتشر کرد و با نشریات مختلف ارمنی و انگلیسی‌زبان هم همکاری داشت. مترجم کتاب در بخشی از یادداشت ابتدایی‌اش درباره آثار کاراپنتس نوشته: «مهارت او، بیش از توصیف مکان‌ها یا طبیعت، در وصف آدم‌ها‌ست، شخصیت‌های داستان‌هایش زنده و ملموس‌اند و از مقررات دنیای اطرافشان پیروی نمی‌کنند. کاراپنتس روح انسان‌ها را می‌کاود و آدم‌ها را موشکافانه تجزیه و تحلیل می‌کند، آدم‌هایی که در مسیر زندگی اغلب تنها هستند. ارمنیان ناآرام و سرگردانی که در دنیا پراکنده‌اند، هیچ‌کجا آرام ندارند و همواره خواهان کشف جایگاه و هویتشان هستند... بین نویسندگان معاصر ارمنی، او سبکی نو و دیدگاهی نو عرضه کرد. سبکش، ترکیبی از سبک‌های ادبی واقع‌گرا و نوگرا است. کاراپنتس از قواعد معمول، تبعیت نمی‌کند، ساده‌نویس نیست، با اینکه کلمات دشوار به کار نمی‌برد. شیوه مخصوص خود را در داستان‌نویسی دارد؛ بازی با کلمات، به‌کار‌بردن عبارات چندپهلو، گاهی پیچیده، گاهی اندکی شاعرانه؛ در بعضی متون، جملات پیاپی، بدون هیچ نقطه‌گذاری، بدون استفاده از بندهای مرسوم، بدون فاصله، متناسب با جریان سریع و شتابناک زندگی. همین سبک، به آثار او تشخص می‌دهد و نثرش را از نثر دیگران متمایز می‌کند. کاراپنتس، ذهنیات وسیع و افکار پرآشوبش را به همان سرعتی که در ذهنش سیلان دارند، عینا روی کاغذ می‌آورد، داستانش را خلق می‌کند و خواننده را با خود می‌برد، همان شیوه‌ای که به جریان سیال ذهن مشهور است». در بخشی از یکی از داستان‌های کتاب با عنوان «در نیمه‌راه» می‌خوانیم: «انگار سالیان متمادی، در انتظار همین لحظه بوده‌ام. زمین، روده‌هایش را بیرون ریخته و بر صخره‌ای بزرگ، در روزگار کهن، آن خانه را ساخته است. در واقع، خانه نیست‌ بلکه توده عبوس آدم‌ها و دیوارهای بی‌شکل است، نشسته بر ارتفاعات جنگلی، در تنهایی مفرط، واهی و نامهربان، اگر رنگ‌های غنی پاییزی کنتیکت را در نظر نگیریم. من آنجا را هرگز پیدا نمی‌کردم، اگر راهم را گم نکرده بودم. اختیارم را به اتومبیل داده بودم، راضی از پیشامد، در آغوش تپه‌های شمال غربی ایالت افتاده بودم و رفته‌رفته فرار تمدن را حس می‌کردم. در سربالایی جاده پیچ‌در‌پیچ روستایی، در نقطه‌ای، یک علامت چوبی کدر عقربه‌ای‌شکل، به چشمم خورد. روی آن نوشته بود: موزه فرهنگی ارمنی. مسیر اتوموبیل را کج کردم، کوره‌راه خاکی و خارزار را در پیش گرفتم، سپس از دهلیز درختان عبور کردم تا به صخره‌ای بزرگ رسیدم و ایستادم. جلوتر، راهی دیگر نبود. بعد از نابودی قبیله آلگون‌کویین سرخ‌پوستان، لابد من دومین آدمی بودم که پا در این محل می‌گذاشت، جایی که زمانی مقدس بوده. انگار هر لحظه، از اعماق تاریک جنگل، باید رگبار نیزه‌ها بر سرم فرود می‌آمد. ولی در عوض، سایه‌ای جلوی خانه پدیدار شد، صداهایی نامفهوم درآورد و به سرعت بز کوهی، جست‌وخیزکنان از پله‌های سنگی پایین دوید و در برابرم ایستاد».
کمی پیش‌تر کتاب دیگری هم با انتخاب و ترجمه آرمنوش آراکلیان در نشر کتاب سیامک منتشر شده بود که گزیده‌ای از ترانه‌های عاشقانه معاصر ارمنی است و «تویی خواب شیرین من» نام دارد. این کتاب شامل هفده ترانه ارمنی است که در آن پس از ترجمه شعرها، به‌طور مختصر به معرفی ترانه‌سرایان ارمنی پرداخته شده است. مترجم کتاب در بخشی از یادداشت ابتدایی کتاب نوشته: «زبان ارمنی، به علت برخورداری از نعمت وجود شاعران عشق‌پرداز و عاشق‌نواز و در نتیجه، دارا‌بودن اشعار و ترانه‌های عاشقانه، زبانی غنی، متشخص و توانا است. شاعران ارمنی، با کمک‌گرفتن از قدرت قریحه، طبع لطیف، نازک‌خیالی، تعالی روح، تنوع تصاویر، افکار بلند، تسلط به کلام و احساسات سرشارشان، شعبده‌ها کرده‌اند؛ به حدیث نامکرر عشق پرداخته‌اند؛ و با وجود فعل و انفعالات وسیع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، یک روز هم از اندیشیدن به عشق، فارغ نبوده‌اند. شاعران و ترانه‌سرایان ارمنی، حتی در بحرانی‌ترین مقاطع تاریخی و در دشوارترین شرایط جغرافیایی، با افسون شاعرانه، در قالب اشعار و ترانه‌های عاشقانه، بی‌وقفه، افسانه‌گوی عاشقان ارمنی و راوی عاشقی‌ها و عشق‌های ارمنی‌ها شده‌اند». ترانه‌هایی که در این کتاب ترجمه شده‌اند، همگی مربوط به دوران معاصرند و اغلب در دهه‌های اخیر سروده‌ شده‌اند. همچنین برای این ترانه‌ها موسیقی ساخته شده و مردم این موسیقی‌ها را شنیده‌اند. این ترانه‌ها توسط آوازخوان‌های ارمنی خوانده شده و حتی برخی‌شان به‌وسیله خوانندگان بازخوانی و اجرای مجدد شده‌اند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها