راه سنگلاخ پيشروي زنان
الهام فخاری- عضو شوراي شهر تهران
برای آشتی و آرامش مبارزهکردن شگفتانگیز است. هم باید آشتی و آرامش را بشناسی و ارج بنهی و هم برای حق برابر همگان از این آشتی و آرامش مبارزی سختکوش و باورمند باشی، ولی چنانکه روحیه مبارز گزندی به هدف و آرمانت نزند. استوار باشی ولی مهربان، سختکوش باشی ولی منعطف، چهبسا تنهایی را تاب بیاوری ولی با همگان و برای مردم. برای آنکه در جهانی سرشار از نابرابری و رنج، فانوس امید در دست بگیری و دستهای یاریگر بیابی و برای کاستن از آسیب و آزار بکوشی، یادکرد از روزی جهانی دلگرمکننده است. جهانی که امروز صداهایی رساتر برای بهبود زندگی همگان در آن طنین افکنده، میدان کار و مدیریت و آفرینش و ساختن برای شمار بیشتری از زنان است. با این همه در مسیر هنوز میان کشورها ناهمانندیهای چشمگیری بهچشم میخورد. برخی پنهان یا آشکار این روند را رودرروی گوناگونیهای فرهنگی و ویژگیهای بومی میپندارند. بر پایه فلسفه روز زنان و صلح جهانی، باید به چیستی و چرایی این تعارض پرداخت.
داراییها همواره بر جایگاهها و چگونگی نقشها اثرگذار بودهاند. روندی تاریخی به گوناگونی داراییها و پررنگشدن سرمایههای غیرفیزیکی و فرهنگی انجامیده است. از جهانی که اربابان برخوردار از اموال و املاک به ترفندهایی ازجمله نسبت خویشاوندی بر دیگران چیره میشدند به روزگاری رسیدهایم که دانش، آموزش، هنر، رسانه و نرمافزار میتوانند کسبوکارها و داراییها را دگرگون کنند. این دستاورد و دگرگونی بهویژه بهبود وضعیت و شرایط زندگی زنان را رقم زده است. وقتی از تاریخ پویشهای اجتماعی ازجمله زنان، کارگران و مهاجران و همچنین پویاییهای برابریخواهیها سخن به میان میآید، در اصل نیازها و دگرگونیهایی برخاسته از بنیانهای اقتصادی و چیستی و چگونگی داراییها و اقتصاد منابع و روندها در میان است.
نقشها از پایگاههای اجتماعی ریشه میگیرند و بازتولیدکننده فرصتها، دارایی و سرمایهها و روندها هستند. ازاینرو است که جنبش اجتماعی همواره تنیده در جنبشهای اقتصادی سر برمیکشد یا فروکاسته میشود. بدون انعطاف بهینه، نقشهای کلیدی برای گروهی ویژه (مالکان/مردان/طبقه اجتماعی ویژه) بهینهسازی میشود و دیگر گروههای اجتماعی (اقتصادی/جنسیتی/قومی) از این نقشهای کلیدی دور نگه داشته میشوند. این در حالی است که ستونهای آن خیمهگاه بر شانههای قشر نابرخوردار از موقعیت و نقش کلیدی استوار شده است.
امروز زنان بهگونهای متفاوت در نقشها اثرگذار هستند، گرچه هنوز جهان تا دستیابی به هدف دسترسپذیری برای همگان راه درازی در پیش دارد ولی دسترسی زنان به آموزش، نقشهای مدنی متفاوت از گذشته است. این دگرگونی برخاسته از چرخه سرمایه و نقشها بوده و ازاینرو است که دستیابی زنان به نقشها به تنهایی و به خودی خود نباید ما را سرخوش کند. نقشها باید به کار بازتولید سرمایه (فیزیکی، فرهنگی و اجتماعی) بیاید و روند را برای بهرهبرداری از نقش برای گسترش و پابرجاسازی روان کند. ما باید از نقشهایی که بر دوش داریم برای بهبود زندگی دیگر گروههای اجتماعی استفاده کنیم و بکوشیم نابرابری اقتصادی کاسته شود.
روز جهانی برای همه ما نماد یادآوری راه دشواری است که پیموده شده و گواهی است بر بایستگی پرداختن به نقشهای کلیدی بهویژه برای حفظ راهی گرچه در میان سنگلاخ کوهستانهای تاریخی زندگی.
برای آشتی و آرامش مبارزهکردن شگفتانگیز است. هم باید آشتی و آرامش را بشناسی و ارج بنهی و هم برای حق برابر همگان از این آشتی و آرامش مبارزی سختکوش و باورمند باشی، ولی چنانکه روحیه مبارز گزندی به هدف و آرمانت نزند. استوار باشی ولی مهربان، سختکوش باشی ولی منعطف، چهبسا تنهایی را تاب بیاوری ولی با همگان و برای مردم. برای آنکه در جهانی سرشار از نابرابری و رنج، فانوس امید در دست بگیری و دستهای یاریگر بیابی و برای کاستن از آسیب و آزار بکوشی، یادکرد از روزی جهانی دلگرمکننده است. جهانی که امروز صداهایی رساتر برای بهبود زندگی همگان در آن طنین افکنده، میدان کار و مدیریت و آفرینش و ساختن برای شمار بیشتری از زنان است. با این همه در مسیر هنوز میان کشورها ناهمانندیهای چشمگیری بهچشم میخورد. برخی پنهان یا آشکار این روند را رودرروی گوناگونیهای فرهنگی و ویژگیهای بومی میپندارند. بر پایه فلسفه روز زنان و صلح جهانی، باید به چیستی و چرایی این تعارض پرداخت.
داراییها همواره بر جایگاهها و چگونگی نقشها اثرگذار بودهاند. روندی تاریخی به گوناگونی داراییها و پررنگشدن سرمایههای غیرفیزیکی و فرهنگی انجامیده است. از جهانی که اربابان برخوردار از اموال و املاک به ترفندهایی ازجمله نسبت خویشاوندی بر دیگران چیره میشدند به روزگاری رسیدهایم که دانش، آموزش، هنر، رسانه و نرمافزار میتوانند کسبوکارها و داراییها را دگرگون کنند. این دستاورد و دگرگونی بهویژه بهبود وضعیت و شرایط زندگی زنان را رقم زده است. وقتی از تاریخ پویشهای اجتماعی ازجمله زنان، کارگران و مهاجران و همچنین پویاییهای برابریخواهیها سخن به میان میآید، در اصل نیازها و دگرگونیهایی برخاسته از بنیانهای اقتصادی و چیستی و چگونگی داراییها و اقتصاد منابع و روندها در میان است.
نقشها از پایگاههای اجتماعی ریشه میگیرند و بازتولیدکننده فرصتها، دارایی و سرمایهها و روندها هستند. ازاینرو است که جنبش اجتماعی همواره تنیده در جنبشهای اقتصادی سر برمیکشد یا فروکاسته میشود. بدون انعطاف بهینه، نقشهای کلیدی برای گروهی ویژه (مالکان/مردان/طبقه اجتماعی ویژه) بهینهسازی میشود و دیگر گروههای اجتماعی (اقتصادی/جنسیتی/قومی) از این نقشهای کلیدی دور نگه داشته میشوند. این در حالی است که ستونهای آن خیمهگاه بر شانههای قشر نابرخوردار از موقعیت و نقش کلیدی استوار شده است.
امروز زنان بهگونهای متفاوت در نقشها اثرگذار هستند، گرچه هنوز جهان تا دستیابی به هدف دسترسپذیری برای همگان راه درازی در پیش دارد ولی دسترسی زنان به آموزش، نقشهای مدنی متفاوت از گذشته است. این دگرگونی برخاسته از چرخه سرمایه و نقشها بوده و ازاینرو است که دستیابی زنان به نقشها به تنهایی و به خودی خود نباید ما را سرخوش کند. نقشها باید به کار بازتولید سرمایه (فیزیکی، فرهنگی و اجتماعی) بیاید و روند را برای بهرهبرداری از نقش برای گسترش و پابرجاسازی روان کند. ما باید از نقشهایی که بر دوش داریم برای بهبود زندگی دیگر گروههای اجتماعی استفاده کنیم و بکوشیم نابرابری اقتصادی کاسته شود.
روز جهانی برای همه ما نماد یادآوری راه دشواری است که پیموده شده و گواهی است بر بایستگی پرداختن به نقشهای کلیدی بهویژه برای حفظ راهی گرچه در میان سنگلاخ کوهستانهای تاریخی زندگی.