|

نقدی بر سیاست‌گذاری انرژی ایران

ابراهیم رضایی‌راد.پژوهشگر اندیشکده حکمرانی انرژی و منابع ایران

چندی پیش بود که خبری مبنی بر توافق کشور عراق و شرکت توتال فرانسه بالغ بر ۲۷ میلیارد دلار درخصوص همکاری در پروژه‌های نفت، گاز و برق منتشر شد. خبری که چندین سال است به رویه‌ای ثابت در کشورهای همسایه ایران مبدل شده است. کشورهایی که دارای منابع عظیم نفت و گاز هستند و اغلب این کشورها به دلیل ناتوانی مالی و همچنین فنی از قراردادهای این‌چنینی استقبال می‌کنند. در واقع چنین قراردادهایی توان تولید کشورهای تولید‌کننده نفت و گاز را افزایشم می‌دهد و در مقابل باعث افزایش درآمد این کشورها که معمولا اقتصادی تک‌محصولی دارند، می‌شود. علاوه‌بر‌این در چند وقت اخیر ما شاهد اکتشافات و کشف میدان‌های جدید نفت و گاز در سراسر دنیا مانند میدان گازی تازه‌کشف‌شده چالوس ایران هستیم که این نوع اکتشافات می‌توانند جایگاه سنتی برخی کشورهای تولید‌کننده نفت و گاز را با تهدید جدی مواجه کنند.

ایران نیز به دلیل مشکلاتی مانند تحریم و همچنین کاهش توان مالی از گسترش میدان‌های نفت و گاز خود تا حدودی عقب مانده است. در واقع تحریم‌ها سبب شده از حضور شرکت‌های بزرگ حوزه نفت و گاز در ایران جلوگیری شود. تحریم‌ها از سویی علاوه بر ممانعت از حضور برخی شرکت‌ها موجب فرسودگی و ازکارافتادگی بسیاری از ادوات مرتبط با صنعت نفت و گاز شده است. از طرفی دیگر تحریم‌ها سبب شده است که ایران به اطلاعات فنی چه درخصوص اکتشاف و چه درخصوص بهره‌برداری دسترسی کافی نداشته باشد و این موضوع سبب کاهش توان تولید ایران می‌شود. این کاهش توان تولید را وقتی در کنار افزایش تولید کشورهای همسایه و همچنین تمایل سایر کشورها و استقبال آنها به سمت انرژی‌های تجدید‌پذیر قرار می‌دهیم، این موضوع تا حدودی نگران‌کننده است. برخی محققان و همچنین تحلیلگران معتقدند دوره پیک یا اوج سوخت‌های فسیلی تا سال ۲۰۳۰ یا ۲۰۵۰ است که البته این اظهارنظرها پیش‌بینی است و شاهد آن هستیم که حوادثی مانند پاندمی کرونا سبب تغییر در تحلیل‌ها و بررسی‌ها می‌شود. اگر ما به فرض سال ۲۰۳۰ را سال افول انرژی‌های فسیلی در سطح دنیا در نظر بگیریم، تنها ۱۰ سال تا موعد آن در پیش داریم. کشور ایران دارای منابع عظیم نفت و مخصوصا گاز است که با کشف میدان گازی چالوس و ذخایر اثبات‌شده جدید برخی ایران را به‌عنوان رتبه اول دارنده ذخایر گاز طبیعی در دنیا معرفی می‌کنند، جای بسیار نگرانی دارد. توان تولید ما درخصوص سوخت‌های فسیلی به‌ویژه گاز بسیار پایین است؛ چنان‌که وزیر نفت به‌تازگی عنوان کرده است که احتمال قطع گاز در زمستان وجود دارد! تصور بفرمایید کشوری با داشتن ذخایر عظیم گاز و قطعی آن در زمستان! اما مشکل کجاست؟ در این زمینه می‌توان برخی عوامل را عنوان کرد؛ اول و مهم‌تر از همه مسئله تحریم و عدم ورود شرکت‌های بزرگ نفت و گاز چه در صنایع بالادستی و چه در صنایع پایین‌دستی که هرکدام نیازمند سرمایه‌گذاری گسترده در جهت نوسازی و ورود ادوات و تجهیزات جدید در این زمینه است. از طرفی دیگر استراتژی اشتباه ایران درباره ایفای نقش در منطقه و برای کشورهای همسایه است. همان‌طورکه مستحضر هستید، کشورهای آسیای مرکزی پس از اعلام استقلال از اتحاد جماهیر شوروی به‌نوعی در خشکی محصور شده‌اند و نیازمند راه‌های ارتباطی برای صادرات محصولات خود هستند. به‌عنوان مثال کشور ترکمنستان که دارای منابع عظیم گاز است، ایران می‌تواند به‌خوبی نقش ترانزیتی را برای آن ایفا کرده و جایگاه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی خود را تقویت کند. این بی‌توجهی و نبود تمایل به همکاری با کشورهای منطقه سبب شده است که این کشورها مسیرهای دیگری مانند خط لوله تاپی یا خط لوله ترانس خزر را دنبال کنند که به‌نوعی ایران را از تحولات انرژی منطقه دور کرده و جایگاه آن را متزلزل می‌کند. پتانسیل بالای ایران در زمینه سوآپ نفت و گاز از طریق دریای خزر که توان بالایی برای کشور ایجاد می‌کنند نیز مورد بی‌توجهی و بی‌میلی سیاست‌مداران قرار گرفته است که اوج آن را وزیر نفت وقت دولت احمدی‌نژاد با لغو قرارداد سوآپ با کشور قزاقستان رقم زد که سبب دادگاهی‌شدن ایران و پرداخت غرامت از سوی ایران به کشور قزاقستان شد. کشور ایران سال‌های طولانی است که درگیر بیماری هلندی شده است و به‌نوعی وابستگی خاصی به درآمدهای نفت و گاز دارد. اگرچه در سال‌های اخیر تلاش‌هایی درخصوص کاهش وابستگی به درآمد سوخت‌های فسیلی صورت گرفته؛ ولی تا حدودی موفقیت‌آمیز نبوده است. لازم است وزارت نفت و وزارت اقتصاد با تدوین سیاست‌های انرژی دقیق و همچنین کاهش وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفت و گاز، تحولی نوین ایجاد کنند و گامی بزرگ در راستای رشد اقتصادی کشور بردارند. از سوی دیگر گام‌برداشتن در مسیر انرژی‌های تجدید‌پذیر مانند انرژی خورشیدی در ایران پتانسیل بالایی دارد و استخراج سریع‌تر سوخت‌های فسیلی که اگر در آینده نزدیک شاهد شیفت انرژی در سطح دنیا از سوخت‌های فسیلی به انرژی‌های تجدید‌پذیر باشیم، ایران دچار بحران‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی می‌شود که چاره آن برنامه‌ریزی‌های دقیق و سیاست‌گذاری‌های مناسب در این زمینه است.

چندی پیش بود که خبری مبنی بر توافق کشور عراق و شرکت توتال فرانسه بالغ بر ۲۷ میلیارد دلار درخصوص همکاری در پروژه‌های نفت، گاز و برق منتشر شد. خبری که چندین سال است به رویه‌ای ثابت در کشورهای همسایه ایران مبدل شده است. کشورهایی که دارای منابع عظیم نفت و گاز هستند و اغلب این کشورها به دلیل ناتوانی مالی و همچنین فنی از قراردادهای این‌چنینی استقبال می‌کنند. در واقع چنین قراردادهایی توان تولید کشورهای تولید‌کننده نفت و گاز را افزایشم می‌دهد و در مقابل باعث افزایش درآمد این کشورها که معمولا اقتصادی تک‌محصولی دارند، می‌شود. علاوه‌بر‌این در چند وقت اخیر ما شاهد اکتشافات و کشف میدان‌های جدید نفت و گاز در سراسر دنیا مانند میدان گازی تازه‌کشف‌شده چالوس ایران هستیم که این نوع اکتشافات می‌توانند جایگاه سنتی برخی کشورهای تولید‌کننده نفت و گاز را با تهدید جدی مواجه کنند.

ایران نیز به دلیل مشکلاتی مانند تحریم و همچنین کاهش توان مالی از گسترش میدان‌های نفت و گاز خود تا حدودی عقب مانده است. در واقع تحریم‌ها سبب شده از حضور شرکت‌های بزرگ حوزه نفت و گاز در ایران جلوگیری شود. تحریم‌ها از سویی علاوه بر ممانعت از حضور برخی شرکت‌ها موجب فرسودگی و ازکارافتادگی بسیاری از ادوات مرتبط با صنعت نفت و گاز شده است. از طرفی دیگر تحریم‌ها سبب شده است که ایران به اطلاعات فنی چه درخصوص اکتشاف و چه درخصوص بهره‌برداری دسترسی کافی نداشته باشد و این موضوع سبب کاهش توان تولید ایران می‌شود. این کاهش توان تولید را وقتی در کنار افزایش تولید کشورهای همسایه و همچنین تمایل سایر کشورها و استقبال آنها به سمت انرژی‌های تجدید‌پذیر قرار می‌دهیم، این موضوع تا حدودی نگران‌کننده است. برخی محققان و همچنین تحلیلگران معتقدند دوره پیک یا اوج سوخت‌های فسیلی تا سال ۲۰۳۰ یا ۲۰۵۰ است که البته این اظهارنظرها پیش‌بینی است و شاهد آن هستیم که حوادثی مانند پاندمی کرونا سبب تغییر در تحلیل‌ها و بررسی‌ها می‌شود. اگر ما به فرض سال ۲۰۳۰ را سال افول انرژی‌های فسیلی در سطح دنیا در نظر بگیریم، تنها ۱۰ سال تا موعد آن در پیش داریم. کشور ایران دارای منابع عظیم نفت و مخصوصا گاز است که با کشف میدان گازی چالوس و ذخایر اثبات‌شده جدید برخی ایران را به‌عنوان رتبه اول دارنده ذخایر گاز طبیعی در دنیا معرفی می‌کنند، جای بسیار نگرانی دارد. توان تولید ما درخصوص سوخت‌های فسیلی به‌ویژه گاز بسیار پایین است؛ چنان‌که وزیر نفت به‌تازگی عنوان کرده است که احتمال قطع گاز در زمستان وجود دارد! تصور بفرمایید کشوری با داشتن ذخایر عظیم گاز و قطعی آن در زمستان! اما مشکل کجاست؟ در این زمینه می‌توان برخی عوامل را عنوان کرد؛ اول و مهم‌تر از همه مسئله تحریم و عدم ورود شرکت‌های بزرگ نفت و گاز چه در صنایع بالادستی و چه در صنایع پایین‌دستی که هرکدام نیازمند سرمایه‌گذاری گسترده در جهت نوسازی و ورود ادوات و تجهیزات جدید در این زمینه است. از طرفی دیگر استراتژی اشتباه ایران درباره ایفای نقش در منطقه و برای کشورهای همسایه است. همان‌طورکه مستحضر هستید، کشورهای آسیای مرکزی پس از اعلام استقلال از اتحاد جماهیر شوروی به‌نوعی در خشکی محصور شده‌اند و نیازمند راه‌های ارتباطی برای صادرات محصولات خود هستند. به‌عنوان مثال کشور ترکمنستان که دارای منابع عظیم گاز است، ایران می‌تواند به‌خوبی نقش ترانزیتی را برای آن ایفا کرده و جایگاه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی خود را تقویت کند. این بی‌توجهی و نبود تمایل به همکاری با کشورهای منطقه سبب شده است که این کشورها مسیرهای دیگری مانند خط لوله تاپی یا خط لوله ترانس خزر را دنبال کنند که به‌نوعی ایران را از تحولات انرژی منطقه دور کرده و جایگاه آن را متزلزل می‌کند. پتانسیل بالای ایران در زمینه سوآپ نفت و گاز از طریق دریای خزر که توان بالایی برای کشور ایجاد می‌کنند نیز مورد بی‌توجهی و بی‌میلی سیاست‌مداران قرار گرفته است که اوج آن را وزیر نفت وقت دولت احمدی‌نژاد با لغو قرارداد سوآپ با کشور قزاقستان رقم زد که سبب دادگاهی‌شدن ایران و پرداخت غرامت از سوی ایران به کشور قزاقستان شد. کشور ایران سال‌های طولانی است که درگیر بیماری هلندی شده است و به‌نوعی وابستگی خاصی به درآمدهای نفت و گاز دارد. اگرچه در سال‌های اخیر تلاش‌هایی درخصوص کاهش وابستگی به درآمد سوخت‌های فسیلی صورت گرفته؛ ولی تا حدودی موفقیت‌آمیز نبوده است. لازم است وزارت نفت و وزارت اقتصاد با تدوین سیاست‌های انرژی دقیق و همچنین کاهش وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفت و گاز، تحولی نوین ایجاد کنند و گامی بزرگ در راستای رشد اقتصادی کشور بردارند. از سوی دیگر گام‌برداشتن در مسیر انرژی‌های تجدید‌پذیر مانند انرژی خورشیدی در ایران پتانسیل بالایی دارد و استخراج سریع‌تر سوخت‌های فسیلی که اگر در آینده نزدیک شاهد شیفت انرژی در سطح دنیا از سوخت‌های فسیلی به انرژی‌های تجدید‌پذیر باشیم، ایران دچار بحران‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی می‌شود که چاره آن برنامه‌ریزی‌های دقیق و سیاست‌گذاری‌های مناسب در این زمینه است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها