تاریخ ایران از نگاه رومیها
تاریخ ایران باستان بخشی طولانی از تاریخ این کشور است که به اندازه کافی مطالعه و بررسی نشده است؛ چون برای پژوهش درباره آن منابع کمی در دسترس است. منابع برای آشنایی با تاریخ ایران باستان چندان زیاد نیست: یکی کتیبههاست و دیگری منابع مکتوبی که از اقوام و ملل دیگر بر جا مانده است. از آن دسته آثار یکی منابع سریانی است، دیگر منابع یونانی و رومی و نیز منابع ارمنی. مادامی که دسترسیها به منابع سهگانه فوق زیاد نباشد، پژوهش در این زمینه با کمبود مواجه خواهد بود. محمود فاضلیبیرجندی، مترجم و پژوهشگر تاریخ ایران باستان، تاکنون چند مجلد از این دسته آثار قدیمی را به فارسی ترجمه کرده که همگی در زمره سرچشمهها و منابع دستاول تاریخ ایران باستان قرار دارند. یکی ارمنی با عنوان «تاریخ سبئوس» است، دیگری سریانی است با عنوان «تذکره اربیل» و سومین کتاب با عنوان «تاریخ»، نوشته تئوفیلاکت سیموکاتا است که اصلا یونانی بوده و در روم شرقی میزیسته است. کتاب دیگری که فاضلیبیرجندی از منابع تاریخ باستان بهتازگی به فارسی ترجمه کرده «تواریخ» اثر مورخ و ادیبی رومی، آگاثیاس است. آگاثیاس اهل میرینیا در آسیای صغیر یعنی ترکیه امروزی و مرکز امپراتوری روم شرقی بوده است. آگاثیاس در دوره امپراتوری ژوستینین میزیسته و هرچه از اخبار و حکایتهای تاریخی نقل میکند، همه از دیدهها و مشاهدات عینی خود اوست و این ویژگی بارز کتاب «تواریخ» است. منبع مترجم برای ترجمه اثر آگاثیاس به فارسی نسخهای است که جوزف دی. فرندو آن را از یونانی به انگلیسی گردانیده و سال 1975 در آلمان چاپ و منتشر شده است. ترجمه او نخستین و تنها نسخه کاملی است که از تواریخ به زبان انگلیسی انجام شده است. «تواریخ» آگاثیاس حائز اعتباری بینظیر است. زیرا ما ایرانیان خود چیزی از بایگانی دولت ساسانی در دست نداریم و کتاب آگاثیاس رونوشتی از اصل اسناد دولتی است. آگاثیاس در این کتاب مینویسد اخباری که از دولت شاهنشاهی پارس نقل میکند، از اخبار پروکوپیوس نیز محکمتر و موثقتر است. علت هم آن است که او این بخشهای کتاب را بر پایه منابع شاهنشاهی پارس تألیف کرده است؛ یعنی روایت مستقیم و عینی بر پایه منابع پارسی. آگاثیاس خبرهای زیادی از اوضاع دولت روم و اختلافات و نبردهای روم با اقوام همسایه آن نقل کرده است، مثل تبدیل بیعت برخی اقوام که روزی با دولت روم بیعت داشتند و روز بعد تابع و مطیع امپراتوری پارس بودند. در این بخشها از کتاب آگاثیاس به نامونشان پارهای از قومها اشاره میشود که در منابع فارسی اگر چیزی از آنان باشد، بسیار اندک است. کتاب «تواریخ» جزء آثار کلاسیک تاریخ باستان است. آگاثیاس «تواریخ» را در پنج کتاب تنظیم کرده و احتمالا پایان این کتاب پایان زندگی نویسنده نیز بوده است. «تواریخ» کتابی است در تاریخ تحولات روم و ایران در روزگار نویسنده. ارزندهترین بخش «تواریخ»، گزارشهای روزگار ساسانیان است؛ از بر تخت نشستن اردشیر یکم تا شاهنشاهی خسرو انوشیروان که همدوره زندگی آگاثیاس بوده است. آگاثیاس مینویسد که از شخصی به نام سرگیوس که با فرستادگان سیاسی رومی به پارس رفته، درخواست کرده تا از کارگزاران دولت پارس گواهان و دبیرهها و بایگانیها را درخواست کند. خواهش سرگیوس در دستگاه شاهنشاهی پارس برآورده شده و به او اجازه دادهاند تا به بایگانی شاهنشاهان ساسانی برود. سرگیوس، سندهای زیادی را به رومی برگردانده و با خود به کنستانتینوپول برده است. نمونه گفتارهای معتبر آگاثیاس درباره ساسانیان، گزارشی بلند است از دلبستگی خسرو، شاهنشاه پارس، به فلسفه و دوستی او با فیلسوفان. مینویسد که خسرو با نوشتهها و آرای افلاطون و ارسطو از راه ترجمههای پهلوی آثار آنان خوب آشنا بوده است. آگاثیاس گزارشهایی از برخی آداب و رسوم زرتشتیان داده که گواهی است از آنچه رومیان روزگار ساسانیان از زرتشتیان و آیین آنان میدانستهاند. خود آگاثیاس تاریخنگاری است مسیحی که تاریخ را از جهاننگری مسیحی دیده و نوشته است؛ البته برخی محققان او را بیخدا یا پاگان میدانند. گزارش آگاثیاس از جنگ خسرو، شاهنشاه پارس با ژوستینین، امپراتور روم خاوری در لازستان از مهمترین گزارشهای کتاب است. در آن جنگ سپهسالار ایرانیان «مهرمهرویه» بود. آگاثیاس از سردار پارسی با تعابیری پهلوانی یاد کرده که نشان ارج آن فرمانده دلاور ایرانی در چشم اوست. نولدکه، گزارشهای آگاثیاس از بایگانی شاهنشاهی پارس را مهمترین آگاهیهایی میداند که از آن دوره مانده است. «تواریخ»، سوای گزارشهایی از بعضی از جنگهای رومیان با پارسها، از نبردهای روم با برخی اقوام پیشین هم گزارشهایی دارد که در جاهایی دیگر از منابع فارسی کمتر و دشوار از آنان نشانی یافته میشود. بسیاری از گزارشهای جنگی رومیان با اقوام دیگر با فرماندهی نرسس، سردار رومی، است. خواننده «تواریخ» البته به جز نرسس با شماری دیگر از سرداران رومی هم آشنا میشود و میتواند در چندوچون پیوندهای میان آنان با یکدیگر و هم با دربار امپراتوری بنگرد. به نوشته آگاثیاس سرگیوس در دورهای که در ایران به سر برده با آن میزان از دانشی که داشته نظر خسرو شاهنشاه پارس را به سوی خود کشانده و بر همان پایه شاهنشاه پارس مهر و دوستی ویژه به او پیدا کرده است. آگاهیهایی که سرگیوس از بایگانی شاهنشاهی پارس به دست آورده همان آگاهیهایی بوده که در «خداینامگ» هم آمده بوده و سپس، در دوره اسلامیان، کسانی مانند ابن مقفع آن را به تازی هم برگرداندند.«تواریخ» یکی از بهترین آثار مکتوبی است که درباره جنگهای ایران و روم در آن زمان، آیینها و رسوم زرتشتیان و سیره پادشاهی حکمرانانی مثل خسرو انوشیروان برای ما به جا مانده است و به دلیل سندیت ویژه، مطالعه آن برای دانشآموختگان تاریخ الزامی است. نوشتههای آگاثیاس منبع مهمی در تاریخ ایران پیش از اسلام است. اگرچه آگاثیاس در دوران خسرو انوشیروان میزیست اما به دلیل دسترسی به سالنامههای شاهنشاهی در بایگانیهای تیسفون، «تواریخ» وی یکی از منابع اصلی است. آگاثیاس در این اثر «تاریخ جنگهای» پروکوپیوس قیصریهای را درباره ژوستینیان ادامه میدهد؛ جنگهای بزرگ بیزانس با اقوام ژرمن مثل گوتها و فرانکها و وندالها و همچنین ایرانیان ساسانی از این جمله است. آگاثیاس همچنین ماجرای سرشناس پناهندگی فیلسوفان نوافلاطونی آتن به تیسفون و پشتیبانی خسرو انوشیروان از آنان را گزارش کرده است. آثار آگاثیاس را در کنار عهد عتیق و آثار کتزیاس از مهمترین اسنادی میدانند که ایران باستان را دارای سنت «تاریخ رسمی» یا همان سالنامهنویسی معرفی میکند.
تاریخ ایران باستان بخشی طولانی از تاریخ این کشور است که به اندازه کافی مطالعه و بررسی نشده است؛ چون برای پژوهش درباره آن منابع کمی در دسترس است. منابع برای آشنایی با تاریخ ایران باستان چندان زیاد نیست: یکی کتیبههاست و دیگری منابع مکتوبی که از اقوام و ملل دیگر بر جا مانده است. از آن دسته آثار یکی منابع سریانی است، دیگر منابع یونانی و رومی و نیز منابع ارمنی. مادامی که دسترسیها به منابع سهگانه فوق زیاد نباشد، پژوهش در این زمینه با کمبود مواجه خواهد بود. محمود فاضلیبیرجندی، مترجم و پژوهشگر تاریخ ایران باستان، تاکنون چند مجلد از این دسته آثار قدیمی را به فارسی ترجمه کرده که همگی در زمره سرچشمهها و منابع دستاول تاریخ ایران باستان قرار دارند. یکی ارمنی با عنوان «تاریخ سبئوس» است، دیگری سریانی است با عنوان «تذکره اربیل» و سومین کتاب با عنوان «تاریخ»، نوشته تئوفیلاکت سیموکاتا است که اصلا یونانی بوده و در روم شرقی میزیسته است. کتاب دیگری که فاضلیبیرجندی از منابع تاریخ باستان بهتازگی به فارسی ترجمه کرده «تواریخ» اثر مورخ و ادیبی رومی، آگاثیاس است. آگاثیاس اهل میرینیا در آسیای صغیر یعنی ترکیه امروزی و مرکز امپراتوری روم شرقی بوده است. آگاثیاس در دوره امپراتوری ژوستینین میزیسته و هرچه از اخبار و حکایتهای تاریخی نقل میکند، همه از دیدهها و مشاهدات عینی خود اوست و این ویژگی بارز کتاب «تواریخ» است. منبع مترجم برای ترجمه اثر آگاثیاس به فارسی نسخهای است که جوزف دی. فرندو آن را از یونانی به انگلیسی گردانیده و سال 1975 در آلمان چاپ و منتشر شده است. ترجمه او نخستین و تنها نسخه کاملی است که از تواریخ به زبان انگلیسی انجام شده است. «تواریخ» آگاثیاس حائز اعتباری بینظیر است. زیرا ما ایرانیان خود چیزی از بایگانی دولت ساسانی در دست نداریم و کتاب آگاثیاس رونوشتی از اصل اسناد دولتی است. آگاثیاس در این کتاب مینویسد اخباری که از دولت شاهنشاهی پارس نقل میکند، از اخبار پروکوپیوس نیز محکمتر و موثقتر است. علت هم آن است که او این بخشهای کتاب را بر پایه منابع شاهنشاهی پارس تألیف کرده است؛ یعنی روایت مستقیم و عینی بر پایه منابع پارسی. آگاثیاس خبرهای زیادی از اوضاع دولت روم و اختلافات و نبردهای روم با اقوام همسایه آن نقل کرده است، مثل تبدیل بیعت برخی اقوام که روزی با دولت روم بیعت داشتند و روز بعد تابع و مطیع امپراتوری پارس بودند. در این بخشها از کتاب آگاثیاس به نامونشان پارهای از قومها اشاره میشود که در منابع فارسی اگر چیزی از آنان باشد، بسیار اندک است. کتاب «تواریخ» جزء آثار کلاسیک تاریخ باستان است. آگاثیاس «تواریخ» را در پنج کتاب تنظیم کرده و احتمالا پایان این کتاب پایان زندگی نویسنده نیز بوده است. «تواریخ» کتابی است در تاریخ تحولات روم و ایران در روزگار نویسنده. ارزندهترین بخش «تواریخ»، گزارشهای روزگار ساسانیان است؛ از بر تخت نشستن اردشیر یکم تا شاهنشاهی خسرو انوشیروان که همدوره زندگی آگاثیاس بوده است. آگاثیاس مینویسد که از شخصی به نام سرگیوس که با فرستادگان سیاسی رومی به پارس رفته، درخواست کرده تا از کارگزاران دولت پارس گواهان و دبیرهها و بایگانیها را درخواست کند. خواهش سرگیوس در دستگاه شاهنشاهی پارس برآورده شده و به او اجازه دادهاند تا به بایگانی شاهنشاهان ساسانی برود. سرگیوس، سندهای زیادی را به رومی برگردانده و با خود به کنستانتینوپول برده است. نمونه گفتارهای معتبر آگاثیاس درباره ساسانیان، گزارشی بلند است از دلبستگی خسرو، شاهنشاه پارس، به فلسفه و دوستی او با فیلسوفان. مینویسد که خسرو با نوشتهها و آرای افلاطون و ارسطو از راه ترجمههای پهلوی آثار آنان خوب آشنا بوده است. آگاثیاس گزارشهایی از برخی آداب و رسوم زرتشتیان داده که گواهی است از آنچه رومیان روزگار ساسانیان از زرتشتیان و آیین آنان میدانستهاند. خود آگاثیاس تاریخنگاری است مسیحی که تاریخ را از جهاننگری مسیحی دیده و نوشته است؛ البته برخی محققان او را بیخدا یا پاگان میدانند. گزارش آگاثیاس از جنگ خسرو، شاهنشاه پارس با ژوستینین، امپراتور روم خاوری در لازستان از مهمترین گزارشهای کتاب است. در آن جنگ سپهسالار ایرانیان «مهرمهرویه» بود. آگاثیاس از سردار پارسی با تعابیری پهلوانی یاد کرده که نشان ارج آن فرمانده دلاور ایرانی در چشم اوست. نولدکه، گزارشهای آگاثیاس از بایگانی شاهنشاهی پارس را مهمترین آگاهیهایی میداند که از آن دوره مانده است. «تواریخ»، سوای گزارشهایی از بعضی از جنگهای رومیان با پارسها، از نبردهای روم با برخی اقوام پیشین هم گزارشهایی دارد که در جاهایی دیگر از منابع فارسی کمتر و دشوار از آنان نشانی یافته میشود. بسیاری از گزارشهای جنگی رومیان با اقوام دیگر با فرماندهی نرسس، سردار رومی، است. خواننده «تواریخ» البته به جز نرسس با شماری دیگر از سرداران رومی هم آشنا میشود و میتواند در چندوچون پیوندهای میان آنان با یکدیگر و هم با دربار امپراتوری بنگرد. به نوشته آگاثیاس سرگیوس در دورهای که در ایران به سر برده با آن میزان از دانشی که داشته نظر خسرو شاهنشاه پارس را به سوی خود کشانده و بر همان پایه شاهنشاه پارس مهر و دوستی ویژه به او پیدا کرده است. آگاهیهایی که سرگیوس از بایگانی شاهنشاهی پارس به دست آورده همان آگاهیهایی بوده که در «خداینامگ» هم آمده بوده و سپس، در دوره اسلامیان، کسانی مانند ابن مقفع آن را به تازی هم برگرداندند.«تواریخ» یکی از بهترین آثار مکتوبی است که درباره جنگهای ایران و روم در آن زمان، آیینها و رسوم زرتشتیان و سیره پادشاهی حکمرانانی مثل خسرو انوشیروان برای ما به جا مانده است و به دلیل سندیت ویژه، مطالعه آن برای دانشآموختگان تاریخ الزامی است. نوشتههای آگاثیاس منبع مهمی در تاریخ ایران پیش از اسلام است. اگرچه آگاثیاس در دوران خسرو انوشیروان میزیست اما به دلیل دسترسی به سالنامههای شاهنشاهی در بایگانیهای تیسفون، «تواریخ» وی یکی از منابع اصلی است. آگاثیاس در این اثر «تاریخ جنگهای» پروکوپیوس قیصریهای را درباره ژوستینیان ادامه میدهد؛ جنگهای بزرگ بیزانس با اقوام ژرمن مثل گوتها و فرانکها و وندالها و همچنین ایرانیان ساسانی از این جمله است. آگاثیاس همچنین ماجرای سرشناس پناهندگی فیلسوفان نوافلاطونی آتن به تیسفون و پشتیبانی خسرو انوشیروان از آنان را گزارش کرده است. آثار آگاثیاس را در کنار عهد عتیق و آثار کتزیاس از مهمترین اسنادی میدانند که ایران باستان را دارای سنت «تاریخ رسمی» یا همان سالنامهنویسی معرفی میکند.