فناوری در آسمان و پیروزی در زمین
حسن فتاحی . فریدون علیمازندرانی . مصطفی روستایی
جنگ ایران و عراق از فصلهای پرصفحه تاریخ معاصر ایران است که با رویدادهای متنوعی از سیاست و فناوری در عرصه ملی و بینالمللی گره خورده است. در مقالات و یادداشتهای پیشین که در صفحه علم روزنامه «شرق» منتشر کردهایم، بهروشنی نشان دادهایم که جایگاه فناوری و نگرش فناورانه به جنگ تا چه اندازه اهمیت دارد. یکی از پرافتخارترین عملیات (عملیات اسم جمع است) تاریخ جنگ ایران و عراق و حتی تاریخ جنگهای نوین پس از جنگ جهانی دوم، عملیات نیروی هوایی ارتش ایران در عمق استراتژیک خاک عراق است. این عملیات با نامهای «ایچ-سه» و «الولید» شناخته میشود. در این یادداشت قصد داریم نشان دهیم چگونه فناوری برتر نبردهای هواییِ ایرانِ آن زمان توانست پیروزی بزرگی را برای ایران به ارمغان آورد. قبل از هر چیز قصد داریم توجه خوانندگان عزیز را به چند نکته دعوت کنیم. نخست اینکه برخلاف آنچه در برخی فیلمهای سینمایی و برخی کتب بهاصطلاح پژوهشی-تاریخی جنگ نشان داده شده، ارتش عراق ابدا ارتشی ضعیف و کمبنیه نبود. اگرچه تا چند سال اول جنگ برتری بلامنازع نبردهای هوایی با ایران بود و جنگندههای غالبا ساخت شوروی ارتش عراق یارای روبهرویی با جنگندههای
ساخت آمریکایِ ایران را نداشتند؛ روی زمین نیروی زمینی و زرهی عراق بسیار خوب میجنگید. باز بد نیست به نکتهای اشاره کنیم. بعد از انقلاب کسانی بودند که مدعی ناکارآمدی جنگنده بینظیر نیروی هوایی، تامکت بودند و خوشبختانه چنین امری هرگز به ثمر ننشست. از سر نادانی یا هر چیز دیگر، بدون درنظرگرفتن ژئوپلیتیک سیاسی ایران، میخواستند ادوات نظامی را که با سرمایه ملی خریداری شده بود، چوب حراج بزنند و اگر چنین اتفاقی میافتاد و ایران در بازه هشتساله جنگ، تامکت اف-14 نداشت، خسارتهای مالی، جانی، نظامی، صنعتی، اقتصادی، روانی و حتی جغرافیایی چندین برابر میشد. به زبانی دیگر در اختیار داشتن فناوری برای ایرانِ درگیر جنگ گسترهای از منافع را به همراه داشت. به داستان عملیات «ایچ-سه» بازگردیم. بهار سال 60 بود؛ کشور دستخوش تحولات سیاسی پردامنهای شده بود و درگیریهای داخلی با تنوعی از گروههای سیاسی ادامه داشت. از سوی دیگر عراق هم با تمام قوا به مرزهای مشترک طولانی دو کشور یورش آورده بود. ارتش در جایگاه تنها نیروی مسلحی که به ادوات سنگین و نیمهسنگین دسترسی داشت و توان بهرهبرداری، درگیر دفاع از کشور بود. لازم است به این نکته
اشاره کنیم که شش ماه اول جنگ چنان بود که بار اصلی دفاع از کشور بیش از هر نیرویی روی دوش نیروی هوایی بود. نیروی هوایی نماد فناوری است و در تمام کشورها، بهطور خاص کشورهای صاحب فناوری برتر، نیروی هوایی اولین نهاد بهرهمند از کاربردهای فناوری است؛ اگرچه بخشی از آن هرگز عیان نمیشود. ستاد جنگ خبردار شد که ارتش عراق برای درامانماندن از حملات درهمکوبنده جنگندههای ایرانی تعداد هنگفتی از انواع جنگندههای نظامیاش، از شکاری-بمبافکن گرفته تا ترابری، به باختریترین (غربیترین) نقطه در مرز اردن، جایی موسوم به پایگاههای الولید ترابُرد کرده است. گمان عراقیها این بود ایرانیها هرگز نمیتوانند خود را به آن نقطه برسانند. حق با آنها بود. با وجود انواع سامانههای پدافندیِ مستقر در مرکز عراق، بهویژه بغداد و دیگر شهرها و پایگاهها، همچنین جنگندههای عراقی که رهگیری و محافظت از آسمان عراق را بر عهده داشتند، جنگندههای ایرانی درحالیکه نیاز به سوختگیری هوایی داشتند، نمیتوانستند از مرکز عراق خود را به الولید برسانند اما فرماندهان و طراحان نظامی ایران، به مدد آموزشهای مستمر و نیز دانشآموختگی در برترین دانشگاههای نظامی
کشورهای پیشرفته، طرحی هوشمندانه ریختند. این طرح از دو ویژگی چشمگیر برخوردار بود. نخست اینکه طراحان به تواناییها و قابلیتهای ابزار جنگی کشور اشراف داشتند، دیگر اینکه تواناییهای خلبانان ورزیده و آموزشدیده ایرانی را خوب میشناختند. عملیات از این قرار بود که هشت فروند جنگنده اف-4 فانتوم که بیشک از برجستهترین جنگندههای جهان به شمار میرود، از طریق مرز مشترک ترکیه و عراق، با دو بار سوختگیری هوایی از سوخترسانهای بوئینگ، خود را به پایگاههای الولید برسانند و در سه دسته مجزا، پایگاهها را بمباران کنند و سپس از همان مسیر با سوختگیری دوباره به خاک کشور بازگردند. این عملیات غرورآفرین، خلاقانه و بسیار جسورانه بسیار به فناوری متکی بود که به چند مورد آن اشاره میکنیم. فانتوم جنگندهای بود با تواناییهای بالا. موتور آن پرقدرت بود و ساخت موتور جنگنده هنوز هم از فناوریهای «هایتک» به شمار میرود. این جنگنده هم توانایی حمل حجم زیادی بمب دارد و هم توان درگیری و رهگیری هوایی. در این عملیات فانتومهای ایرانی مسیری کمی کمتر از چهار هزار کیلومتر را پیمودند که نشان از مداومت پروازی خوب فانتوم دارد. ایران در این عملیات
از اف-14 در دو نقش استفاده وافر برد. نخست محافظت از آسمان ایران در حملههای احتمالی عراق، سپس محافظت از فانتومها در برابر جنگندههای رهگیری عراقی در مسیر برگشت. همچنین از رادار بسیار قوی تامکتها برای پوشش راداری استفاده شد. درواقع موشکهای مرگبار فینیکس و رادار تامکت برگ برنده فناوری ایران بود. از سوی دیگر ایرانیها برای جنگال (جنگ الکترونیک) هواپیمای مخصوص شنود داشتند تا بتوانند گفتوگوهای عراقیها را بشنوند. از دیگر بخشهای متکی بر فناوری این عملیات که شاهکلید پیروزی بود، هواپیماهای سوخترسان و فناوری سوخترسانی در آسمان بود. ارتش ایران با داشتن هواپیمای سوخترسان و تمرینهای بلندمدت سوختگیری هوایی توانست این عملیات پیچیده را به فرجام برساند. جنگ ایران و عراق، بهواقع در مرتبهای از نبرد، جنگ فناوریهای قدرتهای خاور و باختر سیاسی بود که در عملیات ایچ-سه پیروزی قاطع با ایران و فناوری باختری آن بود اما نکته مهمی را از یاد نبریم؛ در این عملیات تمام انواع جنگندههای ایرانی شرکت داشتند و در کنار خلبانان، مهندسان فنی هم زحمات بسیار کشیدند. آخرین شاهکار این عملیات هم به همت یکی از دلاورترین و ماهرترین
خلبانان ایرانی رقم خورد. یکی از فانتومها در راه بازگشت نتوانست سوختگیری کند و ناچار شد در فرودگاهی نظامی در سوریه فرود بیاید. بعد از مدتی این جنگنده را هم زندهیادِ جاویدنام سرلشکر «محمود اسکندری» به کشور بازگرداند. عملیات الولید در دل خود درس مهمی برای نسل فردا دارد. درس اول این است که فناوری و دستیابی به آن راه نجات در جنگ و راه توسعه در صلح است. درس دوم اینکه «یکی مرد جنگی به از صد هزار». یک نیروی آموزشدیده، بامهارت و کاربلد از صدهزار نیروی ناکارآمد و بیبازده بهتر است.
جنگ ایران و عراق از فصلهای پرصفحه تاریخ معاصر ایران است که با رویدادهای متنوعی از سیاست و فناوری در عرصه ملی و بینالمللی گره خورده است. در مقالات و یادداشتهای پیشین که در صفحه علم روزنامه «شرق» منتشر کردهایم، بهروشنی نشان دادهایم که جایگاه فناوری و نگرش فناورانه به جنگ تا چه اندازه اهمیت دارد. یکی از پرافتخارترین عملیات (عملیات اسم جمع است) تاریخ جنگ ایران و عراق و حتی تاریخ جنگهای نوین پس از جنگ جهانی دوم، عملیات نیروی هوایی ارتش ایران در عمق استراتژیک خاک عراق است. این عملیات با نامهای «ایچ-سه» و «الولید» شناخته میشود. در این یادداشت قصد داریم نشان دهیم چگونه فناوری برتر نبردهای هواییِ ایرانِ آن زمان توانست پیروزی بزرگی را برای ایران به ارمغان آورد. قبل از هر چیز قصد داریم توجه خوانندگان عزیز را به چند نکته دعوت کنیم. نخست اینکه برخلاف آنچه در برخی فیلمهای سینمایی و برخی کتب بهاصطلاح پژوهشی-تاریخی جنگ نشان داده شده، ارتش عراق ابدا ارتشی ضعیف و کمبنیه نبود. اگرچه تا چند سال اول جنگ برتری بلامنازع نبردهای هوایی با ایران بود و جنگندههای غالبا ساخت شوروی ارتش عراق یارای روبهرویی با جنگندههای
ساخت آمریکایِ ایران را نداشتند؛ روی زمین نیروی زمینی و زرهی عراق بسیار خوب میجنگید. باز بد نیست به نکتهای اشاره کنیم. بعد از انقلاب کسانی بودند که مدعی ناکارآمدی جنگنده بینظیر نیروی هوایی، تامکت بودند و خوشبختانه چنین امری هرگز به ثمر ننشست. از سر نادانی یا هر چیز دیگر، بدون درنظرگرفتن ژئوپلیتیک سیاسی ایران، میخواستند ادوات نظامی را که با سرمایه ملی خریداری شده بود، چوب حراج بزنند و اگر چنین اتفاقی میافتاد و ایران در بازه هشتساله جنگ، تامکت اف-14 نداشت، خسارتهای مالی، جانی، نظامی، صنعتی، اقتصادی، روانی و حتی جغرافیایی چندین برابر میشد. به زبانی دیگر در اختیار داشتن فناوری برای ایرانِ درگیر جنگ گسترهای از منافع را به همراه داشت. به داستان عملیات «ایچ-سه» بازگردیم. بهار سال 60 بود؛ کشور دستخوش تحولات سیاسی پردامنهای شده بود و درگیریهای داخلی با تنوعی از گروههای سیاسی ادامه داشت. از سوی دیگر عراق هم با تمام قوا به مرزهای مشترک طولانی دو کشور یورش آورده بود. ارتش در جایگاه تنها نیروی مسلحی که به ادوات سنگین و نیمهسنگین دسترسی داشت و توان بهرهبرداری، درگیر دفاع از کشور بود. لازم است به این نکته
اشاره کنیم که شش ماه اول جنگ چنان بود که بار اصلی دفاع از کشور بیش از هر نیرویی روی دوش نیروی هوایی بود. نیروی هوایی نماد فناوری است و در تمام کشورها، بهطور خاص کشورهای صاحب فناوری برتر، نیروی هوایی اولین نهاد بهرهمند از کاربردهای فناوری است؛ اگرچه بخشی از آن هرگز عیان نمیشود. ستاد جنگ خبردار شد که ارتش عراق برای درامانماندن از حملات درهمکوبنده جنگندههای ایرانی تعداد هنگفتی از انواع جنگندههای نظامیاش، از شکاری-بمبافکن گرفته تا ترابری، به باختریترین (غربیترین) نقطه در مرز اردن، جایی موسوم به پایگاههای الولید ترابُرد کرده است. گمان عراقیها این بود ایرانیها هرگز نمیتوانند خود را به آن نقطه برسانند. حق با آنها بود. با وجود انواع سامانههای پدافندیِ مستقر در مرکز عراق، بهویژه بغداد و دیگر شهرها و پایگاهها، همچنین جنگندههای عراقی که رهگیری و محافظت از آسمان عراق را بر عهده داشتند، جنگندههای ایرانی درحالیکه نیاز به سوختگیری هوایی داشتند، نمیتوانستند از مرکز عراق خود را به الولید برسانند اما فرماندهان و طراحان نظامی ایران، به مدد آموزشهای مستمر و نیز دانشآموختگی در برترین دانشگاههای نظامی
کشورهای پیشرفته، طرحی هوشمندانه ریختند. این طرح از دو ویژگی چشمگیر برخوردار بود. نخست اینکه طراحان به تواناییها و قابلیتهای ابزار جنگی کشور اشراف داشتند، دیگر اینکه تواناییهای خلبانان ورزیده و آموزشدیده ایرانی را خوب میشناختند. عملیات از این قرار بود که هشت فروند جنگنده اف-4 فانتوم که بیشک از برجستهترین جنگندههای جهان به شمار میرود، از طریق مرز مشترک ترکیه و عراق، با دو بار سوختگیری هوایی از سوخترسانهای بوئینگ، خود را به پایگاههای الولید برسانند و در سه دسته مجزا، پایگاهها را بمباران کنند و سپس از همان مسیر با سوختگیری دوباره به خاک کشور بازگردند. این عملیات غرورآفرین، خلاقانه و بسیار جسورانه بسیار به فناوری متکی بود که به چند مورد آن اشاره میکنیم. فانتوم جنگندهای بود با تواناییهای بالا. موتور آن پرقدرت بود و ساخت موتور جنگنده هنوز هم از فناوریهای «هایتک» به شمار میرود. این جنگنده هم توانایی حمل حجم زیادی بمب دارد و هم توان درگیری و رهگیری هوایی. در این عملیات فانتومهای ایرانی مسیری کمی کمتر از چهار هزار کیلومتر را پیمودند که نشان از مداومت پروازی خوب فانتوم دارد. ایران در این عملیات
از اف-14 در دو نقش استفاده وافر برد. نخست محافظت از آسمان ایران در حملههای احتمالی عراق، سپس محافظت از فانتومها در برابر جنگندههای رهگیری عراقی در مسیر برگشت. همچنین از رادار بسیار قوی تامکتها برای پوشش راداری استفاده شد. درواقع موشکهای مرگبار فینیکس و رادار تامکت برگ برنده فناوری ایران بود. از سوی دیگر ایرانیها برای جنگال (جنگ الکترونیک) هواپیمای مخصوص شنود داشتند تا بتوانند گفتوگوهای عراقیها را بشنوند. از دیگر بخشهای متکی بر فناوری این عملیات که شاهکلید پیروزی بود، هواپیماهای سوخترسان و فناوری سوخترسانی در آسمان بود. ارتش ایران با داشتن هواپیمای سوخترسان و تمرینهای بلندمدت سوختگیری هوایی توانست این عملیات پیچیده را به فرجام برساند. جنگ ایران و عراق، بهواقع در مرتبهای از نبرد، جنگ فناوریهای قدرتهای خاور و باختر سیاسی بود که در عملیات ایچ-سه پیروزی قاطع با ایران و فناوری باختری آن بود اما نکته مهمی را از یاد نبریم؛ در این عملیات تمام انواع جنگندههای ایرانی شرکت داشتند و در کنار خلبانان، مهندسان فنی هم زحمات بسیار کشیدند. آخرین شاهکار این عملیات هم به همت یکی از دلاورترین و ماهرترین
خلبانان ایرانی رقم خورد. یکی از فانتومها در راه بازگشت نتوانست سوختگیری کند و ناچار شد در فرودگاهی نظامی در سوریه فرود بیاید. بعد از مدتی این جنگنده را هم زندهیادِ جاویدنام سرلشکر «محمود اسکندری» به کشور بازگرداند. عملیات الولید در دل خود درس مهمی برای نسل فردا دارد. درس اول این است که فناوری و دستیابی به آن راه نجات در جنگ و راه توسعه در صلح است. درس دوم اینکه «یکی مرد جنگی به از صد هزار». یک نیروی آموزشدیده، بامهارت و کاربلد از صدهزار نیروی ناکارآمد و بیبازده بهتر است.