امضای فعالان چپ پای یک بیانیه محیطزیستی
امیدواریم
محمدرضا جعفری: این هفته (30 نوامبر) در پاریس بیستویکمین نشست بینالمللی تغییرات آبوهوایی برگزار میشود. برایناساس فعالان محیطزیستی، استادان دانشگاه و فعالان چپ در بیانیهای- که به امضای افرادی چون نوام چامسکی، نائومی کلاین، میشل لووی و دیگران رسیده است - مواضع و راهکارهای حقیقی توقف روند تغییرات زیانبار اقلیمی را برشمردهاند. این بیانیه با عنوان «مانیفست: پویش برای توقف جنایات اقلیمی!» منتشر شده است. فراخوان پویش تودهای در پاریس با اعلام تصمیم و اراده جمعی برای توقف جنایات اقلیمی و باقینگهداشتن سوختهای فسیلی در زمین منتشر شده است. متن این فراخوان که تاکنون با استقبال نسبی روبهرو شده در ادامه میآید:
ما در یک بزنگاه بهسر میبریم. ما نمیخواهیم مجبور به ادامه زندگی در جهانی باشیم که به طور آشکاری غیرقابل زیست شده است. از جزایر اقیانوس آرام جنوبی تا سواحل لوییزیانا، از مالدیو تا ساحل (صحرای نیمهخشک در آفریقا)، از گرینلند (جزیرهای خودمختار متعلق به دانمارک) تا رشتهکوههای آلپ، زندگی روزمره میلیونهانفر از ما در نتیجه تبعات تغییر اقلیمی دچار اخلال شده است. اسیدیشدن اقیانوسها، به زیر آبرفتن جزایر، مهاجرت اجباری در شبهقاره هند و آفریقا، گردبادها و توفانهای سهمگین مکرر و زوال محیطزیست، همه گونهها و اکوسیستمها را تحتتأثیر قرار داده و حق زندگی آیندگان را با تهدید مواجه کرده است. درعینحال همه ما بهطور یکسان تحتتأثیر اثرات تغییر اقلیم نیستیم: بومیان و جوامع روستایی و فقیر در شمال و جنوب در خط مقدمِ بیشترین تأثیرپذیری از آن و دیگر اثرات مخربش قرار دارند. ما در توهم نیستیم. برای بیش از 20 سال، حکومتها نشست برگزار کردهاند بااینحال گازهای گلخانهای کاهش نیافته و تغییرات اقلیمی همچنان در کار است. حتی باوجود اینکه هشدارهای دانشمندان جدیتر میشود هنوز فضایی از بیتفاوتی و کارشکنی پابرجاست. این
اتفاق ناگهان رخ نداده است. دههها آزادسازی مبادلات اقتصادی و سرمایهگذاری، ظرفیت دولتها در مواجهه با بحرانهای اقلیمی را کاهش داده است. در هر مرحلهای نیروهای قدرتمند - شرکتهای سهامی سوختهای فسیلی، شرکتهای تجاری-کشاورزی، مؤسسات مالی، اقتصاددانان متعصب، شکاکان و ناباوران و حکومتهای سودگرا- در راه ترویج روشهای اشتباه بودهاند. 90 شرکت مسئول تولید و انتشار دوسوم گازهای گلخانهای در سطح جهان هستند. راهحل واقعی برای معضل تغییر اقلیم، قدرت و ثروت اینان را و ایدئولوژی بازار آزاد و آن ساختار و کمکهای بلاعوض دولتی را که اینان را حمایت و منافعشان را تضمین میکند، تهدید خواهد کرد.
ما میدانیم شرکتهای چندملیتی و حکومتها از منافع حاصل از استخراج زغالسنگ، گاز و ذخایر نفت و همچنین کشاورزی صنعتی مبتنیبر سوختهای فسیلی، چشم نخواهند پوشید. بااینحال توانایی مستمر ما در کنش، فکرکردن، عشقورزیدن، مراقبت، کار، خلاقیت و ابداع، تولید، اندیشیدن و مبارزه ما را وامیدارد تا آنان را تحت فشار قرار دهیم. توانایی ادامه پیشرفت بهعنوان جامعه، فرد و شهروند به این تلاش برای تغییر وابسته است. جامعه بشری و زمین نیازمند این است. برای توقف جنایات اقلیمی، ما به ظرفیتهایمان متکی هستیم. در گذشته، زنان و مردان مصمم با مقاومت توانستند بر بردهداری، توتالیتاریسم، استعمار و آپارتاید غلبه کنند. آنان که میدانستند هیچکس برای آنها کاری نخواهد کرد، تصمیم گرفتند برای برابری و همبستگی بجنگند. تغییر اقلیم چالشی مشابه است و ما اینک پرچم این مبارزه را برافراشتهایم. ما دستبهکار تغییر همهچیزیم. ما میتوانیم راهی باز کنیم برای آینده قابلزیستتر. کنش فعلی ما بسیار قدرتمندتر از آن چیزی است که میپنداریم. در سرتاسر جهان، گروههایی از ما در حال مبارزه با دلایل اصلی جنایات اقلیمی، از طریق پایش سرزمین، انعطافپذیری در
مقابل محیطزیست، کاهش نشر گازهای گلخانهای، دستیابی به خودکفایی غذایی بهوسیله مزارع کوچک اکولوژیکی و نظایر آن هستند. در آستانه کنفرانس جهانی محیطزیست در پاریس، ما تصمیم و ارادهمان را برای باقیگذاشتن سوختهای فسیلی در زمین اعلام میداریم. این تنها راه پیشرویمان است. بهطورمشخص، حکومتها باید حمایت مالی از صنایع مبتنیبر سوخت فسیلی را پایان دهند و از استخراج 80 درصد باقیمانده ذخایر سوختهای فسیلی دست بردارند. ما میدانیم این به معنای یک حرکت تاریخی بزرگ است. ما منتظر نخواهیم ماند تا دولتها این اتفاق را صورت دهند. بردهداری و آپارتاید با خواست دولتها از بین نرفت. بسیج تودهای و مطالبه عمومی، راهی جز این برای رهبران سیاسی باقی نگذاشت.
وضعیت امروز پرمخاطره است. بااینحال فرصت یگانهای برای تقویت دموکراسی، برای ازبینبردن قدرت سیاسی شرکتهای بزرگ و برای تغییر ریشهای روش تولید و مصرف در اختیارمان است. پایان عصر سوختهای فسیلی یکی از مهمترین گامها بهسوی جامعه پایدار و عادلانهای است که نیاز داریم. ما این فرصت تاریخی را، چه در پاریس یا هرکجای دیگر و چه امروز یا هرروز دیگر، از دست نخواهیم داد.
محمدرضا جعفری: این هفته (30 نوامبر) در پاریس بیستویکمین نشست بینالمللی تغییرات آبوهوایی برگزار میشود. برایناساس فعالان محیطزیستی، استادان دانشگاه و فعالان چپ در بیانیهای- که به امضای افرادی چون نوام چامسکی، نائومی کلاین، میشل لووی و دیگران رسیده است - مواضع و راهکارهای حقیقی توقف روند تغییرات زیانبار اقلیمی را برشمردهاند. این بیانیه با عنوان «مانیفست: پویش برای توقف جنایات اقلیمی!» منتشر شده است. فراخوان پویش تودهای در پاریس با اعلام تصمیم و اراده جمعی برای توقف جنایات اقلیمی و باقینگهداشتن سوختهای فسیلی در زمین منتشر شده است. متن این فراخوان که تاکنون با استقبال نسبی روبهرو شده در ادامه میآید:
ما در یک بزنگاه بهسر میبریم. ما نمیخواهیم مجبور به ادامه زندگی در جهانی باشیم که به طور آشکاری غیرقابل زیست شده است. از جزایر اقیانوس آرام جنوبی تا سواحل لوییزیانا، از مالدیو تا ساحل (صحرای نیمهخشک در آفریقا)، از گرینلند (جزیرهای خودمختار متعلق به دانمارک) تا رشتهکوههای آلپ، زندگی روزمره میلیونهانفر از ما در نتیجه تبعات تغییر اقلیمی دچار اخلال شده است. اسیدیشدن اقیانوسها، به زیر آبرفتن جزایر، مهاجرت اجباری در شبهقاره هند و آفریقا، گردبادها و توفانهای سهمگین مکرر و زوال محیطزیست، همه گونهها و اکوسیستمها را تحتتأثیر قرار داده و حق زندگی آیندگان را با تهدید مواجه کرده است. درعینحال همه ما بهطور یکسان تحتتأثیر اثرات تغییر اقلیم نیستیم: بومیان و جوامع روستایی و فقیر در شمال و جنوب در خط مقدمِ بیشترین تأثیرپذیری از آن و دیگر اثرات مخربش قرار دارند. ما در توهم نیستیم. برای بیش از 20 سال، حکومتها نشست برگزار کردهاند بااینحال گازهای گلخانهای کاهش نیافته و تغییرات اقلیمی همچنان در کار است. حتی باوجود اینکه هشدارهای دانشمندان جدیتر میشود هنوز فضایی از بیتفاوتی و کارشکنی پابرجاست. این
اتفاق ناگهان رخ نداده است. دههها آزادسازی مبادلات اقتصادی و سرمایهگذاری، ظرفیت دولتها در مواجهه با بحرانهای اقلیمی را کاهش داده است. در هر مرحلهای نیروهای قدرتمند - شرکتهای سهامی سوختهای فسیلی، شرکتهای تجاری-کشاورزی، مؤسسات مالی، اقتصاددانان متعصب، شکاکان و ناباوران و حکومتهای سودگرا- در راه ترویج روشهای اشتباه بودهاند. 90 شرکت مسئول تولید و انتشار دوسوم گازهای گلخانهای در سطح جهان هستند. راهحل واقعی برای معضل تغییر اقلیم، قدرت و ثروت اینان را و ایدئولوژی بازار آزاد و آن ساختار و کمکهای بلاعوض دولتی را که اینان را حمایت و منافعشان را تضمین میکند، تهدید خواهد کرد.
ما میدانیم شرکتهای چندملیتی و حکومتها از منافع حاصل از استخراج زغالسنگ، گاز و ذخایر نفت و همچنین کشاورزی صنعتی مبتنیبر سوختهای فسیلی، چشم نخواهند پوشید. بااینحال توانایی مستمر ما در کنش، فکرکردن، عشقورزیدن، مراقبت، کار، خلاقیت و ابداع، تولید، اندیشیدن و مبارزه ما را وامیدارد تا آنان را تحت فشار قرار دهیم. توانایی ادامه پیشرفت بهعنوان جامعه، فرد و شهروند به این تلاش برای تغییر وابسته است. جامعه بشری و زمین نیازمند این است. برای توقف جنایات اقلیمی، ما به ظرفیتهایمان متکی هستیم. در گذشته، زنان و مردان مصمم با مقاومت توانستند بر بردهداری، توتالیتاریسم، استعمار و آپارتاید غلبه کنند. آنان که میدانستند هیچکس برای آنها کاری نخواهد کرد، تصمیم گرفتند برای برابری و همبستگی بجنگند. تغییر اقلیم چالشی مشابه است و ما اینک پرچم این مبارزه را برافراشتهایم. ما دستبهکار تغییر همهچیزیم. ما میتوانیم راهی باز کنیم برای آینده قابلزیستتر. کنش فعلی ما بسیار قدرتمندتر از آن چیزی است که میپنداریم. در سرتاسر جهان، گروههایی از ما در حال مبارزه با دلایل اصلی جنایات اقلیمی، از طریق پایش سرزمین، انعطافپذیری در
مقابل محیطزیست، کاهش نشر گازهای گلخانهای، دستیابی به خودکفایی غذایی بهوسیله مزارع کوچک اکولوژیکی و نظایر آن هستند. در آستانه کنفرانس جهانی محیطزیست در پاریس، ما تصمیم و ارادهمان را برای باقیگذاشتن سوختهای فسیلی در زمین اعلام میداریم. این تنها راه پیشرویمان است. بهطورمشخص، حکومتها باید حمایت مالی از صنایع مبتنیبر سوخت فسیلی را پایان دهند و از استخراج 80 درصد باقیمانده ذخایر سوختهای فسیلی دست بردارند. ما میدانیم این به معنای یک حرکت تاریخی بزرگ است. ما منتظر نخواهیم ماند تا دولتها این اتفاق را صورت دهند. بردهداری و آپارتاید با خواست دولتها از بین نرفت. بسیج تودهای و مطالبه عمومی، راهی جز این برای رهبران سیاسی باقی نگذاشت.
وضعیت امروز پرمخاطره است. بااینحال فرصت یگانهای برای تقویت دموکراسی، برای ازبینبردن قدرت سیاسی شرکتهای بزرگ و برای تغییر ریشهای روش تولید و مصرف در اختیارمان است. پایان عصر سوختهای فسیلی یکی از مهمترین گامها بهسوی جامعه پایدار و عادلانهای است که نیاز داریم. ما این فرصت تاریخی را، چه در پاریس یا هرکجای دیگر و چه امروز یا هرروز دیگر، از دست نخواهیم داد.