نتایج جستجو :
-
چارهجویى سیمرغ (۲)
سیمرغ چون رستم را استوار بر اندیشه خویش دید، او را گفت که خنجرى تیز برگیرد و سوار بر رخش او را همراهى کند و خود به…
-
گریز ناگزیر رستم از برابر اسفندیار )۲(
اسفندیار رویینتن به رستم گفت: «تو پهلوانى چارهساز هستى و با نیرنگ نیز بیگانه نیستى. بزرگى و شکوه و زیبندگى تو را…
-
گریز ناگزیر رستم از برابر اسفندیار (۱)
مرد خرد، تنها بر سخن و اندیشه خویش پاى نمىفشرد که گوش را براى نیوشیدن و سنجش سخن دیگران نیز به کار مىبندد و اسفندیار…
-
آخرین اندرزهاى رستم به اسفندیار- ۲
رستم رو به اسفندیار ادامه داد: «از تو مىخواهم دل مرا اینچنین غمین و نژند مگردانى، به جان من و خودت گزند مرسان. از…
-
نبرد گفتارى رستم و اسفندیار(۲)
اسفندیار بخندید و با نرمخویى کوشید رستم خشمگین را آرام گرداند: «از اینکه کس در پى تو نفرستادهام، آزرده گشتهاى؟ هوا…