نتایج جستجو :
-
مچاله در پناهگاه توچال
سعید معجزاتی مثل ابر بهار اشک میریخت. اتاق دبیران تا خرخره پر از سکوت بود. اندام نحیفش زیر بارانی بلندش میلرزید.…
-
مهر حق
اتاق دبیران دری داشت سبزرنگ. لای پنجره را که باز میکردی، اگر هوا یاری میکرد و آلوده نبود، میشد دستگیره در پناهگاه…