|

روزنامه‌نگاری نوین؛ آنچه برای ادامه‌دادن در دنیای امروز باید بدانید

روزنامه‌نگاری امروز با آنچه پیش از این بوده، بسیار فرق کرده است. در گذشته شما بخش عمده اخبار و اطلاعات مورد نیاز خود را از روزنامه‌‌های محلی که هر روز صبح منتشر می‌شدند، دریافت می‌کردید. ، اما ما دیگر نمی‌توانیم تمام روز برای گرفتن خبر‌ منتظرشان بنشینیم؛ ما فقط چند ثانیه صبر می‌کنیم!

روزنامه‌نگاری نوین؛ آنچه برای ادامه‌دادن در دنیای امروز باید بدانید

ترجمه سحر طلوعی: روزنامه‌نگاری امروز با آنچه پیش از این بوده، بسیار فرق کرده است. در گذشته شما بخش عمده اخبار و اطلاعات مورد نیاز خود را از روزنامه‌‌های محلی که هر روز صبح منتشر می‌شدند، دریافت می‌کردید. اگر به روزنامه‌‌های صبح دسترسی نداشتید، به اخبار شب‌هنگام مراجعه می‌کردید. به اینها چند روزنامه‌ سراسری را هم اضافه کنید و دیگر تمام. امروزه اتکا به تنها یک منبع برای دریافت اخبار و اطلاعات روزانه ناکارآمد به‌ نظر می‌رسد؛ گویی چیزی نشنیده‌‌ایم و خبری نگرفته‌ایم. بله، روزنامه‌ها همچنان منتشر می‌شوند، اما ما دیگر نمی‌توانیم تمام روز برای گرفتن خبر‌ منتظرشان بنشینیم؛ ما فقط چند ثانیه صبر می‌کنیم!


در‌حال‌حاضر ما اخبار را در حال یا به محض وقوع دنبال و دریافت می‌کنیم، به جای اینکه مثل گذشته، فردا از آن با‌خبر شویم. در واقع با ظهور اینترنت و راه‌اندازی ایستگاه‌های خبری ۲۴‌ساعته، اخبار را از منابع متعدد و به‌صورت مستقیم، با لمس سرانگشتان دستمان به‌ دست می‌آوریم. روزنامه‌نگاری در واکنش به سرعت انتشار خبر، به‌کلی تغییر کرده است؛ به جای اینکه زمان صرف کنیم برای بررسی حقایق، سعی می‌کنیم اولین منبعی باشیم که موضوع را بی‌توجه به صحت و سقم آن منتشر کنیم. این اتفاق اغلب باعث انتشار اطلاعات غلط و در نهایت خشم و کلافگی شده است. انتشار اطلاعات غلط که در گذشته گناه شمرده می‌شد، حالا دیگر اهمیت ندارد و تنها اولین‌بودن در اولویت است! بیایید نگاهی بیندازیم به چیستی روزنامه‌نگاری امروز و اینکه مردم چگونه آن را تغییر می‌دهند.


روزنامه‌نگاری با مجموعه‌ای از فعالیت‌ها مثل جمع‌آوری، بررسی، خلق و در نهایت ارائه اخبار و اطلاعات تعریف می‌شود. همچنین روزنامه‌نگاری محصول این فعالیت‌هاست. روزنامه‌نگاری محصول هر تحریریه‌ای است که شما روزنامه‌اش را می‌خوانید، محصول هر ایستگاه خبری است که شما برنامه‌اش را می‌بینید یا محصول هر مقاله‌ای است که شما محتوایش را به‌صورت برخط دنبال می‌کنید. روزنامه‌نگاری یعنی ارجحیت منافع عمومی به هر چیزی و به‌کارگرفتن روش‌هایی ویژه برای گردآوری اطلاعات و بررسی آنها. به عبارت دیگر روزنامه‌نگاری باید در جهت منفعت مردم باشد و روزنامه‌نگار باید به‌طور مرتب آنچه را گزارش می‌دهد، از حیث دقت و صحت بررسی کند و از آن مطمئن باشد. جنبه دیگر تأثیر اینترنت و افزایش حجم داده‌ها بر لمس سرانگشتان ما، بروز و ظهور روزنامه‌نگاری داده‌محور (تولید محتوا) است. روزنامه‌نگاری داده‌محور یعنی استفاده از اطلاعات خرد و جزئی برای کشف و شرح و در نهایت تهیه محتوایی بهتر برای بیان موضوعات است.


داده می‌تواند ابزاری برای بیان داستان باشد یا منبعی که داستان بر اساس آن روایت شود. همچنین در آن واحد می‌تواند هر دو آنها باشد؛ مثل نمودارها، جداول و اینفوگرافیک‌ها و... روزنامه‌نگاری داده‌محور مهم شده، چون در دنیای امروز هرکس با داشتن یک گوشی هوشمند و بازکردن یک حساب کاربری در شبکه‌‌های اجتماعی، می‌تواند روزنامه‌نگار شمرده شود! منابع متعدد اطلاعات را در شبکه‌های اجتماعی، بلاگ‌ها و فایل‌های ویدئویی درست زمانی که اتفاق در حال وقوع است، در دسترس قرار می‌دهند؛ اطلاعاتی که گاهی بار اضافی به حساب می‌آید و باعث مغشوش‌شدن فضا و گاهی حتی پنهان‌ماندن حقیقت می‌شود. هدف روزنامه‌نگاری داده‌محور ایجاد فضایی است برای نمایش یک رویداد و همچنین شرح آن رویداد به‌گونه‌ای که به واقعیت نزدیک‌تر باشد.


نمونه عالی روزنامه‌نگاری داده‌محور، داستانی است درباره انقراض حیوانات در تاریخ جهان که «پروپابلیکا» آن را منتشر کرد. استفاده از داده‌‌های مربوط به مطالعات اخیر حوزه زیست‌شناسی مشخص کرد نرخ امروزی انقراض حیوانات با نرخ انقراض جمعیت دایناسورها در ۶۵ میلیون سال پیش که منجر به نابودی آنها شد، رقابت می‌کند. ضرب‌المثلی انگلیسی می‌گوید شلاق‌زدن اسب مرده، ریسک بیهوده‌‌ای است که زمان را هم تلف می‌‌کند؛ «صفحات باز» یا همان اخبار دیجیتالی همه چیز را تغییر داده‌اند. باید پذیرفت روش ما برای به‌کارگرفتن داده‌ها متفاوت است.


در گذشته داده‌ها به شکلی ثابت و به‌صورت کتاب، روزنامه‌ و فیلم‌های مستند در اختیارمان قرار می‌گرفتند؛ به‌طوری‌که وقتی این داده‌ها در دسترس ما قرار می‌گرفتند، فکر می‌کردیم همین است و جز این نیست. اما در شکل خبرخوانی دیجیتال امروز و در صفحات باز، اخبار مورد نیاز شما اغلب یک موجود زنده است که نفس می‌کشد، در لحظه تغییر می‌کند و مدام کامل و کامل‌تر می‌شود. در واقع آن پست وبلاگی که چند لحظه پیش خوانده‌اید می‌تواند چندین و چند بار تغییر کند، ویرایش و در آن بازنگری شود. در این نوع روزنامه‌نگاری در واقع مردم هر زمان و هرجا که اراده کنند، به خبر یا اطلاعات دسترسی دارند. آنها نیاز ندارند به کتاب‌فروشی مراجعه کنند برای خرید کتاب یا روزنامه؛ کافی است دستشان را در جیبشان کنند، گوشی‌شان را دربیاورند و از گوگل بخواهند برایشان محتوایی را جست‌وجو کند. آنها با جست‌وجویی ساده، به انبوهی از اطلاعات دست پیدا می‌کنند. امروزه روزنامه‌نگاران با چالش‌های فراوانی روبه‌رو هستند. آنها دیگر متخصصان بی‌چون‌و‌چرای حوزه فعالیتشان نیستند. مخاطبانشان ممکن است باهوش‌تر و آگاه‌تر از آنها باشند. پس اگر به حرف‌هایشان گوش ندهند، برایشان کار نکنند، با آنها در ارتباط نباشند و آنچه می‌خواهند به آنها ندهند، روزنامه‌نگاران را رها می‌کنند و جایی دیگر می‌روند. معلوم است که گزینه انتخاب برای آنها زیاد است. مسئله فیک‌نیوز (اخبار جعلی) به همین دلیل به سناریویی رایج تبدیل شده است.


روزنامه‌نگاری امروز با وجود اینترنت و گوشی‌های هوشمند، ایستگاه‌های خبری ۲۴‌ساعته و شبکه‌های اجتماعی، چیزی را از دست داده است. با اینکه بیش از پیش در معرض انواع خبر قرار داریم و در واقع بنگاه‌های خبری نیروهایی دارند که شبانه‌روز کار می‌کنند و بی‌توجه به زمان، اخبار را در اختیار ما قرار می‌دهند، یا با اینکه بیش از پیش از اتفاقات مطلع و نسبت به آنها آگاه هستیم و انتخاب‌های نامحدودی برای گرفتن اخبار پیش‌‌رویمان وجود دارد، اما این میان چیزی از دست‌ رفته است. جوابش ساده است؛ زمان. زمان چیزی است که روزنامه‌نگاران دیگر آن را در کنار خود نمی‌بینند. آنها باید اول باشند. آنها باید سریع باشند. آنها دیگر وقت ندارند جذب داستان‌هایشان شوند. آنها دیگر وقت ندارند بیاموزند و در داستان‌هایشان عمیق شوند و غور کنند. آنها تنها به نقل‌قول‌هایی از کارشناسان بسنده می‌کنند و داستانشان را می‌نویسند. روزنامه‌نگاری تحقیقی، هنری است که کم‌کم محو می‌شود. یکی از مهم‌ترین دلایل این اتفاق نبودن پول است. انجام یک پروژه تحقیقی درست و حسابی زمان‌بر است و پول زیادی طلب می‌کند. در واقع درآمد تبلیغاتی به‌دست‌آمده از روزنامه‌نگاری تحقیقی بسیار کم و حتی کمتر از هزینه تولید آن است. به ‌همین ‌دلیل است که پنج تا ۱۰ پست‌ وبلاگی روزانه جایگزین روزنامه‌نگاری تحقیقی شده است؛ اتفاقی که هرگز به اندازه یک مقاله تحقیقی ارزش ندارد.