گمانهزنیها درباره بازگشت ایران به بازار نفت
نوشداروی نفت
بازگشت ایران اگر موکول به بیش از یک سال دیگر شود نه به کار بودجه امسال میآید نه سال بعد. همچنین در شرایط فعلی است که یافتن خریدار برای نفت ایران با رشد تقاضای باثبات امکانپذیری بیشتری دارد؛ بعد از آن نوشدارو است بعد از مرگ سهراب.
صنعت نفت ایران این روزها با حسادت بیشتر به همسایگان نگاه میکند؛ مخصوصا که در این چندروزه اخباری منتشر شد که باید این حسادت را تحریک کرده باشد. در همسایگی ایران و در عراق و عربستان حرفهایی به سطح اخبار آمد که رقمهایی چشمگیر داشت: عراق ۲۷ میلیارد دلار با توتال قرارداد بست و سعودی پروژه گازی خود که مدتهاست بحث آن مطرح است، طرحی به ارزش ۱۱۰ میلیارد دلار را به روی سرمایهگذاران خارجی گشود. براساس آمار پس از مدتها تولید عراق به سطح دوران پیش از کرونا بازگشته است که قطعا در بودجه این کشور نیز بازتاب خواهد داشت. اما در ایران وزیر نفت جدید کشور، اوجی، روز یازدهم شهریور به رسانهها گفت: «برای حفظ سقف تولید و حل این مسائل نیاز به سرمایهگذاری و درعینحال حفظ و نگهداشت تولید داریم. از سویی سالانه چهارمیلیارد دلار در این حوزهها هزینه یا سرمایهگذاری میشده اما بهدلیل نبود سرمایهگذاری در چند سال گذشته افتی شدید در میدانهای نفت و گاز داشتیم و ظرفیت تولید کاهش یافته است». علاوهبر این پایه آخرین آمار اوپک در ماه آگوست، میزان تخمینی صادرات ایران رقمی حدود ۶۰۰ تا ۶۵۰ هزار بشکه است؛ رقمی که با توجه به درنظرگرفتن فروش روزانه ۲.۳ میلیون بشکه نفت در روز در بودجه سال ۱۴۰۰ وضعیت بودجه را تا پایان سال کمی بحرانی نشان میدهد؛ آنهم در زمانی که افزایش قیمت نفت و ثبات نسبی تقاضا متعاقب واکسیناسیون گسترده در جهان و افزایش تقاضای حملونقل و سوخت جت و بهبود رشد اقتصادی برخی کشورها، بودجههای نفتی از جمله بودجه کشورهای نفتفروش خلیجفارس نفسی کشیدهاند. «الجزیره» مینویسد درآمدهای نفتی سعودی در سهماهه دوم سال ۳۸ درصد افزایش داشته و کسری بودجه کم شده است و به پنج درصد از تولید ناخالص داخلی رسیده است.
موضع نامشخص وزارت نفت
حرفهای اخیر وزیر نفت کمی گیجکننده است. از طرفی میگوید: «برای حفظ وضع موجود و حفظ و نگهداشت تولید کارشناسان حداقل ۱۵ میلیارد دلار بودجه پیشبینی کردند تا هزینه شود و برای افزایش تولید و عملیاتیکردن میدانهای مشترک جدید و توسعه و تکمیل آنها شاید در چهار سال حدود ۲۵ تا ۲۰ میلیارددلار سرمایه پیشبینی میشود» و قول داد در ماههای آینده خبرهای خوبی درباره فروش نفت اعلام کند اما در میان سخنان خود باز از تهاتر سخن گفت و اینکه «چند الگو ازجمله ظرفیت صندوق توسعه ملی، استفاده از تسهیلات بانکی، اوراق مشارکت، مشارکت مردم در قالب صندوق پروژه، استفاده از تهاتر نفت و استفاده از توان سرمایهگذاران خارجی بهویژه کشورهای همسو از جمله راههای تأمین مالی این پروژههاست». وزیر نفت همچنین بر استفاده از «دستگاههای خارج از مجموعه وزارت نفت» و «اراده محکم» برای فروش نفت سخن گفت. منظور وزیر از این «دستگاههای خارج از مجموعه» دقیقا مشخص نیست اما با توجه به روابط آقای وزیر و سابقه کشور میشود حدسهایی درباره آن زد. نامشخصبودن موضع وزیر را، روز دوشنبه، ۲۲ شهریورماه، رضا پدیدار، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی نیز تأیید میکند. به گفته او «اکنون همه در یک بلاتکلیفی به سر میبرند، ما در حوزه نفت منتظریم که وزیر نفت پیشنهادهای خود را در زمینه مشارکت بخش خصوصی در توسعه سرمایهگذاری در صنعت نفت ارائه دهد تا بتوان اظهارنظر کرد یا تصمیم گرفت». این فعال اقتصادی درباره برجام نیز میگوید: «وقتی جابهجایی پول مقدور نیست، سرمایه چگونه وارد کشور شود؟ بنابراین موضوع سرمایهگذاری خارجی کلا منتفی است، اگر قرار باشد سرمایه خارجی جذب شود، ابتدا باید برجام و افایتیاف به سرانجام برسد تا امکان مبادلات پولی و جذب سرمایهگذاری فراهم شود، فرض کنیم کشور و یا شرکتی تصمیم میگیرد که در ایران سرمایهگذاری کند، پول را از چه مسیری و با کدام بانک و قانون وارد کند؟ وقتی همه مبادی و شیوهها منع شدهاند، هیچگاه شرکتهای سرمایهگذار بزرگ حاضر به ریسک نیستند، چون امکان جابهجایی پول وجود ندارد».
تبلیغ تهاتر و اوراق مشارکت
کشورهای همسو در سخنان وزیر احتمالا اشارهای به چین یا روسیه است. کشورهای همسو با دولت تاکنون که معاملهای در جهت سرمایهگذاری یا فروش چشمگیر نفت نکردهاند. تنها چین از ایران خرید میکند که آنهم عمدتا خریدی است از سوی پالایشگاههایی کوچک در این کشور که عموما با بازارهای جهانی ارتباطی ندارند و حجم خرید آنها نیز مشخص است. البته ممکن است مسئله مربوط به سوءگیری دولت باشد و درآینده با سوءگیری دولت جدید اتفاقات دیگری رقم بخورد. اما اینکه آیا با تهاتر میشود مشکل فروش نفت را حل کرد یا کشورهای همسو تا چه اندازه توان تأمین مالی طرحهای ما را دارند و نیز استفاده از صندوق توسعه ملی و فروش اوراق مشارکت تا چه حد راهکار خوبی است، سؤالاتی است که کارشناسان پاسخهای متفاوتی به آن دارند و قبلا نیز مطرح شده است. مثلا پیش از این «غنیمیفرد» کارشناس ارشد حوزه انرژی به «شرق» گفته بود تهاتر مربوط به زمانی است که بشر از پول استفاده نمیکرد و در دوران کنونی که مدتها از استفاده بشر از پول کاغذی میگذرد، چندان محلی از اعراب ندارد. رضا پدیدار از اتاق بازرگانی نیز در بخش دیگری از سخنان خود میگوید درباره اوراق مشارکت نظر مساعدی ندارد و میافزاید: «به دلیل ملتهببودن اوضاع، آینده روشنی برای جذب منابع مالی ازطریق اوراق مشارکت نمیبینم، زیرا شدت کاهش ارزش پول به حدی بالا است که کسی نمیتواند روی بازگشت پول یا سود آن حساب کند».
مسئله تکراری تحریمها: نوشدارو بعد از مرگ
تنها اشاره به تحریم در آخرین سخنان وزیر این است که «رئیس (دبیرکل) اوپک هم یادآور شده که به محض برداشتهشدن تحریمهای ایران و مشخصا در حوزه نفت ایران، هیچگونه محدودیتی در قبال فعالیت و همکاری نفتی با ایران نخواهیم داشت و به محض برداشتهشدن تحریمها تمام توان به همان ظرفیتی که قبل از تحریمها داشتیم، بازخواهد گشت؛ ما مخالفیم که از نفت بهعنوان ابزار سیاسی استفاده شود زیرا در این صورت نهایتا بازار متضرر خواهد شد». درباره این سخنان اوجی بهسختی میتوان موضعی مثبت گرفت. اولا رفع تحریمها؛ در این هفته «آنتونی بلینکن» وزیرخارجه ایالاتمتحده حرفهایی درباره برجام زد که بسیار ناامیدکننده بود. وزیر خارجه آمریکا در یک نشست خبری مشترک با «هایکو ماس»، وزیر خارجه آلمان مدعی شد واشنگتن به نقطهای که بازگشت به برجام منافع کمتری برای آمریکا ایجاد کند، نزدیکتر شده است و مدعی شد با این شرایط بازگشت به همان توافق قبلی دشوار خواهد بود. امروز وضعیت برجام در نقطهای نگرانکننده قرار دارد و هرچند اکنون برخی نگرانیهای از آن برطرف شده است اما روز دوشنبه «گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نشست خبری در وین گفت تاکنون هیچ وعدهای از طرف ایرانی دریافت نکرده است و اینکه «ما نیازمند گفتوگوی شفاف با دولت جدید ایران هستیم. دولت جدید ایران رویکردهای سرسختانهای درخصوص برنامه هستهای دارد». سخنانی که چندان بوی امید از آن نمیآید. هرچند با اقدامات از روی حسننیت ایران بخشی از این نگرانی برطرف شده اما تا رسیدن به توافقی که بتواند فروش نفت ایران را با همان ظرفیت پیش از تحریم ممکن کند، حداقل در کوتاهمدت کمی دور از تصور به نظر میرسد. اما حرف اوجی درباره متضررشدن بازار را تاحدی میشود مستند به آمار کرد اما نه کامل. ابتدای ماه جاری میلادی بخش تحلیلی «اس.اند.پی.گلوبالپلتس» نوشت انتظار دارد تا ماه اکتبر یا نوامبر-یعنی در دو ماه آینده- توافقی میان ایران و قدرتهای جهانی ایجاد شود. به نوشته پلتس در این حالت خوشبینانه که تحریمهای آمریکا لغو شود، تولید نفت ایران تا دسامبر ۲۰۲۲، یعنی حدود یک سال و سه ماه دیگر به ۳.۸۷ میلیون بشکه در روز خواهد رسید. در حالت مخالف آن، یعنی چنانچه در این دو ماه توافقی حاصل نشود و بنبست به وجود آید، تولید ایران تا پایان سال ۲۰۲۲ به میزان ۲.۱۷ میلیون بشکه خواهد بود. با احتساب مصرف داخلی کشور با این میزان تولید صادرات ایران به صفر نزدیک میشود. به نوشته این گزارش نقش نفت ایران در بازار بزرگترین عدمقطعیت از سمت عرضه در بازار است؛ بازاری که اکنون به نظر تشنه عرضه میرسد تا جایی که چین برای کنترل قیمتها در روزهای اخیر در اقدامی بیسابقه بخشی از ذخایر نفت خود را برای کنترل قیمت آزاد کرد و نیز آمریکا از اوپک خواست به تولید خود بیفزاید تا بازار دچار عدم توازن عرضه - تقاضا نشود. تحلیل پلتس این درخواست آمریکا از اوپک را چنین ارزیابی میکند که ایالاتمتحده چندان امیدی به احیای زودهنگام توافق با ایران ندارد و از همینرو چنین درخواستی از اوپک کرده است. همچنین اقدام چین را میشود در همین راستا ارزیابی کرد؛ چراکه اوپک نیز تابهحال با تمام اصراری که از سوی کشورهای مصرفکننده وجود دارد، حاضر به تغییر طرح قطرهچکانی افزایش تولید، یعنی افزایش ۴۰۰ هزار بشکه در هر ماه نشده است. بااینحال در این حالت نیز احتمال بازگشت ایران به بازار منتفی نیست اما باز نه تا پایان سال آینده میلادی. چنین زمانی برای بودجه درحال احتضار ۱۴۰۰ بههیچعنوان درمانی نیست. نکتهای دیگر که باید در نظر گرفت، این است که هرچند بازار نفت اکنون مشتاق عرضه بیشتر به نظر میرسد اما با شیوع سویه دیگری از ویروس سمج کرونا آینده تقاضا نیز بار دیگر تاحدی مهآلود شده است؛ تاجاییکه از سه گزارش مهم ماهانه که منتشر خواهند شد، محتاطترین آنها که اوپک باشد، قصد بازبینی در چشمانداز تقاضای خود را دارد. در روزهای گذشته خبری منتشر شد که احتمالا اوپک در گزارشی که در زمان نگارش این گزارش هنوز منتشر نشده است، چشمانداز خود از رشد تقاضای بازار را کاهش میدهد. نکتهای که اگرچه مهم است اما احتمالا مقطعی خواهد بود و جهان در آینده خیلی نزدیک یعنی همین حالا به نفت بیشتر نیاز دارد. اما بازگشت ایران اگر موکول به بیش از یک سال دیگر شود نه به کار بودجه امسال میآید نه سال بعد. همچنین در شرایط فعلی است که یافتن خریدار برای نفت ایران با رشد تقاضای باثبات امکانپذیری بیشتری دارد؛ بعد از آن نوشدارو است بعد از مرگ سهراب.