|

چالش نیاز دنیا به نفت ایران

«فروش نفت ایران برای اولین بار در سه سال گذشته از یک میلیون بشکه فراتر رفت»؛ تیتر برخی رسانه‌های فارسی‌زبان روز جمعه که خبر از افزایش صادرات نفت ایران در ماه دسامبر می‌دهند و می‌گویند این آمار در ماه ژانویه سر جای خود برگشته و به همان 700 هزار بشکه رسیده است.

چالش نیاز دنیا به نفت ایران
به گزارش روزنامه شرق، «فروش نفت ایران برای اولین بار در سه سال گذشته از یک میلیون بشکه فراتر رفت»؛ تیتر برخی رسانه‌های فارسی‌زبان روز جمعه که خبر از افزایش صادرات نفت ایران در ماه دسامبر می‌دهند و می‌گویند این آمار در ماه ژانویه سر جای خود برگشته و به همان 700 هزار بشکه رسیده است؛ اما یکی از دو گزارش مهم ماهانه نفت جهان، گزارش ماهانه اوپک که آمار تولید کشورهای عضو از‌جمله ایران را منتشر می‌کند، اعدادی غیر از این می‌دهد و مطابق آن، تولید نفت و در نتیجه امکان صادرات بیشتر در هیچ‌کدام از ماه‌های پیشین افزایشی چنین چشمگیر نشان نمی‌دهد. آمار مورد بحث در رسانه‌های فارسی‌زبان مربوط به یک گزارش رویترز است که هرچند رسانه‌ای است معتبر، ولی با وجود دو گزارش معتبر مهم ماهانه نفت ارجحیت ندارد. آماری که از گزارش اوپک استخراج می‌شود، به شما می‌گوید در یک ماهه منتهی به 22 ژانویه، تولید نفت ایران معادل 21 هزار بشکه افزایش یافته و از دو‌میلیون‌و 482 هزار بشکه به دو‌میلیون‌و 503 هزار بشکه در روز رسیده است. با کسر میزان مصرف داخلی ایران که میانگین رقمی حدود 1.8 میلیون بشکه است، نتیجه همان حدود 700 هزار بشکه است. آمار اوپک البته بر مبنای چیزی است که به آن منابع دست دوم می‌گویند و منابع دست اول نیست که یعنی آماری که خود کشورها منتشر می‌کنند و ایران بنا بر گفته مسئولان، به دلیل مسائل امنیتی منتشر نمی‌کند. منابع دست دوم آماری است که با ردیابی کشتی‌ها و آمار واردات کشورهای مصرف‌کننده و کم و وجه کردن آنها به دست می‌آید و به همین دلیل میزانی از بی‌دقتی در آن هست؛ اما احتمالا نه در حدی که نزدیک 400 هزار بشکه در آن به ناگاه ناپدید شود. اینکه این اختلاف از کجا می‌آید، هرچند ممکن است دلایلی فنی داشته باشد، یعنی یک شرکت ردیابی آمار با تمرکز روی فروش نفت ایران مثلا به چین، اعداد دقیق‌تری از میزان دور‌زدن تحریم‌ها داشته باشد، ولی اولا حجم آن بیش از حد معمول است و ثانیا انتشار آن در رسانه‌های فارسی‌زبان می‌تواند دلایل سیاسی داشته باشد که می‌تواند سوژه یک تحلیل سیاسی باشد. بااین‌حال، ‌بر فرض صحت این گزارش‌ها، این اتفاق تنها در ماه دسامبر افتاده و در ماه بعد باز به همان 700 هزار بشکه در روز بازگشته است. باز با فرض صحت ادعای گزارش رویترز و پشت‌بند آن پوشش رسانه‌های فارسی‌زبان، این اتفاق نشان می‌دهد بازار کشش بیش از 700 هزار بشکه خرید نفت تحریمی ایران را ندارد یا یک خرید بزرگ از سمت بر فرض چین پیشرفتی می‌کند و باز به همان نقطه اولیه بازمی‌گردد. اما در بازار نفت جهان اوضاع قدری به‌هم‌ریخته است. قیمت 95 دلاری نفت تا لحظه نگارش این گزارش می‌تواند بازتابی از عدم تعادل در این بازار بزرگ جهانی باشد.
روحیه جهادی برای چه کاری؟
در روزهای گذشته رئیس‌جمهور در آیین افتتاح طرح‌های گازرسانی و پتروشیمی وزارت نفت، خنثی‌سازی حمله سایبری به مراکز سوخت در کوتاه‌ترین زمان را ناشی از روحیه جهادی حاکم بر این وزارتخانه دانست و گفت اقدامات انقلابی وزارت نفت، کشور را نه‌فقط در غرب آسیا بلکه در عرصه جهانی در جایگاه ممتازی قرار می‌دهد؛ سخنانی که هرچند آرزوی هر ایرانی است، چرا‌که موفقیت ایران در بازارهای جهانی به‌معنای درآمد بیشتر برای کشور و لاجرم رفاه شهروندان است، ولی تاکنون که بویی از بهبود نشنیده‌ایم. این جملات را رئیس‌جمهور به مناسبت آغاز کار جواد اوجی، وزیر نفت ایران نیز گفته بود. رئیسی در جلسه رأی اعتماد اوجی گفته بود: «وزیر پیشنهادی نفت هم دانش و تخصص لازم را دارد و هم حوزه نفت و گاز را به‌خوبی می‌شناسد. اوجی می‌تواند با حرکت جهادی وزارت نفت را متحول کند». در دنیای نفت تنها و تنها یک فاکتور است که نشان از تحول می‌دهد: افزایش تولید نفت‌ خام به شکل چشمگیر. اتفاقی که تا امروز نیفتاده و هرچند میزانی از افزایش نسبت به میانگین سال گذشته میلادی نشان می‌دهد، این میزان با ظرفیت تولید همین امروز ایران هم فاصله‌ای نزدیک به 1.5 میلیون بشکه دارد. وضعیت هنگامی نشان‌دهنده حجم واقعی مشکل است که در نظر داشته باشیم با نفت 95 دلاری کشورهایی مانند هند و چین از یک بشکه اضافه در بازار هم استقبال می‌کنند، ولی در همین شرایط حاضر به تخطی از تحریم‌های ظالمانه آمریکا نیستند. اگر به قیاسی برای تعیین حجم تأثیر اضافه‌شدن نفت ایران به بازار نیاز باشد، کسی که روزانه بازار را پیگیری کند، متوجه این موضوع خواهد شد. از‌جمله روز پنجشنبه بازار با یک خبر رسمی بعد از چندین و چند سِشِن افزایش قیمت که طبیعی عرضه و تقاضا و نیز تنش‌های ژئوپلیتیک در سطح جهان است، با سقوط 28 سنتی شاخص‌ بهای جهانی نفت، برنت و نیز کاهش 19 سنتی وست‌تگزاس‌اینترمدیت روز را تمام کرد. هرچند این اعداد چشمگیر نیستند، اما محصول یک خبر غیررسمی هستند. تصور کنید اگر واقعا توافقی حاصل شود و نزدیک یک‌و‌نیم میلیون بشکه نفت ایران به بازار اضافه شود و آن 600 تا 700 هزار بشکه فروش نفت ایران نیز به شکل رسمی و نه به شکل قاچاق و کشتی‌ به‌ کشتی عرضه شود، چه اتفاقی برای بازار پرالتهاب این روزهای نفت جهان خواهد افتاد.
نگاهی به گزارش آژانس بین‌المللی انرژی و اوپک، افزایش تولید نفت آمریکا به دلیل قیمت بالا و نگاهی به خلاصه دیگر گزارش مهم جهان انرژی، یعنی آخرین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی که به‌تازگی منتشر شد نیز نیاز جهان به نفت ایران را تأیید می‌کند؛‌ د‌رعین‌حال نشان می‌دهد قیمت کنونی چه خدمتی به بازارهای دیگر نفت از‌جمله نفت‌های پرهزینه نظیر نفت شیل آمریکا می‌کند. در این گزارش می‌خوانیم «عملکرد کمتر از حد انتظار اوپک در این مدت و نیز تنش‌های ژئوپلیتیک قیمت نفت را در ماه ژانویه با 15 درصد افزایش مواجه کرد و قیمت برای اولین بار در هفت سال گذشته از مرز 90 دلار عبور کرد». اما نکته مهم این گزارش اینجاست که می‌نویسد «در ماه ژانویه تولیدکنندگان غیراوپک رانه اصلی افزایش عرضه بودند» و در ادامه و مهم‌تر‌ «انتظار می‌رود افزایش عرضه از این بخش در ماه‌های آینده و با افزایش شمار طرح‌های فعال نفت شیل آمریکا در پاسخ به قیمت بالا (که تولید این نفت گران را بصرفه می‌کند) شاهد افزایش بیشتر تولید از سوی این کشورها باشیم». اما رقم این افزایش تولید در آمریکا، به پیش‌بینی گزارش در سال 2022، رقم قابل‌‌ملاحظه 1.2 میلیون بشکه در روز است (گزارش ماهانه اوپک نیز این فکت را تأیید می‌کند و عمده‌ترین افزایش تولید را مربوط به ایالات‌ متحده و سپس روسیه می‌داند). این رقم برای افزایش تولید در کانادا، برزیل و گویان (که پس از کشف نفت به قطر آمریکای جنوبی شهره شده) مجموعا 460 هزار بشکه است. این رقم افزایش تولید برای نفت آمریکا که در دوران کرونا و قیمت‌های پایین شرکت‌هایش یکی‌یکی از بازار خارج می‌شدند و اعلام ورشکستگی می‌کردند، رقمی طلایی است و عمده افت تولید نفت این کشور به نسبت سال 2019 را به بازار برمی‌گرداند. پیش از این نیز کارشناسان به این موضوع پرداخته بودند و این از مسائل کلاسیک بازار نفت است. اکنون توازن بازار نفت بار دیگر در کوتاه‌مدت به ضرر سیاست ایران است. اگر تصور کنیم نفت در یک دنیای خیالی تنها عامل تأثیرگذار بر بازار است، در زمان حال دو جبهه در حال سود‌بردن از افزایش شدید قیمت و عدم تناسب عرضه و تقاضا هستند؛ یکی کشورهای تک‌محصولی مانند عربستان و امارات‌ متحده و عمده کشورهای اوپک. هرچند این کشورها در درازمدت از این قیمت بالا به همان دلیل پیشین یعنی اضافه‌شدن رقبا در ایالات‌ متحده و کانادا ضرر می‌کنند، اما در کوتاه‌مدت از قیمت بالای نفت برای کاهش کسری بودجه و افزایش درآمدهای دولت استقبال می‌کنند. بازتاب این مسئله را می‌توان در اصرار اوپک بر افزایش قطره‌چکانی عرضه در چند ماه گذشته دید که علی‌رغم اصرار بسیار کشورهای مصرف‌کننده که تا حد تهدید لفظی میان مقامات رسمی هم پیش رفت، حاضر به افزایش عرضه نشد. حدس برخی کارشناسان این است که اوپک پس از یک دوره افزایش درآمد، نهایتا دست به چنین کاری خواهد زد، اما نه فعلا. از طرف دیگر، تنها و تنها ایالات‌ متحده است که از این قیمت سود فراوان می‌برد (کشورهای دیگر که نفت گران‌ تولید دارند نیز به همین منوال‌ اما هیچ‌کدام این کشورها در حجم آمریکا نفت ندارند و از نظر سیاسی چنین مهم نیستند) و صنعتی را که در دوران کرونا و با قیمت‌های پایین در طولانی‌مدت عملا دچار ورشکستگی شده بود، نجات می‌دهد. بااین‌حال، اتحادیه‌ اروپا، چین و هند از این وضعیت بسیار ناراضی هستند. در اروپا قیمت سوخت هم‌اکنون نیز بخشی به دلیل تنش با روسیه و کاهش ادعایی عرضه سوخت بسیار بالا‌ست. چین و هند نفت بسیار زیادی مصرف‌ می‌کنند و یک تغییر معنادار در قیمت که تنها امکان آن روی کاغذ، صنعت نفت زین‌شده ایران است، برای اقتصاد آنها تغییری مثبت است. اینکه ایران چگونه می‌تواند با این کارت‌ها و با استفاده از نفت خود بازی کند، به مهارت سیاست‌مداران ایرانی باز‌می‌گردد. اگر روحیه جهادی منظور نظر رئیس‌جمهور همین باشد، امیدواریم موفقیت‌آمیز باشد؛ اما اگر همچنان اصرار بر دور‌زدن تحریم و فروش مخفیانه اندکی نفت است، به نظر بیشتر در جهت منافع دشمنان ایران باشد تا مردم ایران و کشورهای دوست.