|

پژوهشگران توسعه، علل جاماندگی ایران از شاخص‌های توسعه را تحلیل کردند

راز توسعه‌نیافتگی

مراسم رونمایی از «کتاب توسعه 1400» به همت پویش فکری توسعه و خانه اندیشمندان علوم انسانی با حضور استادان دانشگاه و محققان حوزه توسعه در سالن فردوسی مجموعه خانه اندیشمندان برگزار شد و اندیشمندان این حوزه به تحلیل مسئله توسعه‌نیافتگی در ایران و علل آن پرداختند.

راز  توسعه‌نیافتگی

مراسم رونمایی از «کتاب توسعه 1400» به همت پویش فکری توسعه و خانه اندیشمندان علوم انسانی با حضور استادان دانشگاه و محققان حوزه توسعه در سالن فردوسی مجموعه خانه اندیشمندان برگزار شد و اندیشمندان این حوزه به تحلیل مسئله توسعه‌نیافتگی در ایران و علل آن پرداختند.

جهش پاکستان، عراق و  ازبکستان در توسعه

به گزارش «شرق» در ابتدای مراسم رونمایی از کتاب توسعه 1400، مرتضی درخشان به ارائه گزارشی از نکات و یافته‌های این کتاب پرداخت و گفت: عنوان کتاب در واقع تبیین مفهوم توسعه و جایگاه کشورهای جهان در شاخص توسعه پویش است. این کتاب، گزارش صفر ماست که برای سال 1400 استخراج شده است. نگارش مقدماتی را برای سال 1399 استخراج و منتشر کردیم و امسال نیز گزارش صفر را استخراج کردیم و کتاب آن منتشر شد. از سال 1401، گزارش یک، سال 1402 گزارش دو و اگر تداوم پیدا کند، قصد داریم که به همین صورت گزارش‌ها را ادامه دهیم.

این پژوهشگر حوزه توسعه با بیان اینکه در این کار تحقیقی فهرست همه شاخص‌هایی را که در دنیای امروز به‌عنوان شاخص توسعه شناخته می‌شوند، استخراج کردیم، گفت: نزدیک به سه ‌هزار شاخص در فضای دانشگاهی و اجرائی امروز دنیا وجود دارد که در غربالگری‌های متعددی که با توجه به معیارها داشتیم و در کتاب به آن به‌طور کامل پرداخته شده است، به 380 شاخص که می‌توانست آن 312 مفهوم توسعه را که سرشاخه‌های ما هستند، کمی کند، دست یافتیم.

این دانش‌آموخته اقتصاد اظهار کرد: یکی از یافته‌های جالب این پژوهش این است که در بررسی این 380 شاخص ترکیبی توسعه در آن پنج بُعد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، زیست‌محیطی و فردی داشتیم، از سال 2015 تاکنون و در این هفت سال گذشته، رتبه کشورها تغییر کرده است. رتبه‌ برخی کشورها بهبود پیدا کرده و برخی بدتر شده است. برای مثال کشورهای اکوادور و مقدونیه آن‌قدر سریع رشد کرده‌اند که نه‌تنها نمره‌شان بهبود پیدا کرده بلکه رتبه‌شان هم 22 و 20 رتبه افزایش یافته است.

او افزود: در بین کشورهایی که رتبه‌شان در حال بهبود است، کشورهایی مانند ازبکستان، پاکستان، عراق و گرجستان را می‌توان دید و بررسی کرد که چه سیاست‌هایی را در هفت سال گذشته و در چه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، زیست‌محیطی و فردی در پیش گرفته‌اند که به این سرعت توانسته‌اند رشد یابند و در مقابل کشورهایی مثل ترکیه و ونزوئلا وضعیت‌شان بدتر شده است.

درخشان گفت: بنا بر یافته‌های این تحقیق، ایران نیز در هفت سال گذشته در شاخص‌های ترکیبی توسعه پسرفت داشته که بیشترین پسرفت در حوزه محیط زیست و شاخص‌های سیاسی بوده است.

۲۰۰ سال است مشکلات ایران تغییر نکرده

کیومرث اشتریان، رئیس انجمن علوم سیاسی ایران نیز طی سخنانی در این مراسم با تأکید بر اینکه جامعه ما نیازمند نهادهای مدنی ارزیابی سیاست است، گفت: برای پیشرفت نیازمند نهادهای مدنی تخصصی در حوزه‌های اقتصادی و علوم مختلف هستیم تا این نهادهای مدنی بتوانند علم را به سمت جامعه بیاورند.

این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه ما دچار گسست نسلی در حوزه سیاست‌گذاری عمومی هستیم، گفت: از سال 1285 تاکنون گسست‌هایی که در حوزه سیاست‌های عمومی به وجود آمده، گسست‌های اساسی است که معدلش شاید هفت، هشت سال بیشتر نشود. در نتیجه گسست نسلی در حوزه سیاست‌گذاری عمومی شده و ما دانش تجمعی در این خصوص نداریم.

اشتریان دانش تجمیعی را به‌عنوان مهم‌ترین حوزه در مدیریت دانش و توسعه قلمداد کرد و گفت: ما برای حل این مشکل گسست نسلی نیاز به نهادهایی شبیه پویش فکری داریم و امیدوارم نهادهای مدنی شبیه این بیشتر شده و گسترش پیدا کنند. چیزی شبیه احزاب سیاستی مورد نیاز است که بتوانند کارهای تکمیلی انجام دهند تا بر این اساس صیقل گفتمان‌های عمومی انجام بگیرد.

محسن محبی، نماینده ایران در دادگاه بین‌المللی لاهه افزود: در امر داخلی می‌توان فهرستی از مشکلات توسعه را بیان کرد که از حدود 200 سال پیش تاکنون همان مشکلات بوده و صرفا چهره آن تغییر کرده اما بن‌مایه آنها یکی است. یکی از این بن‌مایه‌ها، ساختار قدرت در کشور ماست که یک مسئله جدی است و تا زمانی که این حل نشود، ما در بحث‌های ثانوی مثل توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی راهی پیش نخواهیم برد.

محبی خاطرنشان کرد: در زمان مشروطه گمان می‌کردند که با مشروط‌کردن قدرت دولت به پارلمان مشکل حل خواهد شد ولی مشکل حل نشد و در اولین دوره افرادی که به پارلمان راه یافتند، باز طبقه ملاکان و صاحبان سرمایه بودند. در واقع همان کسانی که قرار بود مشروطه ما را از قید آنها رها کند، همان افراد متصل به دربار هستند و اصحاب دربار شناخته می‌شوند که به مجلس می‌آیند.

این حقوق‌دان یکی از مشکلات کشور را در بحث قرارداد اجتماعی مطرح کرد و گفت: قرارداد اجتماعی اساس نظریه سیاسی مدرن در دنیاست که به قرن 18 بازمی‌گردد. در خیلی از کشورهای جهان از قبیل ما مفهوم قرارداد اجتماعی هنوز درست فهم نشده است، حالا اجرا شدنش را که خیلی فاصله داریم. قرارداد اجتماعی آن‌گونه که نئوکانتی‌ها می‌گویند تا قبل از رابز، قرارداد اجتماعی عمودی است و برای اداره امور، مردم از بین خود تعدادی را به‌عنوان حاکمان انتخاب می‌کنند که به‌جای مردم تصمیم گرفته و کشور را اداره کنند ولی قبل از اینکه نوبت به قرارداد اجتماعی عمودی و تشکیل دولت برسد ما نیاز به یک قرارداد اجتماعی افقی بین خود آحاد مردم داریم. ما بیشتر در تفرد، هویت‌مان را جست‌وجو می‌کنیم تا امر جمعی و اجتماعی. ما در فهم قرارداد اجتماعی، تعریف و تقسیم قدرت مشکل داریم؛ بنابراین باید قبل از توسعه، آنها را از طریق حقوق عمومی و اساسی حل‌وفصل کرد.

خط‌کش توسعه نداریم

در ادامه این مراسم محسن رنانی گفت: زمانی دنبال تئوری‌پردازی برای توسعه بودم، بعد متوجه شدم که خط‌کش تئوری چه چیزی است؟ تمام تئوری‌ها زمانی علمی هستند که قابل خط‌کشی و اندازه‌گیری باشند و تا زمانی که این امر صورت نگیرد، تئوری‌ای می‌شود که در توهم است. ما ابتدا باید خط‌کش توسعه را ایجاد کنیم تا بر اساس آن بتوان تئوری توسعه را مطرح کرد و سنجید.

او افزود: اگر می‌خواهیم در مسیر توسعه حرکت کنیم، با اندازه‌گیری و قابلیت نقد و مقایسه باشد و مثلا بگوییم دولت آقای روحانی خیلی تلاش کردید ولی کلا در هشت سال ما را سه پله در نردبان توسعه بالا بردید. نمی‌دانیم تو مقصر بودی یا نه اما اگر بخواهیم با سرعت دولت تو توسعه پیدا کنیم، 80 سال دیگر به امروز فنلاند می‌رسیم. اگر می‌خواهیم با ازبکستان مقایسه شویم، ما جلو رفته‌ایم اما او 20 رتبه از ما جلوتر رفته است.

در  ژاپن آقازادگی معنی ندارد

محمدرضا اسلامی، پژوهشگر نیز با اشاره به ویژگی‌های کتاب توسعه 1400 گفت: مشابه این کتاب در ژاپن و آمریکا وجود ندارد و طبق مطالعه‌ای که در ژاپن داشتم، رشته‌ای به‌عنوان رشته توسعه در دانشگاه‌های متعارف ژاپنی وجود ندارد. در ژاپن مسئله توسعه بیشتر از خانواده‌هایی که متولی توسعه در سه، چهار نسل بودند آغاز شد و آقای شینزو آبه یکی از این افراد محسوب می‌شود. بچه‌های این خانواده‌ها طوری تربیت می‌شوند که بتوانند ادامه‌دهنده بنگاه‌های بزرگ اقتصادی باشند.

این پژوهشگر توسعه با بیان اینکه در تربیت افراد، شدن همه‌اش مسئله آموزش نیست، اظهار کرد: دانشگاه‌هایی مثل کیو یا واسدا دانشگاه‌های خصوصی هستند که ثروتمندان ژاپنی بنیان نهادند و تعدادی از این بچه‌ها مثل آقای شینزو آبه در آنها تحصیل می‌کنند و در مقطعی اینها را به غرب و مشخصا آمریکا می‌فرستند و با غرب آشنا می‌شوند و برمی‌گردند. اینها آقازادگی ندارند و کف کارخانه از صفر باید پیچ سفت کنند یا وسیله جابه‌جا کنند و اینکه پدر یا پدربزرگ کسی مدیرعامل تیوتا یا هیوندا بوده، دلیل نمی‌شود فرد یکباره عضو هیئت‌مدیره شود. در آمریکا رشته توسعه تحت عنوانی در بعضی از دانشگاه‌ها وجود دارد ولی ریشه‌های این هم توسعه منابع انسانی یا توسعه روابط بین‌الملل می‌شود. در کشور آمریکا رشته دانشگاهی ندیدم که کسی دانشجوی رشته توسعه باشد؛ اما به نظر می‌رسد شاید رویکرد این کشورها این باشد که افراد را پرورش دهند و آنها توسعه را ایجاد کنند.

روایت دوپاره توسعه در ایران

محمد فاضلی، جامعه‌شناس نیز در ادامه این مراسم درباره کتاب توسعه 1400 گفت: هر جامعه‌ای احتیاج به روایت و قصه دارد و باید روایت و قصه خود را بگوید. جامعه ایران امروز بین دو قصه و روایت پاره شده است. یک روایت دولت است که ادعا می‌کند شیوه حکومتش ایران را بر قله‌های جهان انداخته و سرعت رشد علوم در ایران به گونه‌ای است که بقیه کشورها نگران شده‌اند و روایت دیگر، سیاهی، بدبختی و فلاکت است که در فضای مجازی می‌بینید.

این جامعه‌شناس اظهار کرد: جامعه ما در میان این دو قصه در حال پاره‌شدن است و تمام انرژی خود را از دست می‌دهد. کتاب توسعه یک قصه می‌دهد. معنی قصه این نیست که یک امر غیرواقعی است، بلکه قهرمان‌ها و شاخص‌ها و مستندات خود را دارد؛ قصه‌ای هم که می‌گویند مستند است و استناد به شاخص‌ها دارد.

او با بیان اینکه اگر کسی از خودش روایت نداشته باشد، شکست خواهد خورد، اظهار کرد: نکته مهم این قصه، روایت ساختن گامی به سمت توانمند‌شدن جامعه است و از این به بعد در مقابل دولت‌ها و حاکمان می‌توان ایستاد و گفت که سخن شما با شاخص‌هایی که ما در اختیار داریم، تطابقی ندارد.

جبر جغرافیا در توسعه بی‌معناست

حجت‌الله میرزایی، اقتصاددان نیز در این نشست گفت: در توسعه با برخی برداشت‌های نادرست و کج‌فهمی‌ها مواجهیم که انتشار این گزارش می‌تواند از تسری و تداوم آنها جلوگیری کند، به شرطی که بتواند موضوع گفت‌وگو قرار بگیرد. شاید هفت دهه است که دنیا پذیرفته توسعه یک مفهوم سنجش‌پذیر است که اگر آن را ارزیابی نکنیم، نمی‌توانیم راجع به آن صحبت کنیم. تقریبا در هیچ‌یک از کتاب‌های معتبر توسعه تعریفی از توسعه ارائه نشده اما در خصوص مفهوم توسعه و پیچیدگی‌های آن گفت‌وگو‌های زیادی شده است که یک مفهوم عقلانی، فرایندی، مستمر، تعاملی، انسانی و هنجاری است و نه البته ارزش‌های 

غیرقابل‌سنجش.

او ادامه داد: تحلیل توسعه در جبر جغرافیا، تاریخ و روح جمعی یک جامعه درست نیست. مثل اینکه گفته شود ایرانیان برنامه‌گریز هستند. هیچ‌کدام از این تحلیل‌ها مبتنی بر روح ملت‌ها پذیرفتنی نیست و بسیاری از کشورها وضعیت بدتری از ایران داشتند اما رفتند به سمت توسعه و از این شرایط فرار کردند.

فاضلی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه سطح توسعه کشورها به جایگاه آنها در نظام جهانی بستگی دارد، گفت: کاملا مخالفم. کشورهای توسعه‌یافته امروز، کشورهای 300 سال پیش نیستند. 300 سال پیش امپراتوری اسپانیا حاکم بلامنازع بود. پرتغالی‌ها قدرت برتر بودند. همین 200 یا صد سال پیش چیز زیادی از فنلاند، نروژ یا دانمارک نمی‌بینید. شما 70 سال پیش از کره‌جنوبی، 50 سال پیش از اندونزی، یا 50، 60 سال پیش از سنگاپور، هنگ‌کنگ، تایوان و ویتنام چیزی نمی‌بینید. یا شیلی 70 سال پیش شیلی امروز نیست و به همین نسبت کشورهایی که افول نسبی کردند.

این جامعه‌شناس یادآور شد: 70 سال پیش بریتانیا سلطان بلامنازع و امپراتوری بود که از شرق تا غربش خورشید غروب نمی‌کرد ولی امروز بریتانیا قدرت پنجم، ششم دنیا هم محسوب نمی‌شود. در سال‌های 1870 و 1871 وقتی آلمان از مجموعه‌ای از کشورها از حاکم‌نشین‌هایی مثل پروس و بقیه به هم پیوست، اصلا آلمانی با این قدرت وجود نداشت و امروز آلمان حتما قدرت شماره یک اقتصادی حداقل اتحادیه اروپاست. بنابراین اصلا این‌گونه نیست که ساختار سلطه‌ای در جهان وجود دارد.

او با تأکید بر اینکه این جهان نظام به‌شدت بالا و پایین شده و قدرت‌های پیشین قدرت‌های امروز نیستند و قدرت‌های امروز حتما جایگاه‌های تثبیت‌شده‌ای ندارند، ادامه داد: هند و چین 50 سال پیش هند و چین امروز نیستند. پس جهان نظام را نباید شیء‌شده کرد که جایگاه کشورها در جهان نظام توسعه یا سرمایه‌داری ثابت مانده است. خبر خوب برای جهان و خبر بد برای ما این است که 17 کشور آفریقایی مثل اتیوپی در دو دهه گذشته رشدهای اقتصادی بالای هشت درصد داشتند؛ بنابراین تصوری که از آفریقا، آسیای جنوبی و خلیج فارس داریم، یک تصور بسیار عقب‌مانده و خلاف شواهد است.