چالش روسیه برای صادرات نفت به آسیا
پس از گذشت چند ماه از آغاز جنگ روسیه و اوکراین، تبعات این جنگ بهخصوص در حوزه انرژی ادامه دارد. افزایش قیمت نفت و گاز موجب مشکلات گسترده در کشورهای واردکننده یا مصرفکننده انرژی شده است. کشورهای بزرگی که نیاز شدیدی به واردات انرژی دارند، بیش از پیش تحت تأثیر قرار گرفتهاند.
ابراهیم رضاییراد: پس از گذشت چند ماه از آغاز جنگ روسیه و اوکراین، تبعات این جنگ بهخصوص در حوزه انرژی ادامه دارد. افزایش قیمت نفت و گاز موجب مشکلات گسترده در کشورهای واردکننده یا مصرفکننده انرژی شده است. کشورهای بزرگی که نیاز شدیدی به واردات انرژی دارند، بیش از پیش تحت تأثیر قرار گرفتهاند. ازجمله کشورهایی که بحران انرژی اخیر روی آنها تأثیر گذاشته است، دو کشور هند و چین هستند. تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا که در ژوئن به توافق رسیدند، تنها در دسامبر امسال اجرائی میشوند و طرح سقف قیمت هنوز درحال مذاکره است؛ بنابراین اثربخشی بالقوه آنها را نمیتوان بر اساس صادرات فعلی نفت روسیه قضاوت کرد. تحریمهای اتحادیه اروپا پس از اعمالشدن، واردات بیشتر نفت روسیه به اروپا را ممنوع کرده و ناوگان نفتکشها و خدمات بیمه دریایی اتحادیه اروپا را از کمک به روسیه برای ارسال نفت به بازارهای دیگر منع میکند. این تحریمهای دریایی میتواند چالش بزرگی برای مسکو باشد. حدود 80 درصد از صادرات نفت روسیه از طریق دریا و عمدتا با نفتکشهای غربی انجام میشود. تقریبا همه این کشتیها دارای بیمه مسئولیت نشت حیاتی هستند که توسط یک کنسرسیوم پیچیده معروف به گروه بینالمللی یا IG ارائه شده است. شرکتهای اروپایی نقش بزرگی در IG دارند که 95 درصد نفتکشهای جهان را بیمه میکند. در ماه دسامبر، روسیه نهتنها به ناوگان غربی، بلکه به هر کشتیای که مالک آن بخواهد بیمه IG را حفظ کند، دسترسی نخواهد داشت. این میتواند منجر به فروپاشی ظرفیت نفتکشهای موجود شود که تا چهار میلیون بشکه در روز از نفت مسکو (نیمی از کل صادرات آن) در سواحل روسیه سرگردان شود.
طرح سقف قیمتی ایالات متحده، مکمل تحریمهای اتحادیه اروپاست و هدف آن کاهش شدید درآمدهای نفتی مسکو است و درعینحال خطر شوک عرضه نفت را نیز کاهش میدهد. این طرح به کشتیها اجازه میدهد تا پس از دسامبر به حمل نفت روسیه ادامه دهند و همچنان بیمه IG خود را حفظ کنند، مشروط بر اینکه نفت با قیمتهای بسیار کاهشیافته فروخته شود.
تأثیر هر دو طرح بر چین و هند چه خواهد بود؟
تحریمها بر چین و هند تأثیر متفاوتی خواهند گذاشت. هر دو واردکنندگان عمده نفت روسیه هستند که تنها اتحادیه اروپا از آنها پیشی گرفته است. اما مسیرهای عرضه چین در مقایسه با هند در برابر تحریمها بسیار کمتر آسیبپذیر است. تقریبا تمام واردات روسیه از چین از طریق خط لوله سیبری شرقی جریان مییابد که اکنون برخی مستقیما و برخی دیگر با کشتی از بنادر اقیانوس آرام روسیه به چین منتقل میشود. از آنجایی که این بنادر نزدیک هستند، این تجارت در اقیانوس آرام به ظرفیت متوسطی نیاز دارد. تحت تحریمها، چین ممکن است ارزش آن را داشته باشد که این ظرفیت را با جداکردن بخشی از ناوگان خود و بیمهکردن آن برای خود فراهم کند.
بااینحال، اگر چین بخواهد واردات از روسیه را افزایش دهد، باید بشکههای اضافی را از بنادر غربی روسیه در دریای بالتیک و دریای سیاه در یک سفر سهماهه برگشت بیاورد. مسافت، پیچیدگی و خطر تحریم احتمالا چین را از اختصاص تعداد زیادی از نفتکشهای خود به این مسیر طولانی غربی منصرف میکند. علاوه بر این، حتی اعزام کل ناوگان چین تنها بخشی از نیازهای ظرفیت نفتکشهای روسیه را برآورده میکند.
هند ممکن است برای حفظ واردات روسیه تحت تحریمها کار سختتری پیشرو داشته باشد. از ماه مارس، روسیه بخش بزرگی از صادرات خود را از طریق دریا به هند منتقل کرده است. بااینحال، در ماه دسامبر این روند میتواند بهسرعت معکوس شود. ظرفیت محدود تانکرها ممکن است روسیه را به سمت اولویتدادن به مشتریان در بازارهای با فاصله کمتر، مانند ترکیه یا مرکز تجاری در فجیره امارات سوق دهد. خود هند که برای 90 درصد واردات خود به کشتیهای خارجی متکی است، تانکرهای کافی برای حفظ واردات فعلی روسیه ندارد.
برای حفظ جریان واردات فعلی روسیه، پکن نیازی به همکاری نخواهد داشت. همچنین با وجود انبوه نفت سرگردان در روسیه، چین در موقعیتی قوی برای مذاکره در مورد تخفیفهای عمیق از مسکو خواهد بود. اما اگر چین بخواهد واردات ارزان روسیه را (به هزینه اوپک) افزایش دهد، ممکن است برای تأمین ظرفیت نفتکش خود همکاری کند. در مقابل، برای دهلینو همکاری ممکن است تنها راهی باشد که میتواند از واردات فعلی روسیه محافظت کند. همکاری میتواند بشکههای بیشتر روسیه را در بازار حفظ کند و خطر شوک قیمتی را که میتواند به همه واردکنندگان آسیب برساند، کاهش دهد.
اگر چین و هند با این سقف همکاری نکنند، چه عواقبی برای کشورهای اروپایی خواهد داشت؟
صادرات نفت روسیه میتواند به میزان درخورتوجهی کاهش یابد. اروپا میتواند نفت مورد نیاز خود را از جاهای دیگر مانند خاورمیانه تأمین کند اما کاهش عرضه ناشی از آن میتواند حداقل برای مدتی بر قیمتها در سرتاسر جهان فشار صعودی وارد کند. نشانهها حاکی از آن است که مسکو در تلاش است تا یک ناوگان سایه متشکل از نفتکشهای خود روسیه و یک شبکه بازار خاکستری از کشتیهای فرسوده، با مالکیت غیرشفاف و اسناد مشکوک جمعآوری کند. در صورت موفقیت، میتواند جریان نفت روسیه به هند را حفظ کند و به چین اجازه دهد واردات از روسیه را افزایش دهد. اما تأمین این میزان تناژ کار بسیار سختی خواهد بود. برای حفظ سطح صادرات فعلی، روسیه چندین برابر بیشتر از آنچه ایران استفاده میکند، به نفتکش نیاز دارد. اما زمان ساخت ساختهای جدید طولانی و بازارهای فروش تانکرهای مستعمل و استخدام در بازار خاکستری محدود است.
به نظر میرسد کرملین اکنون چالشهای استراتژی ناوگان سایه را تشخیص داده است. به موازات آن، انتظار داشته باشید که دو هدف دیگر را دنبال کند؛ اولا علیرغم اظهارات عمومی، آنها میخواهند گزینهای برای فروش تحت سقف قیمت داشته باشند. دوم، انتظار داشته باشید که مسکو تلاشها را برای شکستن عزم غرب در مورد تحریمهای نفتی افزایش دهد. این میتواند شامل کاهش یکجانبه صادرات قبل از دسامبر برای تشدید بحران عرضه باشد؛ همان کاری که مسکو امروز با گاز انجام میدهد. اما اگر غرب استوار پایداری کند، بازارها درنهایت تعدیل خواهند شد و کرملین بازنده واقعی خواهد بود. فروش هیدروکربن روسیه به اروپا به 140 سال قبل برمیگردد. امروزه، آنها بزرگترین تجارت دوجانبه تکمحصولی جهان را تشکیل میدهند. این موضوع برای حیات دولت پوتین ضروری است و نهتنها شامل دسترسی به مشتریان و سرمایه اتحادیه اروپا میشود، بلکه اتکای شدید به فناوریها و خدمات انرژی پیشرفته غربی است که در هیچجای دیگری در دسترس نیست. پوتین از طریق پرخاشگری و محاسبات اشتباه، این رابطه مهم را به تنهایی از بین برده است و غرور او برای روسیه گران تمام خواهد شد. در انتها به نظر میرسد بحران انرژی حاصل از جنگ روسیه و اوکراین، کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده را تحت تأثیر خودش قرار داده است. درواقع کشورهای مصرفکننده با قیمتهای بالا در نفت و گاز روبهرو هستند و کشورهای تولیدکننده نیز با مشتریانی روبهرو هستند که تخفیفهای زیادی طلب میکنند که این موضوع را میتوان دامپینگ روسی در بازار نفت دانست که مشتری کشورهایی مانند ایران را به سمت خود جذب میکند و کاهش مشتری برای نفت ایران را به دنبال دارد.