|

چنبره دولتی‌ها بر خودروسازان دولتی

ناکارآمدی دومینو‌وار

صنعت خودرو در ایران، به‌ عنوان یک کشتی بزرگ و سنگین در دریای طوفانی شناور است. این کشتی که از بدو تأسیس خود در سال‌های دور، با امید به پیشرفت و توسعه به آب انداخته شد، اکنون در میان امواج متلاطم مشکلات و چالش‌ها دست‌و‌پنجه نرم می‌کند.

ناکارآمدی دومینو‌وار

علی پیرولی: صنعت خودرو در ایران، به‌ عنوان یک کشتی بزرگ و سنگین در دریای طوفانی شناور است. این کشتی که از بدو تأسیس خود در سال‌های دور، با امید به پیشرفت و توسعه به آب انداخته شد، اکنون در میان امواج متلاطم مشکلات و چالش‌ها دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. بدنه این کشتی‌ از مهندسی و علم ساخته شده است، اما به‌جای آنکه به سمت سواحل آرامش و پیشرفت حرکت کند، در گرداب‌های برنامه‌ریزی‌های نادرست مدیران اقتصادی دولتی‌ها گرفتار شده و ناچار است با دستانی بسته در‌برابر طوفان‌ها مقاومت کند. مدیران عامل خودروسازان، که عمدتا مهندسانی با‌تجربه و کارآزموده هستند، در این کشتی به‌ عنوان ناخدایان عمل می‌کنند. اما قدرت مدیران اقتصادی دولتی‌ها همچون طوفانی سهمگین، آنها را به حاشیه می‌رانده و اجازه نمی‌دهد‌ علم و تخصص در فرماندهی کشتی نقش مؤثری ایفا کند. این ناخدایان، در‌حالی‌که به دنبال هدایت کشتی به سمت مقاصد روشن و موفقیت‌آمیز هستند، با موانع و سنگ‌اندازی‌های سیاسی مواجه‌اند که همچون صخره‌های خطرناک در مسیر حرکت کشتی قرار گرفته‌اند. در این میان، مدیران اقتصادی دولتی‌ها با دخالت‌های مکرر خود، جایگاه علم و مدیریت را به حداقل ممکن کاهش داده‌اند. نتیجه این وضعیت چیزی جز یک صنعت مونتاژکار و فاقد نوآوری نیست. این کشتی که می‌توانست نماد پیشرفت و نوآوری باشد، اکنون به یک قایق کوچک در دریای وسیع و پرخطر تبدیل شده است. در حقیقت، این صنعت نه‌تنها از پیشرفت‌های جهانی عقب مانده است، بلکه به‌ دلیل وابستگی به واردات قطعات و تکنولوژی‌های خارجی، همچون قایقی است که در طوفان‌های شدید بی‌پناه و ناتوان است. این کشتی بزرگ، در مسیر توسعه خود همواره با نوساناتی روبه‌رو‌ست. در برخی مقاطع تاریخی، مانند دهه 70 شمسی‌ که قیمت نفت به‌شدت افت کرده بود، سیاسیون کمی عقب‌نشینی کردند و اجازه دادند‌ متخصصان سکان کشتی را در دست بگیرند. این دوره، زمانی بود که مراکز تحقیقاتی و توسعه قطعه‌سازی شکل گرفتند و امیدی برای بهبود شرایط ایجاد شد. اما این پیشرفت‌ها نه به‌ دلیل میل و اشتیاق، بلکه بیشتر از روی اجبار و فشارهای خارجی شکل گرفت. اگر تحریم‌ها و کمبودهای ارزی نبود، شاید این حرکت‌های فناورانه هرگز به وقوع نمی‌پیوست. در این دریای طوفانی، دلالان و تجار نیز همچون طعمه‌هایی در آب‌های متلاطم، سعی کردند‌ با تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌های سیاسی، مانع از رشد واقعی صنعت شوند. آنها همچون صخره‌هایی در مسیر کشتی عمل کرده و با سنگ‌اندازی‌های خود‌ مانع از حرکت به جلو شدند. جالب است بدانیم که این دلالان نه‌تنها بر روند تصمیم‌گیری‌ها تأثیر می‌گذارند، بلکه با ایجاد بازار سیاه و قیمت‌گذاری‌های غیرمنطقی، شرایط را برای خودروسازان سخت‌تر می‌کنند. متأسفانه هنوز هم قدرت مدیران دولتی بر متخصصان غلبه دارد و شرایط به‌گونه‌ای پیش می‌رود که این کشتی بزرگ همچنان در طوفان‌های سیاسی سرگردان بماند. ما با صنعتی ضعیف روبه‌رو هستیم که از یک سو خود را به عنوان یک صنعت معتبر معرفی می‌کند و از سوی دیگر همیشه وابسته به خارج از کشور است. مردم نیز در حسرت خودروهای باکیفیت خارجی باقی می‌مانند و این حسرت همچون سایه‌ای سنگین بر دوش صنعت خودرو سنگینی می‌کند. برای نجات این کشتی از طوفان بی‌برنامگی و تصدی‌گری دولتی، نیاز به یک تغییر اساسی در مدیریت و تصمیم‌گیری‌ها داریم. باید اجازه داده شود علم و تخصص بر سیاست غلبه یابد و صنعت خودرو بتواند به سواحل آرامش و پیشرفت برسد. فقط در این صورت است که می‌توان امید داشت کشتی بزرگ صنعت خودرو ایران، روزی بتواند با افتخار در دریای جهانی شنا کند. نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که برای نجات این کشتی از طوفان‌ها، لازم است تمامی ذی‌نفعان، اعم از دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی، دست به دست هم دهند. باید فضایی ایجاد شود که متخصصان بتوانند بدون ترس از مداخله‌های دولتی‌ها، ایده‌ها و نوآوری‌های خود را اجرا کنند. همچنین نیاز است‌ ساختارهای مدیریتی تغییر یابند تا بتوانند پاسخ‌گوی نیازهای واقعی بازار باشند. به طور کلی، فقط با یک رویکرد جامع و همکاری بین تمامی ارکان صنعت خودرو می‌توان امید داشت که این کشتی بزرگ دوباره به سمت سواحل آرامش و پیشرفت حرکت کند. اگر صنعت خودرو ایران بخواهد روزی با افتخار در دریای جهانی شنا کند، باید از گرداب‌های سیاسی رهایی یابد و به سمت نوآوری و کیفیت حرکت کند.