|

جابجایی طبقاتی مستأجرین در تهران:

از برج‌های لوکس تا شهرک‌های حاشیه‌ای

در سال‌های اخیر، با افزایش سرسام‌آور قیمت مسکن و اجاره‌بها در تهران، شاهد جابجایی طبقاتی گسترده‌ای در میان مستأجرین بوده‌ایم.

از برج‌های لوکس تا شهرک‌های حاشیه‌ای

بسیاری از افرادی که تا چند سال پیش در محله‌های لوکس و مناطق مرکزی تهران سکونت داشتند، به دلیل عدم توانایی در پرداخت اجاره‌های سنگین، به شهرک‌ها و مناطق حاشیه‌ای مانند ورامین، پاکدشت، اسلامشهر و دیگر مناطق اطراف نقل‌مکان کرده‌اند. این جابجایی که نتیجه مستقیم فشارهای اقتصادی و عدم توانایی مالی برای حفظ سطح زندگی پیشین است، پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و روانی متعددی به همراه داشته است.

 

دلایل جابجایی طبقاتی مستأجرین

افزایش شدید قیمت ملک و اجاره‌بها در سال‌های اخیر، به‌ویژه در مناطق مرکزی و لوکس تهران، یکی از عوامل اصلی این جابجایی است. طبق آمار، اجاره‌بها در برخی از محله‌های شمالی تهران، مانند الهیه، زعفرانیه و ولنجک، در پنج سال گذشته بیش از 200 درصد افزایش داشته است.

این افزایش باعث شده است که حتی خانواده‌هایی با درآمد متوسط بالا نیز توانایی پرداخت اجاره را از دست بدهند. از سوی دیگر تورم عمومی و کاهش ارزش پول ملی تأثیر مستقیمی بر قدرت خرید و توان پرداخت اجاره‌بها داشته است. در حالی که درآمد بسیاری از خانوارها به‌سختی افزایش یافته، هزینه‌های زندگی، از جمله مسکن، به‌صورت تصاعدی رشد کرده است. این عدم توازن اقتصادی، خانوارها را مجبور کرده تا به دنبال گزینه‌های ارزان‌تر در خارج از تهران باشند.

زندگی در تهران علاوه بر اجاره‌بها، هزینه‌های جانبی بالایی نیز دارد، از جمله هزینه‌های حمل‌ونقل، آموزش، بهداشت و تفریح. این هزینه‌ها، همراه با اجاره‌های سنگین، فشار مضاعفی بر خانوارها وارد کرده است و بسیاری را به این نتیجه رسانده که زندگی در حاشیه شهرها یا شهرک‌های اطراف می‌تواند از نظر اقتصادی به‌صرفه‌تر باشد.

این نکته را هم باید در نظر گرفت که در بسیاری از کشورها، دولت‌ها برای کمک به خانوارهای کم‌درآمد، مسکن اجتماعی یا طرح‌های حمایتی ارائه می‌دهند. اما در ایران، نبود برنامه‌های جدی برای ساخت مسکن اجتماعی و کنترل اجاره‌بها باعث شده که خانوارهای ضعیف‌تر اقتصادی به‌تنهایی با این چالش روبه‌رو شوند و راهی جز مهاجرت به حاشیه نداشته باشند.

 

همچنین سرمایه‌گذاری‌های کلان در مناطق شمالی و مرکزی تهران و افزایش تقاضا برای سکونت در این مناطق، باعث شده که بازار مسکن این مناطق به‌شدت متورم شود. این امر، موجران را تشویق به افزایش اجاره‌بها کرده و مستأجرین را به سمت مناطق ارزان‌تر سوق داده است.

 

پیامدهای جابجایی طبقاتی

بسیاری از مستأجرین که مجبور به نقل‌مکان به مناطق حاشیه‌ای شده‌اند، اکنون مجبورند زمان و هزینه بیشتری را صرف رفت‌وآمد به تهران کنند. این امر نه تنها باعث افزایش هزینه‌های حمل‌ونقل شده، بلکه کیفیت زندگی و زمان مفید آن‌ها را نیز کاهش داده است. این مساله حتی نوع سبک زندگی ماشین خوابی را افزایش داده است. از سوی دیگر جابجایی به مناطق ارزان‌تر و حاشیه‌ای اغلب با تغییرات عمده در سبک زندگی همراه است. این تغییرات ممکن است شامل کاهش دسترسی به امکانات آموزشی، فرهنگی و بهداشتی باشد. برای خانواده‌هایی که قبلاً در مناطق مرفه‌تر زندگی می‌کردند، این تغییر می‌تواند تأثیرات روانی قابل‌توجهی داشته باشد.

جابجایی طبقاتی مستأجرین باعث شده که شکاف طبقاتی در تهران و مناطق اطراف آن بیشتر شود. محله‌های لوکس و گران‌قیمت بیشتر در اختیار اقشار مرفه قرار گرفته و مناطق حاشیه‌ای پذیرای خانوارهای متوسط و کم‌درآمد شده‌اند. این جداسازی طبقاتی می‌تواند به تعمیق نابرابری‌های اجتماعی و کاهش انسجام شهری منجر شود.

 

مهاجرت گسترده به شهرک‌های اطراف تهران باعث شده که این مناطق با تراکم جمعیتی بیشتری روبه‌رو شوند. این افزایش جمعیت بدون برنامه‌ریزی مناسب، فشار زیادی بر زیرساخت‌های محلی، مانند مدارس، بیمارستان‌ها و سیستم حمل‌ونقل عمومی وارد کرده است.

 

مرجان ممتحن جامعه شناس در گفت وگو با شرق در پاسخ به این سئوال که جابجایی اینگونه سبک زندگی چه تاثیراتی روی سبک زندگی خواهد گذاشت می‌گوید:« جابجایی طبقاتی مستأجرین از مناطق مرکزی و لوکس تهران به شهرک‌های حاشیه‌ای یا مناطق کم‌هزینه‌تر، از نظر جامعه‌شناختی چندین تأثیر اجتماعی عمده به همراه دارد. این تأثیرات نه‌تنها بر زندگی افرادی که جابه‌جا می‌شوند، بلکه بر ساختار اجتماعی، انسجام جمعی و حتی روابط میان گروه‌های اجتماعی نیز اثر می‌گذارد.

 

جابجایی طبقاتی باعث تشدید شکاف میان اقشار مختلف جامعه می‌شود. مناطق لوکس و مرفه‌تر تهران به مرور به محلاتی اختصاصی برای افراد ثروتمند تبدیل می‌شوند، در حالی که اقشار متوسطو ضعیف به مناطق حاشیه‌ای و کم‌هزینه‌تر منتقل می‌شوند. این جداسازی فضایی نه‌تنها تعاملات اجتماعی را کاهش می‌دهد، بلکه می‌تواند منجر به نابرابری بیشتر در دسترسی به خدمات و فرصت‌ها شود. به‌عنوان مثال، کودکان خانواده‌های جابه‌جا شده ممکن است دسترسی کمتری به مدارس باکیفیت، مراکز فرهنگی و امکانات ورزشی داشته باشند.»

او در ادامه تصریح کرد:«جابجایی طبقاتی به از دست رفتن روابط اجتماعی و شبکه‌های حمایتی در محلات قدیمی منجر می‌شود.

خانواده‌هایی که به مناطق جدید نقل‌مکان می‌کنند، اغلب احساس بیگانگی و انزوا دارند، زیرا در محیط جدید روابط اجتماعی محدودی دارند.

این بیگانگی می‌تواند حس تعلق به جامعه را کاهش دهد و بر سلامت روانی افراد تأثیر منفی بگذارد.خانواده‌هایی که مجبور به ترک محلات مرفه‌تر و انتقال به مناطق کم‌هزینه‌تر می‌شوند، اغلب با تغییرات قابل‌توجهی در سبک زندگی روبه‌رو هستند.

این تغییر ممکن است شامل کاهش دسترسی به خدمات و امکانات رفاهی، تغییر در الگوهای مصرف، و حتی تأثیر بر هویت اجتماعی آن‌ها باشد. برای مثال، خانواده‌ای که پیش‌تر در محله‌ای لوکس زندگی می‌کرده و اکنون به منطقه‌ای حاشیه‌ای منتقل شده است، ممکن است احساس کند که هویت اجتماعی آن‌ها دچار افت شده است.جابجایی گسترده مستأجرین به مناطق حاشیه‌ای، فشار زیادی بر زیرساخت‌های این مناطق وارد می‌کند. افزایش تراکم جمعیتی می‌تواند

منجر به ازدحام در مدارس، مراکز درمانی و سیستم حمل‌ونقل عمومی شود. این فشار زیرساختی، کیفیت خدمات عمومی را کاهش داده و باعث نارضایتی بیشتر ساکنان می‌شود.»

 

به گفته این جامعه شناس جابجایی طبقاتی می‌تواند حس بی‌عدالتی اجتماعی را در میان افرادی که از مناطق مرکزی به مناطق حاشیه‌ای نقل‌مکان کرده‌اند، تقویت کند. این افراد ممکن است احساسکنند که از دسترسی به فرصت‌های برابر محروم شده‌اند و این محرومیت می‌تواند به شکل‌گیری خشم اجتماعی و نارضایتی عمومی منجر شود.

با جابجایی مستأجرین از مناطق مختلف به حاشیه، فرهنگ‌ها و الگوهای رفتاری متفاوت در این مناطق با یکدیگر برخورد می‌کنند. این می‌تواند منجر به ایجاد چالش‌هایی در تعاملات اجتماعی شود، زیرا گروه‌های مختلف ممکن است به سختی با یکدیگر سازگار شوند. از سوی دیگر، اگر مدیریت مناسبی وجود داشته باشد، این تنوع فرهنگی می‌تواند به غنای اجتماعی نیز منجر شود.

 

وی با اشاره به اینکه این جابجایی سلامت روان افراد را نیز تهدید می‌کند تصریح کرد:«جابجایی طبقاتی و انتقال به محیط‌های جدید می‌تواند فشار روانی زیادی بر افراد وارد کند. این استرس ناشی از تغییر محیط، ازدحام، کاهش کیفیت خدمات، و احساس کاهش جایگاه اجتماعی است. خانواده‌هایی که پیش‌تر در محلات مرفه‌تر زندگی می‌کردند، ممکن است دچار حس نوستالژی و افسردگی شوند.»

 

همچنین جابجایی طبقاتی بر ساختار اجتماعی و حتی سیاسی محلات تأثیر می‌گذارد. در مناطقی که اقشار ضعیف‌تر به آنجا نقل‌مکان می‌کنند، ممکن است تقاضا برای خدمات عمومی و پروژه‌های زیربنایی افزایش یابد. این می‌تواند منجر به فشار بیشتری بر مقامات محلی شود، در حالی که مناطق لوکس به مناطقی با نفوذ بیشتر و تأثیرگذاری بالاتر تبدیل می‌شوند.

 

چه باید کرد؟

به گفته ممتحن یکی از مهم‌ترین اقدامات برای جلوگیری از جابجایی طبقاتی بیشتر، کنترل و تنظیم بازار اجاره‌بها از طریق قوانین و مقررات موثر است. این امر می‌تواند از طریق تعیین سقف اجاره‌بها یا ارائه مشوق‌هایی برای موجران صورت گیرد.دولت می‌تواند با ساخت مسکن اجتماعی یا ارائه کمک‌های مالی به مستأجرین کم‌درآمد، به کاهش فشار اقتصادی آن‌ها کمک کند.

 

وی تصریح کرد:«به جای اینکه فقط بر توسعه مناطق مرکزی تهران تمرکز شود، باید امکانات شهری، زیرساخت‌ها و خدمات عمومی در مناطق حاشیه‌ای و شهرک‌های اطراف توسعه یابد تا کیفیت زندگی در این مناطق بهبود یابد.»

جابجایی طبقاتی مستأجرین از تهران به شهرک‌های اطراف، بازتابی از چالش‌های بزرگ اقتصادی و اجتماعی در ایران است. این تغییرات نه تنها بر زندگی افراد تأثیر می‌گذارد، بلکه چهره شهری تهران و مناطق اطراف آن را نیز دگرگون کرده است. برای جلوگیری از تعمیق این بحران، نیاز به اقدامات جدی و همه‌جانبه از سوی دولت و بخش خصوصی احساس می‌شود.