|

صدای کم رمق دانشجویان در دهه گذشته

بیش از ۲۲ ماه از شیوع کرونا می گذرد و حالا چند ماهی است که دانشگاه ها باز شده است اما حال و هوای دانشگاه ها، بخصوص امروز که مصادف با ۱۶ آذر است حتی به دوران قبل کم فروغ از کرونا نیز باز نگشته است.

صدای کم رمق دانشجویان در دهه گذشته

هدی هاشمی- بیش از ۲۲ ماه از شیوع کرونا می گذرد و حالا چند ماهی است که دانشگاه ها باز شده است اما حال و هوای دانشگاه ها، بخصوص امروز که مصادف با ۱۶ آذر است حتی به دوران قبل کم فروغ از کرونا نیز باز نگشته است. به عبارتی می توان گفت دانشگاه ها همچنان نیمه تعطیل است و خبری از تریبون های داغ و مناظرات جنجالی سال های گذشته - بخصوص در این ایام که به دانشجو اختصاص دارد- نیست. اگرچه برخی مسئولان ارشد کشور امسال به دانشگاه ها می روند اما کرونا و دلایل قبل از آن باعث شده تا چنین به نظر برسد که جنبش های دانشجویی همچنان در خواب زمستانی جریان های اجتماعی و سیاسی بمانند و با دوران اوج خود فاصله داشته باشند. هر چند برخی از فعالان دانشجویی بر این باورند که صدای تشکل های دانشجویی یک دهه ای است که شنیده نمی شود و دهه ۹۰، دهه افول و رکود تحرکات دانشجویی بوده است.از نگاه این فعالان دانشجویی علت این بی رمقی، وابستگی به احزاب بوده که جای آزادی را گرفته و سطحی اندیشی جایگزین تفکر عمیق شده است.انگار در این سال ها فعالیت سیاسی در دانشگاه از اقبال  برخوردار نیست و خود دانشجویان هم آن مطالبه گری و شور وشوق فعالیت های اجتماعی و سیاسی را ندارند.

 
جنبش دانشجویی: گذشته، حال و آینده
امیرعباس جعفری / دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه شریف

پرده اول: ۱۶ آذر ۱۳۳۲: نزدیک به چهار ماه از کودتای انگلیسی- امریکایی ۲۸ مرداد می گذرد. در این مدت، متعدد و به دعوت نهضت مقاومت ملی، تظاهراتی ضد استبدادی و ضد امریکایی برگزار شده است. در شرایط عادی سازی روابط ایران و بریتانیا که در دوران نخست وزیری دکتر مصدق و جریان ملی شدن صنعت نفت منقطع شده بود، اعلام می شود ریچارد نیکسون، معاون اول وقت ریاست جمهوری ایالات متحده، برای دیدار رسمی وارد ایران خواهد شد؛ جمعی از دانشجویان به سفارش نهضت مقاومت ملی، در سطح دانشگاه تهران و کلاس های درس به سخنرانی و اعتراض علنی می پردازند. دولت وقت با اعزام نیروهای ویژه امنیتی و ارتشی، اعتراضات را سرکوب و صدها دانشجو را بازداشت و زخمی می کند. طی شلیک گلوله در دانشکده فنی، مصطفی بزرگ نیا و احمد قندچی و مهدی شریعت رضوی به شهادت می رسند.پرده دوم: ۱۳ آبان ۱۳۵۸: انقلاب اسلامی ایران به تازگی پیروز شده و کشور درحال رسیدن به ثبات سیاسی و حکمرانی است. دولت موقت با بدنه متعلق به جبهه ملی، به ریاست مهندس مهدی بازرگان تشکیل شده، درکشمکش با گروه های سیاسی مختلف بالاخص قشر موسوم به دانشجویان خط امام قرار داشته و درصدد عادی سازی روابط با ایالات متحده و تنش زدایی بین دو کشور است. پایگاه های مردمی حامی امام خمینی(ره)، مطابق با اندیشه ایشان و طیف اسلام گرای کشور مخالف حضور کینه توزانه ایالات متحده در ایران به مانند دوره پهلوی هستند و نسبت به تحرکات هرگونه نیروی وابسته به امریکا، حساسیت بالایی دارند. محکومیت جمهوری اسلامی ایران به دلایل مسائل داخلی کشور، پناه دادن به محمدرضا پهلوی و دیدار برژینسکی با بازرگان و ابراهیم یزدی، این آتش خاموش را شعله ور می کند. دانشجویان پیرو خط امام در پانزدهمین سالگرد تبعید امام خمینی به ترکیه، سفارت امریکا را اشغال و دیپلمات های امریکایی را گروگان می گیرند. دولت وقت به دلیل عدم اختیار کافی در تصمیمات، که در این اشغال علنی تر شد، استعفا داده و از اداره کشور کناره گیری می کند.

پرده سوم: ۱۸ تیر ۱۳۷۸: دو سال از استقرار دولت اصلاحات می گذرد. روزنامه های زنجیره ای از توهین و بی اخلاقی به کمتر مقدساتی فروگذار می کنند. در این برهه روزنامه سلام، نامه محرمانه ای از سعید امامی به وزیر اطلاعات را منتشر می کند و به دستور دادگاه ویژه روحانیت توقیف می شود. این اتفاق بهانه ای می شود تا دانشجویان حامی جریان دوم خرداد، تظاهراتی را در کوی دانشگاه تهران سامان دهند. همزمان دفتر تحکیم وحدت به هدایت و شعله ور کردن اعتراضات می پردازد. به دنبال این اعتراضات، نیروهای امنیتی و انتظامی برای جلوگیری از آشوب و کنترل اعتراضات وارد دانشگاه می شوند.پرده چهارم: اکنون: اگر به سه رخدادفوق نگاه مجددی بیندازیم، نمایش اثرگذاری اجتماعی دانشجویان در کلان ترین سطح ممکن را می بینیم. بحث بر سرانقلابی گری، انحراف، یا استکبارستیزی نیست؛ بحث، پویایی و اثرگذاری جنبش دانشجویی است؛ بحث، دغدغه های عظیم اجتماعی است؛ بحث، همزیستی کامل با بدنه مردمی است. در دورانی حضور داریم که جنبش دانشجویی سر در برف بحث های درون تشکیلاتی بی سرانجام کرده و حرکات اجتماعی خود بویژه عرصه ۱۶ آذر را محدود به حضورها، تجمع ها و مطالبات نمایشی، برای رفع تکلیف می کند. متاسفانه، این ایراد عملکردی در شرایطی به جنبش دانشجویی وارد است که قشر عظیمی از مدیران دانشگاهی و دانشجویان، بالکل از شان روز دانشجو که بایستی عرصه احقاق حق ومطالبه گری باشد، غافلند و به جشن، شادمانی و موسیقی برای گرامیداشت دانشجو قناعت می کنند!از طرف دیگر، کم نیستند استادانی که غایت دانشجوی پرورده دردانشگاه را «ایلان ماسک» می بینند و هرگونه دغدغه و مساله اجتماعی و سیاسی ورای تخصص دانشجو را گناه کبیره شمرده و مرتبا این نگاه را به درون فضای دانشگاه ها پمپاژ می کنند. حرف سلبی صرف زدن، هنر نیست و نویسنده هم قصد آن را ندارد؛البته فرصتی بهتر از روز دانشجو برای زدن این تلنگرها وجود ندارد. وزارت علوم و قانونگذاران باید بستر فعالیت های غیر درسی دانشجویان را بیش از پیش فراهم کنند و نسبت به نشر دیدگاه تخصص گرایی محض حساسیت نشان دهند. فعالان دانشجویی نیز، نه مقطعی و با نگاه ابزاری به ملت، بلکه دائما بین اقشار ملت حضورداشته و از فضای ایزوله پرهیز کنند و کیفیت عملیات خود را بهبود بخشند و از فضای رسانه ای و اپراتوری مرسوم خارج شوند. جنبش دانشجویی با این مسیر بیگانه نیست و امکان طی مجدد آن را دارد.

 
خواب زمستانه جنبش های دانشجویی
سید احسان هاشمی / سخنگوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران

۱۶ آذر روز دانشجو سالروز شهادت ۳ تن از دانشجویان دانشگاه تهران سال هاست که الهام بخش استکبارستیزی خانواده بزرگ دانشجویان است. بعد از گذشت دهه ها از این اتفاق تاریخی، جنبش دانشجویی با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کند. مجموع عوامل سیاسی واقتصادی و تعطیلی ۲ ساله صحن دانشگاه بواسطه حضور پاندمی کرونا، جنبش دانشجویی را به خوابی زمستانه فرو برده است؛ فضایی که می توان حدس زد مطلوب بعضی از گروه های خاص است، که دانشجو از فضای سیاسی و مطالبه گری اجتماعی دور شده و دانشگاه سیاست زدایی شود. این نکته نباید به فراموشی سپرده شود که دانشجو آینده پویای کشور است، نباید با تصمیمات و رفتار غیرعقلانی بر موانع بیشمار پیش روی جنبش دانشجویی افزود و عرصه را تنگ تر از وضع موجود کرد. در شرایطی که دانشگاه و جامعه را ناامیدی فرا گرفته است، اندک امیدی هست که با بهبود شرایط معیشتی و حرکت به سمت عقلانیت در فضای سیاسی، دمی تازه به پیکره نیمه جان جنبش های دانشجویی دمیده شود و این تنها راه نجات کشور از بحران های خودساخته است که نگاهی عقلانی به دانشجو و دانشگاه به وجود آید.

در برهه زمانی حساسی که در آن قرار داریم بیش از پیش ما نیاز به شنیدن صدای اقشار مختلف مردم توسط حاکمیت  داریم، تا شاید راهگشا باشد.

 
لزوم کاهش شکاف بین مردم و حاکمیت
محمد اسکندری / دبیرجنبش عدالت خواه دانشجویی

مهم ترین مساله کشور شکاف بین مردم و مسئولان کشور است که این شکاف از دوره ها و در سال های قبل شروع شده است و امروز می شود گفت که به مرحله هشدار رسیده است. در این سال ها کشور درگیر مسائل مختلفی بوده است از اتفاقات دی ماه ۹۶ تا مساله آبان ۹۸. مردم در هر دوره ای واکنش متفاوتی به سیاست و سیاستمداران داشته اند. فکر می کنم در این سال ها مردم یک حس بی پناهی در کشور دارند. آنها احساس می کنند صدایشان در ساختارهای مختلف کشور شنیده نمی شود، البته در این روزها ما شاهد اتفاقاتی در برخی از ارگان ها و سازمان ها هستیم تا بلکه این شکاف مردم با حاکمیت کمتر شود. مثلا تغییراتی در سازمان صداوسیما انجام شده است ولی این تغییرات کافی نیست. در قوه قضائیه هم شاهد تغییرات مثبتی بودیم اما باید بدانیم که مردم صحنه سیاست را نگاه می کنند. به هر حال یکسری نیروهای سیاسی در کشور فعالیت می کنند. این افراد قرار است مسئولیت امور را در دست بگیرند و تغییرات و تحولات را در داخل کشور انجام دهند اما کارهایی انجام می دهند که مردم احساس مختلفی پیدا می کنند.مثلا در داخل مجلس یکسری نماینده بودند که شعار اصلی شان شفافیت بوده است الان دو سال است که مساله شفافیت در داخل مجلس مطرح است. ملت می گویند  یکسری افراد با یک وعده هایی می آیند و وقتی عملکرد را نگاه می کنند می بینند که آنها به وعده هایی که دادند عمل نمی کنند. مردم وقتی آنها را نگاه می کنند دلسرد می شوند. یا وقتی رفتار و زندگی یکسری از مسئولان را می بینند می گویند آنها چطور می توانند مشکلات معیشتی کارگران را بفهمند. به نظرم مساله اصلی کشور بی اعتمادی مردم و شکاف بین آنها و مسئولان است. همه مسئولان و دستگاه ها باید به گونه ای رفتار کنند که اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی را برگردانند. مسئولان می توانند ساده زیست باشند و این ساده زیستی را به مردم نشان دهند به همین علت نقش جریان دانشجویی این است که بتوانند این خلا را پر  و مطالبات مردم را پیگیری کنند. اتفاقا ذهنیت و عملکردشان متناسب با این شرایط باشد. جریان دانشجویی باید با این وضعیت آرایش بگیرد و بتواند بر اساس این وضعیت خودش را تطبیق دهد و مطالبات خود، تولید ادبیات خود، گفتمان و کرسی های آزاد اندیشی را متناسب با این شرایط تنظیم کند.