گزارش خبرنگار شرق از مسمویت خوابگاه دخترانه یاس
ما میرویم
شب گذشته دختران خوابگاه یاس متعلق به دانشگاه فنی و حرفهای در ارومیه، به علت مسمومیت به در بیمارستان بستری شدند.
به گزارش شبکه شرق، به نظر می رسد در ادامه مسمومیت سریالی دانش اموزان در مدارس این روند در خوابگاهها دخترانه هم در جریان است. به نقل از ایرنا، خبرگزاری رسمی دولت مسمومیت دو بار رخ داده است و رئیس دانشگاه فنی و حرفهای قاضی طباطبایی که در سری دوم مسمومیت خود را به خوابگاه رسانده بود، به زعم خود بوی گاز تلخ استشمام کرده و خود نیز حالت تهوع و سرگیجه داشته است.
خیابان و چمدان
صبح امروز (یک شنبه 14اسفند)، روبه روی خوابگاه شلوغ بود. دانشجویان که شب سختی را گذرانده بودند با چمدان در حیاط و کنار خیابان منتظر بودند. خانوادهها وفامیل به دنبال دخترانشان آمده بودند. دخترها میگویند، حراست به آنها گفته صحبت نکنند و هیچ خبری نباید بیرون برود. خوابگاه پرجمعیتی است، 450 نفر گنجایش دارد و بالاخره، چند نفری حاضر به صحبت می شوند.
حس کردیم، داریم میمیریم
"صدای انفجار کوچکی شنیدیم. نمیدانم صدای چی بود. بعد بویی شبیهِ بوی گاز در فضا پیچید. احساس خفگی میکردیم، بعضی بچهها را سوار آمبولانس کردند، اما نمیگذاشتند نزدیکشان شویم. " "مدام به ما میگویند چیز مهمی نیست. اما احساس میکردیم، داریم آنجا میمیریم. احساس امنیت و آسایش نمیکنیم، از وقتی آمدیم، فقط ترس و دلهره داریم. اجازه نداشتیم با گوشی فیلم بگیریم، گوشیها را حراست ضبط کرد. "
همه داخل حیاط جمع شدیم
" ساعت یازده و نیم بود. دخترها گفتند، آمبولانس به خوابگاه آمده است. اول فکر کردیم به خاطر غذای ناهار بوده است. بعد معلوم شد به خاطر گاز است، بچهها احساس تنگی نفس و خفگی داشتند. همسایهها میگفتند، دو بار صدا شنیدند. تعداد آمبولانسها هی بیشتر شد، بعد مامور آمد. همه را داخل حیاط خوابگاه جمع کردند، گفتند هیچکس حق ندارد، ازحیاط بیرون برود." "یکی از دخترها وقتی بچه بود به خاطراتش سوزی دچار تنگی نفس شده بود. او دیشب غش کرد و فوری بردنش. الان حالش خوب است و به خوابگاه برش گردادند. "
ما میرویم
"بعضیها تا صبح در حیاط نشستند. کسی خواب به چشمش نیامد. مسئول خوابگاه نبود، خودمان به خودمان بودیم. اجازه میدهند بمانیم، اما ما خودمان میرویم. هنوز داخل خوابگاه بوی گاز میاید. بعضیها فامیل داشتند، آمدند دنبالشان، بعضیها تا صبح در حیاط نشسته بودند. "
امدم دخترم را ببرم
خانوادهها با تماس دخترها شتابزده به خوابگاه آمدند . بعضی از دخترها از دورتر میآیند و والدین، فامیل را فرستادند. "دخترم زنگ زد و گفت ساعت ۱۲ شیمیایی زدند. ما هم سریع آمدیم. حالش خوب است. امدم دخترم را ببرم. " "وقتی خبر را شنیدیم، میخواستیم، ببریمش، نگهبان نگذاشت، گفت یک چیز ساده است، بچهها معده درد داشتند. اول گفتند یکی، دونفر را بردند، بعد بچههای خوابگاه گفتند، ۷_۸ نفر را همان شب به اورژانس بردند. شب ساعت ۴ هم دوباره ۲۰ نفر دیگر را به بیمارستان فرستادند. همه خانوادهها به دنبال بچههایشان آمدند و قرار است خوابگاه تعطیل شود. همه میخواهند به خاطر این مسأله بروند.