یک استاد اخراجی دانشگاه اصفهان در گفتوگو با «شبکه شرق» روند اخراج و تعلیق اساتید را روایت کرد:
هیات رسیدگی به تخلفات هیات علمی گفت رای تبرئه دادگاه را نمیپذیریم
حکم ۱۴ ماه زندان یک استاد دانشگاه اصفهان با وجود وضعیت وخیم سلامتی در آستانه اجرا است
محمد سلطانی رنانی، استاد اخراجی دانشگاه اصفهان دانش آموخته سطح چهارم فقه در حوزه علمیه قم است. در واقع یک روحانی که لباس بر تن ندارد. او همچنین کارشناسی ارشد فلسفه و کلام را در دانشگاه قم گذرانده و مدرک دکترای علوم قرآن و حدیث را از پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اخذ کردهاست. سلطانی رنانی در این گفتوگو از برخوردهای سلیقهای و اعمال فشار بر اساتید گفته و فرآیند اخراج و تعلیق ۱۵ ماههاش را روایت کردهاست. میگوید بعد از تجربه این فشارها از خود پرسیده وقتی به من که حوزه علمیه درس خواندم و دانشیار دانشکده الهیات هستم را به «توهین به مقدسات» متهم میکنند، وای به حال بقیه! سلطانی رنانی از همکار بیمارش که در آستانه اجرای حکم ۱۴ ماه زندان است هم یاد کرده و شرحی داشته بر وضعیت اخراج مهدی مطیع، استاد علوم قرآنی و حدیث. مطالبهاش از وزارت علوم و دولت پزشکیان هم یک چیز است: « هدف اصلی من بازگشت به دانشگاه نیست. حتی اگر قرار است در پایان این ماراتن از دانشگاه اخراج شوم باید بر اساس قانون این اتفاق افتاده باشد.»
*آقای سلطانی رنانی، شما جز اساتید اخراجی هستید. آیا وضعیت شما در دولت چهاردهم و بعد از وعدههای رییسجمهوری و وزارت علوم تغییری ایجاد شد؟
در ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که متاسفانه در رسانههای رسمی، اخبار اشتباهی در مورد رویداد تلخ اخراج یا تعلیق اساتید منتشر میشود. اغلب تعداد کمتر از آنچه هست، مطرح میشود. صداوسیما برنامهای با حضور محمد منان رئیسی، نماینده قم تولید کرد، ایشان مدعی شد که تنها ۵ نفر از اساتید دچار مشکل هستند در حالی که تعداد اساتیدی اخراج یا تعلیق شده بسیار بیش از اینها و بر اساس لیستهای موجود چیزی تا حدود ۶۰ تا ۷۰ نفر است. از سویی هم ایشان معترض شد که چرا آنتن صداوسیما را به مساله اساتید اختصاص دادید که اعتراض عجیبی بود آن هم در شرایطی که صداوسیما انواع و اقسام سریالهای کم مخاطب پخش میکند، اما ایشان معترض شد چرا برنامهای را به اساتید و دانشجویان اخراجی اختصاص دادید.
همچنین گاهی برخی مسئولان در رسانهها اعلام میکنند، این روند طبیعی است و برخی اساتید پیمانی بودهاند و مواردی از این دست که حرف نادرستی است. بسیاری از اساتید از جمله خود من و آقای مهدی مطیعی، دو استاد اخراج شده از دانشگاه اصفهان رسمی بودهایم. گاهی هم گفته میشود که این اساتید مشکل علمی داشتهاند. این ادعا هم نادرست است هم من و هم بسیاری از اساتید تعلیقی یا اخراجی از نظر علمی کم و کاستی نداشتهایم. ضمن این که رایج نبوده اگر استادی از نظر علمی و پژوهشی نقصانی دارد، تعلیق شود.
از طرفی در افکار عمومی این تلقی ایجاد شده که اساتید اخراجی و تعلیقی بر سر کار برگشتهاند که این هم سخن نادرست و تبلیغاتی است. چند نفر از اساتید که شناخته شدهتر بودند به دانشگاه بازگشتند.
راه شکایت در دیوان عدالت اداری بسته است
*برای حل مساله و بازگشت به دانشگاه شکایتی ثبت کردهاید؟
متاسفانه شورای انقلاب فرهنگی مصوبهای دارد که بر اساس آن دیوان عدالت اداری کشور حق بررسی شکایت اعضای هیات علمی دانشگاهها را ندارد. ما را از همه کارمندان دولت استثنا کرده و نمیتوانیم به دیوان عالی کشور شکایت ببریم. این کار را دیوان عدالت اداری به این بهانه انجام داده که اساتید دانشگاه چون وجهه علمی و پژوهشی دارند، رسیدگی به پروندههای آنها خارج از تخصص دیوان است. ما از حق شکایت به این بهانه محروم شدیم در حالی که اتهاماتی که به ما وارد شده، هیچ یک در حوزه پژوهشی نیست. از طرفی آقای خسروپناه، دبیرشورایعالی انقلاب فرهنگی اعلام کرده اگر کسی از اساتید اعتراض دارد، برود و تظلم کند. از طرفی میگویند اگر کسی معترض است شکایت کند. از ایشان میپرسم وقتی راه اصلی و قانونی را بستهاید، چطور شکایت کنیم؟ من شخصا به ایشان پیامک دادم و عرض حال فرستادم و چون ایشان استاد داور رساله دکترای من بود و او را میشناختم خواستم وضعیت من را رسیدگی کند. ایشان در پاسخ به من گفت شورایعالی انقلاب فرهنگی به این مساله ورود نمیکند.
مستندات اتهامات و پروندهام را محرمانه نگه داشتهاند
*وزارت علوم اعلام کرد که اساتید اخراجی یا تعلیق شده میتوانند از طریق سامانهای شکایت خود را ثبت کنند و هیاتی این شکایت را بررسی خواهد کرد. شما این کار را انجام دادید؟
بله، من از تیر ۱۴۰۲ تعلیق شدم. پروندهای برای من تشکیل و سپس به داسرا فرستاده شد. الان بیش از ۱۵ ماه است که من در تعلیق هستم و هنوز پرونده من محرمانه است. دانشگاه اصفهان و دادگاهی که رفتم پرونده را در اختیار من نگذاشتند و بهانه هم این بود که محرمانه است. در حالی که صریح قانون رسیدگی به تخلفات اعضای هیات علمی این ست که مستندات اتهام و گزارشهایی که علیه یک هیات علمی جمعآوری شده، باید در اختیار استاد قرار بگیرد تا بتواند از خودش دفاع کند.
حق دفاع به من ندادند
*یعنی نمیدانید چه اتهامی متوجه شما است؟
قانون مقررات انتظامی هیأت علمی دانشگاهها، مصوب سال ۶۴، ۱۶ بند تخلف دارد. بند پانزدهم آن القای اندیشههای الحادی و توهین به مقدسات و بند شانزدهم ارتکاب به اعمال مخالف مصالح نظام جمهوری اسلامی است. این دو جرم منتهی به اخراج هیات علمی میشود. عموم کسانی که برایشان پروندهسازی شده به همین دو بند متهم کردند تا بتوانند اخراج کنند. البته در مورد من و همکارم دکتر مطیع که عضو هیات علمی دانشکده الهیات بودهایم، نمیتوانستند بگویند که ما افکار الحادی را انتشار میدادیم بنابراین بند ۱۵ را تفکیک کرده و ما را به توهین به مقدسات و ارتکاب اعمال مخالف مصالح نظام جمهوری اسلامی متهم کردند.
شگفتانگیز این است که من در دادگاه از هر دو اتهام تبرئه شدم. الان هیچ پروندهای در هیچ کجا ندارم. حتی اقدام کردم و عدم سوپیشینه گرفتم ولی متاسفانه هیات رسیدگی به تخلفات داخل دانشگاه اعلام کرد که ما تبرئه دادگاه را نمیپذیریم و رای قاضی را نپذیرفتند و در نهایت اشد مجازات که انفصال دائم از همه خدمات دولتی است را برای من در نظر گرفتند. این اتفاق نادری است که هیات رسیدگی به تخلفات حکم دادگاه را نپذیرد و اشد مجازات را صادر کند.
چندین اتهام متوجه من بود که هیچ کدام مستند نیست. بدون این که حق دفاع به من داده شود یا جزییات پرونده در اختیار من قرار داده شود، این ۳ نفر من را به اشد مجازات محکوم کردند.
*احتمالا در مراجعاتی که به نهادهای داخل و خارج از دانشگاه داشتید متوجه چرایی این اتهامات شدهاید. چرا این اتهامات را متوجه شما کردهاند؟
ما در سال ۱۴۰۱ شاهد اتفاقات بسیار تلخی بودیم. من همان زمان از حراست دانشگاه اصفهان خواستم زمینهای ایجاد کند که بتوانیم با دانشجویان صحبت کنیم و بتوانیم از خشونت فضا بکاهیم. من به عنوان یک شهروند ایرانی مصاحبه میکردم، یادداشت مینوشتم و اتفاقات جاری را نقد میکردم. آقایانی که برای من پرونده ساختند به بخشی از مصاحبه و یادداشت و پستهای من در فضای مجازی را دیگرگونه تفسیر کردهاند که البته دادگاه همه این تفسیرها را نامعتبر دانست. برخی از این تفاسیر واقعا عجیب بود. من در سالروز جهانی الغای بردهداری با خبرگزاری ایکنا مصاحبه کردم که هنوز هم روی خط است. در آن مصاحبه در مورد بردهداری نرم و فکری صحبت کردم و از فرعون به عنوان یک نمونه قرآنی و هیتلر و وزیر تبلیغاتش مثال زدم. این مصاحبه یکی از بندهای اتهام من است و میگویند به مقدسات توهین کردی. وقتی ازشان میپرسیدم به چه مقدساتی توهین کردم میگفتند چون شما اسم این افراد را آوردهای.
*بعد از این که حکم به اخراج دادند، چه اتفاقی برای شما افتاد؟ وضعیت شغلی شما به چه صورت است؟
بر اساس قانون نباید حالت تعلیق بیش از یک سال ادامه پیدا کند اما من از تیر ۱۴۰۲ تا به حال یعنی بیش از ۱۵ ماه است که در حالت تعلیق هستم. در واقع حکم انفصال از خدمت به من دادند اما من به حکم اعتراض کردم و هنوز نتیجه هیات تجدیدنظر اعلام نشده است. به همین دلیل من در حالت تعلیق هستم و قطع همکاری کامل اتفاق نیفتاده است.
نه به نامههایم پاسخ میدهند نه به شکایت و اعتراضم
*در دولت جدید و بعد از ثبت شکایت و امضای نامه، بازخوردی گرفتهاید؟ مطالبهتان از وزارت علوم چیست؟
من از شخص آقای سیمایی صراف درخواست کردم که در درجه اول از دخالت فراقانونی افراد جلوگیری کنند. متاسفانه هیات بدوی رسیدگی به تخلفات هیات علمی که از دولت پیشین باقی ماندهبود درصدد بود که بدون فرصت دفاع حکم اخراج در تجدید نظر هم تایید شود. من درخواست کردم که به من فرصت دفاع بدهند که هنوز این فرصت فراهم نشدهاست.
برای یکی از معاونان آقای سیمایی صراف هم پیام فرستادم. به من گفته شد هماهنگ میکنیم تا با مسئول کارگروه رسیدگی به شکایات صحبت کنید. همچنان خبری نشدهاست. ثبت شکایت هم که انجام دادهام.
تا به حال ۴ نامه به دانشگاه اصفهان نوشتم و درخواست کردم این مساله را با کدخدامنشی حل کنیم. نوشتم که قطعا مصون از اشتباه نیستم اما هیات علمی که سکوت کند و از ترس از دست دادن شغل حرفی نزند، اشتباه بزرگتری مرتکب شدهاست. هیچ کدام از نامههای من پاسخ داده نشدهاست.
البته هدف اصلی من بازگشت به دانشگاه نیست. حتی اگر قرار است در پایان این ماراتن از دانشگاه اخراج شوم بر اساس قانون این اتفاق افتاده باشد. طبق قانون وقتی یک استاد هیات علمی تعلیق میشود، چند بند حقوقی او باید پرداخت شود که مبلغ اندکی که به ۴ میلیون تومان نمیرسد. ایشان با عصبانیتی که داشت فیش حقوقی صفر برای من صادر کرد. من پدر یک خانواده ۵ نفره و مستاجر هستم.فکر میکنم حتی اگر من را اخراج کنند باید صدای کسانی باشم که در چند وقت اخیر ستم دیدند. به اسم دفاع از انقلاب و جمهوری اسلامی رفتارهایی انجام میشود که تنها نتیجهاش دلسردی مضاعف مردم است. من که دانشآموخته حوزه علمیه قم هستم، دکترای علوم قرآن و حدیث دارم و در ۱۰ سال گذشته هیچ توصیه و تذکری نداشتم، اینطور رفتار میشود وای به حال بقیه!
یک استاد علوم قرآنی را به ۱۴ ماه زندان محکوم کردند
*به جز شما کدام یک از اساتید دیگر دانشگاه اصفهان با مشکلی مشابه شما درگیر هستند؟
بله، همکار من دکتر مهدی مطیع هم با مشکلات جدی مواجه شدند. ایشان بردار شهید است و در دانشگاه اصفهان استاد علوم حدیث است و نهجالبلاغه تدریس میکند. ایشان در حوادث ۱۴۰۱ خیلی متالم و نگران شد. شاهد بودم که برخی مواقع از اتفاقاتی که در خیابان و دانشگاه رخ میداد اشک میریخت. برای دکتر مطیع پروندهسازی کردند. ایشان همیشه تلاش داشته قشر جوان به سوی دین جذب شوند و به جای این که از او تقدیر کنند، ایشان را به ۱۴ ماه زندان محکوم کردند و حکم ایشان هم قطعی است. من مطلع هستم که چون در جریان فشارهای این یکی دو سال سکته قلبی کردند الان با مصرف دارو به زندگی ادامه میدهند و در سلامت جسمی کامل نیستند. اما میخواهند حکم ایشان را اجرا کنند. چرا؟ چون به برخی برخوردهایی که در سطح کشور و دانشگاه اتفاق افتاده، اعتراض کردهاست.
*اتهام این استاد دانشگاه چه بوده؟
دکتر مطیع هم به همان دو بند توهین به مقدسات و ارتکاب اعمال مخالف مصالح نظام جمهوری اسلامی متهم شدهاست. در حالی که منظور از ارتکاب اعمال مخالف مصالح نظام به این معنا است که در دانشگاه تظاهرات یا اعتصاب کند که هیچ کدام از این اتفاقات رخ ندادهاست. در واقع اعضای هیات علمی باید فقط به تخلفات داخل دانشگاه رسیدگی کنند. اما الان هیات رسیدگی به تخلفات هیات علمی پا را فراتر گذاشته و به منزله دادگاه عمل میکند به طوری که در هر کنش و واکنش ما اساتید در سطح جامعه و در فضای مجازی دخالت میکند. به جز این یک دانشجو نما، اظهارات دکتر مطیع را در کلاس ضبط کرده و به نهادهای امنیتی میدهد. آن نهادها از دکتر مطیع شکایت کردند و حرفشان این است که چون در مورد صدماتی که به دانشجویان وارد شده صحبت کردی اما نمیتوانی ثابت کنی پس نشر اکاذیب انجام دادهای.