|

«شرق» ارزیابی ها پیرامون نگاه صلح‌طلبانه دونالد ترامپ را واکاوی می کند

تجارت یا صلح؟/ تاجر یا پاسیفیست؟

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا سپتامبر سال ۲۰۲۰ از سوی یک نماینده پارلمان نروژ به عنوان نامزد دریافت جایزه صلح نوبل معرفی شده بود. نامزدی ترامپ برای دریافت جایزه صلح نوبل به سفارش کریستین تیبرینگ «Christian Tybring-Gjedde» ، از اعضای پارلمان نروژ صورت گرفت. این نماینده وقت پارلمان نروژ، به موازات تقدیر از آنچه «تلاش‌های رئیس جمهوری آمریکا برای حل مناقشات طولانی و دامنه‌دار در جهان» خوانده،‌ دونالد ترامپ را به عنوان نامزد دریافت جایزه صلح نوبل معرفی کرده بود.

تجارت یا صلح؟/ تاجر یا پاسیفیست؟
خبرنگار: مهدی بازرگان

به گزارش شبکه شرق، یکی از خطوط تحلیلی پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید که در محافل رسانه‌ای و کارشناسی بر آن تاکید می‌شود ناظر به تلاش‌های رئیس جمهور جدید آمریکا در جهت پایان دادن به منازعات بین‌المللی با هدف دریافت نوبل صلح است و به همین واسطه، طیفی از تحلیلگران معتقدند تکاپوهای به اصطلاح «صلح طلبانه» دونالد ترامپ در دولت دومش از پایان دادن به تنش‌ها در خاورمیانه تا بستن پرونده جنگ اوکراین و حتی احتمال آغاز مذاکرات با ایران و حصول توافق جدید با تهران می‌تواند در این راستا ارزیابی شود. تا به اکنون چهار رئیس جمهور ایالات موفق به دریافت جایزه نوبل صلح شده اند که شامل تئودور روزولت در سال ۱۹۰۶، وودرو ویلسون در سال ۱۹۱۹، جیمی کارتر در سال ۲۰۰۲ و باراک اوباما در سال ۲۰۰۹ است.  

 

دستان کوتاه ترامپ برای گرفتن نوبل صلح

گفتنی است که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا سپتامبر سال ۲۰۲۰ از سوی یک نماینده پارلمان نروژ به عنوان نامزد دریافت جایزه صلح نوبل معرفی شده بود. نامزدی ترامپ برای دریافت جایزه صلح نوبل به سفارش کریستین تیبرینگ «Christian Tybring-Gjedde» ، از اعضای پارلمان نروژ صورت گرفت. این نماینده وقت پارلمان نروژ، به موازات تقدیر از آنچه «تلاش‌های رئیس جمهوری آمریکا برای حل مناقشات طولانی و دامنه‌دار در جهان» خوانده،‌ دونالد ترامپ را به عنوان نامزد دریافت جایزه صلح نوبل معرفی کرده بود.

تیبرینگ همان زمان به شبکه فاکس نیوز آمریکا گفته بود که «فکر می‌کنم دونالد ترامپ بیش از اغلب دیگر نامزدهای جایزه صلح نوبل برای ایجاد صلح بین ملت‌ها تلاش کرده است.» پیش از این و در سال ۲۰۱۹ نیز همین نماینده پارلمان نروژ (کریستین تیبرینگ)، ترامپ را برای جایزه صلح نوبل نامزد کرد و دلیل این نامزدی را تلاش های دپیلماتیک رئیس جمهور آمریکا برای کاهش تنش با کره شمالی دانست.

به دنبال این ادعاهای نماینده وقت پارلمان نروژ، ترامپ طی سخنانی در سال ۲۰۱۹ عنوان کرده بود که می توان جایزه صلح نوبل را به وی بدهند، ولی تأکید کرد که کمیته مربوطه برای ارائه این جایزه به شیوه عادلانه فعالیت نمی کند و با انتقاد از دادن جایزه صلح نوبل به باراک اوباما، رئیس جمهور اسبق آمریکا گفت که «مشخص نیست که برای چه این جایزه به وی داده شد.»

 در همین حال، ترامپ رئیس جمهور آمریکا ۱۷ توئیت را از صفحات دیگر را که درباره نامزدی اش برای دریافت جایزه صلح نوبل منتشر شده اند را در حساب توئیتری اش بازنشر کرد. ترامپ در حساب خود در توئیتر ۱۷ توئیت را حداقل در ۳۰ دقیقه بازنشر کرد و از دو توئیت نیز تشکر کرد

جالب اینجاست که سال بعد نیز علاوه بر ادعای آن زمان نماینده راستگرای پارلمان نروژ، «ماگنوس یاکوبسن» نماینده وقت حزب دموکرات مسیحی در پارلمان سوئد هم به دلیل دیگری افزون بر پیمان ابراهیم و تلاش برای تنش زدایی با کره شمالی، دولت دونالد ترامپ و دولت های صربستان و کوزوو را برای دریافت صلح نوبل نامزد کرده بود. این نماینده پارلمان سوئد تأکید داشت که برای تقدیر از توافقنامه امضا شده سال ۲۰۲۰ میان بلگراد و پریشتینا با واسطه آمریکا این سه دولت مستحق دریافت جایزه صلح نوبل هستند.

لورا هوتاساری، عضو فنلاندی پارلمان اروپا هم دیگر فردی بود در نامه خود برای پیشنهاد دونالد ترامپ به عنوان نامزد جایزه صلح نوبل ۲۰۲۱ نوشت: «جایزه صلح به ترامپ تصدیق‌کننده تلاش‌های او برای پایان دادن به دوران جنگ‌های بی‌پایان، ساخت صلح با تشویق طرف‌های معارض به گفت‌وگو و مذاکرات و همچنین پشتیبانی از انسجام داخلی و ثبات کشورش است.» به رغم این توصیه‌های نمانیدگان اروپایی، دونالد ترامپ هیچگاه نتوانست به عنوان پنجمین رئیس جمهور آمریکا جایزه نوبل صلح را دریافت کند.

 

تجارت با طعم صلح

در راستای نکاتی که عنوان شد، علی براتی طی گفت وگویی با «شرق»، اساسا موضوع «دریافت جایزه نوبل صلح را پارامتر تعیین کننده در مناسبات دیپلماتیک دولت دوم ترامپ» نمی‌داند و اعتقاد دارد که «نمی‌توان بر حسب این گزاره (دریافت نوبل صلح) نسبت به ریل گذاری سیاست خارجی دولت جدید آمریکا پیرامون ایران و سایر پرونده ها گمانه زنی کرد.» چرا که از منظر تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل، «محور و کانون ادعاهای تنش زدایانه دونالد ترامپ در قالب سیاست "کاهش هزینه‌های خارجی ایالات متحده آمریکا" معنا پیدا می‌کند، نه امیال و آرزوهای صلح طلبانه او.» در همین راستا براتی به اقدام اخیر دونالد ترامپ اشاره دارد که طی فرمان «تمام کمک‌های خارجی ایالات متحده را با هدف کاهش و مدیریت هزینه ها به شکل موقت متوقف کرد.»

 

فرمانی برای کاهش هزینه های آمریکا

در پیوست گفته های علی براتی، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا دستور توقف ۹۰ روزه کمک های توسعه خارجی را جهت بررسی کارایی و سازگاری آنها با سیاست خارجی خود صادر کرده است. در یادداشت وزارت امور خارجه آمریکا آمده است که بلافاصله پس از اجرایی شدن این دستور، مقامات ارشد «باید اطمینان حاصل کنند تا زمانی که مارکو روبیو، وزیر امور خارجه تصمیم جدیدی اتخاذ نکرده است، هیچ تعهد جدیدی برای کمک های خارجی ارائه نخواهد شد.» آمریکا بزرگترین اهداکننده کمک در جهان است و در سال مالی ۲۰۲۳، ۷۲ میلیارد دلار به کشورهای مختلف کمک کرده است.

یکی از مقامات آمریکایی که نخواست نامش فاش شود، اطلاع داد که به مقامات مسئول پروژه ها در اوکراین گفته شده است «همه کارها را متوقف کنند.» البته طبق یادداشت وزارت خارجه آمریکا، روبیو برای کمک های غذایی اضطراری معافیت صادر کرده است. این کاهش هزینه ها در حالی صورت می‌گیرد که اسرائیل سالانه حدود ۳.۳ میلیارد دلار بودجه نظامی خارجی از سوی آمریکا دریافت می کند، در حالی که مصر حدود ۱.۳ میلیارد دلار کمک نظامی از آمریکا دریافت کرده است.

بر اساس درخواست کنگره، اوکراین، گرجستان، استونی، لتونی، لیتوانی، تایوان، اندونزی، فیلیپین، تایلند، ویتنام، جیبوتی، کلمبیا، پاناما، اکوادور، اسرائیل، مصر و اردن برای دریافت کمک در سال ۲۰۲۵ شناسایی شده اند. در این درخواست با ادبیات ضدایرانی، همچنین ادعا شده است که آمریکا به دنبال تامین مالی و نظامی ارتش لبنان «به منظور کاهش بی ثباتی در این کشور و مقابله با نفوذ ایران است.»

 

 همپوشانی صلح و هزینه؟!

در سایه نکاتی که مطرح شد، محمدجواد خلیلی هم به عنوان دیگر کارشناس طی گپ و گفت خود با «شرق»، ضمن صحه بر تحلیل علی براتی بر «همپوشانی راهبرد کاهش هزینه دونالد ترامپ در عرصه سیاست خارجی با قرائت‌های صلح طلب طلبانه» تاکید دارد و به زعمش، «اگرچه دونالد ترامپ اساساً به دنبال آرمان های انسان دوستانه و صلح طلبانه در سیاست خارجی خود نبوده و بعید است در دولت دوم او نیز چنین نگاهی تکرار شود» اما به باور تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل، «تلاش‌های دونالد ترامپ برای کاهش هزینه‌های خارجی آمریکا که کمرنگ شدن تنش‌ها و منازعات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و حصول توافقات بین‌المللی را در پی خواهد داشت، می‌تواند به نتیجه‌ای مانند نامزدی او در صلح نوبل ختم گردد.» به این معنا که «شاید ترامپ در فکر دریافت نوبل صلح نباشد و با عینک تجاری به تحولات جهانی می نگرد، اما "کاهش هزینه" و "کم رنگ شدن منازعات" در یک منطق ناشی از "علت و معلول" می تواند در راستای هم تعریف شوند.»  

با این حال مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی با برجسته کردن «نگاه‌های راستگرایانه افراطی دونالد ترامپ که گاهی به خوانش‌های نژادپرستانه نزدیک است»، بسیار بعید می‌داند که «دونالد ترامپ، حتی با پایان دادن به جنگ اوکراین، مدیریت تحولات خاورمیانه و حصول توافق جدید با ایران بتواند نوبل صلح را دریافت کند.» چرا که به گفته این کارشناس، «سیاست‌های دیگر دونالد ترامپ تضاد جدی با تلاش‌های او (ترامپ) برای کاهش تنش و منازعات جهانی دارد.» از ادعاهای ارضی در خصوص خلیج مکزیک، گرینلند، کانادا و سایر مناطق گرفته تا هشدارها و تهدیدهای پی در پی ترامپ برای چین، روسیه، اتحادیه اروپا و دیگر کشورها با ابزاری به نام تعرفه‌های گمرکی» که قطعاً از منظر خلیلی «می‌تواند تشدید تنش در محیط بین الملل را به دنبال داشته باشد.»

با این خوانش، مفسر حوزه سیاست خارجی چنین نتیجه می‌گیرد که «کاهش هزینه‌های دونالد ترامپ با قرائت تجاری او می‌تواند به کاهش تنش بین المللی بینجامد، اما همزمان نقش آفرینی او در سایر مناسبات، تنش‌های جدیدی را شکل خواهد داد که در بهترین حالت مانند سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ تنها چند نماینده معدود راستگرای پارلمان‌های اروپایی، ترامپ را مستحق دریافت نوبل صلح می‌دانند.»

 

مردی تشنه دیده شدن

البته علی براتی در ادامه تحلیل خود با «شرق» از زاویه متفاوت به تلاش‌های تنش زدایانه دونالد ترامپ از منطق «کاهش هزینه» و احتمال دریافت نوبل صلح هم ورود می‌کند و با تحلیل روانشناسی شخصیتی او یقین دارد که «دونالد ترامپ، هم در دولت اول و هم در دولت دومش به صراحت و به روشنی هرچه تمام‌تر ثابت کرده است که مردی عاشق نمایش است». لذا به باور این کارشسناس، «سیاستمداری چون ترامپ که تشنه دیده شدن است نیم نگاه جدی هم به دریافت نوبل صلح خواهد داشت، اما لزوماً این پارامتر آنقدر تاثیرگذار نخواهد بود که دونالد ترامپ بخواهد در دولت جدید خود بر مبنای این عامل دست به ریل گذاری سیاست خارجی بزند.»