جهان مسیحیت بدون پاپ فرانسیس /آینده کلیسای کاتولیک به کدام سمت میرود؟
بیایید پاپ فرانسیس را با جملاتی که در سال ۲۰۲۳ و در ماههای نخست جنگ در باریکه غزه بیان کرد به یاد بیاوریم: در اینجا ما فراتر از جنگ رفتهایم. این جنگ نیست. این تروریسم است.

به گزارش گروه رسانه ای شرق،مرگ پاپ فرانسیس در آوریل ۲۰۲۵ و در سن ۸۸ سالگی، میتواند مسیحیت و کاتولیکها را وارد مرحله تازهای کند. او که پاپی صلحدوست، با دیدگاههایی مدرن و حامی حقوق فقرا محسوب میشد، سالها در یک ساختمان عمومی کوچک همراه با دیگر کشیشهای واتیکان زندگی کرد و در یک سال و نیم آخر، هر روزش را صرف دلجویی از فلسطینیان ساکن در غزه که زیر بمبارانهای اسرائیل قرار داشتند کرد.
واتیکان دیگر تنها نهادی مذهبی نیست
با گسترش سکولاریسم در اروپا و استقبال از مسیحیت کاتولیک در آفریقا و آسیا، نهاد پاپ و کلیسا از نهادی که تنها جنبه مذهبی داشت خارج و تبدیل به نهادی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی شده است. مروری بر عملکرد پاپ فرانسیس در بحرانهای بینالمللی و در مواجهه با مدرنیته نشان میدهد که با حضور ۱۳ ساله او در واتیکان، کلیسا وارد عصر جدیدی شده است.
این تغییر آنقدر واضح بود که پاپ فرانسیس و زندگیاش سینماگران را واداشت که طی ۱۰ سال؛ در شرایطی که او زنده بود پنج فیلم را با اقتباس از شخصیت او بسازند.
پاپ فرانسیس طی سالهای اخیر برای وقوع صلح در خاورمیانه تلاش زیادی کرد. تصویری از او در کنار مسیح آرمیده بر روی چفیه فلسطینی و گهواره چوبی که به دست نجاران فلسطینی ساخته شده بود و نشان از ریشههای فلسطینی عیسی مسیح داشت، عزم پاپ برای کمک به عبور از بحران را نمایندگی میکرد. البته این نخستین بار نبود که نهاد کلیسا وارد پادرمیانی در مناقشههای سیاسی شد. پیش از او پاپ ژان پل دوم برای پایان جنگ سرد پا پیش گذاشته بود.
بحرانهای ناتمام کلیسا
کلیسای کاتولیک در سالهای اخیر با بحرانهای فراوانی روبهرو شده است. فناوری، هوش مصنوعی و پیشرفتهای بیوتکنولوژی، واتیکان را دچار مشکلاتی کرده است. تا زمانی که پاپ فرانسیس عهدهدار امور واتیکان و رهبر کاتولیکهای جهان بود، مواجهه با این بحرانها، سادهتر به نظر میرسد. او علیه تکنولوژی و جهانیسازی موضعی منفی نداشت. فرانسیس رویکردی نو اتخاذ کرده و با وجود اینکه انتقادات زیادی بر او وارد میشد، مقابل محافظهکاران سنتی ایستادگی کرد.
عملکرد خورخه ماریو برگولیو، پاپ آرژانتینی نشان از رویکرد باز او به تغییرات داشت. او به طور پیوسته در مورد تغییرات اقلیمی، فقر و مساله پناهجویان حرف زد. اما گسترده تفکرات او به همینجا هم محدود نشد. حمایت او از زوجهای همجنس کلیسای کاتولیک را که درگیر برخی بدنامیها بود، دچار شوک و کاتولیکها را حیرتزده کرد. پیش از این نهاد کلیسا نمادی واقعی از محافظهکاری در غرب محسوب میشد.
واتیکان از سال ۲۰۱۵ به این سو و به ویژه پس از تصمیمات انقلابی پاپ فرانسیس در سال ۲۰۲۰ نمادی از تجدد به حساب آمد. رویکرد پاپ اما مورد علاقه همه گروهها نبود. هر چقدر لیبرالها از ظهور پاپ مدرن در واتیکان استقبال میکردند، محافظهکاران نگران انحراف مسیحیت بودند.
پاپی که از آمریکای جنوبی آمده بود، طی سالها با مشکل کاهش محبوبیت کلیسای کاتولیک در میان اروپاییها و اهالی آمریکای جنوبی دست و پنجه نرم کرد. حتی رویکرد تجددخواهانه پاپ و دستورالعملهای سفت و سختش برای برخورد با رسواییهای مالی و اخلاقی نتوانست در غرب به محبوبیت کلیسا اضافه کند و اروپاییها و آمریکاییها را به مراسم عشای ربانی بکشاند. با این حال اوضاع در آفریقا و آسیا متفاوت بود.
کلیسای بدون پاپ فرانسیس
جهان در انتظار است تا دود سفید از سیستین تکلیف پاپ بعدی را روشن کند. انتخاب پاپ بعدی که در مجمع کاردینالها صورت میگیرد، آینده کلیسا را روشن خواهد کرد. در این مقطع زمانی، ریش و قیچی دست کاردینالهاست تا تعیین کنند که آیا آینده واتیکان قرار است شبیه به دورانی باشد که پاپ فرانسیس در آن حضور داشت یا باید محتاطتر و محافظهکارتر پیش برود.
طرفداران رویکردی که پاپ فرانسیس اتخاذ میکرد، میگویند انتخاب پاپ بعدی از جنوب جهانی، یعنی همان نقطهای که کلیسای کاتولیک در ۱۳ سال گذشته برای خود اعتباری مثال زدنی جلب کرده، بهترین گزینه ممکن است. این اقدام به معنای ادامه راهی است که فرانسیس آمده و میتواند به جهانی شدن مسیحیت کاتولیک کمک شایانی کند.
در فهرستی که این روزها مورد توجه قرار گرفته، کاردینالی از غنا و دیگری از فیلیپین دیده میشود که میتوانند ادامه دهنده راه فرانسیس باشند. هر دو این کاردینالها خود را از افراد معتقد به آنگونه از مسیحیتی میدانند که پاپ قبلی مروج آن بود.
اما خطر بازگشت کلیسا به سمت محافظهکاری، جدی است. کاردینالهای محافظهکاری که ترجیح میدهند دستورالعملی سنتی را از واتیکان اجرا کنند، نفوذ قابلتوجهی دارند. این گروه از کاردینالها که بعید نیست پاپ بعدی را با سلیقه خود انتخاب کنند، مایلند تا کلیسا را به پیش از سال ۲۰۱۳ برگردانند. مهمترین نگرانی آنها درمورد مسائل اخلاقی و سنتی است. پایبندی مسیحیان به شکل همیشگی و سنتی خانواده، میتواند خیال مسیحیان محافظهکار را بابت آنچه آنها انحراف مینامند، راحت کند. بازگشت شکوه پیشین به واتیکان، ممکن است محبوبیت کاتولیکها را در جنوب جهانی کم کند. همچنین خطر آن وجود دارد که نوعی از همزیستی میان مسلمانان و مسیحیان و یهودیان و مسیحیان که فرانسیس آن را ترویج کرده بود، به فراموشی سپرده شود. در شرایطی که جهان بیش از دهههای گذشته جنگ به خود دیده است، تغییر رویکردهایی از این دست میتواند یک عقبنشینی جدی برای کلیسای کاتولیک به حساب بیاید.
اما در کنار این سناریوها، یک سناریوی دیگر هم مطرح می شود. پاپ فرانسیس در دوران حیات خود بر سینودالیته کردن(مشارکت جمعی در تصمیمگیریها) تاکید داشت. این رویکرد به معنای کاهش نفوذ واتیکان به شکل فعلی خود است. طرفداران چنین نگاهی میگویند واتیکان اگر نتواند خود را به روز کرده و در تصمیمگیریها منافع جمعی را مدنظر قرار دهد، تبدیل به نهادی دکوری خواهد شد. این خطری است که به صورت جدی کلیسای کاتولیک را تهدید میکند. برای فرار از چنین شرایطی رویکرد پاپ فرانسیس در میان گروهی از مسیحیان جدی گرفته میشود. او در سال ۲۰۲۳ مجمع سینود را با شرکت کاردینالها و کشیشها و مسیحیان عادی برگزار کرد. این اقدام به دموکراتیزه شدن کلیسای کاتولیک تعبیر شد که برای گروهی از مسیحیان خوشایند و برای گروه دیگری که خواهان احیای اقتدار پاپ بودند، ناخوشایند بود. در صورتیکه چنین رویکردی پیروز شود( که احتمال آن زیاد نیست) نقش پاپ بیش از هر زمان دیگری فورمالیته خواهد بود و تصمیمگیریهای اساسی به دست شوراهای محلی و کاردینالها و اسقفها گرفته میشود.
مرگ فرانسیس کلیسا را با بحران روبهرو میکند
پاپ فرانسیس شباهتی به هیچیک از پاپهای اروپایی قبلی نداشت. او انقلابی در کلیسای کاتولیک به راه انداخت و حالا با مرگش، واتیکان را که باید مسیر آیندهاش را تعیین کند با بحران رو به رو کرده است.
کلیسا کاتولیک با وجود همه تلاشهای پاپ فرانسیس به دلیل بحرانهای مرتبط با فساد اخلاقی و مالی، وضعیت دشواری دارد. در نبود پاپ پیشین که عزمی جزم برای مقابله با هرگونه فساد داشت، اعتبار واتیکان در خطری جدی قرار خواهد گرفت.