|

آموزش مجازی نوین یا آموزش تجمعی فرسایشی؟

رحیم عبادی*

آغاز سال تحصیلی همواره در تاریخ و فرهنگ ما ایرانیان به نیکی یاد می‌شده؛ اما دو، سه سالی است کرونا قاعده آغاز و انجام سال تحصیلی را دگرگون کرده است. شیوع بیماری کووید19 به ناگاه کیان تعلیم و تربیت و نهادهای آموزشی را با خطر تعطیلی مواجه کرد و بیم آن می‌رفت که میلیون‌ها و بلکه میلیاردها انسان در سراسر جهان از تحصیل، تعلیم و تربیت محروم بمانند. فناوری اطلاعات و ارتباطات با همکاری همه عوامل آموزشی، در دو سال اخیر به صورت معجزه‌آسایی به یاری دولت‌ها، ملت‌ها و همه علاقه‌مندان به تحصیل و یادگیری آمد و توانست از تعطیلی نهادهای آموزشی در سراسر جهان جلوگیری کند و آموزش مجازی یا یادگیری الکترونیکی به همگان این نوید را داد که گرچه مدارس و دانشگاه‌ها بسته می‌شوند، اما تعلیم، تربیت و یادگیری تعطیل نخواهد شد و بدین‌سان حدود دو سال است همه امورات آموزشی در بستر آموزش مجازی ارائه می‌شود. امروزه که با واکسیناسیون آحاد جامعه خطر گسترش بیماری یاغی کووید19 مهار شده است، به نظر می‌رسد میل به آموزش حضوری به‌عنوان یک خواست همگانی، نه‌فقط در ایران بلکه در همه جهان فراگیر شده و مهم‌ترین پرسش آن است که آیا آموزش مجازی باید تداوم یابد یا باید برای همیشه از او خداحافظی کنیم؟ پاسخ این پرسش چیست؟

1- آموزش مجازی یا به عبارت صحیح‌تر «یادگیری الکترونیکی» یا e-learning بیش از سه دهه است بخشی از مأموریت‌های رسمی نهادهای آموزشی به‌ویژه آموزش عالی را بر عهده دارد و این مدل آموزشی گرچه ابتدا برای گروه‌های خاص همچون شاغلان، محرومان از تحصیل و... پیش‌بینی شده بود، اما به مرور زمان به‌عنوان یک زیرنظام آموزشی، بسیاری از گروه‌های شغلی و آموزشی را شامل شده است؛ چنانچه در حال حاضر در دنیا و ایران، مؤسسات، دانشگاه‌ها و مدارس بزرگی به‌طور کامل در بستر یادگیری الکترونیکی یا e-learning خدمات آموزشی و پژوهشی خود را ارائه می‌دهند و قطعا از کیفیت مناسب و مورد تأیید نهادهای رسمی آموزشی نیز برخوردار هستند. بنابراین این پدیده دارای قدمت، فلسفه، کارایی و اثربخشی بوده است.
2- بر اساس پیش‌بینی‌های سازمان بهداشت جهانی گرچه تولید و به‌کارگیری واکسن‌ها تاکنون توانسته است میزان مرگ‌ومیرها را کاهش دهد، اما هنوز نتوانسته این بیماری را به‌طور کامل ریشه‌کن کند و بر اساس نظرات اعلام‌شده، این بیماری همچون سایر بیماری‌های هم‌گروه، هیچ‌وقت از بین نخواهد رفت و یک همزیستی را با انسان خواهد داشت؛ به‌علاوه، نمونه‌های جهش‌یافته این بیماری همچنان در حال گسترش و شیوع است. بنابراین عقل سلیم حکم می‌کند بهره‌مندی از آموزش مجازی همچنان به‌عنوان یک گزینه جایگزین در برنامه‌ها منظور شود.
3- امروزه با گسترش اینترنت و توسعه شبکه‌های اجتماعی، بهره‌گیری از فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی بخش لاینفک زندگی همه آحاد جامعه شده و این مهم برای جوانان، نوجوانان و نهادهای آموزشی اهمیت مضاعفی پیدا کرده است؛ تا جایی‌ که حذف این ابزارها و قابلیت‌های فناوری اطلاعات غیرممکن و نشدنی است. بر همین اساس، به‌کارگیری ابزارهای آموزشی و کمک‌آموزشی در بستر فضای مجازی امری اجتناب‌ناپذیر است. در نتیجه، آموزش مجازی نه فقط یک انتخاب و نیاز بلکه یک الزام و اجبار برای تحصیل و یادگیری است.
4- آموزش مجازی هم یک فرصت است و هم می‌تواند یک محدودیت باشد. فرصت به دلیل استفاده از مزایای ارزشمند آن همچون حذف زمان و مکان در یادگیری، همیشه در دسترس بودن آموزش و خدمات یادگیری، برخورداری از قابلیت‌های چندرسانه‌ای در امر یادگیری و... و محدودیت به دلیل حذف آموزش به صورت حضوری و چهره به چهره، محدودیت در تعامل با معلمان و سایر دانشجویان و دانش‌آموزان، نارسایی در زیرساخت‌ها و اختلال در لذت‌بردن از یادگیری و... . چه خوب است در یک نگاه به آینده، مزیت‌ها همچنان تقویت و محدودیت‌ها کاهش یابد و مطالعات نشان داده است که مدل آموزش ترکیبی یا Blended learning گزینه مناسبی برای همگان خواهد بود.
5- بنابراین آنچه در شرایط موجود می‌توان به آن توصیه کرد، این است که به‌هیچ‌وجه به صلاح نهادها و دست‌اندرکاران آموزشی نیست که با این پدیده تحول‌آفرین بی‌تفاوت و ساده‌انگاره برخورد کنند؛ زیرا مطالعات و بررسی‌ها نشان داده یادگیری الکترونیکی همچون بانکداری الکترونیک، تجارت الکترونیک و در یک معنای کامل دولت الکترونیک همه مؤلفه‌های آموزش و یادگیری را متحول خواهد کرد و بخش لاینفک فرایند یادگیری و یاددهی خواهد بود.

این امر با ورود فناوری‌های تحول‌آفرینی مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، یادگیری موبایل، هوش شناختی، فناوری هم‌گرا، وب هوشمند، تحول دیجیتال و... بسیار گسترده‌تر، فراگیرتر و مؤثر خواهد بود؛ تا جایی‌ که امروزه کارشناسان تعلیم و تربیت به یادگیری عمیق، یادگیری مادام‌العمر و یادگیری پایدار و راه‌های تحقق آن می‌اندیشند.
6- الزامات ورود به جامعه جدید یا دنیای مجازی و عصر تحول دیجیتال، همگامی و همراهی با یادگیری الکترونیکی است و همراهی با این پدیده شگفت‌آور قرن بیست‌ویک، درک صحیح از یادگیری الکترونیکی و فناوری‌های تحول‌آفرین به‌ویژه تحول دیجیتال از یک سو و تأمین سازوکارهای لازم برای آشنایی یادگیرندگان (اعم از دانشجویان و دانش‌آموزان)، تسهیلگران (استادان و معلمان) و پشتیبانان (فنی، آموزشی، تحصیلی و تربیتی) و کمک به تواناسازی آنان برای بهره‌مندی از این فناوری‌های نوین و تأمین زیرساخت خطوط ارتباطی برای ارائه خدمات آسان و در دسترس و در همه زمان‌ها و مکان‌ها از سوی دیگر.
7- اینک مناسب‌ترین فرصت برای دولتمردان و دست‌اندرکاران، سیاست‌گذاران، برنامه‌ریزان و مدیران ارشد نظام آموزش عالی و آموزش‌و‌پرورش و حتی نظام آموزش پزشکی است که نهادهای آموزشی را با رویکرد آموزش ترکیبی و تلفیقی برای شرایط پس از کرونا آماده کنند و از آموزش مزاجی به آموزش مجازی هجرت کنند. باید به کرونا درود فرستاد که مدیران ارشد نظام‌های آموزشی از‌جمله استادان، معلمان، دانشجویان و دانش‌آموزان را وادار کرد تحول در نظام‌های آموزشی را که ذاتا محافظه‌کار است، بپذیرند و نسبت به روزآمد و کارآمد‌کردن مأموریت‌های آموزشی بیش از گذشته همت گمارند. باید بپذیریم که راه اساسی تحول در نظام‌های آموزشی از بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات و فناوری‌های تحول‌آفرین خواهد گذشت تا فرایند یادگیری‌-یاددهی لذت‌بخش، عمیق و ماندگار شود؛ امری که مأموریت اصلی تحول دیجیتال در نهادهای آموزشی است.
* عضو هیئت‌ علمی دانشگاه فرهنگیان

آغاز سال تحصیلی همواره در تاریخ و فرهنگ ما ایرانیان به نیکی یاد می‌شده؛ اما دو، سه سالی است کرونا قاعده آغاز و انجام سال تحصیلی را دگرگون کرده است. شیوع بیماری کووید19 به ناگاه کیان تعلیم و تربیت و نهادهای آموزشی را با خطر تعطیلی مواجه کرد و بیم آن می‌رفت که میلیون‌ها و بلکه میلیاردها انسان در سراسر جهان از تحصیل، تعلیم و تربیت محروم بمانند. فناوری اطلاعات و ارتباطات با همکاری همه عوامل آموزشی، در دو سال اخیر به صورت معجزه‌آسایی به یاری دولت‌ها، ملت‌ها و همه علاقه‌مندان به تحصیل و یادگیری آمد و توانست از تعطیلی نهادهای آموزشی در سراسر جهان جلوگیری کند و آموزش مجازی یا یادگیری الکترونیکی به همگان این نوید را داد که گرچه مدارس و دانشگاه‌ها بسته می‌شوند، اما تعلیم، تربیت و یادگیری تعطیل نخواهد شد و بدین‌سان حدود دو سال است همه امورات آموزشی در بستر آموزش مجازی ارائه می‌شود. امروزه که با واکسیناسیون آحاد جامعه خطر گسترش بیماری یاغی کووید19 مهار شده است، به نظر می‌رسد میل به آموزش حضوری به‌عنوان یک خواست همگانی، نه‌فقط در ایران بلکه در همه جهان فراگیر شده و مهم‌ترین پرسش آن است که آیا آموزش مجازی باید تداوم یابد یا باید برای همیشه از او خداحافظی کنیم؟ پاسخ این پرسش چیست؟

1- آموزش مجازی یا به عبارت صحیح‌تر «یادگیری الکترونیکی» یا e-learning بیش از سه دهه است بخشی از مأموریت‌های رسمی نهادهای آموزشی به‌ویژه آموزش عالی را بر عهده دارد و این مدل آموزشی گرچه ابتدا برای گروه‌های خاص همچون شاغلان، محرومان از تحصیل و... پیش‌بینی شده بود، اما به مرور زمان به‌عنوان یک زیرنظام آموزشی، بسیاری از گروه‌های شغلی و آموزشی را شامل شده است؛ چنانچه در حال حاضر در دنیا و ایران، مؤسسات، دانشگاه‌ها و مدارس بزرگی به‌طور کامل در بستر یادگیری الکترونیکی یا e-learning خدمات آموزشی و پژوهشی خود را ارائه می‌دهند و قطعا از کیفیت مناسب و مورد تأیید نهادهای رسمی آموزشی نیز برخوردار هستند. بنابراین این پدیده دارای قدمت، فلسفه، کارایی و اثربخشی بوده است.
2- بر اساس پیش‌بینی‌های سازمان بهداشت جهانی گرچه تولید و به‌کارگیری واکسن‌ها تاکنون توانسته است میزان مرگ‌ومیرها را کاهش دهد، اما هنوز نتوانسته این بیماری را به‌طور کامل ریشه‌کن کند و بر اساس نظرات اعلام‌شده، این بیماری همچون سایر بیماری‌های هم‌گروه، هیچ‌وقت از بین نخواهد رفت و یک همزیستی را با انسان خواهد داشت؛ به‌علاوه، نمونه‌های جهش‌یافته این بیماری همچنان در حال گسترش و شیوع است. بنابراین عقل سلیم حکم می‌کند بهره‌مندی از آموزش مجازی همچنان به‌عنوان یک گزینه جایگزین در برنامه‌ها منظور شود.
3- امروزه با گسترش اینترنت و توسعه شبکه‌های اجتماعی، بهره‌گیری از فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی بخش لاینفک زندگی همه آحاد جامعه شده و این مهم برای جوانان، نوجوانان و نهادهای آموزشی اهمیت مضاعفی پیدا کرده است؛ تا جایی‌ که حذف این ابزارها و قابلیت‌های فناوری اطلاعات غیرممکن و نشدنی است. بر همین اساس، به‌کارگیری ابزارهای آموزشی و کمک‌آموزشی در بستر فضای مجازی امری اجتناب‌ناپذیر است. در نتیجه، آموزش مجازی نه فقط یک انتخاب و نیاز بلکه یک الزام و اجبار برای تحصیل و یادگیری است.
4- آموزش مجازی هم یک فرصت است و هم می‌تواند یک محدودیت باشد. فرصت به دلیل استفاده از مزایای ارزشمند آن همچون حذف زمان و مکان در یادگیری، همیشه در دسترس بودن آموزش و خدمات یادگیری، برخورداری از قابلیت‌های چندرسانه‌ای در امر یادگیری و... و محدودیت به دلیل حذف آموزش به صورت حضوری و چهره به چهره، محدودیت در تعامل با معلمان و سایر دانشجویان و دانش‌آموزان، نارسایی در زیرساخت‌ها و اختلال در لذت‌بردن از یادگیری و... . چه خوب است در یک نگاه به آینده، مزیت‌ها همچنان تقویت و محدودیت‌ها کاهش یابد و مطالعات نشان داده است که مدل آموزش ترکیبی یا Blended learning گزینه مناسبی برای همگان خواهد بود.
5- بنابراین آنچه در شرایط موجود می‌توان به آن توصیه کرد، این است که به‌هیچ‌وجه به صلاح نهادها و دست‌اندرکاران آموزشی نیست که با این پدیده تحول‌آفرین بی‌تفاوت و ساده‌انگاره برخورد کنند؛ زیرا مطالعات و بررسی‌ها نشان داده یادگیری الکترونیکی همچون بانکداری الکترونیک، تجارت الکترونیک و در یک معنای کامل دولت الکترونیک همه مؤلفه‌های آموزش و یادگیری را متحول خواهد کرد و بخش لاینفک فرایند یادگیری و یاددهی خواهد بود.

این امر با ورود فناوری‌های تحول‌آفرینی مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، یادگیری موبایل، هوش شناختی، فناوری هم‌گرا، وب هوشمند، تحول دیجیتال و... بسیار گسترده‌تر، فراگیرتر و مؤثر خواهد بود؛ تا جایی‌ که امروزه کارشناسان تعلیم و تربیت به یادگیری عمیق، یادگیری مادام‌العمر و یادگیری پایدار و راه‌های تحقق آن می‌اندیشند.
6- الزامات ورود به جامعه جدید یا دنیای مجازی و عصر تحول دیجیتال، همگامی و همراهی با یادگیری الکترونیکی است و همراهی با این پدیده شگفت‌آور قرن بیست‌ویک، درک صحیح از یادگیری الکترونیکی و فناوری‌های تحول‌آفرین به‌ویژه تحول دیجیتال از یک سو و تأمین سازوکارهای لازم برای آشنایی یادگیرندگان (اعم از دانشجویان و دانش‌آموزان)، تسهیلگران (استادان و معلمان) و پشتیبانان (فنی، آموزشی، تحصیلی و تربیتی) و کمک به تواناسازی آنان برای بهره‌مندی از این فناوری‌های نوین و تأمین زیرساخت خطوط ارتباطی برای ارائه خدمات آسان و در دسترس و در همه زمان‌ها و مکان‌ها از سوی دیگر.
7- اینک مناسب‌ترین فرصت برای دولتمردان و دست‌اندرکاران، سیاست‌گذاران، برنامه‌ریزان و مدیران ارشد نظام آموزش عالی و آموزش‌و‌پرورش و حتی نظام آموزش پزشکی است که نهادهای آموزشی را با رویکرد آموزش ترکیبی و تلفیقی برای شرایط پس از کرونا آماده کنند و از آموزش مزاجی به آموزش مجازی هجرت کنند. باید به کرونا درود فرستاد که مدیران ارشد نظام‌های آموزشی از‌جمله استادان، معلمان، دانشجویان و دانش‌آموزان را وادار کرد تحول در نظام‌های آموزشی را که ذاتا محافظه‌کار است، بپذیرند و نسبت به روزآمد و کارآمد‌کردن مأموریت‌های آموزشی بیش از گذشته همت گمارند. باید بپذیریم که راه اساسی تحول در نظام‌های آموزشی از بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات و فناوری‌های تحول‌آفرین خواهد گذشت تا فرایند یادگیری‌-یاددهی لذت‌بخش، عمیق و ماندگار شود؛ امری که مأموریت اصلی تحول دیجیتال در نهادهای آموزشی است.
* عضو هیئت‌ علمی دانشگاه فرهنگیان