یک هفته پس از غائله قتل جورج فلوید در ایالت مینیاپولیس، معترضان به قتل او، با تشکیل جنبشی به نام «جان سیاهان مهم است»، با شعارها و اهدافی تردیدآمیز، در بریتانیا، آلمان، فرانسه، کانادا، استرالیا و تعدادی از کشورهای دیگر هم به خیابانها آمدند و از سبک و نماد تظاهرات در ایالات متحده تقلید کردند؛ زانوزدن و پایینکشیدن مجسمهها. آتلانتیک در تحلیلی از اعتراضهای هفتههای اخیر کانادا و نقش نخستوزیر این کشور در شدتگرفتن آن مینویسد: در عصر رسانههای اجتماعی، هر اعتراضی بهطور بالقوه اعتراضی جهانی به شمار میآید. اکنون نیز با اعتراضهای ماههای اخیر در کانادا -که در آن کامیونداران مخالف واکسیناسیون اجباری در آن کشور که مسیرهای زمینی ازجمله گذرگاه مهم مرزی با ایالات متحده را مسدود کردهاند- اقدامات کموبیش مشابهی هم در دیگر کشورها ازجمله نیوزیلند، فرانسه و بلژیک از طرف مخالفان الزام تزریق واکسن انجام شده است. جالب اینکه بسیاری از پولهای اهدایی برای حمایت از اعتراضات کامیونداران کانادایی، در سطح بینالمللی بهویژه در ایالات متحده جمعآوری شده است.
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق ایالات متحده، «ران دیسانتیس»، فرماندار فلوریدا و «تد کروز» سناتور ایالت تگزاس، تنها برخی از جمهوریخواهانی هستند که از معترضان در کانادا حمایت کردهاند. سبک و نماد این اعتراضها نیز به طرز عجیبی غیرمحلی به نظر میرسد. یکی از عکسهای این جنبشهای اعتراضی که در تمام رسانهها بازتاب یافت، مردی سوار بر اسب در اتاوا پایخت کانادا را نشان میدهد که در حال برافراشتن پرچم ترامپ 2024 بود. پرچمهای کنفدراسیون و کلاههایی با شعار «دوباره آمریکا را برمیافرازیم» نیز در دست تعداد زیادی از معترضان مشاهده شده است. در ماجرای اعتراض کامیونداران کانادایی نمیتوان عملکرد غیر لیبرال جاستین ترودو، نخستوزیر این کشور را نادیده گرفت. هنگامی که ترودو ماه گذشته اعلام کرد کامیوندارانی که به دستورات الزامآور مبنی بر لزوم تزریق واکسن کووید19 اعتراض میکنند، «دیدگاههایی غیرقابل قبول» دارند، معترضان را به این نتیجه رساند که برای پیگیری خواستههای خود راهی جز رفتن به خیابانها ندارند. دولت کانادا به رهبری حزب لیبرال به دولتی غیرلیبرال تبدیل شده است. کامیونداران با تشکیل کاروانی به نام «کاروان آزادی» که اعتراض خود را بهطور مسالمتآمیز پیش میبرند، یک گروه سازمانیافته با یک رهبر مشخص نیستند. نکته مهم اینجاست که ترودو نگفته است مسدودکردن پل میان آمریکا و کانادا که دیترویت در آمریکا را به ویندزور کانادا متصل میکند، غیرقابل قبول است. او در همان ابتدا و قبل از مسدودشدن جادهها، آرمانها و دلایل اعتراضهای کامیونداران را غیرقابل قبول و فراتر از حد تحمل اعلام کرده بود.
استاندارد دوگانه ترودو
عدم تحمل و استاندارد دوگانه امری ناپسند است و این امر برای سیاستمداران بیشتر صدق میکند. ترودو که با افتخار از جنبش خرابکاران و خشونتطلبان به بهانه تأکید بر جان سیاهپوستان حمایت میکند، در این مورد موضعی کاملا متفاوت اتخاذ کرده و به دلیل اینکه معترضان اغلب نگاه سیاسی متفاوتی با او دارند، اعتراض آنها را «اقدامات اوباش و آشوبگران و برهمزنندگان نظم» دانسته است. به این ترتیب، با بالاگرفتن اثرات اعتراضات کامیونداران در کانادا باید در انتظار گسترش آن در دیگر نقاط جهان هم باشیم. کامیونها پل میان ویندزور و دیترویت را مسدود کردند؛ این شلوغترین گذرگاه مرزی بین ایالات متحده و کانادا است که برای جابهجایی قطعات خودرو گذرگاهی بسیار مهم است. موانعی هم در گذرگاههای مرزی در آلبرتا و منیتوبا گزارش شده است. کاروان دیگری هم در تلاش است تا جاده اصلی منیتوبا به انتاریو را مسدود کند. با اینکه در روزهای گذشته و به دستور یک دادگاه، پلیس برای بازگشایی گذرگاههای میان کانادا و آمریکا وارد عمل شد و انتظار میرود این مسیرها بهزودی بهطور کامل بازگشایی شوند، اما مشکل اصلی بر سر جای خود باقی مانده است. حدود 90 درصد از کامیونداران کانادایی واکسینه شدهاند و تعداد نسبتا کمی از معترضان رانندگان حرفهای کامیون هستند. این معترضان ضد قوانین قرنطینه نیستند، بلکه فقط ضد واکسیناسیون هستند. جرقه آغاز اعتراضات، الزامی بود که بر اساس آن کامیونداران برای عبور از مرز ایالات متحده و کانادا میبایست واکسینه شوند. این جنبش معترضان، رویارویی طبقه کارگر علیه نخبگان مرفه نیست و بار اعتراضات از یک طرف بر دوش ساکنان اتاوا افتاده که خیابانهایشان فلج شده و از طرف دیگر منجر به تعطیلی کارخانههای خودروسازی کانادایی شده که به دلیل اختلالهای مرزی، در انتظار دریافت قطعات هستند. حدود 32 درصد از کاناداییها با اعتراضات کامیونداران ابراز همدردی و همراهی کردهاند. درست است که این رقم نشاندهنده محبوبیت نیست، اما ادعای عدم محبوبیت را هم رد میکند. بد نیست بدانیم جاستین ترودو با 32.6 درصد آرا در انتخابات فدرال سال 2021 به پیروزی رسید؛ بنابراین در صورت ادامه مسدودماندن جادهها و گذرگاهها، کاناداییها رئیس نیروی پلیس اتاوا، پلیس استان اونتاریو، سوارهنظام سلطنتی کانادا یا مقامهای ارشد استانی را مقصر نمیدانند، بلکه دولت ترودو و اقتدار این دولت است که به چالش کشیده میشود. اگر ترودو نتواند یا نخواهد راهحلی برای این چالش ارائه کند، بهای آن را خواهد پرداخت.
چالشی برای آمریکا
این چالش ممکن است به بحرانی بزرگ تبدیل شود. ترودو باید وارد عمل شود، اما کانادا ممکن است فاقد ابزار لازم برای اقدام مؤثر و قاطعانه برای پایاندادن به اعتراضات بدون آسیب به معترضان یا پلیس باشد. یک نمایش بزرگ قدرت ممکن است معترضان را متقاعد کند بیسروصدا به خانه بازگردند. یک نمایش تردیدآمیز ممکن است آنها را وسوسه کند که مقاومت کنند و ببینند در صورت ادامه ایستادگی در برابر زورگویی دولت ترودو، چه اتفاقی میافتد. اما اگر سرکوب معترضان در کانادا به درگیریهای شدید بینجامد، ممکن است عواقب منفی آن محدود به این کشور نباشد؛ همانطور که هماکنون هم در چند کشور در همراهی با کامیونداران کانادایی اعتراضاتی انجام شده است. این اعتراضها کاناداییها را شوکه کرده است؛ زیرا کانادا بهطور کلی کشوری کاملا قانونمند است و ظاهرا هنوز هم قانونمند باقی مانده است؛ اخیرا دادگاه به کامیونداران دستور داد تا بوقزدن در حین اعتراض را متوقف کنند و بلافاصله صدای بوقها قطع شد.
بااینحال، اگر روند استفاده از کامیونها بهعنوان استحکاماتی برای مسدودکردن مرزهای زمینی گسترش مییافت، میتوانست معترضان آمریکایی را هم در هر جریان سیاسی را که کمتر از همتایان کانادایی خود با قوانین همراهی دارند، بسیج کند. آمریکا در شرایطی است که مستعد افزایش خشونت است. در 12 سال اخیر خشونت با انگیزه سیاسی در آمریکا همواره روندی صعودی داشته است؛ از یک سو شاهد شورش و غارت در شهرهای ایالات متحده پس از قتل جورج فلوید بودیم و از سوی دیگر آشوبگران در پوشش جنبش حمایت از جان سیاهپوستان اقدامی ناکام برای ربودن گرچن ویتمر، فرماندار میشیگان انجام دادند. این مسائل همگی قبل از حمله ششم ماه ژانویه افراطگرایان به ساختمان کنگره رخ داد. ادامه این وضعیت در کانادا، آمریکا را هم درگیر خواهد کرد.
آرش فرحزاد: یک هفته پس از غائله قتل جورج فلوید در ایالت مینیاپولیس، معترضان به قتل او، با تشکیل جنبشی به نام «جان سیاهان مهم است»، با شعارها و اهدافی تردیدآمیز، در بریتانیا، آلمان، فرانسه، کانادا، استرالیا و تعدادی از کشورهای دیگر هم به خیابانها آمدند و از سبک و نماد تظاهرات در ایالات متحده تقلید کردند؛ زانوزدن و پایینکشیدن مجسمهها. آتلانتیک در تحلیلی از اعتراضهای هفتههای اخیر کانادا و نقش نخستوزیر این کشور در شدتگرفتن آن مینویسد: در عصر رسانههای اجتماعی، هر اعتراضی بهطور بالقوه اعتراضی جهانی به شمار میآید. اکنون نیز با اعتراضهای ماههای اخیر در کانادا -که در آن کامیونداران مخالف واکسیناسیون اجباری در آن کشور که مسیرهای زمینی ازجمله گذرگاه مهم مرزی با ایالات متحده را مسدود کردهاند- اقدامات کموبیش مشابهی هم در دیگر کشورها ازجمله نیوزیلند، فرانسه و بلژیک از طرف مخالفان الزام تزریق واکسن انجام شده است. جالب اینکه بسیاری از پولهای اهدایی برای حمایت از اعتراضات کامیونداران کانادایی، در سطح بینالمللی بهویژه در ایالات متحده جمعآوری شده است.
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق ایالات متحده، «ران دیسانتیس»، فرماندار فلوریدا و «تد کروز» سناتور ایالت تگزاس، تنها برخی از جمهوریخواهانی هستند که از معترضان در کانادا حمایت کردهاند. سبک و نماد این اعتراضها نیز به طرز عجیبی غیرمحلی به نظر میرسد. یکی از عکسهای این جنبشهای اعتراضی که در تمام رسانهها بازتاب یافت، مردی سوار بر اسب در اتاوا پایخت کانادا را نشان میدهد که در حال برافراشتن پرچم ترامپ 2024 بود. پرچمهای کنفدراسیون و کلاههایی با شعار «دوباره آمریکا را برمیافرازیم» نیز در دست تعداد زیادی از معترضان مشاهده شده است. در ماجرای اعتراض کامیونداران کانادایی نمیتوان عملکرد غیر لیبرال جاستین ترودو، نخستوزیر این کشور را نادیده گرفت. هنگامی که ترودو ماه گذشته اعلام کرد کامیوندارانی که به دستورات الزامآور مبنی بر لزوم تزریق واکسن کووید19 اعتراض میکنند، «دیدگاههایی غیرقابل قبول» دارند، معترضان را به این نتیجه رساند که برای پیگیری خواستههای خود راهی جز رفتن به خیابانها ندارند. دولت کانادا به رهبری حزب لیبرال به دولتی غیرلیبرال تبدیل شده است. کامیونداران با تشکیل کاروانی به نام «کاروان آزادی» که اعتراض خود را بهطور مسالمتآمیز پیش میبرند، یک گروه سازمانیافته با یک رهبر مشخص نیستند. نکته مهم اینجاست که ترودو نگفته است مسدودکردن پل میان آمریکا و کانادا که دیترویت در آمریکا را به ویندزور کانادا متصل میکند، غیرقابل قبول است. او در همان ابتدا و قبل از مسدودشدن جادهها، آرمانها و دلایل اعتراضهای کامیونداران را غیرقابل قبول و فراتر از حد تحمل اعلام کرده بود.
استاندارد دوگانه ترودو
عدم تحمل و استاندارد دوگانه امری ناپسند است و این امر برای سیاستمداران بیشتر صدق میکند. ترودو که با افتخار از جنبش خرابکاران و خشونتطلبان به بهانه تأکید بر جان سیاهپوستان حمایت میکند، در این مورد موضعی کاملا متفاوت اتخاذ کرده و به دلیل اینکه معترضان اغلب نگاه سیاسی متفاوتی با او دارند، اعتراض آنها را «اقدامات اوباش و آشوبگران و برهمزنندگان نظم» دانسته است. به این ترتیب، با بالاگرفتن اثرات اعتراضات کامیونداران در کانادا باید در انتظار گسترش آن در دیگر نقاط جهان هم باشیم. کامیونها پل میان ویندزور و دیترویت را مسدود کردند؛ این شلوغترین گذرگاه مرزی بین ایالات متحده و کانادا است که برای جابهجایی قطعات خودرو گذرگاهی بسیار مهم است. موانعی هم در گذرگاههای مرزی در آلبرتا و منیتوبا گزارش شده است. کاروان دیگری هم در تلاش است تا جاده اصلی منیتوبا به انتاریو را مسدود کند. با اینکه در روزهای گذشته و به دستور یک دادگاه، پلیس برای بازگشایی گذرگاههای میان کانادا و آمریکا وارد عمل شد و انتظار میرود این مسیرها بهزودی بهطور کامل بازگشایی شوند، اما مشکل اصلی بر سر جای خود باقی مانده است. حدود 90 درصد از کامیونداران کانادایی واکسینه شدهاند و تعداد نسبتا کمی از معترضان رانندگان حرفهای کامیون هستند. این معترضان ضد قوانین قرنطینه نیستند، بلکه فقط ضد واکسیناسیون هستند. جرقه آغاز اعتراضات، الزامی بود که بر اساس آن کامیونداران برای عبور از مرز ایالات متحده و کانادا میبایست واکسینه شوند. این جنبش معترضان، رویارویی طبقه کارگر علیه نخبگان مرفه نیست و بار اعتراضات از یک طرف بر دوش ساکنان اتاوا افتاده که خیابانهایشان فلج شده و از طرف دیگر منجر به تعطیلی کارخانههای خودروسازی کانادایی شده که به دلیل اختلالهای مرزی، در انتظار دریافت قطعات هستند. حدود 32 درصد از کاناداییها با اعتراضات کامیونداران ابراز همدردی و همراهی کردهاند. درست است که این رقم نشاندهنده محبوبیت نیست، اما ادعای عدم محبوبیت را هم رد میکند. بد نیست بدانیم جاستین ترودو با 32.6 درصد آرا در انتخابات فدرال سال 2021 به پیروزی رسید؛ بنابراین در صورت ادامه مسدودماندن جادهها و گذرگاهها، کاناداییها رئیس نیروی پلیس اتاوا، پلیس استان اونتاریو، سوارهنظام سلطنتی کانادا یا مقامهای ارشد استانی را مقصر نمیدانند، بلکه دولت ترودو و اقتدار این دولت است که به چالش کشیده میشود. اگر ترودو نتواند یا نخواهد راهحلی برای این چالش ارائه کند، بهای آن را خواهد پرداخت.
چالشی برای آمریکا
این چالش ممکن است به بحرانی بزرگ تبدیل شود. ترودو باید وارد عمل شود، اما کانادا ممکن است فاقد ابزار لازم برای اقدام مؤثر و قاطعانه برای پایاندادن به اعتراضات بدون آسیب به معترضان یا پلیس باشد. یک نمایش بزرگ قدرت ممکن است معترضان را متقاعد کند بیسروصدا به خانه بازگردند. یک نمایش تردیدآمیز ممکن است آنها را وسوسه کند که مقاومت کنند و ببینند در صورت ادامه ایستادگی در برابر زورگویی دولت ترودو، چه اتفاقی میافتد. اما اگر سرکوب معترضان در کانادا به درگیریهای شدید بینجامد، ممکن است عواقب منفی آن محدود به این کشور نباشد؛ همانطور که هماکنون هم در چند کشور در همراهی با کامیونداران کانادایی اعتراضاتی انجام شده است. این اعتراضها کاناداییها را شوکه کرده است؛ زیرا کانادا بهطور کلی کشوری کاملا قانونمند است و ظاهرا هنوز هم قانونمند باقی مانده است؛ اخیرا دادگاه به کامیونداران دستور داد تا بوقزدن در حین اعتراض را متوقف کنند و بلافاصله صدای بوقها قطع شد.
بااینحال، اگر روند استفاده از کامیونها بهعنوان استحکاماتی برای مسدودکردن مرزهای زمینی گسترش مییافت، میتوانست معترضان آمریکایی را هم در هر جریان سیاسی را که کمتر از همتایان کانادایی خود با قوانین همراهی دارند، بسیج کند. آمریکا در شرایطی است که مستعد افزایش خشونت است. در 12 سال اخیر خشونت با انگیزه سیاسی در آمریکا همواره روندی صعودی داشته است؛ از یک سو شاهد شورش و غارت در شهرهای ایالات متحده پس از قتل جورج فلوید بودیم و از سوی دیگر آشوبگران در پوشش جنبش حمایت از جان سیاهپوستان اقدامی ناکام برای ربودن گرچن ویتمر، فرماندار میشیگان انجام دادند. این مسائل همگی قبل از حمله ششم ماه ژانویه افراطگرایان به ساختمان کنگره رخ داد. ادامه این وضعیت در کانادا، آمریکا را هم درگیر خواهد کرد.