دره جنی و آبشوران
ابراهیم گلستان نویسندهای است که به دلیل فعالیت سیاسی و حضور در شرکت نفت از نزدیک با تحولات سیاسی و اقتصادی زمانهاش آشنا بود و این روند را در آثارش روایت میکرد و به قالب داستان درمیآورد. «اسرار گنج دره جنی» روایتی در مخالفت با تحول دروغینی است که ایران در دهه 40 در قالب انقلاب سفید و اصلاحات ارضی بهعنوان بخشی از این تحول و مدرنیزاسیون آمرانه و چندی بعد هم توهمی به نام حرکت به سوی تمدن بزرگ از سر گذراند.
ابراهیم گلستان نویسندهای است که به دلیل فعالیت سیاسی و حضور در شرکت نفت از نزدیک با تحولات سیاسی و اقتصادی زمانهاش آشنا بود و این روند را در آثارش روایت میکرد و به قالب داستان درمیآورد. «اسرار گنج دره جنی» روایتی در مخالفت با تحول دروغینی است که ایران در دهه 40 در قالب انقلاب سفید و اصلاحات ارضی بهعنوان بخشی از این تحول و مدرنیزاسیون آمرانه و چندی بعد هم توهمی به نام حرکت به سوی تمدن بزرگ از سر گذراند. جامعهای سنتی که بدون تغییرات بنیادی در باورها و زیربنای امور از طریق بیرونکشیدن گنج از دل زمین به شکل مقلد غرب درآمده است. گروهی مهندس برای راهسازی به نقشهبرداری و مساحی مشغولاند که از جعبه دیدیاب خود به تصویر مردی روستایی برمیخورند که آن طرف دره سرگرم شخمزدن زمین است تا اینکه یک روز در دخمهای به آثار عتیق و جواهرات میرسد و گنجی عظیم به دست میآورد که از شوق فراوان به سوی روستا میشتابد و گاو خود را قربانی میکند. مردم روستا که میدانند مرد در تنگنای مالی و فقر است او را دیوانه پنداشته، کتکش میزنند و از روستا میرانند. مرد هم تصمیم میگیرد به شهر برود، جواهرات را بفروشد و بعد با جاه و مقام برای انتقام به روستا برگردد. غافل از آنکه در شهر هم، زرگر و زنش دام دیگری برای او گستردهاند تا جواهرات را از او بربایند. قهوهچی و ژاندارم که به او مشکوک شدهاند با همدستی یکدیگر سر از کار او و دخمه جواهرات درمیآورند و سرآخر اهل روستا و زرگر به دخمه میرسند و با قتل و انفجار و زلزله یک به یک کشته یا پای دخمه مدفون میشوند. گلستان در کتاب مطرح دیگر خود «خروس» نیز به طرزی نمادین از تحولات بیپایه دوران رضاخان پردهبرداری میکند و عاقبت آن را به معرض دید میآورد. این داستان با فضای خرافات و پلشتی جامعه و حماقت و قدرتطلبی اربابان قدرت از وقوع تحولات اجتماعی حکایت میکند. «خروس» با روایت دو نقشهکش آغاز میشود که برای مساحی به جزیرهای در دوردست آمدهاند. وقت برگشت از جزیره راهنما به آنان میگوید که دیر آمدهاند و راننده رفته است. آن دو مرد ناگزیر از خانه حاج ذوالفقار سر درمیآوردند و آنجاست که با خروسی مواجه میشوند که بیوقت و مدام میخواند و دست آخر میزبان کلافه میشود و بعد از تعقیب و گریز با خروس دستور میدهد خروس را سر ببرند و از اینجا به بعد گویی نحسی زیر پوست خانه رو میآید و همه چیز را به تباهی میکشاند.
علیاشرف درویشیان دیگر نویسندهای است که در داستانهایش تصویری واقعگرایانه از جامعه به دست داده است. او در مجموعه داستان «آبشوران»، تصویری از زندگی تهیدستان شهری و حاشیهنشینان به دست داده است. آبشوران یا آنطور که مردم محلی میگویند آشورا، گنداب روبازی است که از وسط کرمانشاه میگذرد و در دو طرف این گنداب خانههایی بنا شده است. آبشوران درواقع نام محلهای محروم در کرمانشاه و بستر اصلی وقایع داستانهای این کتاب است. آدمهای آبشوران، به جهان سیاهیها و محرومیتها و فلاکتهای تمامنشدنی تعلق دارند. «آبشوران» شامل یازده قصه بههمپیوسته است. این قصهها در کنار هم تصویری وسیع از فقر و محرومیتها و نابرابریهای شهری و زندگی حاشیهنشینان و فرودستان شهری به دست میدهد. راوی داستان، انگار که در حال بازگوکردن خاطرات دوران کودکیاش در این محله حاشیهای شهر است و از همان آغاز روایت، تصویری از تناقضهای موجود در محلهای حاشیهای به دست داده است. آبشوران اگرچه تکهای پرتافتاده و حاشیهای از شهر است، اما برای آدمهایی که در آن به سر میبرند، تمام دنیا است. شهر، آدمهای آبشوران را پس زده و کنار گنداب رهایشان کرده و آنها امکانی هم برای جداشدن از این جغرافیای فقر و محرومیت و رفتن به مرکز ندارند. فضای آبشوران، فضای کنارگذاشتن و راندن و بهحسابنیاوردن است. از پیشرفت شهر و رشد امکانات شهرنشینی خبری در آبشوران نیست. آبشوران نه بیرون از شهر بلکه زایدهای است که به آن چسبیده و در خانههایش نه خبری از پشتبامهای کاهگلی و عایق شده است و نه خبری از آب لولهکشی؛ در حالی که آبشوران از حداقلهای زندگی شهری بیبهره است اما در متن شهر امکانات شهری در خانهها دیده میشود. شهر به لحاظ طبقاتی به دو بخش بالا و پایین تقسیم شده و آبشوران نماد روشن نابرابریها و تضادهای شهری است. اختلاف طبقاتی حتی در سبک معماری و شکل و شمایل خانهها هم دیده میشود. فقر و نابرابریهای فضایی موجود در شهر، همچون طیفی است که از بالای شهر به سمت پایین شهر کشیده شده است و آبشوران، به عنوان محلهای حاشیهنشین، در ته این طیف فقر و نابرابری قرار گرفته است. آنچه در یازده داستان «آبشوران» میبینیم، روایتی کاملا واقعگرایانه و جزئی از واقعیتهای زندگی طبقه فرودست جامعه شهری آن دوره است.
شرق: ابراهیم گلستان نویسندهای است که به دلیل فعالیت سیاسی و حضور در شرکت نفت از نزدیک با تحولات سیاسی و اقتصادی زمانهاش آشنا بود و این روند را در آثارش روایت میکرد و به قالب داستان درمیآورد. «اسرار گنج دره جنی» روایتی در مخالفت با تحول دروغینی است که ایران در دهه 40 در قالب انقلاب سفید و اصلاحات ارضی بهعنوان بخشی از این تحول و مدرنیزاسیون آمرانه و چندی بعد هم توهمی به نام حرکت به سوی تمدن بزرگ از سر گذراند. جامعهای سنتی که بدون تغییرات بنیادی در باورها و زیربنای امور از طریق بیرونکشیدن گنج از دل زمین به شکل مقلد غرب درآمده است. گروهی مهندس برای راهسازی به نقشهبرداری و مساحی مشغولاند که از جعبه دیدیاب خود به تصویر مردی روستایی برمیخورند که آن طرف دره سرگرم شخمزدن زمین است تا اینکه یک روز در دخمهای به آثار عتیق و جواهرات میرسد و گنجی عظیم به دست میآورد که از شوق فراوان به سوی روستا میشتابد و گاو خود را قربانی میکند. مردم روستا که میدانند مرد در تنگنای مالی و فقر است او را دیوانه پنداشته، کتکش میزنند و از روستا میرانند. مرد هم تصمیم میگیرد به شهر برود، جواهرات را بفروشد و بعد با جاه و مقام برای انتقام به روستا برگردد. غافل از آنکه در شهر هم، زرگر و زنش دام دیگری برای او گستردهاند تا جواهرات را از او بربایند. قهوهچی و ژاندارم که به او مشکوک شدهاند با همدستی یکدیگر سر از کار او و دخمه جواهرات درمیآورند و سرآخر اهل روستا و زرگر به دخمه میرسند و با قتل و انفجار و زلزله یک به یک کشته یا پای دخمه مدفون میشوند. گلستان در کتاب مطرح دیگر خود «خروس» نیز به طرزی نمادین از تحولات بیپایه دوران رضاخان پردهبرداری میکند و عاقبت آن را به معرض دید میآورد. این داستان با فضای خرافات و پلشتی جامعه و حماقت و قدرتطلبی اربابان قدرت از وقوع تحولات اجتماعی حکایت میکند. «خروس» با روایت دو نقشهکش آغاز میشود که برای مساحی به جزیرهای در دوردست آمدهاند. وقت برگشت از جزیره راهنما به آنان میگوید که دیر آمدهاند و راننده رفته است. آن دو مرد ناگزیر از خانه حاج ذوالفقار سر درمیآوردند و آنجاست که با خروسی مواجه میشوند که بیوقت و مدام میخواند و دست آخر میزبان کلافه میشود و بعد از تعقیب و گریز با خروس دستور میدهد خروس را سر ببرند و از اینجا به بعد گویی نحسی زیر پوست خانه رو میآید و همه چیز را به تباهی میکشاند.
علیاشرف درویشیان دیگر نویسندهای است که در داستانهایش تصویری واقعگرایانه از جامعه به دست داده است. او در مجموعه داستان «آبشوران»، تصویری از زندگی تهیدستان شهری و حاشیهنشینان به دست داده است. آبشوران یا آنطور که مردم محلی میگویند آشورا، گنداب روبازی است که از وسط کرمانشاه میگذرد و در دو طرف این گنداب خانههایی بنا شده است. آبشوران درواقع نام محلهای محروم در کرمانشاه و بستر اصلی وقایع داستانهای این کتاب است. آدمهای آبشوران، به جهان سیاهیها و محرومیتها و فلاکتهای تمامنشدنی تعلق دارند. «آبشوران» شامل یازده قصه بههمپیوسته است. این قصهها در کنار هم تصویری وسیع از فقر و محرومیتها و نابرابریهای شهری و زندگی حاشیهنشینان و فرودستان شهری به دست میدهد. راوی داستان، انگار که در حال بازگوکردن خاطرات دوران کودکیاش در این محله حاشیهای شهر است و از همان آغاز روایت، تصویری از تناقضهای موجود در محلهای حاشیهای به دست داده است. آبشوران اگرچه تکهای پرتافتاده و حاشیهای از شهر است، اما برای آدمهایی که در آن به سر میبرند، تمام دنیا است. شهر، آدمهای آبشوران را پس زده و کنار گنداب رهایشان کرده و آنها امکانی هم برای جداشدن از این جغرافیای فقر و محرومیت و رفتن به مرکز ندارند. فضای آبشوران، فضای کنارگذاشتن و راندن و بهحسابنیاوردن است. از پیشرفت شهر و رشد امکانات شهرنشینی خبری در آبشوران نیست. آبشوران نه بیرون از شهر بلکه زایدهای است که به آن چسبیده و در خانههایش نه خبری از پشتبامهای کاهگلی و عایق شده است و نه خبری از آب لولهکشی؛ در حالی که آبشوران از حداقلهای زندگی شهری بیبهره است اما در متن شهر امکانات شهری در خانهها دیده میشود. شهر به لحاظ طبقاتی به دو بخش بالا و پایین تقسیم شده و آبشوران نماد روشن نابرابریها و تضادهای شهری است. اختلاف طبقاتی حتی در سبک معماری و شکل و شمایل خانهها هم دیده میشود. فقر و نابرابریهای فضایی موجود در شهر، همچون طیفی است که از بالای شهر به سمت پایین شهر کشیده شده است و آبشوران، به عنوان محلهای حاشیهنشین، در ته این طیف فقر و نابرابری قرار گرفته است. آنچه در یازده داستان «آبشوران» میبینیم، روایتی کاملا واقعگرایانه و جزئی از واقعیتهای زندگی طبقه فرودست جامعه شهری آن دوره است.