ربنای شجریان؛ تلفیق موسیقی و قرآن
در دوران کودکی من خانه مرحوم اسماعیلدایی توی تهران، خیابان کارون بالاتر از چهارراه وثوق بود. او در دوران جوانی با کتاب و مطالعه انس داشت و باسواد بود، اما بعدها از نعمت بینایی محروم شده بود. به همین علت بعد از مرحوم زندایی رباب و بچهها، بهترین مونسش رادیویی قدیمی و کوچک اما زیبا و باکیفیت بود و بعد قندانی فلزی و عتیقه، استکانی کمرباریک و عطر چای. وقتی چراغهای رادیوی دایی جان روشن میشد، چشمهای من هم برق میزد. وقتی رادیو حرف میزد، انگار هواپیمایی غولپیکر در ذهن من به پرواز درآمده بود. از کودکی دوست داشتم به آن رادیو که هنوز در غیبت تلویزیون گویی جدیدترین دستاورد تکنولوژی بود دست بزنم.
در دوران کودکی من خانه مرحوم اسماعیلدایی توی تهران، خیابان کارون بالاتر از چهارراه وثوق بود. او در دوران جوانی با کتاب و مطالعه انس داشت و باسواد بود، اما بعدها از نعمت بینایی محروم شده بود. به همین علت بعد از مرحوم زندایی رباب و بچهها، بهترین مونسش رادیویی قدیمی و کوچک اما زیبا و باکیفیت بود و بعد قندانی فلزی و عتیقه، استکانی کمرباریک و عطر چای. وقتی چراغهای رادیوی دایی جان روشن میشد، چشمهای من هم برق میزد. وقتی رادیو حرف میزد، انگار هواپیمایی غولپیکر در ذهن من به پرواز درآمده بود. از کودکی دوست داشتم به آن رادیو که هنوز در غیبت تلویزیون گویی جدیدترین دستاورد تکنولوژی بود دست بزنم. اما خوف داشتم که در ساحت دایی جان به حریمش نزدیک شوم. رادیو چشم و گوش اسماعیلدایی بود. یادم هست سالها بعد در دهه 60 که دوران دانشجوییام را در دانشگاه تهران میگذراندم (زیر پل گیشا که امروز دیگر نیست) امر کرده بود به خانهاش که از آنجا دور نبود بروم تا وصیتهای شفاهی او به فرزندانش را که فقط جنبه اخلاقی و توصیهای داشت، جمعبندی و تحریر کنم و دوباره برایش بخوانم. آن روز همین که وارد اتاقش شدم و چاقسلامتی کردیم، با چهرهای متغیر، مشتاق و شگفتزده سخن از نوار ربنای شجریان گفت که همان روزها از رادیوی ایران پخش شده بود. گویی آن روز در کنار وصیتنامه پدرانهاش، ربنای شجریان را هم مانند امانتی گرانسنگ به من و نسل من سپرد. چرخ روزگار همچنان چرخید. شماری چشم به جهان گشودند و شماری چشم از جهان فرو بستند. امروز اسماعیلدایی ما و همسالانش دیگر نیستند. روزی من و همسالانم هم نخواهیم بود. روزی آنها که این صوت زیبا را از رادیو حذف کردند نیز نخواهند بود. اما بیتردید این آوای سحرانگیز را بسیاری از نسلهای دیگر با گوش جان خواهند شنید و با آن دل به آسمان خواهند سپرد. این صدای بهشتی تلفیق موسیقی ایرانی و قرائت دعاهایی از قرآن است.