جان میانکاله به لبش رسید
توجه به محیط زیست و اهتمام به پایبندی به مؤلفههای توسعه پایدار از مهمترین نشانههای پیشرفت و توسعه کشورها به حساب میآیند. اگرچه ریشهکنی فقر، رفع گرسنگی و تولید شغل و رشد اقتصادی ارزشهای بسیار مهمی و تأثیرگذاری بر جوامع بشریاند اما فقط سه مؤلفه از اهداف 17گانه توسعه پایدار منتشرشده ازسوی سازمان ملل متحد هستند. مؤلفههایی مانند گسترش سلامتی و رفاه، تهیه آب سالم و بهداشتی، توسعه شهرها و جوامع پایدار، اقدام برای حفظ اقلیم کره زمین و توجه به زیست پایدار در خشکی و آب نیز از دیگر مؤلفههای مهم اهداف 17گانه سنجش توسعه پایدارند.
محمدرضا حیدری، پژوهشگر حوزه محیط زیست، دانشگاه میشیگان: توجه به محیط زیست و اهتمام به پایبندی به مؤلفههای توسعه پایدار از مهمترین نشانههای پیشرفت و توسعه کشورها به حساب میآیند. اگرچه ریشهکنی فقر، رفع گرسنگی و تولید شغل و رشد اقتصادی ارزشهای بسیار مهمی و تأثیرگذاری بر جوامع بشریاند اما فقط سه مؤلفه از اهداف 17گانه توسعه پایدار منتشرشده ازسوی سازمان ملل متحد هستند. مؤلفههایی مانند گسترش سلامتی و رفاه، تهیه آب سالم و بهداشتی، توسعه شهرها و جوامع پایدار، اقدام برای حفظ اقلیم کره زمین و توجه به زیست پایدار در خشکی و آب نیز از دیگر مؤلفههای مهم اهداف 17گانه سنجش توسعه پایدارند. شاید مهمترین سؤالی که در اینجا میتوان طرح کرد، آن است که آیا پروژههایی مانند طرح احداث پتروشیمی میانکاله همراستا با اهداف توسعه پایدار است؟ و شاید سؤال مهمتر آن باشد که چگونه میتوان چنین پروژههای بزرگ اقتصادیای را بیشتر در جهت توسعه پایدار بازتعریف کرد؟ برای رسیدن به جواب نیاز است ابتدا بدانیم پتروشیمیها چه مخاطراتی بر اکوسیستم طبیعی و انسانها دارند. این مقاله بهطور مختصر به ارزیابی زیستمحیطی پتروشیمیها میپردازد.
اصل ۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
«در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی روبهرشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود. ازاینرو فعالیتهای اقتصادی و غیر آنکه با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابلجبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است».
تالاب بینالمللی میانکاله – بهشت پرندگان
تالاب بینالمللی میانکاله در جنوب شرقی دریای خزر در استان گلستان واقع شده است. شبهجزیره میانکاله تپههای شنی ساحلی و درختچههای انار و گیاهان علفی دارد (سازمان حفاظت از محیط زیست). به دلیل طبیعت بکر و وجود انواع گوناگونی از گیاهان و جانوران این منطقه (با وسعتی بیش از ۹۵ هزار هکتار) در سال ۱۳۴۸ بهعنوان منطقه حفاظتشده تحت نظارت سازمان حفاظت از محیط زیست قرار گرفت و در سال ۱۳۵۴ به پناهگاه حیات وحش ارتقا یافت. سازمان یونسکو در سال ۱۳۵۵به دلیل اهمیت بالای این منطقه نیز تالاب میانکاله را بهعنوان ذخیرهگاه زیستکره معرفی کرد. ذخیرهگاههای زیستکره مناطق حفاظتشده بینالمللیای هستند که علاوه بر نیاز به حفاظت ویژه، مناطق بسیار مهمی برای مطالعات دانشمندان جهت شناخت اکوسیستمهای طبیعی به حساب میآیند. این تالاب همچنین بهعنوان یکی از تالابهای کنوانسیون رامسر شناخته میشود. کنوانسیون رامسر (سال ۱۳۴۹) پیمانی بینالمللی با مشارکت بیش از ۹۰درصد کشورها از جمله ایران است و هدف اصلی آن حفظ تالابها بهخصوص در جهت فراهمآوردن زیستگاهی امن برای پرندگان آبزی است. تالاب میانکاله با وسعتی بیش از ۶۸ هزار هکتار هرساله میزبان بیش از ۳۰ نوع گونه پرنده مهاجر و صد گونه پرنده بومی است. پرندگان در معرض خطر انقراض و کمیابی مانند اردک سرسفید، پلیکان پاخاکستری، فلامینگو، قوی فریادکش، طاووسک، عروس غاز و غاز پازرد در این منطقه به چشم میخورند. فک دریای خزر، گربه وحشی و گراز از دیگر جانداران ساکن این تالاب بینظیر هستند.
بسیاری از آلایندههای تولیدی در پتروشیمیها سمی، خطرناک و سرطانزا هستند
واحدهای پتروشیمی شامل مجموعهای از روندهای پیچیده شیمیایی هستند تا موادی مانند نفت خام و یا گاز طبیعی را به محصولات شیمیایی پرمصرفی مانند پلاستیک تبدیل کنند. محصولات پتروشیمی در بسیاری از صنایع دیگر مانند پزشکی، ساختمانسازی، خودروسازی، کشتیسازی و... مورد استفاده قرار میگیرند. باوجود این کاربردها، بسیاری از محصولات پتروشیمیها یا محصولات جانبی فرایندهای تولید مواد اولیه مورد نیاز آنها در دسته مواد سمی و خطرناک برای سلامت انسانها و محیط زیست دستهبندی میشوند. برای مثال سازمان حفاظت از محیط زیست آمریکا میزان سمیت محیطزیستی فرآورده شیمیایی به نام بنزن (Benzene) را حدودا ۵۰ برابر حلالهایی مثل استون که برای پاککردن رنگ استفاده میشود، تخمین میزند. این عدد برای مواد شیمیاییای مانند هیدروکربنهای آروماتیک چندحلقهای (Polycyclic Aromatic Hydrocarbons - PAHs) که از محصولات جانبی (by-products) پتروشیمیهاست، میتواند تا هشتهزار برابر هم برسد. اکثر این مواد شیمیایی نهتنها سمی بوده که میتوانند سرطانزا هم باشند و باعث انواع بیماریهای تنفسی و ریوی شوند.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) در گزارشی در سال ۲۰۱۴ تأثیر قرارگیری در معرض مواد آلاینده پتروشیمیها را تأیید و آن را عامل بیماریهایی از قبیل سرطان، بیماریهای تنفسی و عصبی معرفی کرد. صنایع پتروشیمی از مهمترین منابع تولیدکننده آلایندههای محیطزیستی و سرطانی از قبیل ترکیبات شیمیایی آلی فرار (Volatile Organic Compounds) و هیدروکربنهای آروماتیک (Aromatic hydrocarbons) هستند که میتوانند حتی اختلالات ژنتیکی را هم به همراه داشته باشند. در ۱۶ مطالعه مجزا در کشورهای مختلف نیز تأثیرات وجود صنایع پتروشیمی بر سلامت بیش از ۱۸۷ هزار نفر از ساکنین محلی مورد بررسی قرار گرفته است. خطر ابتلا به سرطان خون در افرادی که در فاصلهای حدودا پنجکیلومتری از محل احداث پتروشیمیها زندگی میکردهاند، تقریبا ۳۰درصد بیشتر از ساکنینی که اصلا در معرض پتروشیمی نبودهاند، گزارش شده است (تحقیق مشترک دانشگاههای واریک و لیستر انگلستان – سال ۲۰۲۰).
سرطان خون پرتکرارترین نوع سرطانها در ساکنین حومه پتروشیمیها گزارش شده است.
در مطالعات انجامشده در ارتباط با تأثیر آلایندگی پتروشیمیها در کشورهای تایوان، اسپانیا، انگلستان، ایتالیا و نیجریه نیز سرطان خون بهعنوان یکی از پرتکرارترین انواع سرطان مشاهدهشده در ساکنان نزدیک پتروشیمیها و صنایع وابستهشان گزارش شده است (مجله پژوهشهای محیطزیستی – Environmental Research). در مقابل مطالعات صورتگرفته بر مناطق مسکونی نزدیک پتروشیمیها در کشورهای آمریکا، فنلاند و سوئد چنین نتیجهای (با جامعه آماری قابل مقایسه) را گزارش ندادهاند و نرخ ابتلا به سرطان خون در ساکنین نزدیک به پتروشیمیها و ساکنین مناطق دور تفاوت معنیداری نداشته است.
دسته دیگری از مطالعات (صورتگرفته در کشورهای آمریکا، ایتالیا، اسپانیا، تایوان و انگلستان)، پرتکراربودن دیگر انواع سرطانها از قبیل ریه، مثانه، استخوان، مغز، کبد و لوزالمعده را در ساکنان نزدیک پتروشیمیها گزارش دادهاند. همه اینها نشان از موضوع بسیار مهمی دارد و آن این است که احداث پروژههایی مانند پتروشیمیها و صنایع وابسته بدون انجام مطالعات دقیق و کافی میتواند خسارات انسانی جبرانناپذیری بر ساکنان حومه آنها داشته باشند. حتی مقادیر بسیار کم از این مواد سمی و خطرناک در درازمدت میتواند انواع سرطانها و مرگهای زودرس را با خود به همراه آورد. طبیعتا مطالعات دقیقتری لازم است تا بتوان به طور مشخص و موردی در ارتباط با یک پروژه معین اظهار نظر کارشناسانه کرد.
انتشار گازهای گلخانهای در پتروشیمیها چقدر است؟
پتروشیمیها یکی از منابع اصلی تولید گازهای گلخانهای هستند. گازهای گلخانهای (مانند دیاکسیدکربن و متان) ناشی از فعالیت پتروشیمیها میتواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم تولید شوند. مواد اولیه مورد نیاز پتروشیمیها و فرایندهای مورد استفاده جهت تولید محصولات پتروشیمی همگی انرژیبر بوده و مقادیر زیادی انرژی مصرف میکنند. منبع انرژی پتروشیمیها و صنایع وابستهشان سوختهای فسیلی هستند که خود بهعنوان یکی از اصلیترین عوامل تولید گازهای گلخانهای و نتیجتا گرمایش زمین و رخدادهای مرتبط با تغییر اقلیم ازجمله سیل و خشکسالیها است. الکتریسیته مورد استفاده در صنایع شیمیایی مانند پتروشیمی بیش از ۱۱۰ میلیون مترمکعب در سال در جهان دیاکسیدکربن معادل تولید میکنند. علاوه بر انتشار غیرمستقیم گازهای گلخانهای بر اثر تأمین انرژی مورد نیاز پتروشیمیها، خود فرایندهای مورد استفاده پتروشیمیها نیز تولیدکننده مقادیر درخورتوجهی از گازهای گلخانهای هستند. میزان جهانی انتشار سالانه گازهای گلخانهای ناشی از تولیدات شیمیایی معادل بیش از یکونیم میلیارد تن دیاکسیدکربن (معادل ۱۸ درصد تولید جهانی گازهای گلخانهای در کل صنایع) محاسبه شده است. این مقدار برای مناطق مختلف نیز متفاوت است. بهعنوان مثال میزان تولید سالانه گازهای گلخانهای پتروشیمیها در ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۱۲ حدودا ۱۸۲ میلیون تن، در سال ۲۰۱۸ نیز ۲۰۹ میلیون تن و برای سال ۲۰۲۵ بیش از ۲۸۶ میلیون تن تخمین زده شده است.
آلودگی هوای ناشی از پتروشیمیها
آلودگی هوا بهعنوان یکی از مهمترین بحرانهای بهداشت عمومی مطرح شده است. آژانس بینالمللی انرژی (International Energy Agency) آلودگی هوا را بهعنوان چهارمین عامل خطرناک برای سلامت انسانها بعد از فشار خون بالا، رژیم غذایی نامناسب و استعمال دخانیات معرفی کرده است. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی نیز بیش از ۸۰ درصد شهرنشینها در مناطقی زندگی میکنند که میزان آلودگی هوا بیش از استانداردهاست. صنایع شیمیایی مانند پتروشیمیها دومین تولیدکننده بزرگ آلایندههایی مانند اکسیدهای نیتروژن (NOx)، اکسیدهای سولفور (SOx) و دیگر ذرات معلق (بعد از صنعت آهن و فولاد) هستند. به طور کلی میتوان گفت در ازای تولید یک تن محصولات شیمیایی حدودا دو کیلوگرم اکسیدهای نیتروژن و 2.5 کیلوگرم اکسیدهای سولفور تولید میشوند. اکسیدهای نیتروژن سمی بوده و میتواند موجب افزایش ذرات معلق در هوا شوند. اکسیدهای سولفور و نیتروژن تأثیرات منفی بر رشد گیاهان و درختها دارند. اگرچه معمولا پتروشیمیها در مناطق غیرمسکونی احداث میشوند؛ اما اثرات آنها بسته به شرایط آبوهوایی و جغرافیایی محل و نزدیکی به مناطق مسکونی میتواند خطرات جدی به همراه داشته باشد.
مصرف آب در پتروشیمیها
پتروشیمیها از پرمصرفترین صنایع وابسته به آب هستند. آب به دلایل مختلفی در صنایع پتروشیمی به کار میرود. ازجمله آنها میتوان به استفاده آب برای تولید بخار (تأمین انرژی)، خنکسازی، تمیزکردن و شستوشوی وسایل مورد نیاز در فرایندهای تولید اشاره کرد. مصرف جهانی سالانه آب در پتروشیمیها و صنایع وابسته بیش از ۲۸ میلیارد مترمکعب (چهار درصد کل آب مصرفی در صنعت) تخمین زده شده است که غالبا از رودخانهها، دریاچهها، آبهای زیرزمینی و آبهای شهری تأمین میشود. این مقدار از میزان مصرف آب میتواند در کشورها و مناطقی که با کمبود جدی آب مواجهاند مشکلات مضاعف زیستمحیطی و اجتماعی ایجاد کند. برخی منابع میزان آب مصرفی در صنایع پتروشیمی ایران را حدودا ۳۳۵ میلیون مترمکعب برآورد کردهاند. احتمال ورود آلایندگی پتروشیمیها به آبها از دیگر موضوعات مهم و تأملبرانگیز است.
اهمیت مدیریت پسماند در پتروشیمیها چیست؟
مدیریت پسماند در پتروشیمیها از موارد بسیار مهم در تأمین سلامت و حفظ محیط زیست منطقه است. مدیریت پسماند در پتروشیمیها به دلیل تنوع پسماند و اثرات زیستمحیطی متفاوت پیچیده است؛ اما به طور کلی زبالههای پتروشیمیها را بازیافت میکنند، دفن میکنند یا میسوزانند. بازیافت حداکثری زباله شاید مناسبترین گزینه برای مدیریت زبالههای پتروشیمیها باشد؛ اما هزینه بسیار بالاتر آن نسبت به دو روش دفن و سوزاندن نیز عامل مهمی برای عدم تمایل سرمایهگذاران نسبت به اجرای طرحهای بازیافت است که باید مورد توجه ویژه سازمانهای نظارتی زیستمحیطی قرار گیرد. سوزاندن زبالههای تولیدی پتروشیمیها یا دفن آنها در صورت عدم طراحی مناسب و اجرای دقیق یا نبود نظارتهای کارشناسی میتواند باعث آلودگی هوای مناطق محلی و همچنین آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی شود.
بخش اعظم زبالهها و پساب تولیدی پتروشیمیها سمی و خطرناک هستند
یک برنامه مدون مدیریت پسماند باید توانایی سنجش ریسکهای تکنیکی احتمالی در فرایند تولید، ارزیابی میزان اثربخشی سیستم مدیریت پسماند در فاز اجرائی و قابلیت انطباق با حوادث و اتفاقات پیشبینینشده را داشته باشد. اجرای صحیح یک برنامه موفق مدیریت پسماند میتواند اثرات زیستمحیطی زبالههای تولیدی در پتروشیمیها را به مقدار درخورتوجهی کاهش دهد. پسماندها میتوانند ناشی از واحدهای تولیدی یا خدماتی مورد استفاده در پتروشیمیها باشند. پتروشیمی امیرکبیر در ساحل جنوبی خلیج فارس سالانه بیش از سههزارو صد تن پسماند تولید میکند که بیش از ۸۸ درصد از آنها خطرناک گزارش شدهاند. در مدیریت پسماند باید به نوع آلایندههای تولیدی در پتروشیمی نیز توجه کرد. آلایندههای متفاوت ممکن است روشهای بازیافت یا دفع متفاوتی داشته باشند. نکته مهم دیگر آن است که پساب خروجی از پتروشیمی در کجا و در چه منطقهای تخلیه خواهد شد و متناسب با آن نیز تصفیه شود. در صورت عدم تصفیه مناسب پساب، واحدهای پتروشیمی میتوانند شامل آلایندههایی بسیار سمی و خطرناک برای محیط زیست و جانوران باشند. انتقال این آبهای آلوده به آبهای سطحی و زیرزمینی نیز بهخصوص در مناطقی که سطح آب زیرزمینی بالاتر است، محتملتر خواهد بود.
عدالت محیطزیستی چیست و چه اهمیتی دارد؟
عدالت محیطزیستی (environmental justice) در مناطق روستایی و کمبرخوردار (از لحاظ اقتصادی) نیز معمولا با چالشهایی جدی مواجه است. عدالت محیطزیستی عبارت است از برخورد منصفانه و حضور مؤثر اقشار مختلف فارغ از رنگ، نژاد، قومیت و طبقه اقتصادی در توسعه و اجرای قوانین محیطزیستی؛ بهگونهای که همه افراد جامعه به یک اندازه در برابر مخاطرات محیطزیستی محافظت شوند و همچنین دسترسی یکسانی به پروسههای وضع قوانین محیطزیستی مرتبط با کار و زندگی و سلامتیشان داشته باشند. مجموعه مقالات علمی مرتبط با میزان تأثیرپذیری سلامت ساکنان نزدیک به پتروشیمیها (در کشورهایی همچون ایران، آمریکا، چین، هند، ایتالیا، اسپانیا، فرانسه، کرواسی، تایوان، تایلند، کلمبیا، ترکیه، سنگاپور، عربستان سعودی، نیجریه، صربستان و مکزیک) که در پایگاه دادهای کتابخانه ملی علوم پزشکی آمریکا (National Library of Medicine) وجود دارند، نشان از یافتن مقادیر بیشتری از مواد آلاینده خطرناک همچون آرسنیک (Arsenic) و وانادیوم (Vanadium) در خون، مو و ادرار ساکنان نزدیکتر بوده است. هرچند میزان این مقادیر بسته به مکان پتروشیمیها و جامعه آماری نیز با هم متفاوت بوده، اما در مجموع میتوان نتیجه گرفت سلامت ساکنان حومه پتروشیمیها بیشتر در معرض خطر است. علاوه بر پیداشدن این مواد آلاینده در نمونههای آزمایشگاهی (بیولوژیکی)، این آلایندهها در آب، خاک و هوا نیز پیدا شدهاند که خود نشان از مخاطرات احتمالی زیستمحیطی و تأثیرات منفی بر اکوسیستم طبیعی مناطق حومه پتروشیمیها دارد. آرسنیک یکی از عوامل ابتلا به سرطان ریه، پوست و مثانه معرفی شده است (ASTDR). تأثیرات مخرب وانادیوم بر اکوسیستمهای طبیعی و جانوری نیز گزارش شده است.
آیا راهکارهای محیطزیستی میتواند باعث کاهش آلایندگی پتروشیمیها باشد؟
یکی از روشهای نوین کاهش اثرات مخرب زیستمحیطی صنایعی مانند پتروشیمیها استفاده از مفاهیم نوین محیطزیستی همچون شیمی سبز (Green chemistry) در طراحی فرایندهای تولیدی است. برای مثال، در شیمی سبز فرایندها بهگونهای طراحی یا بهتر است بگوییم بازطراحی میشوند که میزان انرژی مصرفی و میزان تولید زبالهها و محصولات جانبی خطرناک برای محیط زیست نیز کاهش مییابند یا فرایندها بهگونهای بازطراحی میشوند که در انتهای فرایندها زباله کمتری تولید شود. طبیعتا استفاده از این مفاهیم جدید، هزینهبر و نیازمند نیروی متخصص خواهد بود. دیگر مفهوم مهم محیطزیستی که میتواند از اثرات زیستمحیطی پتروشیمیها بکاهد، کاربرد اقتصاد چرخشی (Circular economy) در طراحی واحدهای صنعتی جهت کاهش مواد اولیه و استفاده حداکثری از مواد بازیافتی و در نهایت کاهش توأمان تولید زباله، تولید گازهای گلخانهای و هزینههای تولید است. اگرچه این روشها میتواند موجبات کاهش اثرات زیستمحیطی احداث پتروشیمیها را فراهم آورد، اما اثرات باقیمانده کماکان میتواند برای محیط زیست و انسانها بسیار خطرناک باشد؛ بهخصوص اگر در جانماییهای طرح دقت کافی نشود.
انتظارات دوستداران و کارشناسان محیط زیستی
همانطور که قبلتر اشاره شد، آلایندههای خروجی از پتروشیمیها میتوانند بسیار سمی و سرطانزا باشند. این انتشار ناایمن میتواند دلایل عدیدهای از قبیل ایراد در فرایندهای تولید یا نگهداری و تعمیر نامناسب دستگاهها و تجهیزات مورد استفاده در خطوط تولید داشته باشد. نشت آلایندهها همچنین ممکن است در حین فرایند تولید یا حتی در مرحله جابهجایی و توزیع محصولات نیز رخ دهد. آلایندههای حلال در آب میتوانند به سهولت به آبهای سطحی و زیرزمینی منتقل شوند و گونههای مختلف جانوری و سلامت انسانها را به مخاطره اندازند. اداره حفاظت از محیط زیست آمریکا (US Environmental Protection Agency) مقدار نشت مواد خطرناک در حین فرایندهای تولید در پتروشیمیها را حدودا ۱۵۰ تا ۳۰۰ میلیگرم در مترمکعب تخمین زده است. عدم توجه کافی به اینگونه نشتهای تصادفی نیز میتواند خسارات فراوانی به محیط زیست اطراف پتروشیمیها وارد کند. بررسی اتفاقات زیستمحیطی مرتبط با پتروشیمیها نشان میدهد میتوان جلوی بیش از ۸۰ درصد از این رخدادها را با وضع قوانین مناسب و وجود سازوکارهای نظارتی ورزیده گرفت که نشان از اهمیت ویژه بررسی زیستمحیطی طرحهای پتروشیمی و اعمال قوانین پویا و وجود نهادهای تخصصی-نظارتی است.
گزارشهای مرتبط با مدیریت پسماند و پساب از دیگر موارد مهم برای دغدغهمندان محیطزیستی محسوب میشوند؛ گزارشهایی که بهطور شفاف روشهای دفع پسماند یا تصفیه پساب تولیدی در واحدهای پتروشیمی را شرح دهد؛ چراکه روشهای رایج برای کنترل زبالههای پتروشیمی نیز خود میتواند عامل انتشار آلایندگیهای سمی و خطرناک باشد. برای مثال، اگر سوزاندن زبالهها به عنوان یکی از روشهای مورد استفاده در مدیریت پسماند باشد، باید جانمایی و طراحی طرح بهگونهای باشد که کمترین صدمات ممکن به اهالی و اکوسیستم طبیعی اطراف وارد آید. یا در صورت رهاسازی پساب در طبیعت، باید خروجی پساب تصفیهشده متناسب با استانداردهای سازمان محیط زیست باشد تا نه به ساکنان منطقه و نه به اکوسیستم طبیعی صدمهای وارد نیاید.
در کنار گزارشهای محیطزیستی، انتشار نتایج بررسیهای تأثیرات احتمالی اجتماعی اجرای چنین طرحی نیز مورد نیاز ویژه است تا در کنار فواید اقتصادی و لحاظ جنبههای محیطزیستی، امکان سنجش پایداری طرح مذکور ممکن شود. توجه به موارد اجتماعی اینگونه طرحها نیز مهم است. برای مثال، بهطور کلی اقبال عمومی (یا حداقل اقبال دوستداران محیط زیست) نسبت به صنایع و بهخصوص صنایع شیمیایی پایین بوده و احداث اینگونه واحدها در مناطق با پتانسیل بالای گردشگری و وجود انواع گونههای جانوری و گیاهی خود میتواند سؤالات عدیدهای ایجاد کند. چهبسا انتقال اینگونه طرحها به مناطق مناسبتر و جایگزینی آنها با دیگر پروژههای منطبق با شرایط محلی، در درازمدت تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی مثبتتری را به ارمغان آورد و در نهایت توسعه پایدارتری را فراهم کند. امید است سازمانهای ذیربط ازجمله سازمان حفاظت از محیط زیست، با انتشار نتایج بررسیهای تخصصی خود این فرصت را به دیگر کارشناسان حوزههای مرتبط (ازجمله محیط زیست) بدهند تا با نقدهای سازنده و دلسوزانه، میزان ریسک اجرای اینگونه پروژهها به حداقل ممکن برسد.