یک جنایت چند متهم
خشونت ترسناک رخداده در شهر مشهد که منجر به ازدسترفتن جان دو انسان شد، یک بار دیگر جامعه مهاجران را مرکز توجه قرار داد؛ به طوری که بلافاصله تصویر جوانی که گفته میشود ضارب است، در اخبار و شبکههای اجتماعی دست به دست شد و در صفحات مجازی نیز با انتشار تصاویری مرتبط، هجمه گستردهای به سوی اتباع روانه شد؛ ورود موجی از افغانستانیها به ایران از یکی از مرزها، سفرهای رنگین و گسترده که اتباع نشسته بر سفره اعلام میکنند در ایرانشهر هستند و تصویری از دریاچه چیتگر تهران که شخص راوی حضور انبوه افغانستانیها را نشان میدهد. طبق آمارهای غیررسمی از زمان رویکارآمدن طالبان تاکنون، موج مهاجرت به سوی ایران افزایشی غیر قابل کنترل داشته است؛ به طوری که گفته میشود در حال حاضر، ایران جمعیتی بین پنج تا 10 میلیون نفر را در خود جای داده که برای برخی موجب نگرانی یا محل تأمل است.


زهرا مشتاق: خشونت ترسناک رخداده در شهر مشهد که منجر به ازدسترفتن جان دو انسان شد، یک بار دیگر جامعه مهاجران را مرکز توجه قرار داد؛ به طوری که بلافاصله تصویر جوانی که گفته میشود ضارب است، در اخبار و شبکههای اجتماعی دست به دست شد و در صفحات مجازی نیز با انتشار تصاویری مرتبط، هجمه گستردهای به سوی اتباع روانه شد؛ ورود موجی از افغانستانیها به ایران از یکی از مرزها، سفرهای رنگین و گسترده که اتباع نشسته بر سفره اعلام میکنند در ایرانشهر هستند و تصویری از دریاچه چیتگر تهران که شخص راوی حضور انبوه افغانستانیها را نشان میدهد.
طبق آمارهای غیررسمی از زمان رویکارآمدن طالبان تاکنون، موج مهاجرت به سوی ایران افزایشی غیر قابل کنترل داشته است؛ به طوری که گفته میشود در حال حاضر، ایران جمعیتی بین پنج تا 10 میلیون نفر را در خود جای داده که برای برخی موجب نگرانی یا محل تأمل است.
وجود جنگها یا حوادث مختلف موجب میشود کشورهای دیگر برای کمک به مردم حادثهدیده، مرزهای خود را به روی آنها باز کنند. اما پذیرش آن افراد بههیچوجه رهاشده نیست و هر کشور طبق ظرفیت خود، تعدادی مشخص و اغلب با مصاحبه حضوری مورد پذیرش قرار میدهد. در ایران، به دلیل وجود مرزهای مشترک و طولانی با افغانستان و نیز فعالیت شدید قاچاقچیان انسان، روزانه مهاجران زیادی از مبادی غیرقانونی وارد کشور میشوند؛ مهاجرانی از اقوام و گرایشهای فکری مختلف که قصد کلی آنها زندگی و کار در ایران است. انتخاب اول آنها ایران است چون ایران را همزبان و نزدیک به فرهنگ خود دانسته و مهمتر وجود دین مشترک است که آنان را به ایران سوق میدهد. نقش و کارکرد مهاجران در انجام امور سخت و کارهای یدی در تمام این سالها بر کسی پوشیده نیست. اما رفتهرفته و در سالهای اخیر اعتراضاتی نیز در این خصوص وجود داشته است. نخست اعتراض کارگران ایرانی؛ بسیاریشان معتقدند دستمزد ارزان و کار سیاه افغانستانیها موجب میشود کاری به آنها ارجاع داده نشود و کارفرمای ایرانی، انتخاب اولش کارگر مهاجر باشد؛ چون هم پول کمتری میدهد و هم اجباری برای بیمه و پرداخت دیگر مزایا ندارد. بخش دیگری از اعتراضها مربوط به کسانی است که معتقدند وجود مهاجران موجب انواع مشکلات، بزهکاری و ناهمخوانیهای اجتماعی شده و نگرانی جدی آنها افزایش جمعیت مهاجران، زاد و ولد و اشغال فرصتهای شغلی است. مورد اخیر اکنون شکل پررنگتری گرفته و جامعه خواستار پاسخ مسئولان به این نگرانی است. در شرایطی که جدا از مشکلات اجتماعی و فرهنگی، مسائل اقتصادی و گذران معیشت روزبهروز عرصه را بر مردم تنگتر میکند، پذیرش این تعداد مهاجر چه معنایی دارد؟ قدر مسلم جامعه مهاجر نیاز به محلی برای زندگی و شغل دارد. آنها نیاز به آموزش، امور درمانی، رفاهی و موارد دیگر دارند. این نیازها چگونه برآورده میشود؟ آیا پاسخ به نیاز جامعه مهاجر موجب تنگنای بیشتر و فشار مضاعف بر آنها و مردم نمیشود؟ واقعیت این است که در تمام دنیا، وجود پناهنده و مهاجر امری بدیهی و پذیرفتهشده است. در ایران نیز از سالهای دور تاکنون افغانستانیهای زیادی به این کشور آمده و ایران وطن و خانه دوم آنها بوده است. در میان این مهاجران کسانی بودهاند که انسانهایی زحمتکش، شریف، تحصیلکرده و باسواد بودهاند. اما در عین حال در شرایط فعلی و افزایش چشمگیر موج مهاجرت به ایران، جدا از جنبه انساندوستانه، میبایست شرایط کشور را نیز مدنظر قرار داد. آیا آمار و شناختی از جامعه مهاجران، بهخصوص آنهایی که پس از جریان طالبان به ایران آمدهاند، وجود دارد؟ آیا ممکن است در میان این افراد، نحلههای فکری خطرناک و نفوذی هم وجود داشته باشد؟ چگونه امکان کنترل جدیتر مرزها وجود دارد؟ آیا در برهه حساس فعلی آگاهسازی جمعی و بهخصوص مافیای قاچاق انسان نیاز به بررسی و کار عملیاتی ندارد؟ مهم آن است که دچار افراط یا تفریط نشده و هیجانزده برخورد و رفتار نشود. وجود مهاجران اگر همراه با برنامهریزیهای مناسب باشد، قدرمسلم میتواند حضوری مؤثر باشد. اما توجه به ظرفیتهای کشور و توان و میزان پذیرش نیز بینهایت اهمیت دارد و ازجمله وظایف سیاستگذاران کلان کشور است. حادثه اخیر میتواند و باید همه ما را در محافظت از مرزها و کشور هوشیارتر و آگاهتر کند.
ولی نکته مهم پایانی تأکید بر رفتاری به دور از احساس و هیجانزدگی است. روی لباس و دستهای جوان دستگیرشده هیچ ردی از خون وجود ندارد. بهخصوص اینکه لباس او روشن است و ضربهزدن به انسان که خون جهنده دارد، باید لباس و صورت و دستهای او را نیز خونین میکرد. اما در نگاه به فیلمها میبینیم که چنین نیست. آیا ممکن است قتلهای رخداده یک برنامهریزی برای ایجاد آشوب میان جامعه میهمان و میزبان باشد؟ باید کسی یا کسانی پاسخگو باشند.