|

مشاور رئیس سازمان غذا و دارو در گفت‌وگو با «شرق»:

دارو کم نیست، سازمان غذا و دارو اولویت‌بندی می‌کند!

پس از تصویب حذف ارز ترجیحی دارو، اخباری که از بازار دارو می‌رسد نگران‌کننده است. افزایش چند برابری قیمت دارو و نایاب‌شدن داروها، هشدارهایی بود که کارشناسان بعد از قطعی‌شدن این اتفاق داده بودند، اما به نظر می‌رسد این هشدارها بی‌فایده بود. اما دکتر سجاد اسماعیلی، مشاور رسانه‌ای رئیس سازمان غذا و دارو، از زاویه دیگری به حذف ارز ترجیحی نگاه می‌کند. به نظر او این ادعاها هیاهوی بسیار برای هیچ است و حذف ارز ترجیحی به نفع بیماران و شرکت‌های دانش‌بنیان است

دارو کم نیست، سازمان غذا و دارو اولویت‌بندی می‌کند!

پس از تصویب حذف ارز ترجیحی دارو، اخباری که از بازار دارو می‌رسد نگران‌کننده است. افزایش چند برابری قیمت دارو و نایاب‌شدن داروها، هشدارهایی بود که کارشناسان بعد از قطعی‌شدن این اتفاق داده بودند، اما به نظر می‌رسد این هشدارها بی‌فایده بود. اما دکتر سجاد اسماعیلی، مشاور رسانه‌ای رئیس سازمان غذا و دارو، از زاویه دیگری به حذف ارز ترجیحی نگاه می‌کند. به نظر او این ادعاها هیاهوی بسیار برای هیچ است و حذف ارز ترجیحی به نفع بیماران و شرکت‌های دانش‌بنیان است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

‌آقای دکتر اسماعیلی، شما به عنوان متخصص امر، اول برای ما توضیح بدهید که دقیقا قرار است چه اتفاقی بیفتد و خودتان این اتفاق را چطور ارزیابی می‌کنید؟

ارز ترجیحی، شاید یکی از پربحث‌ترین و پرمناقشه‌ترین مواردی است که درباره آن صحبت‌های ضد و نقیض فراوانی می‌شود. ماجرا هم همین بحث اختصاص ارز ترجیحی به کالاهای اساسی بوده که دارو و تجهیزات پزشکی و سایر کالاهای سلامت‌محور هم جزء این کالاهای اساسی به حساب می‌آید.

روند ارز ترجیحی که از چهار سال گذشته شروع شده یعنی از اردیبهشت ماه سال 97 که 4200 تومان برای بحث تأمین کالاهای اساسی تصویب شد، شاید در بدون امر هدف این بود که هزینه‌های بیماران برای پرداخت درمانشان و هزینه‌های دارویی‌شان افزایش پیدا نکند و دسترسی پایدار به دارو و سایر کالاهای سلامت‌محور ایجاد بشود. منتها در اوایل سال 97 کشور نسبت به سال 98-99 محدودیت‌های منابع ارزی‌ و تحریم‌هایش کمتر بود و به راحتی می‌توانست این ارز موردنیاز را تأمین کند. ولی از سال 97 که به جلو آمدیم و به سال 98-99 رسیدیم، این محدودیت منابع ارزی بیشتر تشدید شد و در مواقعی ارز به موقع و به صورت کافی و حتی به صورت مرغوب تأمین نمی‌شد؛ یعنی ارز مرغوب در اختیار تأمین‌کنندگان کالاهای سلامت‌محور، دارو و تجهیزات پزشکی قرار نمی‌گرفت و خب همه این اتفاقات باعث می‌شد که زنجیره تأمین دارو به کندی حرکت کند و به کندی بتواند آن کالای موردنیاز را برای بیمار تأمین کند و کالا بعضا دچار کمبودهای مقطعی بشود و به موقع به دست بیمار نرسد. از طرف دیگر خب علنا صنعت دارو و تجهیزات پزشکی کشور در واقع گروگان‌ این ارز ترجیحی بود و خب تا زمانی که ارز ترجیحی برای آن تأمین می‌شد، سر پا می‌ماند و زنده می‌ماند و اگر ارز تأمین نمی‌شد، آن حیات خودش را از دست می‌داد. این از این بحث که خب زمان کافی تأمین نمی‌شد، مرغوب نبود، بعضا کافی نبود و... .

نکته دوم؛ آسیب دیگری که با گذشت زمان بیشتر شد، بحث قاچاق معکوس آن بود؛ یعنی این اختلاف نرخ ارز بود. سال 97 شاید اختلاف ارز حدودا سه‌، چهار هزار تومان در اولی که در سال 97 تصویب شد؛ ولی رفته‌رفته وقتی به سال‌های 98 و 99 و اوایل 1400 که دلار به 32 هزار تومان هم رسید، این اختلاف ارز دولتی با ارز آزاد خیلی بیشتر شد و این جذابیت بسیار زیادی برای کسانی داشت که به دنبال منافع بیماران و منافع مردم نبودند و به دنبال سودجویی و استفاده از بستر فسادزایی که ایجاد شده بود، بودند، این ایجاب کرد که داروها، تجهیزات پزشکی و مواردی داریم که شیر خشک را به آن‌ سوی مرزها قاچاق معکوس می‌کردند یعنی از داخل کشور به آن طرف مرزها قاچاق می‌شود و ما مثال بارز آن را درمورد انسولین شاهد هستیم که انسولین در سال 99 (یک آمار مشخص است) 15 درصد بیشتر از سال 98 وارد شد ولی 30 درصد کمتر تحت پوشش بیمه قرار گرفت و معلوم نیست باقی این 30 درصد کجا رفته است. معلوم است که انسولین وارد بازار غیررسمی شده است دیگر و این جذابیت آسیب‌های زیادی را برای بحث کمبودهای دارویی ایجاد کرد؛ یعنی وقتی دارو تأمین می‌شد و بخشی از دارو به آن طرف آب قاچاق می‌شد، طبیعتا کمبود در داخل کشور به وجود می‌آمد، چون بخشی از دارو به بازار غیررسمی قاچاق می‌شود و بیمار بعضا ناچار است که برای تهیه دارو به بازار غیررسمی برود و با قیمت‌های چند برابر دارویش را تهیه کند.

یا مثالی که در این چند وقت شاهد بودیم، داروی ضد سِل است. یکی از داروهای ضد سِل که دو برابر نیاز کشور تولید شده، ولی عمده‌اش دارد از مرزهای شمال شرقی کشور قاچاق می‌شود و قاچاق معکوس می‌شود. جالب اینجاست که تولیدکننده که خودش دارد آن دارو را تولید می‌کند، نمی‌تواند با داروی خودش رقابت کند چون دارد قاچاق می‌شود و بعضا قیمتش پایین می‌آید و این با قیمت رسمی که می‌خواهد صادر کند، نمی‌تواند رقابت کند! یعنی کاملا هم مردم را و هم صنعت داروسازی و هم تأمین‌کننده را و هم همه اجزای زنجیره تأمین دارو را این ارز 4200 تومانی به گروگان خودش گرفته است. از طرف دیگر ما همچنان این مشکل را داریم که خب ارز به موقع و... ببینید!

حوزه دارو مثل این نیست که بگوییم الان من بروم یک نوشابه بخرم و همان موقع پولش را بدهم و پرداخت شود. نه. شما وقتی می‌خواهید دارو را سفارش دهید، چه مواد اولیه‌اش به کشور بیاید و دارو تولید شود و چه خود داروی اصلی را بخواهید وارد کنید، از زمانی که ثبت سفارش بکنید تا زمانی که دارو وارد کشور بشود، متوسط بین دو تا چهار ماه طول می‌کشد و وقتی ارز به‌موقع تأمین نشود، خب شرکت تا چه موقع می‌تواند به صورت اعتباری دارو یا ماده اولیه را وارد کند؟! الان خیلی از شرکت‌های مطرح دنیا چه در حوزه ماده اولیه و چه در حوزه finished product یا الان می‌بینم در بحث شیرخشک هم یک شرکت هلندی و آلمانی دیگر به صورت اعتباری به شرکت‌های واردکننده ما شیر‌خشک را نمی‌دهند. می‌گویند شما اعتبارتان تمام شده و زیاد به صورت اعتباری بردید و اول ارز را پرداخت کنید و بعد ما می‌دهیم. طبیعی است وقتی ارز به‌موقع نرسد، طبیعتا دچار اختلال و کمبود می‌شویم.

آقای دکتر، یک‌سری دارو هم وجود دارد که ما امکان تولیدش را نداریم. تکلیفشان چه می‌شود؟ اصلا وقتی ارز ترجیحی حذف شود، ما برای ورود برخی از داروها که امکان تولیدش در کشور فراهم نیست، به مشکل نمی‌خوریم؟

در سال 1399 و همچنین سال 1400 بالغ ‌بر 98 درصد به صورت عددی، یعنی 98 درصد مصرف عددی کشور، داروهای تولید داخل بوده است؛ داروهایی که در داخل کشور تولید می‌شود.

آن دو درصد باقی‌مانده برای چه بیمارانی وارد می‌شود؟ 

برای بیماران خاص و صعب‌العلاج که داروهایشان در داخل کشور تولید نمی‌شود یا تولید می‌شود و برای بعضی از بیماران اثر نمی‌کند و ما مجبور هستیم بخشی از بیماران را با داروی وارداتی درمان کنیم. پس قطعا دولت و مجلس شورای اسلامی این پکیج و برنامه‌ریزی را به صورت کامل انجام دادند که هم برای بیماران خاص و صعب‌العلاج که دارویشان وارداتی و گران‌قیمت است و هم برای بیمارانی که واقعا نیاز به واردات دارند، این بسته حمایتی در نظر گرفته بشود. حتی وزارت بهداشت با همکاری خود سازمان غذا و دارو بحث داروسانی درِ منزل را برای بیماران خاص و صعب‌العلاج در نظر دارد که برایشان انجام دهد که این بیماران با آسایش خاطر و امنیت روانی بتوانند با قیمت قبلی به داروهای مورد نیازشان دسترسی پیدا کنند. برای سایر داروها هم بر اساس سیاست‌گذاری‌هایی که بیمه دارد و بازنگری‌هایی که بیمه در سبد داروهایی که تحت پوشش خودش دارد، انجام خواهد داد و مهم‌تر از این بازنگری، اصلاح این فرانشیز پرداخت هزینه‌های دارویی که طبیعتا بیمار در دریافت داروهای حیاتی و ضروری است؛ بیماری‌های مختلف قطعا دچار هزینه‌های کمرشکن نخواهد بود و در بیماران خاص و صعب‌العلاج که به‌هیچ‌وجه هزینه‌ها افزایش پیدا نخواهد کرد.

‌ ما از زمستان سال گذشته با افزایش قیمت دارو مواجه شدیم. از قبل از استقرار دولت جدید نیز اصلا یک‌سری از داروها نایاب شد؛ مثلا فلکوستین نبود. در این مدت اخیر هم برخی از داروها به شکل عجیبی گران شدند؛ یعنی داروخانه‌رفتن مسئله ترسناکی شده بود؛ قرص و شربتی که همیشه به‌راحتی در اختیار قرار می‌گرفت یا حتی داروهای سرماخوردگی آن‌قدر قیمتش بالا رفت که حتی خیلی‌ها سعی کردند آنها را از سبد دارویی‌شان حذف کنند. چقدر از این اتفاقاتی که مثلا در چهار، پنج ماه گذشته افتاده، تکانه‌ها و زمزمه‌های حذف ارز ترجیحی بود؟ این را که نمی‌توانیم انکار کنیم.

اینجا چند نکته اساسی وجود دارد؛ هم راجع به بحث قیمت که می‌فرمایید و هم درباره کمبودهای دارویی. راجع به این بحث که قیمت داروها افزایش پیدا کرد، در ابتدای سال 99 یعنی در زمان وزارت بهداشت قبلی (دولت قبلی)، به خاطر همین محدودیت‌های منابع ارزی که در ابتدای بحث خدمتتان عرض کردم، این روند آزادسازی ارز اتفاق افتاد. چرا این اتفاق افتاد؟ چون دولت ارز کافی در اختیار نداشت و خب وقتی ارز کافی نمی‌رسید یا با تأخیر می‌رسید (آن نکاتی که در اول بحثم گفتم)، اینها را به این جمع‌بندی رساند که شروع کنند ارز بخشی از مواد بسته‌بندی و داروهای بدون نسخه و اینها را آزاد کنند که این دارو با کمبود مواجه نشود، ولی باز با قیمت بیشتری به دست مردم برسد و خب حداقل در بازار موجود باشد. به همین دلیل این روند آغاز شد و متأسفانه آنجا در دولت قبلی که این روند آغاز شد، به این فکر کردند در ابتدا که ما داریم چه روندی انجام می‌دهیم و می‌خواهیم دارو برای مردم با کمبود همراه نشود، این مابه‌التفاوت هزینه را چه کسی باید پرداخت کند؟ بالاخره باید سازمان‌های بیمه‌گر یا سازمان برنامه و بودجه بیاید مابه‌التفاوت ریالی آن را بابت این موضوع پرداخت کند تا بیمه‌ها دچار هزینه‌های کمرشکن نشوند. ولی خب متأسفانه این برنامه‌ریزی‌ها در دولت قبلی به‌درستی صورت نگرفت و حدودا بیش از دوهزارو 500 قلم IRC مربوط به دارو، مواد اولیه و مواد بسته‌بندی در دولت گذشته آزاد شد و دولت فعلی که مستقر شد، جلوی این روند گرفته شد. درحالی‌که ما از 1397 برای دارو و تجهیزات پزشکی چهار میلیارد دلار یعنی دو برابر این مبلغ گذاشته بودیم که در سال 1397 مصرف طبیعی دارو کمتر از سال 1400 است و علاوه ‌بر این، مهم‌ترین نکته این است که ما دیگر درگیر کرونا نیستیم؛ یعنی کشور در دو سال و نیم اخیر درگیر کرونا بوده و مصرف بعضی از داروهای مرسوم به‌خاطر تجویز پزشکان محترم و درخواست بیماران افزایش پیدا کرده و کشور درگیر چنین اپیدمی جهان‌شمولی بوده است. خب شما می‌آیید این ارز را نصف می‌کنید؛ به جای اینکه بیشترش کنید، تازه می‌آیید نصف می‌کنید!

این ارز دو میلیارد دلار در شش ماه اول 1400 تمام شد و تخصیص هم تمام شد. دولت هم دید که دیگر ارزی وجود ندارد؛ به‌همین‌خاطر در اوایلش که حالا که در جابه‌جایی بودند، 127 مورد آزاد شد؛ ولی دیگر با همتی که ریاست‌جمهور داشت و خود شخص رئیس‌جمهور وارد موضوع شد، 700 میلیون دلار تخصیص دادند که همین هم از نظر ما کم است؛ چون 700 میلیون دلار را نهایت به سه میلیارد دلار برسانیم. ما حداقل چهار میلیارد دلار برای 1400 می‌خواستیم که متأسفانه تأمین نشد؛ با‌وجود‌این، سازمان غذا و دارو اولویت‌بندی کرد، داروهای ضروری و حیاتی را دسته‌بندی کرد، به میزان مصرف واقعی‌شان با همین ارزی که داشت آنها را به صورت درست و صحیح در اولویت تخصیص قرار داد تا کمبودها دیگر بیشتر از این و خیلی گسترده نشود. الان مثلا آمارهایی که بالاخره از گزارش‌های میدانی می‌رسد، از لحاظ مولکولی بین حدودا 70 قلم ما کمبود داریم و اگر واقعا این اولویت‌بندی نبود و این تخصیص در این چهار ماه گذشته درست صورت نمی‌گرفت، قطعا کمبودها بالای 200 قلم از نوع مولکولی اتفاق می‌افتاد. بالاخره بحث فلوکستین و داروهایی که فرمودید هم کمبودهای مقطعی آن به خاطر این است که ارز به موقع نمی‌رسد و با تأخیر می‌رسد.

یک نکته دیگری هم که وجود دارد، خدمتتان عرض می‌کنم، تعریفی هم که از کمبود وجود دارد با تعریف سازمان غذا و دارو متفاوت است. سازمان غذا و دارو به خاطر همین محدودیت‌های ارزی که عرض کردم، داروهایی را اولویت‌بندی می‌کند که در داخل کشور تولید می‌شوند، مگر برای بیماران خاص که آن داروی تولید داخل روی برخی از بیماران اثر نکند که بخشی‌ از آن را وارداتی تأمین کند؛ ولی برای بقیه بیماران عمده‌اش حمایت از تولید داخل است و ارز برای تولید داخل می‌رود. بعضا گزارش‌هایی که به سازمان غذا و دارو و به شما خبرنگاران محترم می‌رسد، داروهای برند هست. داروهایی که تولید داخل آن وجود دارد؛ ولی برند است و خب بیماران درخواست داروهای برند دارند که حالا یا به خاطر نیاز خودشان یا به خاطر تجویز پزشک است که واقعا محدودیت منابع ارزی وجود دارد. ما برای همین داروهای وارداتی که مشابه تولید داخل دارند، اولویت‌بندی کردیم که چه بیمارهایی بیشتر ممکن است به داروهای وارداتی نیاز داشته باشند که حالا مشابه تولید داخل آن وجود دارد و تولید داخل به آنها اثر نمی‌کند؛ ولی خب همه اینها را با این محدودیت منابع ارزی داریم انجام می‌دهیم دیگر. امیدوارم که در سال 1401 این تصمیم به‌درستی گرفته بشود. وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو به‌عنوان متولی امر دارو، تجهیزات پزشکی و کالاهای سلامت‌محور آمادگی‌های لازم را برای هرگونه سناریویی که دولت محترم در قرارگاه مرکزی تصمیم بگیرد، خواهند داشت، چه وضعیت موجود برای ارز ترجیحی ادامه پیدا کند، چه این مابه‌التفاوت یارانه به بیمه‌ها انتقال داده شود، زیرساخت‌هایش تکمیل شده و باقی‌مانده در حال تکمیل‌شدن است. جلسات مختلفی با سازمان‌های بیمه‌گر و کارشناسان محترم انجام می‌گیرد تا این بستر کار ان‌شاء‌الله سامان بگیرد. در صورت تصمیم دولت محترم و دستوری که بالاخره از قرارگاه مرکزی دولت می‌رسد، ان‌شاء‌الله این طرح با حفظ کاهش پرداخت ارز ترجیحی بیماران و با حفظ دسترسی پایدار بیماران به داروهای حیاتی و ضروری‌شان انجام شود.

‌ ادعایی وجود دارد که با حذف ارز ترجیحی باید منتظر افزایش 40 برابری قیمت دارو باشیم... .

40 برابری از کجا می‌آید واقعا؟ من برایم سؤال است.

‌ من همین را از شما پرسیدم. ببینید! شما درست است که می‌گویید 98 درصد داروهای ما تولید داخل هستند؛ ولی ما شیر هم که تولید می‌کنیم تولید داخل است؛ ولی با افزایش قیمت دلار پنج هزار تومان روی قیمت شیر می‌رود! دارو که دیگر جای خودش را دارد... .

بله، می‌دانم، متوجه هستم؛ ولی در حوزه دارو فرق می‌کند. حوزه دارو یک نهاد رگولاتوری قوی دارد که این نهاد قیمت‌گذاری می‌کند و روی قیمت‌ها نظارت دارد. داروخانه و تأمین‌کننده حقی ندارد خارج از قیمت مصوب این دارو را به بیمار عرضه کند و اگر چنین گزارشی به ما برسد و به سازمان غذا و دارو برسد، با تأمین‌کننده و با داروخانه به‌شدت برخورد می‌شود و تعلیق پروانه می‌شود. یک نهاد رگولاتوری قوی در حوزه دارو به خاطر حساسیتی که دارد، وجود دارد. آمارها اصلا عجیب و غریب است که 40 برابر می‌شود! بالاخره اصلاح قیمت در معقولی صورت می‌گیرد و این اصلاح قیمت برای مصرف‌کننده نیست. مصرف‌کننده طبق سال 1400 داروهای حیاتی را دریافت می‌کند؛ چون از آن طرف مابه‌التفاوت این یارانه قرار است به سازمان‌های بیمه‌گر منتقل شود و این اصلاح قیمت برای تأمین‌کنندگان، داروخانه‌ها و مراکزی که دارو را عرضه می‌کنند، هست.

و این اخبار اصلا درست نیست و اینجا دولت محترم دغدغه‌ای که دارد واقعا دغدغه این است که بیمه‌ها دسترسی پایدار داشته باشد، هزینه‌هایش نسبت به قبل افزایش پیدا نکند و در مقابل این همه مشکلات (مشکلاتی که بیماران از بُعد هزینه‌های دیگری که برای تأمین کالای اساسی دارند) اگر دارو هم بخواهد به اینها اضافه شود، خب طبیعتا این مشکلات برای بیماران مضاعف خواهد شد و به‌همین‌دلیل دولت حساسیت ویژه‌ای دارد؛ به‌خصوص روی بحث دارو که اگر این طرح اجرا شود و این یارانه به سازمان‌های بیمه‌گر منتقل شود، مصرف‌کننده آسیبی از لحاظ پرداخت هزینه برای داروهای ضروری و حیاتی مورد نیازش نخواهد داشت.