از مطالبات دانشجویان تا دغدغه مدیران
ضوابطی که دانشجو را محدود میکند، نه کرونا!
کرونا هر لحظه در کمین دانشجویان و استادان و کارکنان دانشگاه است. زیست ساده در خوابگاه با چالشهای متعدد روبهرو شده؛ از امکانات حداقلی که یا ندارند یا مستهلک است تا امنیتی که حتی در برخی خوابگاها تحت خطر قرار دارد. به عقیده برخی از دانشجویان کرامت انسانی در بسیاری از خوابگاهها رعایت نمیشود و این سطح از زندگی به هیچ عنوان در شأن یک انسان نیست. همه اینها در شرایطی است که این دانشجویان، جمعیتی شاخص از چهرههای نخبه کشور هستند.
![روزنامه شرق](/images/Logo-newspaper.jpg)
کوهیار آفاق: کرونا هر لحظه در کمین دانشجویان و استادان و کارکنان دانشگاه است. زیست ساده در خوابگاه با چالشهای متعدد روبهرو شده؛ از امکانات حداقلی که یا ندارند یا مستهلک است تا امنیتی که حتی در برخی خوابگاها تحت خطر قرار دارد. به عقیده برخی از دانشجویان کرامت انسانی در بسیاری از خوابگاهها رعایت نمیشود و این سطح از زندگی به هیچ عنوان در شأن یک انسان نیست. همه اینها در شرایطی است که این دانشجویان، جمعیتی شاخص از چهرههای نخبه کشور هستند. رتبههای برتر کنکور را در ردههای مختلف لیسانس و تحصیلات تکمیلی به خود اختصاص دادهاند و اگرچه تعداد قابل توجهی از آنها دست به مهاجرت میزنند اما تعداد زیاد دیگری قرار است در همین کشور بمانند، تدریس و پژوهش کنند و به نحوی در چرخه تولید دانش همین کشور نقش فعال و بازتولیدی داشته باشند؛ اما دقیقا در چنین شرایطی که دانشگاه پس از گذشت دو سال بازگشایی با این حجم از بحران روبهرو شده است، آنچه از فعالیت مدیران و دغدغههای آنها برای تغییرات در دانشگاه در اخبار دیده و شنیده میشود، هیچگونه قرابتی با مطالبات دانشجویان و دغدغههای آنان ندارد. چراغ اول هم در دانشگاه تهران روشن شد؛ همان روزی که متن ضوابط و مقررات خوابگاههای دانشگاه تهران، ویژه دختران دانشجو در شبکههای اجتماعی منتشر شد و دانشجویان شروع به بازگویی تجارب خود کردند. دانشجویان نسل جدید و نسل قدیم با عناوین مختلف به نقد رویه جدید در این دانشگاه پرداختند و از تجارب خوشان نوشتند.
اگرچه این رفتارها از سوی مسئولان دانشگاه با ساکنان خوابگاه و مشخصا خوابگاه دختران پدیده جدیدی نیست اما هر بار ابعاد تازهای پیدا میکند و سختگیرانهتر میشود. به طور مثال طبق دستورالعمل جدید مسئولان دانشگاه به زن متأهلی که پس از ساعت قانونی به خوابگاه برگردد تنها در صورتی اجازه ورود بدون ایجاد مشکل انضباطی را خواهند داد که زن به همراه همسرش به خوابگاه مراجعه کند. یعنی دختر دانشجویی که به طور مثال در مقطع کارشناسی ارشد مهمترین دانشگاه این کشور تحصیل میکند و به سطحی از تعقل هم رسیده که تشخیص داده میتواند ازدواج کند، خودش به تنهایی از چشم مسئولان خوابگاه به اندازه کافی موجه نیست و برای حضورش در خوابگاه نیازمند این است که با شوهرش دیده شود.
در بخش دیگری از متن این مقررات و ذیل موارد مرتبط با اقامت شبانه دانشجویان دختر خارج از خوابگاه نوشته شده است: «دانشجویان میتوانند در منازل خویشاوندان خویش که قبلا مشخصات آدرس و نسبت آنها با دانشجو قید شده و به تأیید اولیای او رسیده است با رعایت سایر موارد، حداکثر تا دو شب در هفته اقامت نمایند و پس از بازگشت از مسافرت موظف هستند حضور خود را به مسئول خوابگاه اعلام نموده یا در دفتر ثبت نمایند».
در واقع دانشجوی دختر برای اقامت در خانه بستگانی که والدینش هم از آن راضی هستند باز محدودیت دارد و نمیتواند بیشتر از دو شب در هفته آنجا بماند.
محدودیتهای مرتبط با ساعت بازگشت به خوابگاه نیز همیشه برای دختران دانشجو دردسرساز است. در این متن هم به این موضوع اشاره میکند و اگرچه این زمان برای دختران شاغل بیشتر است اما باز هم محدودیت خاص خودش را دارد: «دانشجویان شاغل در مراکز دولتی و قابل قبول میتوانند با ارائه معرفینامه و گواهی اشتغال نسبت به درخواست مجوز مدیر کل خوابگاه به مدت یک سال اقدام نمایند». این بند به دختران میگوید که در وهله نخست باید در یک مرکز دولتی شاغل باشید و اگر محل کار شما دولتی نباشد، نیاز است «قابل قبول» باشد اما نگفته چه مرجعی مسئول است تا مقبولیت محل اشتغال دختران را رصد و تأیید کند. ضمن اینکه اگر هم در نهایت شغل شما مورد تأیید خوابگاه بود، باز هم مجوزتان تنها تا یک سال اعتبار خواهد داشت. البته این اولینبار نیست که زنان دانشجو مورد هدف رفتارهای کنترلگرایانه از سوی نهاد دانشگاه قرار میگیرند. در تمامی سالهای اخیر، یکی از آشکارترین و البته قهریترین سیاستهای کنترلی در خوابگاه، کنترل عبور و مرور بوده و هر بار با رویکردی جدید گویی بهروز میشود.
نباید فراموش کرد که تمامی این محدودیتها هم صرفا درباره دانشجویان دختر است و پسران تا حد زیادی از گزند این حجم از کنترلگریها در خوابگاه در امان هستند. دانشگاه تهران در این بخش به عنوان نمونه مطرح شد اما اوضاع در سایر دانشگاهها هم تفاوت چندانی ندارد. نمونه دیگر این تغییرات و اعمال محدودیتهای جدیتر دانشگاه علم و صنعت است که دانشجویانش درباره آن در کانال مخصوص خوابگاهها نوشتهاند: با شروع فرایند بازگشایی کامل همه خوابگاههای علم و صنعت، متوجه شدیم که زمان ورود و خروج به خوابگاهها نیز تغییر کرده است. برای پسران ساعت ۱۰ شب و دختران ساعت ۹ شب به عنوان ساعت بستهشدن درِ خوابگاهها اعلام شده و ورود بعد از این ساعتها به خوابگاه منوط به تعهد شده است. اقدامی که حداقل درباره پسران بیسابقه است و در سالهای گذشته رفتوآمد در تمام ساعتهای شبانهروز آزاد بود. تنها در سال ۹۸ بود که سختگیریهایی بعد از ساعت ۱۲ نیمهشب صورت میگرفت. در رابطه با دختران نیز گرچه تغییر خاصی صورت نگرفته است اما این محدودیت همواره یکی از عوامل مهم نارضایتی دختران ساکن خوابگاه بوده است». در وصف هرچه بهتر این نارضایتیها میتوان به حادثهای اشاره کرد که مهرماه سال 98 در یکی از خوابگاههای دختران همین دانشگاه رخ داده بود. ساعتهای محدودیت رفتوآمد در کنار دوربودن خوابگاههای علم و صنعت از مرکز شهر، کار را به جایی رساند که مسئولان خوابگاه به دخترانی که دچار مسمومیت غذایی شده بودند، اجازه خروج را ندادند و همین ماجرا به دردسری بزرگ برای دانشجویان و دانشگاه بدل شده بود. حالا همان زمان را محدودتر هم کردهاند.
تمامی این محدودیتها از یک سو و قوتگرفتن تذکرات مرتبط با پوشش و حجاب از سوی دیگر، منشِ گشت ارشادی را گویی دوباره در دانشگاهها زنده کرده است. همزمان با انتشار خبر محدودیتهای جدید در دانشگاهها بود که در شبکههای اجتماعی، گروهی از دانشجویان زن دانشگاه تهران نیز اعلام کردند مقامهای حراست این دانشگاه به زنان برای پوشیدن مقنعه در دانشگاه فشار وارد کردهاند. یکی از این دانشجویان در توییتی نوشته بود که حراست کارت دانشجویی او را به دلیل نپوشیدن مقنعه ضبط کرده است. آن هم در حالی که سالهاست پوشیدن مقنعه در دانشگاه تهران قانون نبوده و هر بار هم که فرد یا افرادی سعی در اجباریکردن این پوشش داشتهاند، دختران دانشجو زیر بار نرفتهاند؛ اما اینبار گویی موضوع جدیتر از همیشه است چراکه مسئله پوشش در دانشگاهها از مراکز متعددی پیگیری میشود؛ برای مثال، مؤسسه فرهنگی - اجتماعی که در صدر گزارشهای سیاستی خود تدوین نظامنامه ارتقای حجاب و عفاف در دانشگاههای کشور را گنجانده است. حال آنکه این پژوهشکده با تعریف خودش، با هدف «پژوهش در زمینههای فرهنگی و اجتماعی آموزش عالی و توسعه و ارتقای علوم انسانی و اجتماعی» تأسیس شد. ایده اولیهاش براساس نیاز به تأسیس پژوهشکدههای مستقل در حوزه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با تأکید بر نیازهای علمی دانشگاهی کشور، از تحقیقات و مطالعاتی به دست آمد و در دفتر برنامهریزی اجتماعی و مطالعات فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری انجام شد. همچنین نیاز به انجام پژوهشها و مطالعاتی که هدف آنها ارائه نظریه، ایده و راهبرد به نظام تصمیمگیری باشد، ضرورت ارتباط پیاپی با صاحبنظران و نخبگان و تداوم فعالیت مرکزی برای تحلیل و نظریهپردازی درباره آموزش عالی ایران، موجب تأسیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی از سال 82 شد.