فضاهای عمومی متعلق به همه مردم است
در دنیا رویکردهای گوناگون شهرسازی به گروههای مختلف اجتماعی را داریم تا بتوانیم فضاهای شهری را برای همه گروهها مناسب کنیم. مفهومی به نام شهرسازی همهشمول یا معماری همهشمول وجود دارد تا هر کسی که در شهر زندگی میکند، بتواند از فضاهای شهری و امکانات گوناگون استفاده کند. در رویکردی به نام مکانسازی بخشی از اقداماتی که پیشنهاد میشود، توجه به زنان و نیازهایشان بهعنوان یک گروه اجتماعی است.
محمدمهدی عابدی، استاد دانشگاه و طراح شهری: در دنیا رویکردهای گوناگون شهرسازی به گروههای مختلف اجتماعی را داریم تا بتوانیم فضاهای شهری را برای همه گروهها مناسب کنیم. مفهومی به نام شهرسازی همهشمول یا معماری همهشمول وجود دارد تا هر کسی که در شهر زندگی میکند، بتواند از فضاهای شهری و امکانات گوناگون استفاده کند.
در رویکردی به نام مکانسازی بخشی از اقداماتی که پیشنهاد میشود، توجه به زنان و نیازهایشان بهعنوان یک گروه اجتماعی است.
همانطور که گروههای دیگر اجتماعی مانند سالمندان، کودکان و معلولان هم هستند و در دوران مدرن کمتر دیده شدند، توجه به این گروههای اجتماعی در دوران پستمدرن و دوران معاصر کنونی که در آن قرار داریم، توصیه زیادی میشود؛ چون در تصویر ذهن اکثر مدیران و مردم، واژهای به نام مردم یک واژه بسیار کلی و مبهم است.
درمورد رفع نیازهای آدمها در شهر صحبت میکنیم؛ درحالیکه در استانداردهایی که در شهر رخ میدهد و ساختوسازهایی که در شهر اتفاق میافتد و مسیرهایی که در شهر طراحی و ساخته میشود، منظور از مردم یک آدم یا مرد مثلا 30ساله با عرض شانه 60، 70 و قد 170 سانتیمتر است و اصلا تصور نمیکنیم که این آدمی که درموردش صحبت میکنیم، میتواند در هیبت یک بچهای باشد که توپ در دستش است و به دنبال توپش میدود یا یک خانم باردار است یا پیرمردی است که عصا دارد یا فرد دارای معلولیتی است که با ویلچر در حال حرکت است؛ بنابراین وقتی در شهر تهران نگاه میکنید، میبینید 90 درصد شهر تهران برای معلولان و سالمندان قابل استفاده نیست؛ زیرا به این موضوع توجهی ندارند. مثلا در شهر درمورد رمپ و شیب آن اختلاف سطح عجیبی داریم یا مفهومی مثل کوچههای شهر که محل امنی برای کودکان و بانوان بوده، کاملا از بین رفته است.
اینکه فضاها را جنسیتی بکنیم، اندکی پیچیدهتر از این حرفهاست که یک فضا را فقط به یک گروه خاص اختصاص دهیم. چنین مواردی را در حوزه شهرسازی ندیدهام. فضای عمومی یعنی فضای قابل دسترس و قابل استفاده برای همه؛ در مقابل فضاهای تکجنسیتی، فضاهای همهشمول را در حوزه شهرسازی و توسعه شهری توصیه میکنیم. اگر بخواهیم فضایی را مختص به افراد یا یک گروه اجتماعی خاص بکنیم، در حق سایر افراد اجحاف کردیم؛ مثلا درباره استادیومها تلاشمان بر این است که حضور بانوان در استادیومها و ورزشگاهها تثبیت شود؛ اما این اتفاق نمیافتد و همه از این موضوع ناراحتاند. فضاهای شهری هم همینطورند. به نظر من ایجاد دیوار و جداسازی فضاها به یک گروه اجتماعی مثل بانوان حداقل در آینده کمک چندانی نمیکند.
تنها کسی که میتواند پاسخ درستی به این موضوع بدهد که آیا فضای مختص خودشان میخواهند یا نه، خود بانوان هستند. البته با توجه به محدودیتهایی که در کشورمان وجود دارد؛ مانند بحث حجاب شاید برای گروههای خانمها جذاب باشد که به فضاهایی بروند که بتوانند بدوند و راحت حجاب نداشته باشند و آزادانهتر رفتار کنند؛ ولی فضاهای تکجنسیتی در شهرسازی در راستای دموکراسی نیست و همه باید قدرت و فرصت برابر را داشته باشند که به فضاهای عمومی دسترسی داشته باشند.
نکته جالب این است که در تعریف فضای شهری در ادبیات تخصصی خودمان این را داریم که فضای شهری فضای عمومی و قابل دسترس برای همه گروههای اجتماعی است؛ یعنی اگر حضور یکی از گروههای اجتماعی را محدود بکنیم دیگر یک فضای عمومی شهری به حساب نمیآید؛ بنابراین بسیاری از فضاها هستند که به اشتباه فضای شهری نام برده میشوند؛ اما فضای شهری به شمار نمیآیند؛ چون دسترسی همه افراد به فضا را محدود کردند؛ بنابراین باید در فضاهای شهری و فضاهای معماریمان به نیازهای بانوان توجه کنیم و باید بدانیم که یک خانم با یک آقا فرق میکند و یک خانم نیازهای خاص خود را دارد، از نیازهای روانی گرفته تا نیازهای جسمانی؛ شاید دسترسی سریع خانمها به داروخانه به خاطر نیازهای جسمانی که دارند نسبت به آقایان تفاوت داشته باشد و باید این را لحاظ کنیم. یک مرد کفش پاشنهبلند نمیپوشد؛ ولی یک خانم میپوشد و باید در کفسازیها و چنین طراحیهایی این موارد دیده شود. یک خانم به حس امنیت بیشتری نیاز دارد و یک خانم هر جایی در شهر نمیرود و خانمها در فضاهای ناامن حس متفاوتتری دارند نسبت به آقایان و این یک موضوع روانی در چنین بحثی است. مفاهیمی مانند شهر دوستدار کودک یا شهرهای دوستدار سالمند داریم؛ اما اینطور نیست که فضایی را فقط به کودک یا سالمندان مختص کنند و این فضا قابل استفاده برای کودکان، سالمندان و معلولان هم هست.
فضاهای جنسیتی را توصیه نمیکنیم و فکر میکنیم محکوم به شکست است؛ اما مرجع اصلی این موضوع خود خانمها هستند و باید از خود خانمهای ایرانی پرسید. در شهرسازی فضاهای دوستدار کودک و سالمند و گروههای اجتماعی مثل معلولان و مواردی از این دست داریم که نیازهایشان برطرف شود؛ ولی فضاهای تکجنسیتی گروههای اجتماعی بهعنوان فضای عمومی در شهر نداریم. شاید فضاهای خصوصی خاصی به آنان اختصاص داده شود؛ مانند سرویس بهداشتی که خانمها و آقایان جدا باشد یا فضاهایی که نیازهایی از این دست را برطرف میکند؛ اما جز این مورد دیگر فضاهای تکجنسیتی را نداریم و توصیه هم نمیکنیم؛ اما باید پژوهشی انجام داد که آیا این اقدام در شهر درست است یا خیر؟!