به یاد شیرین در سوگ فرهاد
دکتر محمدعلی اسلامیندوشن صبحدم سهشنبه ششم اردیبهشتماه را ندید و دیدگان خویش بر جهان فانی بست تا چشمانش جهانی را نظارهگر باشند از جنس نور و خیال. از این استاد شاخص ادبیات و حقوقدان فرهیختهای که پیشگام «ادبیات و حقوق» در ایران بود، آثار و خدمات بسیاری برجای مانده و از ثمرات عمر پربار او کمتر اندیشمندی است که بیبهره مانده باشد.
دکتر محمدعلی اسلامیندوشن صبحدم سهشنبه ششم اردیبهشتماه را ندید و دیدگان خویش بر جهان فانی بست تا چشمانش جهانی را نظارهگر باشند از جنس نور و خیال. از این استاد شاخص ادبیات و حقوقدان فرهیختهای که پیشگام «ادبیات و حقوق» در ایران بود، آثار و خدمات بسیاری برجای مانده و از ثمرات عمر پربار او کمتر اندیشمندی است که بیبهره مانده باشد. 97 سال زندگی با عزت این دانشآموخته حقوق و قاضی دادگستری که شغل معلمی را برگزید و زندگی خود را وقف پژوهش در فرهنگ و ادب ایرانزمین کرد، آنچنان گرانسنگ و ارزشمند است که پرداختن به آن در این مجال اندک میسر نخواهد بود. نگارنده این سطور مایل است از منظری دیگر به زمان و زندگی او نگریسته و از گوهری که استاد ندوشن در این ایام بلند به همراه داشت، سخن گوید. از دکتر شیرین بیانی، استاد فرهیخته دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و پژوهشگر تاریخ و تمدن ایرانزمین که در جایگاه «همسری» محمدعلی ندوشن، با هنرمندی تمام توانست از عهده مسئولیت همسری و مادری با حفظ جایگاه علمی خویش و عدم توقف فعالیتهای پژوهشی و آموزشی، به کمال و غایت ممکن سربلند بیرون آید. استاد شیرین بیانی، کم از استاد محمدعلی اسلامیندوشن نیست، او نیز کارنامه بسیار درخشانی در ادب و اندیشه دارد، نمونه شاخص و والای یک «مهربانوی ایرانی» است که برخلاف ما مردان همیشه مدعی، توانایی بهانجامرساندن تماموکمال چند مسئولیت خطیر را توأمان دارند. شیرین بیانی فرزند شادروان «دکتر خانبابا بیانی» است که بنیانگذار دانشگاه تبریز بود و استاد ادبیات و تاریخ دانشسرای عالی، در زمانی که هنوز دانشگاه تهران رسما آغاز به کار نکرده بود. شیرین بیانی، فرزند «دکتر ملکه ملکزاده» است، استاد باستانشناسی و متخصص سکهشناسی باستانی که آراسته به هنر نگارگری نیز بود و کمتر باستانشناسی است که استاد ملکه ملکزاده را نشناسد. از افتخارات استاد شیرین بیانی سخنها میتوان گفت اما او افتخار خود را «محمدعلی اسلامیندوشن» میدانست و در همه عمرِ باعزت مرحوم استاد، در جایگاه «همسری»، از هیچ کوششی برای ایجاد فرصت و بستر شکوفایی استاد ندوشن فروگذار نبود. ایشان در گفتوگویی، بهصراحت اظهار کرده که در آغاز زندگی مشترک، وقتی متوجه عمق استعداد و تعلق خاطر استاد ندوشن به فرهنگ و ادبیات ایران شده است، تلاش کرده فضای منزل و خانواده را به نحوی مدیریت و تمشیت کند که استاد ندوشن با فراغت کامل به پژوهش و نگارش و کتابت خویش ادامه دهد.
معتقدم گنج بزرگی که محمدعلی اسلامیندوشن در بر خویش داشت، همسرش، شیرین بیانی بود. امروز بیش از همه ما، استاد شیرین بیانی در سوگ است؛ در سوگ فرهاد. در سوگ آیینهایی که رخ خویش در آن میدید و عزت محمدعلی را عزت خویش میانگاشت. شیرین بیانی و شیرینهای بسیاری در این سرزمین وجود دارند که از دامن پرمهرشان، ندوشنها بر آسمان علم و ادب به پرواز درآمدهاند. اگرچه عمر پرافتخار استاد ندوشن به پایان رسید اما هنوز دم عیسوی استادان بزرگی چون محمدرضا شفیعیکدکنی، هوشنگ ابتهاج، ژاله آموزگار و شیرین بیانی در سپهر فرهنگ، اندیشه و ادبیات ایرانزمین، جانبخش و روحانگیز، ما را به فردایی روشن نوید میدهد.