گفتوگو با نمایشنامهنویس و کارگردان نمایش «ساختن»
وقتی پینوکیو تصمیم میگیرد پدرش را رها کند
نمایش«ساختن» مدتی است در تالار مولوی روی صحنه رفته است. نمایشی که با ایدهای خلاقانه اقتباسی از رمان پینوکیو است و فرم اجرا، طراحی و کارگردانی اثر ازجمله نکاتی است که آن را چشمگیرتر کرده است. به همین بهانه با ارژنگ طالبینژاد، نویسنده و مصطفی ذرهپرور، کارگردان نمایش «ساختن»، گفتوگویی کوتاه داشتیم.
شرق: نمایش«ساختن» مدتی است در تالار مولوی روی صحنه رفته است. نمایشی که با ایدهای خلاقانه اقتباسی از رمان پینوکیو است و فرم اجرا، طراحی و کارگردانی اثر ازجمله نکاتی است که آن را چشمگیرتر کرده است. به همین بهانه با ارژنگ طالبینژاد، نویسنده و مصطفی ذرهپرور، کارگردان نمایش «ساختن»، گفتوگویی کوتاه داشتیم.
ارژنگ طالبینژاد، نویسنده این نمایش، درباره ایده نگارش این نمایشنامه به «شرق» گفت: «از شهریور 98، من و مصطفی ذرهپرور پس از تجربه اجرای متنی رئالیستی در جشنواره دانشجویی، تصمیم گرفتیم ایده متفاوتتری را در فضای تازهای تجربه کنیم. در میان بحثها و بهاشتراکگذاری نظراتمان به ایده خلقکردن و رابطه خالق و چیزی که خلق میکند رسیدیم. پرسش مهم برایمان این بود که آیا مخلوق قرار است نسخه دیگری از خالق خود باشد؟ در برخورد با همین ایده برای یافتن داستانی برای تولید نمایشنامه، من دوباره به ایده داستان «پینوکیو» برخوردم؛ اما تصویری که هر دو در بدو امر به یاد داشتیم، همان سریال کارتونی پخششده از تلویزیون و نسخه اقتباسی انیمیشن دیزنی از این داستان بود. در جستوجوهایمان برای رسیدن به جوهره داستان، سراغ خود رمان که چند ترجمه فارسی داشت رفتیم و با جهانی تاریکتر و خشنتر از آنچه از پینوکیو میشناختیم روبهرو شدیم. همین ذهنیت تازهای که در رمان یافتیم به ما سمت و سویی تازه داد. شروع کردیم به کنکاش در متن رمان و کُشتیگرفتن با سوژههایی که در این متن حاضر بود. در ادامه متوجه شدیم این داستانی که ما مدنظر داشتیم نیست و ماجراجوییها و رفتار پینوکیو در رمان با آنچه ما میخواهیم همجهت نیست. اینجا بود که متوجه شدیم باید به سمت بازخوانی رمان برویم و داستان را از جایی که رمان تمام میشود شروع کنیم؛ یعنی از نقطهای که پینوکیو انسان شده و تصمیم میگیرد پدرش را رها کند. در ادامه متوجه شدیم در جهان ما تعریف عروسکبودن با آنچه در رمان اتفاق میافتد متفاوت است. با این تصمیم که همه داستانی که در رمان نقل میشود، دروغهایی است که پدر برای نگهداشتن پسرش در خانه به او گفته است، به تعریف جدیدی از شخصیتها و رابطهها رسیدیم».
او ادامه داد: «در این میان با تمرکز بر ایده رابطه پدر و پسر و تعبیری که از خالق و مخلوق در نظر داشتیم، به نسخههایی از نمایشنامه رسیدیم که هیچکدام راضیکننده نبودند. همهگیری ویروس کرونا و لغوشدن تمرینها و پروسه کار فرصتی شد تا به نسخهای متفاوتتر از متن برسیم. این نسخه اولیه در خلال تمرینها و اتودها با حضور بازیگران و تزریق ایدههای اجرائی آنها به متن، کامل شد».
مصطفی ذرهپرور، کارگردان نمایش نیز با اشاره به چگونگی انتخاب بازیگران این نمایش گفت: «بعد از آمادهشدن نسخههای ابتدایی متن، ما شروع به انتخاب بازیگر کردیم. وقتی گروه تکمیل شد، با ارژنگ طالبینژاد تصمیم گرفتیم متن را همراه با تمرینها بازنویسی کنیم و تعدادی از صحنهها که الان در اجرا مشاهده میشوند، خروجی تمرینها و حتی ایدههای بازیگران است. یکی از دلایل مهم این تصمیم نزدیکشدن متن و اجرا به یکدیگر بود. در ابتدا تمرینها پر از چالش بود. به این دلیل که شکل متن و کاری که ما به دنبال آن بودیم، کمی پیچیده بود و این فقط با صبوری و همراهی بازیگران اتفاق میافتاد. ما از آنها خواستیم تا فیلمها، کتابها و نقاشیهای مختلفی را ببینند تا کمی با فضا و چیزی که در ذهن ما بود آشنا شوند. ما مدام تغییر را در دستور کار داشتیم. به شکلی که میتوان گفت ما سه اجرای متفاوت داشتیم».
او ادامه داد: «ابتدا اجرایی در جشنواره تئاتر دانشگاهی روی صحنه رفت، بعد جشنواره فجر و بعد از آن اجرای عموم. هر سه اجرا متفاوت از دیگری بود. طراحان دیگر کار نیز از ابتدا کنار گروه بودند؛ برای مثال مسئله طراحی صدا و موسیقی از ابتدا برای خود من خیلی مهم بود و مهدی زمانی طراح صدا و موسیقی این کار، تقریبا مثل بازیگرها در همه تمرینها شرکت کرد و خیلی از صداها با تمرینهای بازیگران ساخته شد».