گزارشی از متروپل و «هلدینگ حسین عبدالباقی»
از قدیم تا امروز؛ رنج در آبادان تداوم دارد!
1ـ به اصطلاح «هلدینگ حسین عبدالباقی» و شرکا مدعی هستند که نزدیک به ۷۰ سال سابقه در حوزه ساختوساز شهر آبادان دارند، درحالیکه این هلدینگ لااقل تا چند سال گذشته فقط به کار خریدوفروش ملک در آبادان و یا آجیلفروشی شهرت داشته است. اما واقعیت این است که این هلدینگ هرچه بوده، درحالحاضر بخش عمدهای از ساختوسازهای تجاری آبادان توسط تیم عبدالباقی انجام شده یا در دست انجام است. ساختمان عظیم و مجموعه متروپل نیز یکی از این ابنیه تجاری است که در زیرمجموعه این هلدینگ تعریف شده است.
محمد مالی: 1ـ به اصطلاح «هلدینگ حسین عبدالباقی» و شرکا مدعی هستند که نزدیک به ۷۰ سال سابقه در حوزه ساختوساز شهر آبادان دارند، درحالیکه این هلدینگ لااقل تا چند سال گذشته فقط به کار خریدوفروش ملک در آبادان و یا آجیلفروشی شهرت داشته است. اما واقعیت این است که این هلدینگ هرچه بوده، درحالحاضر بخش عمدهای از ساختوسازهای تجاری آبادان توسط تیم عبدالباقی انجام شده یا در دست انجام است. ساختمان عظیم و مجموعه متروپل نیز یکی از این ابنیه تجاری است که در زیرمجموعه این هلدینگ تعریف شده است.
2ـ ساختمان متروپل در سال ۹۶ پروانه ساخت را اخذ کرده اما طراحی ساختمان توسط سازمان نظاممهندسی انجام نشده است. بعد از اینکه دفتر نمایندگی سازمان نظاممهندسی در آبادان متوجه ساخت این برج شد، ورود کرد و پیمانکار مجبور شده تا مهندس ناظر را انتخاب کند.
مهندسان ناظر، فرایند ساخت را بهصورت مرتب کنترل کرده و گزارش وضعیت بحرانی پروژه را داده بودند؛ حتی در آخرین گزارش خود که مربوط به سال ۱۴۰۱ است، یکبار دیگر گزارش وضعیت بحرانی پروژه به شهرداری داده شد، اما توجهی به گزارش سازمان نظاممهندسی نشد. به نظر میرسد سازمان نظاممهندسی وظیفه قانونی و ابزار توقف پروژه را ندارد و فقط میتواند در طول فرایند ساخت، گزارش تخلفات را به شهرداری ارائه دهد و شهرداری باید جلوی ساختوساز غیرمجاز را بگیرد. اما ظاهرا حسین عبدالباقی، مالک و سرمایهگذار این پروژه که ابتدا بر آمادگی گروه اجرائی این پروژه برای رفع مشکلات یا ایرادات ابلاغشده از جانب سازمان نظاممهندسی تأکید میکند، به پشتوانه نفوذ و قدرتی که در ارکان تصمیمگیری سیاسی در استان و آبادان داشته، از اصلاحات سر باز میزند. تاجاییکه در تخلفی آشکار سه طبقه این برج بهصورت اضافه ساخته شده است و بیتوجهی به گزارش مهندسان ناظر این فاجعه را رقم زد. به تعبیری میتوان گفت به علت عدم رعایت مقررات ملی ساختمان حادثه ریزش 10 طبقه از ساختمان دوقلو متروپل در آبادان رقم خورده است. در همه این مدت، فرمانداری و شهرداری آبادان و نیز منطقه آزاد اروند و حتی شوراهای این شهر در چند بازه زمانی نهتنها سکوت کردهاند بلکه همراهی قابلتوجه و تأملبرانگیزی با مالک این هلدینگ داشتهاند!
3ـ نکته جالب توجه اینکه باوجود این تذکرها غلامرضا شریعتی، استاندار وقت خوزستان در سال ۹۸ طی مراسمی ساختمان پزشکی، اداری و تجاری متروپل آبادان را افتتاح میکند.
بهصراحت در افتتاحیه این پروژه عنوان میشود که این مجتمع پزشکی با همکاری بخش خصوصی، سازمان منطقه آزاد و شهرداری به انجام رسیده است؛ مجتمعی که در وسعتی معادل هفتهزار مترمربع ایجاد شده بود که به گفته شریعتی به رشد و توسعه شهر آبادان کمک قابلتوجهی کرده است. همچنین، استاندار شریعتی در همان سال ۹۸ از افتتاح فاز دوم مجتمع متروپل به مساحت ۴۸ هزار مترمربع در یک سال آینده خبر داد. همان که در ۱۴۰۱ فروریخت.
4ـ به نظر میرسد فروریختن برج متروپل بهانه خوبی است تا دستگاه عدلیه به روند فعالیتهای هلدینگ الباقی و ارتباطات سیاسی و حمایتهایی که از آن در آبادان و اهواز شده است، بپردازد و این بار در مبارزه با فساد تعارفات را کنار بگذارد و از برگها به ریشهها برسد!
بررسی پروندههای مربوط به «زمین زندان آبادان»، «زمین بیمارستان ۵۰ تختخوابی»، «زمین کنار هتل نخل»، «زمین خیابان دبستان»، «زمین تجاری تفریحی ساحلی»، «زمین درمانگاه پنج مهر» و «زمین پست برق» که هرکدام در بهترین نقاط آبادان و به مساحت چندهزار متر هستند، ابعاد وحشتناکی از فساد در آبادانِ مظلوم را برملا خواهد کرد؛ کلکسیونی از فساد اداری!
آری! فساد اداری همین اندازه هولناک است. اثر یک امضای آلوده در سیستم شهرداری یا یک ترکفعل در نظاممهندسی، یک سال بعد، دو سال بعد، پنج سال بعد یا ۱۰ سال بعد خودش را نشان میدهد؛ آسیبشناسی ریزش متروپل در آبادان.
5ـ وقتی در پی حادثه متروپل، به همه بیمارستانهای اهواز و خوزستان آمادهباش داده شد، مثل تمام روزهای هشت سال جنگ با خود گفتم خوزستان یک روز از جنگ رها نیست. هشتسال جنگ با دشمن خارجی و سالها جنگ با مدیران ناکارآمد داخلی.
6ـ دوست من در همان ساختمان مجاور متروپل که در آبادان امروز فروریخت، کار میکند. عمدا به او زنگ نزدم. خودش زنگ زد. او برای کاری در زمان حادثه آبادان و محل کار نبود. از این نبودن خشمگین بود. ضجه میزد و میگفت باید پیش دوستانم زیر آوار میماندم.
احساس کردم آبادان اینگونه است. مردم آبادانی که وقتی شنیدند مجروحان حادثه به خون احتیاج دارند، صفهای طویل اهدای خون تشکیل دادند و در کوچههای اطراف محل متروپل، دیگهای غذا برافراشتند و در کنار بازماندگان نگران و غمگین، ایستادند؛ آبادان این است بدون روتوش.
شهری که از ماجرای سینمارکس، ۳۴۹ روز مقاومت در حصر ۲۷۰ درجهای صدام و بعثیان، جنگ هشتساله، مصیبت جنگزده بودن، بازسازی نمایشی و ناتمام، مدیران ناکارآمد، بیکاری و تبعیض، شوری آب، تا فروریختن برج متروپل درد میکشد فقط.
7ـ فاجعه ریزش بخشی از دو برج دوقلوی آبادان معروف به متروپل در خیابان امیری با دستگیری و بازداشت مالک و پیمانکار این پروژه خاتمه نمییابد.
جالب اینکه مالک هلدینگ الباقی که دیروز خبر دستگیریاش آمد، امروز گفته میشود از زیر آوار مُرده بیرون آورده شده است، فردا را اما نمیدانم...
مسئولین سیاسی که ورای پروژه متروپل بودند و تصاویرشان در افتضاحیه این پروژه غیرایمن و بدون استاندارد وجود دارد، باید محاکمه شوند.
وقتی از نفوذ سیاسی مالک هلدینگ الباقی سخن میگوییم، باید بدانیم از همین سازنده و مالک برجی که در آبادان فروریخت و دهها کشته و مجروح بر جای نهاد، پیشازاین بهعنوان چهره ماندگار صنعت ساختمان و کارآفرین برتر منطقه آزاد اروند تقدیر شده بود.
و حرف آخر...
کاش زبانم نمیچرخید برای گفتن این جمله! ولی چه خوب شد محمد جهانآرا شهید شد و این روزهای آبادان را ندید. محمد، محمد، آی ممد نبودی... .