اندر حکایت «ارس» و «دریاچه ارومیه»!
24 اردیبهشت 1401 خبری روی خروجی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) قرار گرفت که عنوانش برای دنبالکنندگان اخبار آب و محیط زیست کنجکاویبرانگیز بود: «رفع تنش آبی منطقه و دریاچه ارومیه با انتقال آب ارس به تبریز». در متن خبر و به نقل از مدیرعامل آب منطقهای آذربایجان شرقی گفته شده که «از اهداف مهم طرح علاوه بر تأمین حقابه زیستمحیطی دریاچه ارومیه، تأمین نیاز آبی بلندمدت شهر تبریز و سایر شهرها و روستاهای واقع در مسیر خط انتقال است».
24 اردیبهشت 1401 خبری روی خروجی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) قرار گرفت که عنوانش برای دنبالکنندگان اخبار آب و محیط زیست کنجکاویبرانگیز بود: «رفع تنش آبی منطقه و دریاچه ارومیه با انتقال آب ارس به تبریز». در متن خبر و به نقل از مدیرعامل آب منطقهای آذربایجان شرقی گفته شده که «از اهداف مهم طرح علاوه بر تأمین حقابه زیستمحیطی دریاچه ارومیه، تأمین نیاز آبی بلندمدت شهر تبریز و سایر شهرها و روستاهای واقع در مسیر خط انتقال است».
به بهانه این خبر، خیلی کوتاه تاریخچهای از طرحهای انتقال آب به دریاچه ارومیه را با هم مرور کنیم. قبل از هر چیز، باید بدانیم که چرا با وجود همه مشکلات زیستمحیطیای که در اثر طرحهای انتقال آب هم در حوضه آبریز مبدأ و هم در حوضه آبریز مقصد پیش میآیند، اجرای چنین طرحی برای احیای دریاچه ارومیه اجتنابناپذیر است؟
در پاسخ باید گفت که ادامه زندگی دریاچه ارومیه و بازگشت دوباره آن به تراز اکولوژیک، نیازمند سالانه حدود 3.4 میلیارد مترمکعب آب است که اصطلاحا به آن حقابه زیستمحیطی گفته میشود. بخشی از این حقابه که به طور میانگین حدود 1.4 میلیارد مترمکعب است، از ورودیهای طبیعی رودخانهها به دریاچه تأمین میشود و بخشی دیگر که تقریبا یک میلیارد مترمکعب است، با اعمال صرفهجویی 40درصدی در مصارف آب سطحی در بخش کشاورزی تأمین میشود. البته داخل پرانتز باید گفت که بنا بر تحقیقات کارشناسی و تجارب متعدد بینالمللی، این کاهش مصرف نهتنها به تولید کشاورزی حوضه آبریز آسیب نمیرساند؛ بلکه با تکنیکهای افزایش بهرهوری از 60 درصد آب باقیمانده، به افزایش تولید محصولات نیز میتواند بینجامد. میماند یک میلیارد مترمکعب که باید برای تأمین آن چارهاندیشی کرد. از آنجایی که اعمال صرفهجویی بیشتر در بخش کشاورزی میتوانست کشاورزان حوضه را در مضیقه قرار دهد، بنا شد آن کسری یک میلیارد مترمکعبی از منابع آب جدید برای دریاچه ارومیه تأمین شود، بخشی به میزان 0.3 میلیارد مترمکعب از طریق پساب بهداشتی و استاندارد تصفیهشده در تصفیهخانههای حوضه و مابقی از طریق طرحهای انتقال آب.
اما گزینههای روی میز برای انتقال چه بودند و کدامیک برای اجرا انتخاب شدند؟ چهار گزینه که بیش از همه برای انتقال آب به دریاچه ارومیه مطرح بودند، عبارتاند از دریای خزر، دریاچه وان، رود ارس و حوضه آبریز کلاس. دو طرح اول یعنی انتقال آب از دریای خزر و انتقال آب از دریاچه وان، طرحهایی بزرگمقیاس بودند که به دلیل دوری مسیر و دشواری عملیات عمرانی، بودجه کلانی نیاز داشتند و به همان میزان نیز زمان زیادی برای اجرای آنها لازم بود. علاوهبراین ترکیب شیمیایی آب دریای خزر و دریاچه ارومیه به ترسیب نمک در دریاچه ارومیه و تسریع نابودی آن، منجر میشد؛ بنابراین این دو طرح از همان ابتدا در مرحله مطالعات امکانسنجی کنار گذاشته شده و هیچگاه اجرائی نشدند. درباره انتقال آب از ارس و انتقال آب از حوضه آبریز کلاس، بحث و چالش زیاد بود. نهایتا کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه متشکل از هفت وزیر، دو معاون رئیسجمهور و سه استاندار حوضه آبریز احتمالا هم به دلیل چالشهای حقابه ارس در داخل و خارج کشور و هم به دلیل ارزیابی اقتصادی هزینه تمامشده هر مترمکعب آب، از بین این دو طرح، طرح انتقال آب از حوضه آبریز کلاس را که سالها قبل کلید خورده و در دست اجرا بود، با تغییر هدف آن از کشاورزی به محیط زیست، در زمره طرحهای نجات دریاچه ارومیه قرار دادند و پرونده طرح انتقال آب ارس به دریاچه ارومیه را به طور کامل کنار گذاشتند. با جستوجویی ساده میتوان دید که مدیران ستاد احیای دریاچه ارومیه هم بارها تأکید کردهاند که طرح انتقال آب از ارس به دریاچه ارومیه هیچگاه نه اعتباری از بودجه طرح نجات گرفته و نه قرار است از این محل آبی به دریاچه ارومیه برسد.
با این تاریخچه، احتمالا دریافتهاید که چرا این خبر برای دنبالکنندگان اخبار آب و محیط زیست کنجکاویبرانگیز است! شاید تنها حالتی که بتوان این خبر را تفسیر کرد، این باشد که آب تأمینشده از رود ارس برای تبریز، آن را از خط انتقال آب زرینهرود به تبریز که به مصارف شرب و صنعت اختصاص دارد، بینیاز کند و آب زرینهرود بتواند وارد دریاچه ارومیه شود که این سناریو را هم نمیتوان مصداق انتقال آب تلقی کرد! البته این تفسیر آنجایی بعید به نظر میرسد که بدانیم 13 بهمن 1399، ایرنا به نقل از مدیرعامل وقت آب منطقهای آذربایجان شرقی آورده که 26 میلیون یورو برای اتصال خط آبرسانی زرینهرود به تبریز هزینه و اتصال 26.5 کیلومتر از خط اول آبرسانی زرینهرود به تبریز به خط دوم پشتیبان (!)، با موفقیت اجرا شده است.
انتظار میرود وزارت نیرو که قانونا مسئولیت انحصاری تخصیص و اجازه بهرهبرداری از منابع آب کشور برای همه مصارف را برعهده دارد، درباره این موضوع شفافسازی کند؛ چراکه به نظر میرسد طرح انتقال آب ارس دارد به پای دریاچه ارومیه نوشته میشود، آش نخورده و دهان سوخته!