بیمارستان، بهشت زهرا نیست
همگی میدانیم اتفاقات ناگوار، بیماری و حوادث ممکن است هر زمان و برای هر فردی، کوچک، بزرگ و پیر و جوان اتفاق بیفتد، حوادثی مانند تصادفات، ایست قلبی و... در این زمان مراجعه به بیمارستانها و مراکز درمانی از اولویتهای اقدامی پس از وقوع حادثه خواهد بود و وظیفه اصلی کادر درمان، رسیدگی به احوال بیماران و اقدامات هرچه سریعتر برای بیماران خصوصا در واحد اورژانس است.
اشرفسادات جلالزاده - روزنامهنگار: همگی میدانیم اتفاقات ناگوار، بیماری و حوادث ممکن است هر زمان و برای هر فردی، کوچک، بزرگ و پیر و جوان اتفاق بیفتد، حوادثی مانند تصادفات، ایست قلبی و... در این زمان مراجعه به بیمارستانها و مراکز درمانی از اولویتهای اقدامی پس از وقوع حادثه خواهد بود و وظیفه اصلی کادر درمان، رسیدگی به احوال بیماران و اقدامات هرچه سریعتر برای بیماران خصوصا در واحد اورژانس است.
حضور همراهان بیمار برای پیگیری سلامتی عزیزانشان، بیقراری، ناآرامی، شیون و زاری آنان در بیمارستان، آسیبها و مشکلات روحی و روانی برای بیماران دیگر و کادر درمان ایجاد میکند.
به طور مثال در مراجعه بیمار با ایست قلبی باید به سرعت به واحد سیپیآر بیمارستان منقل شود و در کمترین زمان فرد بیمار احیا شود تا بتواند به زندگی دوباره بازگردد.
در این بین رسیدگی به احوال بیمار از یک سو و حال ناگوار همراهان بیمار از سوی دیگر شرایط دشواری را برای کادر درمان ایجاد میکند. زمانی که همراه بیمار شیونزنان این سو و آن سوی بیمارستان را میپیماید، شرایط برای همراهان بیمار در این مرحله قابل درک است ولی عمق فاجعه زمانی اتفاق خواهد افتاد که اقدامات پزشکان مثمرثمر واقع نشود و بیمار جان خود را از دست بدهد. آن زمان است که بیمارستان تبدیل به محشر خواهد شد و کادر درمان، قاتلان و عاملان فوتشدن بیمار هستند و فحشها و ناسزاهایی است که توسط همراهان متوفی به کادر درمان روانه میشود.
در این مقطع زمانی فضای بسیار سنگینی در بیمارستان حاکم خواهد شد و نتیجتا حراست بیمارستان همراهان بیمار را به بیرون هدایت میکنند و عزاداریها در محوطه بیمارستان آغاز میشود و تا زمان تحویل متوفی بر تعداد اقوام متوفی در محوطه بیمارستان افزوده میشود. فضایی بسیار نامطلوب برای بیمارانی که در بخشهای بستری برای مبارزه با بیماری در تلاش هستند که میطلبد چارهاندیشی عمیقی در این حوزه صورت بپذیرد.
از دیدگاه نگارنده مشکلات روانی مانند اختلالات جسمانی نیست که دلیل مشخصی داشته باشد، بلکه در نتیجه موضوعاتی که روان فرد را فرسوده میکند به وجود میآیند. دلیل ابتلای اغلب پرسنل بیمارستانها و کادر درمان به این مشکلات حضور بیوقفه در بیمارستان حتی در زمان مقابله و درگیری با بیماری کرونا بوده است.
حضور مشاوران و روانشناسان و اختصاص واحدی در بیمارستانها برای آرامسازی فضای بیمارستان و مشاوره همراهان بیمارانی که عزیزان خود را از دست دادهاند یا مدتزمان زیادی شاید ماهها را باید به عنوان همراه بیمار در کنار عزیزانشان باشند بسیار مثمرثمر خواهد بود. حضور واحد مشاوران میتواند به پرسنل بیمارستان نیز کمک روحی کند. همانگونه که میدانیم حضور فیزیکی در بیمارستانها و وجود صحنههای بیماری و مرگ خصوصا در زمان کرونا تأثیری بسیار منفی در روحیه کادر درمان داشته است و حضور مشاوران میتواند تأثیرات مطلوبی داشته باشد.
امیدواریم مسئولان متولی وزارت بهداشت و درمان اقداماتی صحیح و اصولی در این امر داشته باشند تا علاج واقعه قبل از وقوع باشد.