مرد روزهای سخت
روزنامه اطلاعات پیش از ما، یعنی در سالهای 57 و 58 دچار تحولات و دگرگونیهای گستردهای شده بود و دوران پرتنشی را پشت سر گذاشته بود، درست مثل کل جامعه ایران. کسانی رفته بودند و کسانی مانده بودند
روزنامه اطلاعات پیش از ما، یعنی در سالهای 57 و 58 دچار تحولات و دگرگونیهای گستردهای شده بود و دوران پرتنشی را پشت سر گذاشته بود، درست مثل کل جامعه ایران. کسانی رفته بودند و کسانی مانده بودند. روزنامه اطلاعات در ماههای قبل از انقلاب و سالهای اول انقلاب به خودی خود از روزنامهای حکومتی و بسیار محافظهکار به روزنامهای همراه با انقلاب تبدیل شده بود که میراث تاریخی درشتترین تیترهای روزنامهای، «شاه رفت» و «امام آمد»، از آن دوره به جا مانده است.آقای دعایی در کنار اتکا به بچههای انقلابی که دور او را گرفته بودند، رابطهای صمیمانه و سازنده با نیروهای حرفهای روزنامهنگار که پیش از ورود ایشان در روزنامه حضور داشتند برقرار کرد که از آن جمله مرحوم احمدرضا دریایی، روزنامهنگار و شاعر برجسته آن زمان بود. هماهنگی مجموعهای از نیروهای انقلابی با گرایشهای نهچندان همگرا و نیروهای قبلی روزنامه که در بین آنها نیز طیف گستردهای از گرایشهای فکری وجود داشت، کار سترگی بود.
مرحوم دعایی را نمیتوانم یک مدیر حرفهای و کارکشته بنامم که با طمأنینه و سیاستورزی حرفهای و بازیهای پیچیده این مجموعه ناهماهنگ را هدایت کرد؛ آنچه به واقع مرحوم حاجآقا دعایی را در این امر سترگ یاریرسان بود، صفا و اخلاق او بود و صمیمیت و رفاقتی که با تکتک نیروهای مجموعه زیر نظر خویش برقرار میکرد. گاه آنچنان با افراد بهاصطلاح قاتی میشد و با آنها به شوخی و مزاح میپرداخت که به آن هیبت و ابهت روحانی او نمیخورد؛ اما بهتدریج و طی سالیان متمادی پرسنل روزنامه اطلاعات نانوشته به این توافق رسیدند که هویت و شخصیت روزنامه اطلاعات با سیدمحمود دعایی گره خورده است.
نیاز به واگویی بحرانهای عظیمی نیست که در دوران اول انقلاب، سالهای جنگ، سالهای اصلاحات و دورانهای پس از اصلاحات گریبانگیر جامعه مطبوعاتی شد. دورانهایی که هیچ رسانه و روزنامهای به فردای خود امید نداشت. هدایت مؤسسهای فرهنگی به بزرگی مؤسسه اطلاعات در میانه چنین گردابهایی مدیون تلاشهای مجدانه سیدمحمود دعایی در کنار ارتباط مؤثر و سازنده او با نهادهای قدرتمند جامعه بود. روزنامه اطلاعات هیچ گناهی هم که نداشت، بهدلیل بزرگی و قدمت فرهنگی خود لقمهای بلعیدنی بود که حتما کسان زیادی خود را مهیا و محق در تصاحب آن میدیدند. امری که هماکنون هم دور از ذهن نیست. در چنین شرایطی این هنر منحصربهفرد دعایی بود که تلاش کرد مشی مستقل و به دور از تندرویهای راست و چپ روزنامه را حفظ کند و بهانهای به دست بلعندگان ندهد.
دعایی در شش دوره متوالی نماینده مجلس شورای اسلامی بود، بدون آنکه برای رأیگرفتن این در و آن در بزند و عکس و پوستر خویش را آویزه درختان کند. در مجلس البته چهره چندان پرتلاشی به نظر نمیرسید؛ نه نطقها و سخنرانیهای چندانی داشت و نه یک لابیگر حرفهای پارلمانی بود. عمده تلاش مرحوم دعایی در دوران حضورش در مجلس معطوف به برقراری ارتباطهای مؤثر در مسیر فرهنگی و مشی اعتدالگرایانه سیاسی او بود.
دعایی خواسته یا ناخواسته چهره روحانی حامی و مدافع روشنفکران و هنرمندان کشور بود. نمازگزاری او بر پیکر بسیاری از نویسندگان و هنرمندان فقید ایران، خاطرهای ماندگار است. کم نبودند چهرههایی که با پیگیری و همت او از کنج عزلت خارج شدند و جامعه پیش از فقدان آنها توانست تا حدی قدر و منزلت آنها را بازیابد.
خداوند روح لطیف و مهربان مرحوم سیدمحمود دعایی را قرین رحمت کند و میراث گرانقدر او، مؤسسه اطلاعات را از گزند حوادث مصون دارد. آمین.