راز محبوبیت دعایی
تاریخ چهاردههای جمهوری اسلامی، عرصه آمدن و رفتن چهرهها و شخصیتهای بسیاری است؛ چهرههایی که نامدار شدند و عزتمندانه در صحنه ماندند و بعضی هم رنگ باختند، حاشیهنشین شدند و از یادها رفتند.
تاریخ چهاردههای جمهوری اسلامی، عرصه آمدن و رفتن چهرهها و شخصیتهای بسیاری است؛ چهرههایی که نامدار شدند و عزتمندانه در صحنه ماندند و بعضی هم رنگ باختند، حاشیهنشین شدند و از یادها رفتند.
مرحوم سیدمحمود دعایی از چهرههای متین و ماندگاری است که از زمان مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی تا پیروزی انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی و سالهای بعد از آن در رکاب نظام جمهوری اسلامی ماند و بیحاشیه و بیهیاهو به انجام مسئولیتش مشغول بود؛ چه در ایام وکالتش در مجلس شورای اسلامی و چه بهعنوان سکاندار مؤسسه مطبوعاتی اطلاعات.
ورای رزومه مبارزاتی و مجاهدگونه او در سالهای پیش از انقلاب و نزدیکیاش به امام(ره) در سالهای تبعید نجف، او از همان اردیبهشت سال ۵۹ که سرپرست مؤسسه اطلاعات شد تا پایان عمر، حضور در این مؤسسه را بهعنوان مأموریت اصلی خود پذیرفت؛ مأموریتی که بنا بر خصوصیات فردی و شخصیتی مرحوم دعایی، ویژه او شد و شاکله کاری مؤسسه اطلاعات را شکل داد.
مرحوم دعایی در سالهای پس از انقلاب، معتدل، متواضع و با اخلاقمداری تلاش کرد حلقه واسط میان بخشی از جامعه با حاکمیت باشد. حلقه واسط تفکری که رفتهرفته در درگیریها و رقابتهای سیاسی از گردونه امور اجرائی، اثرگذاری و موجآفرینیهای اجتماعی و سیاسی به حاشیه رفت؛ برخی بیاثر و برخی منزوی و برخی در سودای احیای جایگاه خود مشغول تنفس سیاسی بودند.
دعایی به سهم خود روزنه حیات نگاه، تفکر و سرمایه اجتماعی آنانی بود که در چهار دهه گذشته در برخی دورهها اقبال نقشآفرینی در دولتها را از دست داده ولی صاحب اثرگذاری اجتماعی و شیفته میهن اسلامی بودند.
مرحوم دعایی میتوانست همچون بسیاری از سیاستمداران دیگر که همراه و همفکرش بودند، یا ذوب در جریان بهحاشیهرفته شود یا مسیرش را از آنان جدا کرده و سودای خود و منافع خود را دنبال کند؛ اما ماند و راه خود را در پیش گرفت. خوشرویی، اعتدال و تواضع، سه خصوصیت رفتاری او در تعاملات سیاسی و اجتماعیاش بود که او را به چهرهای محبوب، بیحاشیه و مورد اعتماد جریانات سیاسی بدل کرد. مرحوم دعایی از آن دسته چهرههای دلسوز، بیتکلف و بیادعایی بود که هر نظام سیاسی به تکثیر آنها نیاز دارد. این خود از ویژگیهای مؤمنان است که رفیق و رقیب و دوست و دشمن، در زمان حیات و پس از آن، از وی به نیکی یاد کنند و او را سرمشق تواضع و سادهزیستی بدانند. روحش شاد و یادش گرامی.