قطعنامه آژانس و آینده برجام
همانطور که انتظار میرفت، قطعنامه جدید شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی معضل هستهای بین ایران و غرب را وارد مرحله جدیدی کرده است. مهمترین سؤالی که در این مقطع زمانی مطرح است، این است که تنشی که به این ترتیب شکل گرفته، در نقطهای متوقف و احیانا معکوس خواهد شد یا کنشها و واکنشهای احتمالی به تنش دامن خواهد زد و از این طریق چرخه معیوبی شکل خواهد گرفت که به سود هیچکس نخواهد بود؟
همانطور که انتظار میرفت، قطعنامه جدید شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی معضل هستهای بین ایران و غرب را وارد مرحله جدیدی کرده است. مهمترین سؤالی که در این مقطع زمانی مطرح است، این است که تنشی که به این ترتیب شکل گرفته، در نقطهای متوقف و احیانا معکوس خواهد شد یا کنشها و واکنشهای احتمالی به تنش دامن خواهد زد و از این طریق چرخه معیوبی شکل خواهد گرفت که به سود هیچکس نخواهد بود؟
قطعنامهای که در شورای حکام با 30 رأی مثبت به تصویب رسیده، حاوی مفاد تند مانند محکومیت یا ارجاع موضوع به شورای امنیت نیست. در این قطعنامه از «لاینحلماندن موضوعات پادمانی» مربوط به سه سایت قدیمی به علت «عدم همکاری محتوایی و کافی ایران»، اظهار «نگرانی عمیق» شده و از ایران خواسته شده تا «بدون تأخیر به تعهدات حقوقیاش» ذیل موافقتنامه پادمان عمل کند. این قطعنامه ایران را مجددا در نقطهای شبیه آگوست 2005 قرار داده است. اگرچه فاقد تبعات فوری است و پیام بانیان آن این است که هنوز به احیای برجام امیدوارند اما همزمان میتواند مقدمه لازم برای ارجاع موضوع به شورای امنیت در نشست بعدی در سپتامبر یا دسامبر نیز باشد. ایران نیز به نوبه خود حق دارد از تهدید مستتر در این قطعنامه ناخشنود باشد و اقداماتی مانند نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و غیرفعالسازی دوربینهای فراپادمانی (حدود 20 درصد از کل دوربینها) نیز که برای ثبت این ناخشنودی انجام شده، اقداماتی قابل درک است. اما باید توجه داشت که آثار عملی این اقدامات مستقیما متوجه برجام و وظایف آژانس در چارچوب برجام است. بر همین مبنا گروسی در مصاحبه پنجشنبه خود مدعی شد در سه، چهار هفته «تداوم کسب اطلاع» راجع به برنامه هستهای ایران غیرممکن خواهد شد و «ضربهای کاری» به مذاکرات احیای برجام خواهد خورد؛ بنابراین اگر ایران خواستار احیای برجام است، باید خروجی این اقدامات خود را به نحوی تعدیل کند.
قطعنامه مشابهی نیز خرداد 99 (ژوئن 2020) توسط شورای حکام و با 25 رأی صادر و در آن از ایران خواسته شده بود تا دسترسی لازم به سه سایت قدیمی به بازرسان آژانس داده شود. به فاصله حدود دو ماه بعد از صدور این قطعنامه معاون و مدیرکل آژانس به تهران سفر کردند و در پی صدور یک بیانیه مشترک، دسترسی و نمونهبرداری در دو سایت مورد نظر از سوی بازرسان آژانس امکانپذیر شد. دسترسی که در آن زمان داده شد، در واقع مقدمه ادعاهای بعدی آژانس مبنی بر یافتن ذرات هستهای حاصل کار انسان در این مراکز شد. اگرچه شرایط سیاسی در ایران در تابستان 99 متفاوت بود اما تردیدی نیست که تصمیم در مورد اموری از این قبیل فراتر از دولت و در شورای امنیت ملی اتخاذ میشود و به توشیح رهبری میرسد.
در پرتو این اتفاق جدید و تجارب قدیم، اکنون این سؤال که اولویت ایران و دیگر کشورهای عضو برجام چیست با حدت و شدت بیشتری مطرح میشود. اگر اولویت این کشورها احیای برجام است، ازسرگیری مذاکرات وین و انعطاف در تبادل امتیازات از یک سو و تلاش برای حلوفصل اختلافات فنی بین ایران و آژانس در مورد سه سایت قدیمی از سوی دیگر لازمه حرکت در چنان مسیری خواهد بود. نهایتا نیل به توافق در مورد برجام امکان حل نهایی اختلافات فنی را خواهد داد؛ همانطور که بعد از نهاییشدن برجام در سال 1394، دعاوی آژانس در مورد «ابعاد احتمالا نظامی» (PMD) برنامه هستهای ایران بهراحتی و با سرعت حل شد. از طرفی، اگر مذاکرات برجام به جایی نرسد، از هماکنون روشن نیست که ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در سپتامبر یا دسامبر چه نتیجهای در پی خواهد داشت. با توجه به رابطه خصمانه موجود بین روسیه و غرب محتمل است که این بار روسیه با توسل به حق وتو مانع اقدام جدیدی علیه ایران در شورای امنیت شود. اما همچنان بندهای 11 و 12 قطعنامه 2231 به اعضای برجام امکان میدهد تا نسبت به اعاده قطعنامههای ضدایرانی قبلی از طریق توسل به مکانیسم ماشه و بدون رأیگیری جدید اقدام کنند. در این صورت روسیه و چین امکان جلوگیری از احیای آن قطعنامهها را نخواهند داشت. ضمن اینکه نقطه قوت دولت بایدن برخلاف دولت ترامپ، هماهنگی و اشتراک عمل با متحدان است که در گام اول با 30 رأی از 35 رأی در شورای حکام تبلور یافت. البته تصمیم نهایی روسیه به شرایط جنگ اوکراین و بازار انرژی و رابطه با غرب در سه تا شش ماه آینده بستگی خواهد داشت و نمیتوان به یقین مواضع روسیه در آینده را حدس زد.