داستان یک تیم نهچندان ملی
تیم ملی فوتبال ایران بعد از مدتها سکوت قرار است امشب دوباره در مستطیل سبز حاضر شود و در یک دیدار تدارکاتی به میدان برود. درحالیکه بسیاری از تیمهای ملی کنونی بهویژه تیمهای حاضر در جام جهانی درگیر چندین بازی تدارکاتی هستند، ایران به زحمت توانسته بازی با الجزایر را قطعی کند و قرار است امشب از ساعت 22:30 به وقت تهران، در قطر برابر این رقیب آفریقایی به میدان برود. شاید همین یک بحث برای ورود به موضوع اصلی کفایت کند.
تیم ملی فوتبال ایران بعد از مدتها سکوت قرار است امشب دوباره در مستطیل سبز حاضر شود و در یک دیدار تدارکاتی به میدان برود. درحالیکه بسیاری از تیمهای ملی کنونی بهویژه تیمهای حاضر در جام جهانی درگیر چندین بازی تدارکاتی هستند، ایران به زحمت توانسته بازی با الجزایر را قطعی کند و قرار است امشب از ساعت 22:30 به وقت تهران، در قطر برابر این رقیب آفریقایی به میدان برود. شاید همین یک بحث برای ورود به موضوع اصلی کفایت کند. موضوعی که نشان میدهد اسم این تیم «ملی» است ولی دستکم در این مقطع، نگاه به آن ملی نیست. این مورد که تیم ملی ایران نشانی از تیمهای ملی به معنی واقعی ندارد، انکارناپذیر است. البته این بینشانی دلایل مختلفی دارد: از نگاه مسئولان وزارت و فدراسیون فوتبال به این تیم تا خود بازیکنان.
بخش زیادی از تقصیرات در این مورد که چرا تیم ملی به حال خودش رها شده، متوجه اتفاقات مدیریتی است. تغییر شبهکودتایی در فدراسیون فوتبال، برکناری رئیس، بازداشت نایبرئیس، اخراج عضو هیئترئیسه، همه و همه دست به هم داد تا تیم ملی که خیلی زود مسافر جام جهانی شده بود، فراموش شود. مسئولان فدراسیون فوتبال هم بیش از آنکه نگاه و دغدغه تیم ملی را داشته باشند، نگران صندلی و سرنوشتشان در فدراسیون فوتبال بودند. اینطور شد که برگزاری مجمع عمومی فدراسیون فوتبال، بر تیم ملی، ارجحیت پیدا کرد. آنهایی که در فدراسیون مانده بودند، میخواستند بعد از تعیین تکلیف به فکر سروساماندادن تیم ملی باشند. این موضوع با اعتراض تعدادی از بازیکنان تیم ملی از جمله علیرضا بیرانوند، دروازهبان سرشناس این تیم همراه شد. او گفت تمام فکر و ذکر فدراسیونیها مجمع است و احتمالا بعد از آنکه خیالشان از ماندن راحت شد، فکری هم به حال تیم ملی کنند.
بااینحال و برخلاف ادعای بیرانوند، در شرایطی که اوضاع فدراسیون هم به نسبت سروسامان یافته و مجمع تمام و تاحدودی تعیینتکلیف شده، تیم ملی از لحاظ بازیهای تدارکاتی توفیقی پیدا نکرده است. اردوی بلندمدت خرداد که یکی از فیفادیهای مدنظر بوده فقط با یک بازی دوستانه قرار است به پایان برسد که از لحاظ کمیت عدد بسیار پایینی را نشان میدهد. برخلاف انتظار، اینبار وزیر ورزش هم اعتراضی به شرایط حاکم بر تیم ملی در مسیر جام جهانی ندارد و گویی این اوضاع آشفته را پذیرفته است. برای تشریح آشفتگی شرایط، میتوان به سفر تیم ملی به قطر هم رجوع کرد؛ سفری عجیب که مشخص نیست چرا در این مقطع در برنامه گنجانده شده است. واقعیت این است که در فصل کنونی، آنقدر دمای هوا در قطر بالاست که خود قطریها به اسپانیا پناه بردهاند و فیفا هم اجازه برگزاری جام جهانی را در چنین زمانی نداده و آن را به پاییز موکول کرده است. اینکه چرا با چنین شرایطی، ایران مشتاق حضور و برپایی اردو در قطر است هم از دیگر نکات عجیبی است که به قرار فقط مختص فوتبال و تیم ملی ایران است.
نگاه شخصی به تیم ملی
دلیل دیگری مبنی بر اینکه چرا تیم ملی ایران این روزها چندان ملی نیست به نگاه خود بازیکنان به این تیم هم برمیگردد. قبل از واردشدن به این بخش نیاز است عنوان شود که تمامی درخواستهایی که بازیکنان تیم ملی به تازگی داشتهاند درست و بحق است ولی انتظار میرفت در این برهه اولویتبندی این بازیکنان هم متفاوت باشد. به تازگی معاون وزیر ورزش در دیداری که با ملیپوشان داشته از تقاضای آنها پرده داشته است. او گفته بازیکنان تیم ملی پنج درخواست داشتهاند که در محورهای مختلف ارائه شده است. محور نخست به پرداخت پاداش بازیهای تیم ملی در مرحله گروهی جام جهانی برمیگردد. پاداش سه دیدار تیم ملی معوق است. البته در همین محور برخی مربیان تیم ملی هم بخشی از حقوق و پاداشهای خود را دریافت نکردهاند. محور دوم خواستهها، مربوط به حواله خودرو است که بهعنوان پاداش صعود به جام جهانی به بازیکنان تقدیم شد ولی ظاهرا کار اجرائی آن انجام نشده است. مسئله سوم موضوع خدمت سربازی برخی بازیکنان تیم ملی بود. درحالحاضر ۱۲ نفر از بازیکنان تیم ملی فوتبال مشمول هستند. بهرهمندی از معافیت سربازی در صورت کسب پیروزی در رقابتهای جام جهانی یکی از درخواستهای بازیکنان بود. محور چهارم اختصاص یک ایرلاین بهعنوان هواپیمایی چارتر تیم ملی برای سفر به قطر بود. پیشنهاد ملیپوشان اختصاص ایرلاین ایرانایر بود. محور پنجم دیدارهای تدارکاتی برای فیفادی دوم (اواخر شهریور- اوایل مهر) و کمک وزارت ورزش و جوانان برای تسهیل دیدار تدارکاتی با تیمهای باکیفیتتر و بدون مشکلات قبلی بود.
دقت کنید که چهار محور از درخواستهای بازیکنان تیم ملی درخواست شخصی و در جهت منافع شخصی است و تازه وقتی بیان این موارد تمام شده، بازیکنان ابراز نگرانی کردهاند که سروسامانی به بازیهای دوستانه داده شود. همانطورکه در بالا عنوان شد، درخواست بازیکنان بحق است و آنها باید پاداش لازم را گرفته و فکر و خیالی بابت هواپیما نداشته باشند ولی جا داشت که بازیکنان تیم ملی در وهله اول، در این مقطع، فکر و ذکرشان آمادگی بهتر جهت حضور آبرومندانه در تیم ملی باشد. نکته قابلتوجه در بین همین درخواستها تقاضا برای معافشدن بازیکنان تیم ملی از خدمت سربازی است. این درخواست با شرط و شروطی از سوی بازیکنان همراه شده که تعدادی از آنها بسیار عجیب است. سینا سرلک، معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی، در پاسخ به این سؤال که ملیپوشان فوتبال در صورت کسب چند پیروزی در جام جهانی مشمول معافیت از خدمت سربازی خواهند شد، گفته است: «مطالبه ملیپوشان فوتبال این است که مسئله معافیت از خدمت سربازی با مسئله پیروزی در جام جهانی گره نخورد اما واقعیت این است که در آخرین پیشنویسی که در متن درخواستهای کادر فنی تیم ملی فوتبال به دست وزیر ورزش و جوانان رسید و این متن در وزارتخانه تأیید نهایی شد، سه شرط از سوی کادر فنی برای معافیت از خدمت سربازی به این شرح عنوان شده بود: «کسب مساوی در هر سه بازی، کسب یک مساوی و یک برد یا صعود از مرحله گروهی با هر نتیجهای». این شروط تا حدودی نامنصفانه است؛ اول اینکه کسب سه امتیاز از سه بازی یا حتی چهار امتیاز از سه بازی، اتفاقی نیست که بتواند کار بزرگی در جام جهانی از پیش ببرد. ایران در جام جهانی قبلی در روسیه موفق شد در مرحله گروهی چهار امتیاز کسب کند ولی با وجود کسب چنین امتیازی هم باز از صعود به مرحله بعدی بازماند. درست است که این موارد میتواند بار انگیزشی داشته باشد، ولی اگر قرار است اتفاقی متفاوت با دورههای پیشین رخ دهد بهتر است سطح توقع بالاتر برود و این جواز در صورت صعود به دور حذفی جام جهانی به بازیکنان تیم ملی اعطا شود. امری که قطعا میتواند انگیزههای آنها را برای درخشش بیشتر در جام جهانی بالا ببرد.
البته که قبل از رسیدن به آن بخش، نیاز است بیش از هر زمان دیگری تیم ملی، ملی شده، مشکلات مدیریتی برطرف شوند و نگاه وزارت ورزش هم به این تیم از حالت خنثی درآمده و تبدیل به نگاه ملی شود. شاید حداقل انتظاری که از بازیکنان تیم ملی هم میرود این است که اولویتبندیها را تغییر دهند، صلاح تیم ملی را در صدر قرار بدهند و سپس خواستههای شخصیشان را -که برای چندمین بار نیاز به تکرار است که بهدرستی مطرح شده - فهرستبندی کنند.