حملونقل، ضعیفترین حلقه زنجیره ارزش صنایع خانگی است
چندین سال است بحث کسبوکارهای خانگی در مدلهای توسعه کشورهای مختلف استفاده شده و چون نتیجهبخش بوده، بهعنوان یکی از راهبرهای توسعه مطرح است. قبل از این، بحث توسعه صنایع بزرگ بود و بعد بهسمت صنایع متوسط و کوچک رفت؛ اما بحث توسعه صنایع خانگی از جایی مطرح شده که توسعه جوامع محلی اهمیت پیدا کرد؛
زهرا رهایی-پژوهشگر و فعال کسبوکار زنان: چندین سال است بحث کسبوکارهای خانگی در مدلهای توسعه کشورهای مختلف استفاده شده و چون نتیجهبخش بوده، بهعنوان یکی از راهبرهای توسعه مطرح است. قبل از این، بحث توسعه صنایع بزرگ بود و بعد بهسمت صنایع متوسط و کوچک رفت؛ اما بحث توسعه صنایع خانگی از جایی مطرح شده که توسعه جوامع محلی اهمیت پیدا کرد؛ چراکه نشان میداد جوامع مختلف با یکدیگر تفاوت دارند و نمیتوان برای تمام آنها از یک دستورالعمل استفاده کرد. دلیل دیگر اینکه کسبوکارهای خانگی مورد توجه قرار گرفته، حتی نسبت به کسبوکارهای کوچک دیگر، داشتن مزایایی مانند سرمایه اولیه کمتر، صرفهجویی در وقت، بهرهوری بالاتر، مطابقت بیشتر با سلایق بازار و... است.
در این میان، آمار و تجربه کشورهای مختلف نشان داده که زنان از گروههایی هستند که بیشتر از سایرین درگیر مشاغل خانگی میشوند؛ چراکه با توجه به شرایط، لازم نیست زمان زیادی را بیرون از خانه باشند و میتوانند بهراحتی سایر اعضای خانواده را در کار خود دخیل کنند. نکته دوم هم توسعه روستایی است. یعنی زنانی که در روستاها درگیر صنایع خانگی شدند، هدایت و حمایت شدند. از دولت قبلی، توجه بسیاری به این حوزه و حمایت از صنایع خانگی شده و در دولت فعلی هم صحبت از گسترش کسبوکار خانگی میشود. بر این اساس، با توجه به ساختار انعطافپذیر صنایع خانگی و نیاز به سرمایه کمتر برای تولید محصول با تنوع بالاتر، امکان ایجاد فرصتهای شغلی برای اقلیتهای مختلف جامعه فراهم میشود؛ بنابراین واضح است که ما باید از توسعه صنایع خانگی بهعنوان توسعه پیشران برای کشور دفاع کنیم. اما باید دید که مشاغل خانگی ما در چه شرایطی قرار دارند.
به باور من در هر سیاستگذاریای که انجام میشود، باید توجه کرد که در زنجیره ارزش چه نمودی دارد. زنجیره ارزش از حلقههای مختلفی تشکیل شده است؛ از تهیه مواد اولیه تا تحویل محصول. این حلقهها ممکن است از لحاظ قوت و استحکام مثل هم نباشند. یعنی اگر یک حلقه در زنجیر ضعیف باشد، با اولین فشار، آن حلقه ضعیف میشکند و همین باعث میشود که تمام زنجیره از هم بپاشد. در اینجا میبینیم که سیاستگذاران هنوز زنجیره ارزش را در صنایع خانگی بهدرستی نمیشناسند. برای همین است که مثلا میبینیم وقتی مواد اولیه در تولید صنایع دستی یا محصولات غذایی افزایش قیمت داشت، اعتراض کمتری ایجاد شد، اما زمانی که چیزی مثل تعرفه پست که جزء حلقههای آخر زنجیره ارزش به شمار میآید افزایش پیدا میکند، یکباره شوک بزرگی به صنایع خانگی وارد میشود؛ دلیلش هم این است که ضعیفترین حلقه، حلقه حملونقل بوده است. یعنی در صنایع خانگی، ما ضعفهای جدی زیرساختی در بحث حملونقل داشتیم. مثلا در این صنعت، اگر فردی کارمندش بیمار شود، میتواند از شخصی دیگر یا حتی اعضای خانواده خود کمک بگیرد. یا مثلا وقتی مواد اولیه افزایش قیمت پیدا میکند، میتواند راهکاری برای تغییر شیوه خرید (مثل قسطیکردن و...) پیدا کند. اگر استاندارد ایرادی میگرفت یا موارد اینچنینی، میتوانست به هر ترتیبی انعطافپذیری شغل خود را افزایش دهد اما زمانی که بحث حملونقل مطرح میشود، دیگر اختیار عملی دست تولیدکننده نیست و مسئله زیرساختها مطرح میشود. زیرساختی که در ایران اصلا مورد توجه قرار نگرفته است؛ چراکه نگاهشان نگاه زنجیره ارزش نیست.
صنایع خانگی در زمان شیوع کرونا با مشکل بستهبندی هم مواجه بودند که در واقع بستهبندی و حمل، جزء حلقههای ضعیف آخر زنجیر هستند. صنایع خانگی در مورد بستهبندی، بهخاطر شرایط کرونا، راهکاری پیدا کردند اما مسئله حملونقل از همان زمان کرونا همراه با رونق، افتهای شدیدی هم پیدا کرد؛ چراکه صنایع بزرگ که تولیدات انبوه داشتند، سهم قابلتوجهی از ظرفیت پست را به خودشان اختصاص دادند و در این زمان، مثلا فردی که تولیدکننده زیورآلات بود، برای ارسال یک جفت گوشواره ممکن بود تا ماهها در انتظار بماند و چون ما هیچوقت این شکل سهمیهبندی را نداشتیم و بحث کسبوکارهای کوچک و آنلاین به این شکل مطرح نبود، فشارهای زیادی به صنایع خانگی وارد میشد. بهتازگی با کاهش کرونا، این موضوع در حال حلشدن بود که با افزایش تعرفههای پست مواجه شدیم. حتی آنطور که شنیدم پستهای سفارشی متوقف شده و بعضی از تولیدکنندگان و صاحبان مشاغل خانگی در روستاها، ناچارند از پست پیشتاز استفاده کنند. با این شرایط آیا میتوانیم باور کنیم که از صنایع خانگی دفاع میکنیم؟ آن هم در شرایطی که افزایش قیمتها، هزینه زندگی را بالا برده و معیشت را با مشکل مواجه کرده، ناخودآگاه میزان ثبت سفارش و خرید افراد کاهش یافته است. حالا تصور کنید در این وضعیت، با افزایش تعرفههای پست این میزان فروش صنایع خانگی، کاهش بیشتری نیز خواهد داشت.
اگر بخواهیم به راهکاری در این مورد برسیم، باید گفت که پیش از این، یکی از مسئولیتهای مرکز ساماندهی صنایع خانگی که در وزارت کار هست، همین بود که صنایع خانگی را شناسایی کند و با کد مشخص بهراحتی شناسایی و حمایت شوند؛ هم افرادی که بهصورت رسمی فعالیت دارند و هم آنهایی که بهصورت آنلاین و اینترنتی فعالیت دارند. پس از آن، میتواند کدی به این افراد تعلق گیرد و اختلالی که در حلقه زنجیره ارزش صنایع خانگی ایجاد شده، جبران شود؛ یا با کد تخفیف، یا با راهکارهای مختلف حمایتی. در واقع باید گفت قبل از اینکه بررسی کنیم که تصمیم اتخاذشده، به کدام قسمت زنجیره ارزشی یک صنعت، کسبوکار و... آسیب وارد میکند، اول آن را اعلام میکنیم و پس از آن، تازه میاندیشیم که چگونه از بحران ایجادشده خارج شویم. به باور من از بدترین اتفاقهایی که میتواند برای یک دولت رخ دهد، این است که افراد جامعه فکر کنند سیاستهای اعلامشده ثبات ندارد. مثلا سازمانی بخشنامهای را بدون بررسی صادر میکند و وقتی با واکنش مردم روبهرو میشود، آن بخشنامه را تعدیل یا لغو میکند. در این شرایط، مردم نیز به این باور میرسند که راه رسیدن به حقشان، اعتراض است و در این صورت، با ازبینرفتن سرمایه اجتماعی روبهرو خواهیم شد. پس بهترین حالت این است که قبل از اتخاذ تصمیمات کلان، بررسیهای لازم انجام شود. مثلا در همین مورد خاص، بهراحتی میشد با مشورت مرکز ساماندهی صنایع خانگی در وزارت کار و نهادهای مختلف، تمام جوانب بررسی شود.