جو بایدن با چه هدفی پا در سرزمینهای اشغالی و عربستان سعودی گذاشته است؟
یک سفر معنادار!
روز گذشته (چهارشنبه) جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در سفر خود به منطقه خاورمیانه وارد سرزمینهای اشغالی شد و در ادامه قرار است به عربستان سعودی سفر کند. اگرچه برای انجام این سفر، اهداف و دلایل متعددی را میتوان برشمرد و محافل سیاسی و رسانهای داخلی، منطقهای و جهانی هم درباره آن ارزیابی و تحلیلهای متفاوت و متعددی را بیان کردهاند اما به نظر میرسد نقطه اشتراک همه آنها به جمهوری اسلامی بازمیگردد. از این منظر سؤال کلیدی آن است که بهواقع جو بایدن با چه هدفی پا در سرزمینهای اشغالی و عربستان سعودی گذاشته است؟
شرق: روز گذشته (چهارشنبه) جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در سفر خود به منطقه خاورمیانه وارد سرزمینهای اشغالی شد و در ادامه قرار است به عربستان سعودی سفر کند. اگرچه برای انجام این سفر، اهداف و دلایل متعددی را میتوان برشمرد و محافل سیاسی و رسانهای داخلی، منطقهای و جهانی هم درباره آن ارزیابی و تحلیلهای متفاوت و متعددی را بیان کردهاند اما به نظر میرسد نقطه اشتراک همه آنها به جمهوری اسلامی بازمیگردد. از این منظر سؤال کلیدی آن است که بهواقع جو بایدن با چه هدفی پا در سرزمینهای اشغالی و عربستان سعودی گذاشته است؟ پاسخ به این سؤال، محور گفتوگوی «شرق» با محسن فایضی، تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه است که در ادامه میخوانید.
اگرچه شخص جو بایدن اختلافات عمدهای با سیاستهای اسرائیل و عربستان دارد اما دیروز چهارشنبه سفری به تلآویو داشت و بعد از آن هم به ریاض سفر خواهد کرد. آیا رئیسجمهور آمریکا مجبور به انجام این سفر برخلاف میل باطنی خود شده است؟
چیزی به نام اجبار برای ریاستجمهوری آمریکا وجود ندارد، کمااینکه در دورهای باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین آمریکا هم از سفر به اسرائیل و منطقه اجتناب کرده بود. پس بایدن هم میتوانست اساسا این را سفر لغو کند یا زمان آن را تغییر دهد؛ بنابراین اگر رئیسجمهور آمریکا دیروز چهارشنبه به اسرائیل رفته یا بعد از آن به عربستان سعودی سفر میکند، در پی تمایل کاخ سفید و شخص بایدن است.
پس باید پرسید چرا این سفر در دستور کار بایدن قرار گرفته است؟
این مهم از یک طرف ناشی از تحولات داخلی آمریکا و بهخصوص مسئله انتخابات میاندورهای کنگره است؛ بنابراین جو بایدن برای حفظ کرسی دموکراتها در کنگره و همراهی لابی آیپک این سفر را انجام میدهد و مسئله مهمتر به اهداف صهیونیستها از حضور جو بایدن در اسرائیل بازمیگردد.
و این اهداف شامل چیست؟
مهمترین مسئله به برنامه دولت مشترک نفتالی بنت و لاپید بازمیگردد که از یکسو سعی کردهاند فشارهای جریان اپوزیسیون با محوریت نتانیاهو درخصوص کمکاری و انفعال این دولت ائتلافی در برابر جمهوری اسلامی ایران را کنار بزنند و هم بتوانند با تقویت مناسبات با کشورهای عربی منطقه و تعمیق روابط به خصوص در حوزه امنیتی، نظامی و دفاعی شرایطی را رقم بزنند که بتوانند جبهه واحدی را در برابر جمهوری اسلامی و پرونده هستهای ایران شکل دهند. همانگونه که میدانید بعد از رویکارآمدن لاپید به عنوان نخستوزیر موقت، وی مرتبا درخصوص پرونده فعالیتهای هستهای ایران موضعگیری میکند و سفرهای منطقهای و فرامنطقهای در این خصوص انجام داده است که نشان میدهد اکنون تمرکز جدی از جانب صهیونیستها روی ایران شکل گرفته است؛ چراکه این مسئله میتواند در تقویت یا کاهش وزن سیاسی آنها در میان افکار عمومی در سرزمینهای اشغالی اثرگذار باشد. مجموعه این شرایط برای بنت و لاپید در آستانه انتخابات کنست بسیار مهم است و سفر جو بایدن میتواند به عنوان برگ برنده در اختیار این دو قرار بگیرد.
مسئله عادی سازی یا بهتر بگویم آشکارسازی روابط ریاض - تلآویو تا چه اندازه میتواند از اهداف مهم جو بایدن برای حضور در منطقه باشد؟
این مهم بیش از آنکه هدف جو بایدن باشد برای خود سعودیها و صهیونیستها اهمیت دارد؛ بنابراین احتمالا در سفر جو بایدن به سرزمینهای اشغالی سعی خواهد شد مقامی از سوی اسرائیل همراه با جو بایدن به عربستان سفر کند که مقدمات عادیسازی و آشکارسازی را انجام دهد. حال نکته اینجاست عربستان به دلیل وجهه و جایگاه خود در جهان عرب و جهان اسلام با وجود آنکه حمایت آشکار و پنهانی از پیمان ابراهیم داشت اما خود این کشور جزء آخرین بازیگرانی خواهد بود که به عادیسازی و آشکارسازی روابط با اسرائیل اقدام خواهد کرد.
به چه دلیل؟
واضح است. چراکه این مسئله با مخالفتهایی در خود جامعه سیاسی عربستان هم مواجه است. مسئله دیگری که باعث میشود ریاض آخرین بازیگری باشد که برای عادیسازی روابط با تلآویو گام بردارد، ناشی از امتیازگیری عربستان از آمریکا برای آشکارسازی روابط با اسرائیل است. به هر حال نباید فراموش کرد که بعد از قتل جمال خاشقچی و مواضع دولت بایدن در قبال ولیعهد سعودی، اکنون رئیسجمهور آمریکا در شرایطی قرار دارد که از انتقادات خود نسبت به قتل خاشقچی عقبنشینی کرده و این مسئله سبب شده است تا بنسلمان فضای لازم برای امتیازگیری از بایدن را مهیا ببیند. در همین راستا اخباری منتشر شده است مبنی بر اینکه جو بایدن در این سفر درخصوص ازسرگیری فروش برخی تسلیحات ممنوعه از سوی آمریکا به عربستان سعودی موضعگیری خواهد کرد و این ممنوعیت را پایان خواهد داد. اما درنهایت عادیسازی مانند آنچه بحرین و امارات در قبال اسرائیل انجام دادند از جانب عربستان سعودی در این سفر انجام نمیشود، مگر اینکه امتیازات و خواستههای ریاض از سوی جو بایدن و واشنگتن محقق شود.
برخی خبرها درباره عدم دیدار مستقیم جو بایدن با محمد بن سلمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
این مهم بیشتر یک ترفند سیاسی و رسانهای است برای آنکه سفر جو بایدن به ریاض با کمترین هزینه برای وی همراه باشد. به هر حال سفر رئیسجمهور آمریکا به اسرائیل و عربستان در عرصه سیاسی و اجتماعی آمریکا با مخالفان و موافقان جدی همراه است. از یک طرف حامیان صهیونیستها و سعودیها حملات و هجمههای گستردهای را علیه دولت بایدن کلید زدهاند که به دلیل انفعال وی در برابر تهران و تمایل برای مذاکرات برجام عملا ارتقا و بهبود روابط با تلآویو و ریاض کنار گذاشته شده و به همین دلیل از سوی کنگره به دولت بایدن فشار وارد شده است و از طرف دیگر هم که جو بایدن خود را آماده سفر به اسرائیل و عربستان میکند، بسیاری را وی دروغگو و ریاکار میدانند؛ چراکه ادعاهایش مبنی بر محاکمه بن سلمان درخصوص مسئله حقوق بشر را به دلیل منافع سیاسی خود کنار گذاشته است؛ بنابراین جو بایدن ضمن سفر به عربستان اعلام کرده است که دیداری با بنسلمان نخواهد داشت تا با این ادعا انجام این سفر با کمترین هزینه برای وی همراه شود. در صورتی که قطعا این سفر، چه با دیدار با بن سلمان و چه بدون دیدار با ولیعهد، امتیازات گستردهای را برای اسرائیل و عربستان به دنبال دارد.
راهاندازی سامانه یکپارچه پدافند هوایی در این سفر چقدر اهمیت دارد؟
اجرای سامانه یکپارچه پدافند هوایی در منطقه که محوریت آن تقابل با جمهوری اسلامی ایران است، از چند جهت مهم است؛ اول آنکه به باور من این سامانه در صورت راهاندازی میتواند یک گام بلند برای ایجاد ناتوی عربی - اسرائیلی در منطقه خاورمیانه باشد. مسئله مهم دیگر این است که اگرچه کشورهای عربی منطقه بهصورت انفرادی، ائتلافها و قراردادهای امنیتی، نظامی و دفاعی را با اسرائیل ترتیب دادهاند اما در صورت اجرائیشدن این سامانه پدافند هوایی عملا یک برنامه مشترک امنیتی، نظامی و دفاعی در منطقه علیه ایران کلید خواهد خورد.
همینجا توقف کنیم. تا چه حد زمینه برای شکلگیری ناتوی عربی- اسرائیلی در منطقه وجود دارد؟
از یک طرف تقریبا میتوان گفت مخالفتها درخصوص پیوستن به این ناتوی عربی - اسرائیلی کنار رفته است، اما درعینحال کشورهایی مانند مصر و اردن که روابط جدی با اسرائیل دارند و از پیشگامان عادیسازی و آشکارسازی روابط با تلآویو به شمار میروند، اخیرا به دنبال ازسرگیری روابط مثبت و سازنده با جمهوری اسلامی ایران هستند؛ بنابراین فضا در یک فضای مبهم به سر میبرد؛ یعنی به همان اندازه که امکان پیوستن این کشورها به ناتو عربی - اسرائیلی وجود دارد، از آن طرف میتوان گفت که فضا برای عدم شکلگیری آن هم وجود دارد؛ بنابراین باید دید در این سفر بایدن تاچهحد میتواند برای شکلگیری این ناتوی عربی – اسرائیلی، فضا را مساعد کند؟