درسهای کرونا برای ارتباط انسان و حیوان
با فروکشکردن موج بیماری کووید۱۹ در جهان و در شرایطی که جهانیان تصور میکنند این بیماری در حال خداحافظی است، فرصت مناسبی پیش آمده که نگاهی داشته باشیم به آنچه این بیماری به ما آموخت
سپهر سلیمی: با فروکشکردن موج بیماری کووید۱۹ در جهان و در شرایطی که جهانیان تصور میکنند این بیماری در حال خداحافظی است، فرصت مناسبی پیش آمده که نگاهی داشته باشیم به آنچه این بیماری به ما آموخت. بیماریای که همچنان بر سر منشأ ظهور آن بحثهای جدی مطرح است؛ از تولید آن در آزمایشگاههای مخفی چین تا ویروس جهشیافته بر اثر خوردن و تماس با خفاش یا پنگولین. کووید۱۹ اگرچه در ماههای ابتدایی ظهورش به واسطه تعطیلی صنایع و خالیشدن شهرها، فرصتی برای نفسکشیدن زمین و حتی بازگشت حیوانات وحشی به برخی از سکونتگاههای انسان را فراهم کرده بود اما در ادامه با ظهور مشکلات اقتصادی موجب آسیب بیشتر به محیط زیست و زمین شد. در ابتدای شیوع کرونا تصور میشد بشر فرصتی برای بازنگری نسبت به رفتار خود با زمین و اهالی زمین به دست آورده و شاهد تغییر رویکرد و برخورد با موجودات زنده خواهیم بود اما مانند همیشه بشر فراموشکار به رویه قبل بازگشت. در این یادداشت به برخی از مهمترین درسهای کرونا اشاره میکنم.
فاصله اجتماعی را حفظ کنید؛ این یکی از مهمترین و پرکاربردترین شعارها و پیامهایی بود که در دوران کرونا شنیدیم. حفظ فاصله مناسب بین انسانها و همچنین بین انسان و حیوانات از مهمترین آموزههای کروناست. حفظ فاصله با حیوانات موجب کاهش رنج این حیوانات میشود و از الزاماتی است که آینده محیط زیست به آن وابسته است. عامل پاندمی بعدی، چه باکتری باشد یا ویروس، به احتمال خیلی زیاد از یک حیوان به انسان منتقل خواهد شد. میلیونها ویروس در بدن حیوانات وجود دارد که انسانها هرگز با آنها سروکار نداشتهاند. افزایش تعامل با حیوانات و خوردن آنها سبب انتقال این عوامل بیماریزای جدید به انسان خواهد شد. پرورش حیوانات برای مقاصد خوراکی و تجارت حیوانات خاص (اگزوتیک) را میتوان پاشنه آشیل بشر در مقابل پاندمیهای بعدی دانست. علاوه بر پاندمیها، مقاومت آنتیبیوتیکی و بیماریهای عفونی، چالشهای جدی در رابطه با سلامت بشر هستند که علت اصلی آن خوراندن بیش از حد و بدون دلیل آنتیبیوتیکها به حیوانات پرورشی است. پرورش حیوانات در مقیاس صنعتی در همه جوامع رایج است و در نزدیکی محل زندگی همه ما انجام میشود و این امر باعث میشود عوامل بیماریزا بتوانند بهراحتی به انسانها منتقل شوند.
بنابراین منطقی به نظر میرسد که دولتها در کنار همه طرحها و برنامههای اقتصادی و بهداشتیای که برای مقابله با اثرات پاندمی ارائه میکنند، تشویق مردم به مصرف غذاهای پایدارتر و با منشأ گیاهی را نیز در دستور کار خود قرار دهند و در این زمینه از سازمانهای غیردولتی، فعالان محیط زیست و حقوق حیوانات کمک بگیرند. بهطور کلی میتوان گفت نگاه کالاانگارانه به حیوانات و هرگونه استفاده ابزاری از آنها، علاوه بر اینکه ناعادلانه و غیراخلاقی است، میتواند سلامت و حتی بقای نسل بشر را در معرض خطر قرار دهد. استفاده از حیوانات در آزمایشگاهها نیز خطر شروع یک همهگیری را افزایش میهد؛ برای مثال میدانیم که بیماری «آبله میمون» برای اولین بار در سال ۱۹۸۵ و در جوامعی از میمونها که برای انجام آزمایش توسط انسان نگهداری میشدند، دیده شده است.
در آخر میتوان گفت بهتر است این واقعیت را بپذیریم که سلامتی ما انسانها به سلامتی حیوانات و محیط زیست گره خورده است و این دو هرگز از هم قابل تفکیک نیستند. پذیرش و درک این مسئله از سوی مردم میتواند بر انتخابهای شخصی آنها اثر بگذارد و منجر به بهبود وضعیت حیوانات، ارتقای سلامت عمومی و حفظ محیط زیست شود.