شادی گمشده
این از بدیهیات است که برای ساختن یک شهر با استانداردهای مناسب زندگی باید تمهیداتی هم برای شادبودن ساکنان آن اندیشید. شهرها باید فرصت شادبودن و شادیکردن را به ساکنانشان بدهند.
این از بدیهیات است که برای ساختن یک شهر با استانداردهای مناسب زندگی باید تمهیداتی هم برای شادبودن ساکنان آن اندیشید. شهرها باید فرصت شادبودن و شادیکردن را به ساکنانشان بدهند. این مسئله وقتی اهمیت پیدا میکند که به ترکیب جمعیتی شهرها هم نظری بیندازیم. برای نمونه در ایران با توجه به اینکه بخش درخورتوجهی از جمعیت را جوانان و نوجوانان تشکیل میدهند، اهمیت ایجاد فضای بانشاط در شهرها دوچندان میشود؛ چراکه برآوردهکردن این نیاز در میان افرادی که در این رده سنی قرار دارند، بیش از بقیه اهمیت دارد. نوجوانان و جوانان آیندهسازان این کشور هستند؛ برای همین توجه به سلامت روح و روان آنان باید یکی از اولویتهای هر جامعهای باشد. از آنجایی که شهرها کانون زندگی ما هستند، میتوان گفت شهرها میتوانند بهترین فرصت را برای شادیآفرینی برای آنان فراهم میکنند. فرصت بهرهگیری از فضای شهری، فرصت بهرهگیری از امکانات محلهای و حرکات خودجوش شادیآفرین، پتانسیلهای مطلوبی برای تمرین مشارکت و برنامهریزی آینده است. جوانان باید بیاموزند خودشان برای خودشان برنامهریزی کنند. برنامه سازمانها و نهادهای محلی برای ایجاد فضای شاد در شهر کمکی است که به آنها میشود. اما مهمتر از آن، جوانان و نوجوانان باید بیاموزند خودشان چگونه برنامههای شادیآفرین را برای جامعهشان طراحی و برنامهریزی کنند. به این ترتیب میآموزند که شادی باید بخشی از زندگی آنها شود. اینچنین میشود که آنها میتوانند با مفهوم شادی زندگی کنند. برای همین توجه به اینکه نوجوانان و جوانان شادیهای خودجوشی داشته باشند، بسیار مهم است و شهرها باید کانون بروز آن باشند. از اینرو باید از سختگیریهای بازدارنده در برابر شادی و خوشحالی جوانان دست کشید و به آنها فرصت بروز و ظهور داد. به آنها این امکان را داد تا با یک سبک زندگی استاندارد، سلامت روح و جسمشان را تضمین کنند. ما باید بیاموزیم که نوجوانان و جوانان زندگی پرالتهابی دارند. از اینرو سوقدادن آنها به سمت یک زندگی شاد میتواند آنها را در برابر ناآرامیهای زندگی محافظت کند. درواقع بهکارگیری ابزارهای کنترلی اثری منفی روی آنها میگذارد. در مقابل اگر بتوانیم جوانان و نوجوانان را به سمت شادیآفرینی سوق دهیم و به آنها بیاموزیم که از پتانسیلهای شهر برای این منظور استفاده کنند، به نوعی قدرت اختیار و انتخاب آنها را تقویت میکند. قدرت اختیار و انتخاب همانی است که نوجوان و جوان ما را آماده میکند تا در آینده بر اساس آن زندگیاش را برنامهریزی کند. یکی دیگر از آثار مثبت زندگی شاد این است که میتواند به ما امکان مقاومت در برابر ناملایمات و سختیهای زندگی را بدهد. پس اگر به شادی و شادیآفرینی اهمیت میدهیم، باید به اختیار و انتخاب نوجوانان هم برای برگزیدن این سبک زندگی شاد احترام بگذاریم. نقش مدیران شهری، مدیران فرهنگی و آموزشی این است که اطلاعات مناسب را در اختیار نوجوانان و جوانان قرار دهند. باید آنها را آموزش داد ولی کنترلگری کامل در این مسیر قطعا جواب نخواهد داد. این سطح بالای کنترلگری موجب میشود در آینده هم با جوانان و نوجوانانی ناتوان در سطوح فرهنگی و اجتماعی مواجه شویم.
ظرفیتهای شهری برای شادیآفرینی جوانان و نوجوانان بسیار است. از مسابقات محلی بگیرید تا ایجاد گروه همسالان و بهرهبرداری از فضاهای سرباز و سربسته شهری همه و همه فرصتهای مناسبی برای شادیآفرینی شهری است. فراموش نکنیم که این گروهها آینده این کشور هستند و هر چقدر فرصت شادیهای خودجوش را به آنها بدهیم، درواقع فرصت نوآوریکردن را در آنها ایجاد کردهایم. فرصت نوآوری کمک میکند تا پتانسیل بیشتری از نوجوانان برای آینده فعال شود.
نکته پایانی در این میان توجه به اقتصاد شادی است. اقتصاد شادی از دو جهت معنا پیدا میکند. یکی ایجاد زیرساختهای شادیآفرینی که خودش تبدیل به چرخهای مالی و اقتصادی میشود و دیگری توان خانوادهها از نظر اقتصادی برای پرداختن به شادی و نشاط است. از اینرو اگر به دنبال ایجاد فضاهای شاد در شهر هستیم، باید اقتصاد شادی را هم جدی بگیریم.