مروری بر زمینههای حقوقی و نظام مدیریتی
شهر دوستدار کودک ایرانی
بر اساس آمار رسمی کشور در سال 1395، 24 درصد از کل جمعیت کشور را جمعیت زیر 18 سال یعنی قشر کودک و نوجوان تشکیل میدهد. این سهمیهِ قابلتوجه جمعیتشناختی شامل 19 میلیون نفر، شامل قشری است که امروزه به دلیل محدودیتهای مختلف ساختاری و اجتماعی تحمیلشده به آن، به حساسترین و شکنندهترین لایه اجتماعی جامعه ایران بدل شدهاند.
موسی پژوهان - پژوهشگر و عضو کمیته ملی شهر دوستدار کودک
بر اساس آمار رسمی کشور در سال 1395، 24 درصد از کل جمعیت کشور را جمعیت زیر 18 سال یعنی قشر کودک و نوجوان تشکیل میدهد. این سهمیهِ قابلتوجه جمعیتشناختی شامل 19 میلیون نفر، شامل قشری است که امروزه به دلیل محدودیتهای مختلف ساختاری و اجتماعی تحمیلشده به آن، به حساسترین و شکنندهترین لایه اجتماعی جامعه ایران بدل شدهاند. کودکی مهمترین و مؤثرترین دوران زندگی آدمی است که به شهادت بسیاری از روانشناسان و جامعهشناسان، کیفیت این دوران میتواند تأثیر فراوانی بر شاخصهای توسعهیافتگی جوامع در آینده داشته باشد. باوجوداین، نظام شهرسازی و مدیریت شهری در ایران به نیازهای این گروه آسیپپذیر و درعینحال خلاق توجهی نداشته است؛ در چند دهه اخیر شهرهای ایران با پیروی از روند شهرنشینی شتابان و الگوی شهرسازی تقلیدی، آمرانه و صرفا کالبدی دچار نوعی اُفت کیفیت زندگی شده و در این میان به کودکان بهعنوان «نسل فردا» که توان دفاع از حقوق خود را نداشته، کمترین توجه شده است و در نتیجه آن بیش از سایر اقشار اجتماعی متضرر و مورد غفلت واقع شدهاند. همچنین چالشهای عدیده زندگی شهری از جمله انواع آلودگیها، مشکلات ایمنی و محدودیتها در محیط خانه، مدرسه، کوچه و خیابان و فضاهای بازی، آمار نگرانکننده جراحات و تصادفات رانندگی (بهعنوان دومین عامل مرگومیر کودکان)، مسائل مربوط به خشونت علیه کودکان و مقوله کودکآزاری، کاهش سلامت روان و نشاط کودکان از جمله مهمترین آسیبهایی هستند که نظام مدیریت شهری در کشور به دلیل ناکارآمدی نتوانسته به کاهش آنها کمک کند و همین مسئله موجب شده تا محیطهای شهری برای حضور شاد، ایمن و خلاقانه کودکان و نوجوانان آمادگیهای لازم را نداشته باشند. این قشر، خود طیف متنوعی از کودکان با نیازهای ویژه اعم از سندروم داون، اوتیسم، دارای معلولیت، پروانهای و... در کنار کودکان کار و خیابان و کودکان در شرایط دشوار را دربر میگیرد که هرکدام نیازهای ویژه دارند و همین موضوع بغرنجبودن مسئله بیتوجهی به کودکان و نوجوانان در نظام شهرسازی و مدیریت شهری ایران را بیشازپیش آشکار میکند. این چالشها و نگرانیها، شکلگیری موضوعی به نام شهر دوستدار کودک را در ایران به ضرورتی حیاتی بدل ساخته است؛ چنانچه خانه، مدرسه و فضای شهری سه محیط اصلی برای پرورش کودک فرض شوند، کودک در خانه و مدرسه توسط والدین و نظام رسمی آموزشوپرورش کشور دارای متولی است اما فضای شهری نیاز به آمادهسازی برای حضور کودکان و نوجوانان دارد. بهویژه اینکه در دههها شهرسازی اتومبیلمحور، فضاهای شهری در کشور، ایمنی و استانداردهای لازم برای تأمین نیازهای کودکان و نوجوانان را نداشته و نیازمند اصلاحات متعدد و مختلفی هستند. موضوع تأمین حقوق کودکان و توجه به نیازهای آنها در سیاستگذاریها سابقهای 30ساله دارد؛ نخستین کنوانسیون جهانی حقوق کودک توسط سازمان ملل در سال 1989 (1368ش) به امضای 196 کشور رسید و کشور ایران نیز در اسفندماه 1372 به موجب مادهواحدهای که به تصویب مجلسشورای اسلامی رسید، به این کنوانسیون ملحق شد. این کنوانسیون مشتمل بر یک مقدمه و 54 ماده است و در آن دولتها ضمن آنکه موظف به رفع تبعیض از کودکان هستند، باید حقوق آنان را رعایت کرده و هویت آنها را به رسمیت بشناسند. یونیسف با مشارکت برنامه اسکان بشر، با استفاده از همین پایه حقوقی، در سال 1996 ابتکار شهرهای دوستدار کودک (CFCI) را با هدف کمک به شهرداریها و دولتهای محلی برای تحقق اهداف و اصول مندرج در کنوانسیون ایجاد کرد. این ابتکار همچنین شبکهای از اجتماعات و شهرداریهای دوستدار کودک را گرد هم آورده تا با تبادل تجارب و همفکری محیطی بهتر برای کودکان و نوجوانان خود فراهم آورند. در ایران نیز با استفاده از بندهای 6 و 21 ماده 55 قانون شهرداری و نیز قانون حمایت از اطفال و نوجوانان (مصوب سال 1399 مجلس شورای اسلامی) با مشارکت متخصصان، گروههای مردمنهاد، شهرداریها و همچنین بخشهای مختلف دولت تاکنون پنج سند مهم درخصوص شهرهای دوستدار کودک تهیه و ابلاغ شده است؛ دستورالعمل نحوه مکانیابی و احداث اتاقهای مادر و کودک، دستورالعمل شهرهای دوستدار کودک و شیوهنامه تهیه اطلس شهری کودکان و نوجوانان توسط سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور، استانداردهای یازدهگانه مربوط به مکانیابی و طراحی فضاهای بازی کودکان توسط سازمان ملی استاندارد و سند ضوابط و الزامات عام شهر دوستدار کودک توسط شورای عالی شهرسازی و معماری ایران. باوجوداین تحقق شهر دوستدار کودک ایرانی نیازمند همآوایی، هماهنگی و همصدایی نهادهای دولتی، عمومی و خصوصی متولی حوزه کودکی است. شهر دوستدار کودک مسیری دشوار و پرچالش است که مطالبهگری حقوق کودک از سیاستگذران و کارگزاران بخش عمومی، نهادینهکردن حقوق کودک و نوجوان در ساختارهای فیزیکی، فرهنگی، اقتصادی و برنامهریزی و مدیریت شهری و روستایی، نهادینهکردن مشارکت کودکان در فرایند توسعه فضاهای کمی و کیفی فضاهای کودکمحور در شهرها با ملاحظات مربوط به طیف سنی، جنسی و نیازهای ویژه کودکان، توسعه فرایندهای نرمافزاری، فکرافزاری و سختافزاری شهر دوستدار کودک و همچنین آگاهسازی خانوادهها و نهادهای آموزشی و پرورشی نسبت به حقوق اساسی کودک (مندرج در کنوانسیون جهانی حقوق کودک و قوانین موضوعه کشور) ازجمله مهمترین چالشهایی است که برنامهریزی شهر دوستدار کودک و فعالان این حوزه با آن مواجهاند. فلسفه شهر دوستدار کودک ایرانی میتواند بر اساس همین چالش آخر پایهریزی شود؛ چراکه افزایش آگاهی و آموزش بزرگسالان و خانوادهها برای شناخت و رعایت حقوق کودک و نوجوان و اساسا درک زندگی و نیازهای حوزه کودکی میتواند زمینهساز بسیاری از تحولات مثبت برای پیشبرد شهر دوستدار کودک ایرانی باشد.